چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
فمینیست و جایگاه زن در اسلام
پیش از فتح مکه ابوسفیان که پیمان نامه حدیبیه را نقض کرده بود به مدینه آمد تا مسأله را به نفع خود حل و فصل کند و از این رو به دیدار بزرگان مدینه رفت تا اماننامه دریافت کند و از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وعده دیدار گیرد، این کار عملی نشد. راوی میگوید:
«فالتجأ الی فاطمه علیهاالسلام فلم ینفعه»
به دیدار فاطمه علیهاالسلام شتافت ولی مقصود وی حاصل نگشت.۱
از این فراز از تاریخ به دست میآید که فاطمه علیهاالسلام در امور اجتماعی و سیاسی، دخالت داشت، از این رو ابوسفیان به او مراجعه کرد ولی آن حضرت وساطت او را قبول نکرد.
در سال فتح مکه، حارث بن هشام به ام هانی دختر ابوطالب پناهنده شد و او، وی را امان داد. امیرالمؤمنین علیهالسلام به خانه وی داخل شده خواست او را مجازات کند. او هانی شمشیر او را گرفت و رها نمیکرد پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم وارد شد و چون ام هانی را غضبناک دید فرمود:
لا تعضبی علیّا فان اللّه یغضب لغضبه
و سپس فرمود:
به هر کس که تو امان بدهی ما را قبول است و سپس تبسم کرده و فرمود: اگر ابوطالب یک جهان فرزند داشت همه، در شجاعت، بینظیر بودند.۲
ابن اثیر در النهایة در بحث «لمم» درباره استیضاح ابوبکر توسط فاطمه زهرا علیهاالسلام مینویسد:
و خرجت فی لمّة من نسائها یتوطئی زیلها علی ابی بکر فعاتبته.
با هیئتی از زنان بنی هاشم در حجاب اکمل به مجلس ابوبکر وارد شد و او را استیضاح کرد.
از این چند گزارش که در منابع معتبر اهل سنت آمده و ما نیز آن را قبول داریم به دست میآید:
الف) زنان شایسته در مهمترین کارهای سیاسی اجماعی کشور حق رأی دارند.
ب) پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به دیدگاه زنان توجه داشت و اگر آنان به کسی امان میدادند قبول میفرمود.
ج) به رغم آن که در جهان دمکراسی، توجه به حق نظر و رأی زن سابقه چندانی ندارد مردم رأی زن را از آغاز پیدایش این دین، محترم شمرده است.
● جواز حضور در جامعه و حرمت فسادانگیزی
در منطقه سبع مساجد، در مدینه، منطقهای که جنگ احزاب در آن معروف شده است پایینتر از مسجد علی علیهالسلام مسجد فاطمه علیهاالسلام است این مساجد جایگاه عبادت حاضران در آن میدان و سنگرداران جنگ خندق بود. و گواهی تاریخ برای حضور زن در اجتماع از دیدگاه اسلام است.
بنابراین، رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم حضور زن در صحنه اجتماعی، سیاسی را نکوهش کرده است و فقط از حضوری که تحریکات و تمایلات نفسانی دیگران را در پی دارد، نهی فرموده است.
پس از احداث مسجدالنبی، مردان در داخل به امامت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و زنان در خارج آن به امامت یکی از صحابه، نماز جماعت را برپا میکردند.
عبداللّه بن عمر نقل میکند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
لا تمنعوا نسائکم المساجد و بیوتهن خیرلهن.۳
و نیز میگوید: رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم در باب
ولا یبدین زیتهن الا لبعولتهن.
فرمود:
لا خلخال ولا شنف ولا قرط ولا قلاده
و در باره:
الا ما ظهر منها.
قال: الثیاب۴
حضرت درباره آیه زنان زینت خود را جز برای شوهرشان، آشکار نسازند.
فرمود: مراد از زینت عبارت است از: خلخال، دستبند، گوشواره، گردنبند و... آشکار نسازند مگر آنچه که در عرف زندگی مؤمنات، بهطور معمولی آشکار میباشد. که از آن جمله است لباس روئین.
ابوموسی اشعری میگوید: رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمود:
ایّما امرئة استعطرت فمرت علی قوم لیجدوا ریحها فهی زاینة.۵
هر زنی، به منظور جلب نظر نامحرمان، خود را معطر میسازد و قدم از خانه بیرون نهد تا دیگران را جلب کند او اهل فحشا است.
دقت در احادیث فوق، بیانگر این حقیقت است که حضور مخرّب، ممنوع است نه حضور سازنده و هدفمند.
