پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

محافظه کاران افراطی امّا لوس


محافظه کاران افراطی امّا لوس

ایالات متحده آمریکا عمر چندان طولانی ندارد اما این کشور به پشتوانه قدرت نظامی و اقتصادی,خود را ابرقدرت و حتی کدخدای جهان می پندارد از روز نخست تشکیل دولت آمریکا در واشنگتن,جدال جمهوری خواهان و دموکرات ها وجود داشته است

ایالات متحده آمریکا عمر چندان طولانی ندارد اما این کشور به پشتوانه قدرت نظامی و اقتصادی،خود را ابرقدرت و حتی کدخدای جهان می‌پندارد. از روز نخست تشکیل دولت آمریکا در واشنگتن،جدال جمهوری خواهان و دموکرات‌ها وجود داشته است. نزاعی که باعث خشونت‌هایی نیز شد که نمونه بارز آن جنگ داخلی آمریکا می‌باشد. اگرچه بیش از یک قرن است که جنگ شمالی‌ها و جنوبی‌ها پایان یافته اما ماجرای بربادرفته همچنان ادامه دارد. می‌توان گفت باگذشت زمان، جنگ داخلی آمریکا به رقابت سیاسی این دو گروه تبدیل شد اما از شدت آن کاسته نشد و همین موضوع موجب رسوایی‌هایی از قبیل واترگیت شده است.

به دور از جدال‌های داخلی سیاستمداران ایالات متحده، ظرف یک قرن دلارهای آمریکایی پول رایج جهان شد؛ بورس‌های کشورهای مختلف به شدت از بورس وال استریت تاثیر می‌پذیرند و حالا کل بودجه این کشور توسط جمهوری خواهان حاکم بر مجلس کنگره توقیف شده است تا باراک اوباما در ششمین سال ریاست بر کاخ سفید یکی از بدترین بحران‌های داخلی را تجربه کند. اگرچه تمام روسای جمهوری آمریکا براساس برنامه‌های مدون ۱۰۰ساله عمل می‌کنند و تحت تاثیر انجمن‌های سرّی شبه فراماسون هستند اما اختلاف بین فیل‌ها و خرها تا کنون چندبار این کشور را به کما و لبه پرتگاه برده است و حالا پس از تجربه بیل کلینتون دموکرات برای تعطیلی اجباری آمریکا در ۱۷ سال پیش ، باراک اوباما هم طعم مرخصی اجباری دولت فدرال را با همان متد اما طعمی تندترمزه مزه می‌کند.

جمهوری خواهان که اوباما را متهم به خیانت و تفکرات سوسیالیستی می‌کنند در مقابل اساسی ترین شعار اوباما در انتخابات الکترال سال ۲۰۱۲ایستاده‌اند تا از به اصطلاح ارزش‌های سرمایه داری حفاظت کنند. دموکرات‌ها نیز که به موضوع طرح بیمه‌ای اوباما به عنوان یک بحث حیثیتی نگاه می‌کنند حاضر به عقب‌نشینی نیستند تا نقطه پایان تعطیلی آمریکا که از آن تعبیر به «US Shutdown» می‌شود، نا مشخص باشد. یک هفته است که ۸۰۰ هزار کارمند دولت فدرال آمریکا به نوعی موقتا از کار اخراج شده‌اند، فشارمالی بر مردم این کشور قابل لمس است؛نیز بحث استقراض و مساله تعهدات مالی این کشور موضوع را بغرنج تر می‌کند.

البته این همه موضوع نیست؛تیراندازی آن هم درست در زمانی که نمایندگان کنگره مشغول گفت‌وگو درباره بودجه بودند و خودسوزی مقابل کاخ سفید هم ابعاد هول انگیزی به ماجرا می‌بخشد. راستی اگر این دو، مسلمان بودند به آنها برچسب تروریست نمی‌زدند؟!

ورای آنچه که در ظاهر بحران تعطیلی دولت فدرال آمریکا می‌گذرد؛همه ماجرا از سوی قلب محافظه کاران جمهوری خواه افرطی موسوم به تی پارتی رهبری و هدایت می‌شود. این گروه که با شمایل استقلال طلبان آمریکا از بریتانیا و با تپانچه در خیابان‌های واشنگتن ظاهر می‌شوند در اصل همان کابوی‌های حامی میت رامنی در مقابل اوباما هستند که نمی‌خواهند بقای دموکرات‌ها در کاخ سفید ادامه پیدا کند. از دیدمحافظه کاران تی پارتی آمریکا، ایالات متحده تحت امر اوباما در بدترین نقطه تاریخ خود ایستاده است. آنها می‌گویند حیثیت کاخ سفید برباد رفته است.