در روزگاری که پدر، از داشتن دختر ناخشنود بود رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمود:
البنات حسنات۶
دختران در خانه پدران، حسنه الهیاند.
در جامعهای که برای زنان چندان ارج و بهایی نبودند پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرمود:
زن، بوی خوش و نماز، در مکتب من محبوباند.۷
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در سفرها حتی برخی از جنگها بعضی از زنان را که توانایی کاری در راستای خدمت به پیشرفت عملیات جهاد را داشتند، همراه خویش میبرده است. در جنگ اُحُد، نُسَبیه در برابر دیدگان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شمشیر به دست گرفت و مقاتله کرد و آن حضرت در حق او فرموده:
لمقام نسیبه بنت کعب افضل من مقام فلان و فلان.۸
● فمینینسم (زن گرایی)
یکی از شعارهای فریبنده، که در افق فکری اومانیسم خودنمایی بیشتری دارد «حقوق زن» و حمایت از آن است. حمایت از زن اگر جدّی و به دور از فریب کاری باشد، ارجمند است. زیرا در مکتب دین به ویژه اسلام زن جایگاه ویژهای دارد ولی متأسفانه آنچه در مجامع غیر دینی است چیزی دیگر است.
زن گرایی افراطی، باعث تضییع حقوق اساسی زن است. زن گرایان به بهانه احیای حقوق زن از هویت و ارزش زن کاستند. بدیهی است که زن گرایی هدایت نشده جز این، نتیجهای ندارد. گرچه این تفکر (زن گرایی) عکسالعمل طبیعی نادیده گرفته شدن زن و حقوق او، در تاریخ است. ولی، چاره درد، را نباید در فیمینسم جویا شد. آری: در ادوار مختلف (جز در میان پیروان راستیان انبیاء) به زن، ستم رفته است. البته تفکر زن گرایی ریشه در اومانیسم دارد و دارای سابقه تاریخی نیست.
● خاستگاه فمینینسم
اندیشه برابری زن و مرد به قرن هفدم باز میگردد. حرکتی که از قرن هفدهم میلادی یه نام حقوق فطری و طبیعی بشر آغاز شد و در قرن هیجدهم در فرانسه به ثمر نشست.
بنیانگذاران حقوق بشر، زنان را به دیده تحقیر مینگریستند. چنانکه «مونسکیو» نویسنده شهیر فرانسوی و از بنیانگذاران انقلاب کبیر فرانسه در کتاب روح القوانین (۱۷۴۸) زنان را موجوداتی با روحهای کوچک و دارای ضعف دماغی، متکبر و خودخواه معرفی میکند. در اعلامیه حقوق بشر هم که در سال ۱۷۸۹ در فرانسه به تصویب رسید، از برابری حقوق زن و مرد سخنی به میان نیامده است و در حقیقت باید آن را اعلامیه حقوق مردان دانست.
نهضت زنان، در قرن نوزدهم در فرانسه گسترش یافت و نام فرانسوی فمینیسم (Feminism) به خود گرفت. جنبش فمیمیستی در واقع نوعی اعتراض به مردسالاری آشکار حاکم بر اعلامیه حقوق بشر فرانسه بود.۹
دستیابی به حق رأی برای زنان انگلیس در سال ۱۹۱۸ یکی از جلوههای پیروزی همینیسم بود و پس از آن فروکش کرد. برخی، دو دهه اول قرن بیستم را سالهای خیزش موج اول فمینیسم مینامند.
پس از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۵، نظریه برابری زن و مرد طرفداران بسیاری یافت و سرانجام برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر، که از طرف سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ میلادی منتشر شد، تساوی حقوق زن و مرد به روشی و در سطح جامعه ملل مطرح شد.
با این حال، اعلامیه حقوق بشر که بر حقوق طبیعی و فطری تأکید میکرد، فاقد اعتبار حقوقی و ضمانت اجرایی بود. این امر موجب شد که از آن پس، معاهدات بینالمللی که از اعتبار حقوقی بیشتری برخوردارند و مشخصتر به مسایل زنان توجه دارند، در دستور کار سازمان ملل قرار گیرند. از جمله این معاهدات میتوان به کنوانسیون «محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» (۱۹۷۹) اشاره کرد. همچنین سازمان ملل سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۵ را به عنوان دهه زنان نامگذاری کرد.
● اقول فمینیست
در دهه هفتاد و یک زن فمینیست از وضع ظاهرش و موهای کوتاه مردانه و کفش بدون پاشنه و کت و شلوار زمخت و چهره بدون آرایش، به راحتی از دیگران تشخیص داده میشد. در این دهه فمینیستها با ردّ کلیّت ازدواج و تأکید بر تجرد و حرفه اقتصادی، آرمانهای خود را مطرح میکردند. شعار «زنان بدون مردان و یا رفتارهای مردانه» مربوط به همین دوره است.
پس از آن حرکتهای فمینیستی تند، رو به اعتدال نهاد و آثار سوء زیادهروی در حرکتهای زن مدارانه، که بیش از همه دامان خود زنان را میگرفت، آشکار شد. خشونت روزافزون در محیط خانواده و در محیط کار و عدم امنیت جنسی از دست آوردهای این دوه بود.
پس از آن، جهان غرب به نقشهای سنتی و نهاد خانواده رویکردی داشته است. «دانیل لژه» و «برنزان هارویو» در بررسی اجتماع چالشی جدید مشاهده کردند؛ شکل قدیمیتر خانواده و آرمانگرایی مجددا بر صحنه ظاهر شده بود و مردم برای خود پدربزرگ و مادربزرگ ابداع میکردند تا خانوادهها بتوانند سه نسل را در بر گیرند، وضعیتی که احتمالاً هیچ گاه در گذشته وجود نداشته است. تقسیم سنتی نقشها به سرعت باز گشته و اقتدار پدرسالارانه نیرومندتر میشد.۱۰
سازمان ملل متحد هم سال ۱۹۹۴ را به عنوان سال خانواده اعلام کرد. و از آن پس زنان مدرن در دهههای اخیر سعی میکنند با ظاهری زنانه و رفتاری ظریف تمایز خود را از مردان به نمایش بگذارند.
● زنگرایی افراطی آزاد
بعضی از فمینیستها، ریشه ستم بر زنان را در فقدان حقوقی مدنی فرصتهای برابر آموزشی میدانند.
بعضی از افراد، جنسیت فرد را تعیین کننده حقوق او نمیدانند و معتقدند که سرشت زنانه و مردانه کاملاً یکسان است و تنها «انسان» وجود دارد، نه جنسیت. یکی از آرمانهای آنان، تحقق جامعه دو جنسی است. اعضای جامعه دو جنسی، از نظر جنسی مذکر یا مؤنثاند، اما ویژگیهای مردانه و زنانه را با اختلافات اغراقآمیزروان شناختی نشان نمیدهند؛ یعنی در آنها تضاد شدید میان ویژگیهای مردانه با ویژگیهای زنانه وجود ندارد. دختران و پسران از امکان آموزشی برابر بهرهمند میشوند و ویژگیهای سنتی مردانه و زنانه به آنان القاءِ نمیشود.
آنان نقشهای جنسیتی را محصول روابط اجتماعی در طول تاریخ میدانند، نه ودیعههای طبیعی و غیرقابل تخلف. آنان نظریه «مورگان» را میپذیرند که معتقد است در ابتدای حیات بشری مادرسالاری رایج بوده است و پدر سالاری را واقعیتی تلخ میدانند که به تدریج بر جوامع بشری تحمیل شده است.۱۱
● زن گرایی مارکسیستی
مکتب مارکسیستی در قرن نوزدهم و بر مبنای نظریه «مورگان» در باره مادرسالار بودن جوامع اولیه بشری، معتقد است که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع سبب اسارت زنان شده است و تا زمانی نظم بورژوازی، مالکیت، و خانواده بورژوایی وجود دارد، این اسارت تداوم خواهد داشت.
سرمایهداری در حفظ کار خانگی به شکل امروزی آن میکوشد و با اجتماعی شدن کار خانگی به شکل امروزی آن میکوشد و با اجتماعی شدن کار خانگی مخالفت میورزد.
«انگلس» و «مارکس» بر اساس همین تحلیل، دیدگاه حذف خانواده به عنوان کوچکترین واحد اقتصادی جامعه را مطرح کردند. انگلس معتقد بود که خانواده بازتابی از روابط استثماری مرد بر زن و فرزندان است. آنها مدعی بودند که زنان پس از بر افتادن نظام بورژوایی به رهایی خواهند رسید.
از این رو، مبارزات فمینیستی را تابعی از مبارزه طبقاتی میپنداشتند. با توجه به اینکه نظام سرمایهداری، جامعه را به دو عرصه عمومی (بازار) و خصوصی (خانواده) تقسیم کرده است، «انگلس» اولین شرط رهایی زن خانهدار را در آن میبیند که جنس مؤنث به فعالیت عمومی بازگردانده شود.