دورخیز برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا آغاز شده است ومی‌توان از حضورجدّی هیلاری کلینتون به عنوان کاندیدای دموکرات‌ها و پل رایان که معاون انتخاباتی میت رامنی بود، نام برد. در امور سیاسی مثلا بزرگ ترین دموکراسی دنیا لابی‌های صهیونیستی و سرمایه داران تاثیرجدی دارند اما انتخاب رئیس جمهوری آمریکا برخلاف ظاهر آن اتفاقی نیست که در یک شب و یک روز حادث شود.

کابوی‌های جنگ طلب تی پارتی،که به تندروی شهره‌اند اگرچه ازعطر باروت برای تمایز خود از دیگر سیاستمداران بهره می‌برند اما در نهان به نوعی از لجاجت‌های تمسخر آمیز رنج می‌برند و همین موضوع جایگاه آنها را در جامعه جهانی به شدت متزلزل می‌کند. در شرایط به وجود آمده آمریکا و براساس نظرسنجی‌ها محافظه کاران افراطی اما لوس آمریکایی در افکار عمومی این کشور به عنوان مسئول فاجعه اقتصادی این کشور که می‌تواند بورس‌های جهانی را نیز ساقط کند،شناخته می‌شوند.

در مورد محافظه کاران افراطی این نکته جالب است که آنها در جریان سفر ریاست جمهوری ایران اسلامی به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، در رسانه‌های خود به همراه رسانه‌های نزدیک به رژیم صهیونیستی انواع اتهامات بی‌اساس را علیه تهران مطرح کردند که خوشبختانه در مقابل گفتمان نرمش قهرمانانه دیپلماسی اعتدال، نتوانستند افکار عمومی آمریکا را همانند ۸سال گذشته همراه کنند.

محافظه کاران افراطی به شدت از گسترش رابطه ایران با آمریکا هراس دارند زیرا در نهان، آنها سیاست‌های پوپولیستی را برای کسب منفعت و مشروعیت در وجود یک دشمن خارجی و جنگ می‌بینند. در نبود یک رابطه خصمانه و دشمن، ضعف‌ها و کمبودهای آنان عیان می‌شود. موضوعی که در نزاع با دموکرات‌ها به خوبی نمود پیدا می‌کند. البته نباید از یاد برد که جنگ و اسلحه در فرهنگ سیاستمداران آمریکایی یک ارزش حساب می‌شود و دموکرات‌ها نیز به آن وفادارند،تنها اختلاف در میزان توسل به جنگ برای حل منازعات آمریکا با دولت‌های متخاصم آنهاست.

دولت دموکرات باراک اوباما در مقابل دولت اعتدالی حسن روحانی اگرچه در ابتدا توانست برخی انتظارات را همانند ممانعت از جنگ با سوریه پشت ژست‌های جنگ طلبانه به صورت موقت بگیرد و در سخنان خود به صورت کلامی از ایرانی‌ها دلجویی کند اما رئیس جمهوری آمریکا در مقابل محافظه کاران افراطی و بنیامین نتانیاهو کم آورد. گویا ناگهان باراک اوباما تحت تاثیر این گروه‌ها حس شکستی فاجعه‌بار از جمهوری اسلامی تجربه کرده است؛ بنابراین خوی تهاجمی خود را بروز داده است تا از حیثیت خود دفاع کرده باشد؛ غافل از آن که آب به آسیاب جمهوری خواهان افراطی می‌ریزد و احتمالا هزینه‌هایی گزاف به کشور خود تحمیل می‌کند.

دولت ایالات متحده باید بداند که از جنگ تا صلح یک تار مو فاصله است اما تفاوت هزینه‌های این دو از زمین است تا آسمان!

اگرچه خوی استعماری آمریکا همانند روس‌ها یک موضوع بدیهی است اما یک رابطه شبیه آنچه که بین ایران و مسکو وجود دارد می‌تواند ادامه ریاست آنها را بر کاخ سفید تضمین کند در غیر این صورت جمهوری خواهان با دمیدن در شیپور جنگ و بزرگ نمایی ضعف‌های اقتصادی تیم اوباما، کاخ سفید را فتح خواهند کرد و آینده‌ای پر از التهاب برای خاورمیانه و جهان رقم خواهند زد.

نویسنده : علی ودایع