مارکسیستها از این راه ضربهای کاری به ارکان خانواده فرود آوردند که بدین زودیها قابل جبران نیست.
زن گرایان افراطی، ازدواج را، از آن جهت که زن را به موجودی «خانهدار»، «فرزندزا» و «خود دیگر بین» و مرد را به «نانآور»، «پدر» و «من اصلی» تبدیل میکند، انکار میکنند. همچنین به این دلیل که مردان حتی در نزدیکترین روابط خود، زنان را زیر سلطه در میآورند، زنان باید جدا از مردان زندگی کنند. آنان مردان را دشمن اصلی میدانند. آنان نظریه زوج آزاد را آسانترین راه برای رهایی از بردگی ازدواج به شمار میآوردند.
نظریه زوج آزاد نوعی همزیستی مشترک میان زن و مرد است که بر مبنای آن هیچ مسؤولیت حقوقی بر عهده طرفین نیست و تنها پاسخی به نیازهای جنسی، بدون در نظر گرفتن وجوه عاطفی آن است. در یک دیدگاه افراطیتر، نظریه زوج آزاد تا همجنس گرایی پیش میرود.
● زن گرایی امروز
از دهه هفتاد به بعد گروهی به نام فمینیستهای جدید و متأثر از دیدگاههای پست مدرنیستی ظهور کردند که با تکیه بر روانشناسی رفتارگرایانه بر حفظ ویژگیهای زنانگی تأکید میورزیدند. آنان با تأکید بر اصل تفاوت انسانها، معتقدند که باورهای جهان شمول فمینیستهای رادیکال نه تنها غیرقابل دسترسی است، بلکه میتواند اَشکال جدیدی از ستک را بیافریند، زیرا در این دیدگاهها از تفاوت شرایطِ جوامع مختلف و اختلاف فرهنگها غفلت شده است. آنها معتقدند که زن نیازمند خانواده، همسر و فرزند است.
با وجود اختلافات فراوان در دیدگاههای فمینیستی، میتوان به وجه مشترک تمامی آنها اشاره کرد. آنها یافتههای بشری را منبع و معیار تشریع و قانونگذاری میدانند و همگی فرزندان شایسته نهضت رنسانس و تفکرات اومانیستیاند و خانواده، هستهای که بر سرپرستی مرد استوار است را آماج حملات خود قرار میدهند و خواهان رفع تمام تمایزات جنسیتی در قوانین، آموزش و پرورش، فرضتها و امکاناتاند.
● فمنیسیت در ایران
با تهاجم جدید فرهنگ غرب در ایران، در آستانه انقلاب مشروطه، وضعیت زنان نیز همپای سایر اقشار اجتماعی تغییر کرد. از این رو، مشروطیت را باید نقطه عطفی در تاریخ فرهنگی ایران دانست؛ زیرا آثار شگرفی در تغییر نگرشها در میان زنان برجای گذاشت و جامعه ایرانی را نادانسته و ناخواسته بر مدار فرهنگ غرب کشاند. گروهی از غرب گرایان داخلی که تحولات فرهنگی مغرب زمین را با خوشبینی تحلیل میکردند، تنها راه سعادت را الگو برداری از جهان به اصطلاح متجدد و رهایی از مظاهر سنتی میدانستند.
از این رو در اواخر سلطنت قاجار، جنبشهایی پدید آمد که توسط زنان ایرانی هدایت میشد که از فرزندان و یا همسران تحصیل کردههای دنیای غرب بودند. حتی برخی از زنان روشنفکر و روزنامههای ایرانی که پیش از مشروطه در خارج از کشور به چاپ میرسید، مقالاتی در ترویج دیدگاههای غرب مینوشتند.۱۲ نوشتههای این گروه، خود شاهدی بر تأثیرپذیری آنان از تحولات غرب است.
در دوران سلسله پهلوی فصل جدیدی در تاریخ زنان ایران گشوره شد و غرب زدگی و بی هویتی نیمه پنهان چهره خود را آشکار ساخت. کشف حجاب در سال ۱۳۱۷ که به بهانه آزاد کردن نیمی از نیروهای انسانی جامعه انجام شد، نقطه عطفی است که تأثیر به سزایی در شکلگیری برداشتهای منفی در ذهنیت جامعه مسلمان ایرانی داشت.
● مبانی فمینیست
مبنای اساسی فمینیسم یا زن گرایی غربی عبارت است از:
۱) نفی کلیسا و نفوذ مسیحیت؛
۲) مذهب زدایی و دور ساختن دین از خانواده؛
۳) نفی اصالتهای اخلاقی دینی در باب زن از جمله: حجاب، عفت، پارسایی، وفاداری، حیا و هر گونه ارزش انسانی از منظر دین؛
۴) شکستن حریم خانواده و تعهدات خانوادگی؛
۵) مبارزه با هر گونه مظاهر پیوندهای خانوادگی.
البته مبانی فوق، بر اساس اومانیسم یا انسانگرایی افراطی بنیان یافته است که نفی تفکر معنوی و مبارزه با دین و گرایش به خدا از اصول آن میباشد.
بنابراین، مسلمان باید توجه کنند که فاکتورها و دستورالعملهای زن گرایان فمینیست، با چارجوبها و معیارهای اعتقادی الحادی ویژهای شکل گرفتهاند که هرگز سر سازگاری با معیارهای حیات بخش دین به ویژه اسلام در راستای حمایت از زن و حقوق او ندارند.
● جایگاه و حقوق زن از دیدگاه امام قدسسره
امام خمینی در مناسبتهای مختلف در بیاناتشان جایگاه و منزلت حقیقی زنان را از دیدگاه اسلام بیان داشتهاند. در دیدگاه امام قدسسره زن دارای مرتبه و منزلتی است که هیچ مکتب و مرام فمینیستی که زن را تا سطح یک ملعبه و یا ابزار کار نزول داده است- یارای دسترسی به آن را ندارد. ایشان با اشاره به روز زن با بیان منزلت حضرت فاطمه در باره جایگاه زن میفرماید:
- فردا روز زن است، روز زنی است که عالم به او افتخار دارد. روز زنی است که دخترش در مقابل حکومتهای جبّار ایستاد و آن حرف را زد، آن حرفها را زد که همه میدانید.۱۳
- روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است، یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت انسانی در او جلوهگر است.
- مبارک باد بر ملّت عظیم الشأن ایران بویژه زنان بزرگوار روز مبارک زن؛ روز شرافتمند عنصر تابناکی که زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والای خلیفةاللّه در جهان است.
و مبارکتر و پربهاتر انتخاب بسیار والای روز بیستم جمادی الثّانی است، روز پرافتخار ولادت زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است.۱۴
من عید سعید مولود اعظم حضرت زهرا علیهاالسلام را به همه شما خانمها و زنهای کشورهای اسلامی تبریک عرض میکنم و از خداوند تعالی مسألت دارم که همه زنهای محترمه را در راهی که خدای تبارک و تعالی مقرّر فرموده است. همان راه را بروند و به مقاصد عالیه اسلامی برسند. برای زنها کمال افتخار است که روز تولد حضرت صدیقه را روز زن قرار دادهاند، افتخار است و مسئولیت.۱۵
● کرامت وجودی زن
در مکتب امام خمینی قدسسره زن بسیار تکریم شده و در اوج والایی قرار دارد، ایشان در این باره میفرمایند:
اسلام میخواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آن چیزهایی که در جاهلیت بود. آنقدری که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا میداند به مرد خدمت نکرده است آنقدر که به زن خدمت کرده. شما میدانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده. در زمانی که پیغمبر اسلام آمد، زنها را هیچ حساب میکردند اسلام زنها را قدرت داده است.۱۶
● زن مربی سعادت
امام به اغراض سوء دیدگاههای فمینیستی و انتظاری که از زن دارند، توجه داشته و همواره بر جایگاه آنان و تأثیری که در جوامع دارند تأکید میورزیدند.
- اگر زنان شجاع و انسانساز از ملتها کگرفته شوند، ملتها به شکست انحطاط کشیده میشوند.۱۷ اسلام به شما آنقدر احترام قائل است که برای مردها نیست، اسلام شما را میخواهد نجات بدهد، اسلام شما را میخواهد از این ملعبهای که اینها میخواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد، اسلام میخواهد شما را یک انسان کامل تربیت کند.
- زن انسان است. آن هم یک انسان بزرگ. زن مربی جامعه است. از دامن زن انسانها پیدا میشوند. مرحله اولِ مرد و زن صحیح، از دامن زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد.۱۸
- زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش ده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج میرود دامن زن محل تربیت بزرگ زنان و بزرگ مردان است.۱۹ زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز، اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد۲۰.
● آزادی و تساوی زن و مرد از دیدگاه انسان
در منظر امام قدسسره اسلام زنان را سربلند و شایسته میخواهد و آنچه دین گریزان برای زن قایلند، چیزی جز تباهی و ملعبه شدن نیست، ایشان میفرمایند:
مقام زن مقام والاست، عالیرتبه هستند. بانوان در اسلام بلند پایه هستند.۲۱
ما میخواهیم زن به مقام والای انسانیت خودش باشد، نه ملعبه باشد، نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد.۲۲
اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون، همانطوری که مرد در همه شؤون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد، همانطوری که مرد باید از فساد اجتناب کند، زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبه دست جوانهای هرزه بشوند، زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بزک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند، زنها باید تقوا داشته باشند، زنها مقام کرامت دارند، زنها اختیار دارند، همانطوری که مردها اختیار دارند. خداوند شما را با کرامت خلق کرده است، آزاد خلق کرده است.۲۳
اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد، اسلام در وقتی که ظهور کرد در جزیرةالعرب، بانوان حیثیت خودشان را پیش مردان از دست داده بودند، اسلام آنها را سربلند و سرافراز کرد، اسلام آنها را با مردان مساوی کرد. عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد.۲۴
● حقوق زن
یکی از مباحثی که بازار آن گرم است و به عنوان حربهای برای تشویش افکار زنها از آن استفاده میشود، موضوع ازدواج و طلاق است. خردهگیران بدون توجه به اختیاری بودن انتخاب زوج با متمسک قراردادن نمونههایی زنان را بنده مرد قلمداد میکنند و معتقدند اختیار طلاق در دست مردان، تبعیضی برای زنان است. امام خمینی قدسسره با اشاره به این موضوع و اختیاری که اسلام برای زنان قرار داده میفرماید:
- طلاق در صورتی که در ضمن عقد با مرد (وقتی که میخواهند عقد کنند) شرط بکنند و در ضمن عقد این شرط بشود که وکیل در طلاق خودش یا مطلق.
... این زنهایی که حالا تحت زوجیت هستند چه؟ این ولایت فقیه را مخالفت میکند در صورتی که نمیدانند از شؤون فقیه هست. اگر چنانچه یک مردی با زن خودش رفتارش بد باشد او را اولاً نصیحت کند و ثانیا تأدیب کند و اگر دید نمیشود اجراء طلاق کند. شما موافقت کنید با این ولایت فقیه. ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیهای است که خدای تبارک و تعالی داده است. منجمله همین معینی که شما سؤال کردید و طرح کردید که زنهایی که الان شوهر دارند اگر چنانچه گرفتارهایی داشته باشند چه باید بکنند؟ آنها رجوع میکننند به آنجایی که فقیه است، مجلسی که در آن فقیه است به دادگاهی که در آن فقیه است و فقیه رسیدگی میکند و اگر چنانچه صحیح باشد، شوهر را تأدیب میکند، شوهر را وادار به اینکه درست عمل کند و اگر چنانچه نکرد طلاق میدهد. ولایت دارد برای این امر که اگر چنانچه به فساد میکشد، یک زندگی به فساد کشیده میشود، طلاق میدهد و طلاق اگر چه در دست مرد است لکن فقیه در جایی که مصلحت اسلام را دید، مصلحت مسلمین را دید و در جایی که دید نمیشود به غیر این، طلاق بدهد. این ولایت فقیه هست. ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است.۲۵ اسلام زنها را در مقابل مردها قرار داده، نسبت با آنها تساوی دارند. البته یک احکام خاص به مرد است که مناسب با مرد است، یک احکام خاص به زن است، مناسب با زن است، این، نه این است که اسلام نیست به زن و مرد فرقی گذاشته است.۲۶
در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد، حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأی دادن، حق رأی گرفتن، لیکن هم در مرد، مواردی است که چیزهاییبه دلیل پیدایش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردی هست که به دلیل اینکه مفسده میآفریند، حرام است. اسلام خواسته است که زن و مرد حیثیت انسانیشان محفوظ باشد. اسلام خواسته است که زن ملعبه دست مرد نباشد. اینکه در خارج منعکس کردهاند که در اسلام یا زنها با خشونت رفتار میشود، امر غیرصحیحی است و تبلیغات باطلی است که از مغرضین حاصل شده والا مرد و زن هر دوشان در اسلام اختیارات دارند، اگر اختلافاتی هست، برای هر دو هست و آن مربوط به طبیعت آنان است.۲۷
البته در شرق برای مردها یک محدودیتهایی هست که آن محدودیتها به صلاح خود مردها هست و آن محدودیتها، یعنی در آنجاهایی که مفسده هست برای مرد، از قماربازی جلوگیری میکند اسلام، از شرابخواری جلوگیری میکند اسلام، از هروئین جلوگیری میکند اسلام، از شرابخواری جلوگیری میکند برای اینکه مفسده دارند.
برای همه یک محدودیتهایی هست، محدودیتهایی شرعی و الهی، محدودیتهایی است که به صلاح خود جامعه است، نه این است که برای جامعه یک چیزی مثلاً نافع بوده است که محدودیت برایش ایجاد کردهاند.۲۸
هیچ فرقی ما بین گروه و گروهی در اسلام نیست فقط به تقوا و به اتقاء به علیاللّه تعالی فرق است.۲۹
زنهایی که میخواهند ازدواج کنند، از همان اول میتوانند اختیاراتی برای خودشان قرار بدهند که نه مخالف شرع باشد و نه مخالف حیثیت خودشان، میتوانند از اول شرط کنند که اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگی کرد با زن، اکر بد خلقی کرد با زن، وکیل باشند در طلاق. اسلام برای آنها حق قرار داده است، اسلام اگر محدودیتی برای مردان و زنان قایل شده است همه به صلاح خودتان بوده است. تمام قوانین اسلام، چه آنهایی که توسعه میدهد، چه آنهایی که تحدید میکند، همه بر صلاح خود شماست، برای خود شماست. همانطوری که حق طلاق را با مرد قرار داده است حق این را قرار داده است که شما در وقت ازدواج شرط کنید با او که اگر چه کردی، من وکیل باشم در طلاق. و اگر این شرط را کرد، دیگر نمیتواند او را معذور کند، اگر این در ضمن شرط یا در ضمن عقد واقع شد نمیتواند او را محدود کند، نمیتواند اخلاق بد انجام بدهد و اگر مردی با زن خودش بدرفتاری کرد، در حکومت اسلام او را منع میکنند، اگر قبول کرد تعزیر میکنند، حد میزنند و اگر قبول نکرد مجتهد طلاق میدهد.۳۰
خداوند همانطوری که قوانینی برای محدودیت مردها در حدود اینکه فساد بر آنها راه نیابد دارد، در زنها هم دارد، هم برای صلاح شماست، همه قوانین اسلامی برای صلاح جامعه است.۳۱
امام قدسسره همچنین خاطرنشان میکردند: ... به زن و مرد سفارش میکنم که هر کس به حد قانونی رسیده است، در این مجلس، در این انتخاب شرکت کند و افرادی که پیشنهاد میشود و انتخاب شده است یعنی پیشنهاد شده است، هر یک را که خواستند، به او رأی بدهند.۳۲
امام قدسسره به زنان فرمودند:
... آنقدری که اسلام خدمت به شما کرد، به مردها آنقدر خدمت نکرد. اسلام، شما را حفظ کرد و شما متقابلاً اسلام را حفظ بهکنید.
همانطوری که مردها باید در امر سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زنها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. البته با حفظ آن چیزی که اسلام فرموده است، که بحمداللّه امروز در ایران جاری است.۳۳
● حجاب و پوشش بانوان
حجاب از مقولههایی است که با فطرت انسان آشناست و اختصاص به زن ندارد و فقط در باب کیفیت آن است که در این باره زن از مرد متمایز میباشد حجاب زن در دیدگاه اسلام پوشش معقول است که ممکن است با توجه به آداب و رسوم هر ملتی کیفیت و شکل مخصوص به خود را دارا باشد امام در پاسخ سؤالی در این باره میفرمایند:
حجاب به معنای متداول میان ما که اسمش حجاب اسلامی است با آزادی مخالفتی ندارد. اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد و ما انان را دعوت میکنیم که به حجاب اسلامی رو آورند... زنان شجاع ما دیگر از بلاهایی که غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمدهاند و به اسلام پناهنده شدهاند.۳۴
در اسلام زن باید حجاب داشته باشد ولی لازم نیست که چادر باشد بلکه زن میتواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند.۳۵
در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند، زنها بروند اما با حجاب باشند مانعی ندارد بروند اما کار بکنند لکن باحجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.۳۶
هشیاری امام در حفظ منزلت زن در پاسخ به فریبکاران
در یکی از سؤالاتی که از امام راحل شده است، سعی شده است با فریبکاری حجاب را عامل انزوا معرفی کنند، در این سؤال آمده است:
این چادر، آیا صحیح است که این زنها خود را در زیر چادر مخفی کنند؟ این زنها در انقلاب شرکت کردند، کشته دادند، زندان رفتند، مبارزه کردند. این چادر هم یک رسم از قدیم است، حالا دیگر دنیا هم عوض شده، حالا این صحیح است که مثلاً اینها خودشان را مخفی کنند؟
امام قدسسره در پاسخ میفرمایند:
اولاً اینکه این یک اختیاری است برای آنها، خودشان اختیار کردند. شما چه حقی دارید که اختیار را از دستشان بگیرید؟ ما اعلام میکنیم به زنها که هر کس چادر میخواهد هر کس پوشش اسلامی میخواهد، بیاید بیرون، از سی و پنج میلیون جمعیت ما، سی و سه میلیونش بیرون میآید. شما چه حقی دارید که جلو اینها را بگیرید؟ این چه دیکتاتوری است که شما نسبت به زنها دارید؟ و ثانیا اینکه ما یک پوشش خاصی را نمیگوییم، برای حدود زنهایی که به سن و سال شما رسیدهاند هیچ چیزی نیست، ما زنهای جوانی که وقتی ایشان آرایش میکنند و میآیند یک فوج را دنبال خودشان میکشند، اینها را داریم جلوشان را میگیریم، شما هم دلتان نسوزد.۳۷
البته باید توجه داشته باشید که حجابی که اسلام قرار داده است، برای حفظ آن ارزشهای ماست. هر چه را که دستور فرموده است، چه برای زن و چه برای مرد، برای این است که آن ارزشهای واقعیب که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسههای شیطانی یا دستهای فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال میشدند اینها، این ارزشها زنده بشود.۳۸
● آزادی زن در دیدگاه امام قدسسره
امام در رهنمودهای خود به این نکته توجه داشتند که:
ما دو قسم آزادی داریم که یک قسم مفیدش در غیر زمان این دو جنایتکار بود و در زمان اینها این قسم از آزادی بکلی ممنوع بود و آن آزادی آنها میخواستند که زنها آزاد باشند که هر جوری بزک بکنند و بیایند توی خیابانها و با جوانها خدای نخواسته چه بکنند. آن را آزادی قرار داده بودند. حالا هم الآن آنهایی که میخواهند اسلام نباشند دلشان برای این آزادی میسوزد.۳۹
آنها آزادی را در یک جبهه نگه داشته بودند و فریاد هم میزدند: «آزاد زنان و آزاد مردان» همینها بودند مقصودشان که اینها آزادند هر کاری که میخواهند بکنند، به هر مرکز فحشایی میخواهند بروند. اختناق در یک جبهه دیگر بود، برای قلمهایی که اگر میخواست کسی یک کلمه راجع به مصالح مملکت بنویسد، راجع به مصالح اسلام بنویسد، اینها آزاد نبود و اختناق بود.۴۰
اینها آنقدر که به نیروی انسانی این کشور ضرر زدند به آن ذخایر آنها ضرر نزدند. انسان را فلج کردند، جوانهای ما را از بین بردند، جوانهای ما که باید خدمت بکنند به این کشور، کشاندند به یک جاهایی که در آنجاها جز اینکه افکارشان فلج بشود و نتوانند خدمتی بکنند به این مملکت، چیز دیگری نبود.
تمام مراکز فحشا را اینها درش را باز کردند و با بوق و کرنا، ترویج کردند و کمک کردند که این جوانهای ما بروند در این مراکز فحشا و فلج بشوند، همانجا باید دفن بشود جوانیشان، جوانی این جوانهای ما را، از آنها گرفتند، فلجشان کردند، این خواهرهای محترمی که در دام اینها افتادند و در دام ترویجهای آنها افتادند و در تبلیغات آنها افتادن و از آن وظیفه انسانیشان سلب شدند، ملعبه دست جنایتکاران شدند، این تأسفی برای اشخاصی که غیرتمندند، اشخاصی که خوی انسانیشان را از دست ندادند یک تأسفی همیشگی هست که این محترمات را اینها چه کردند به اسم آزادی.۴۱
زن در دیدگاه اسلام با مرد در حقیقت انسانی و سیر تکاملی تفاوتی ندارد، بر این اساس در عرصههای اساسی هر دو دوش به دوش هم پیش میروند از جمله:
۱) در عرصه کمال و سیر تکاملی علمی؛
۲) در عرصه جزا و دستیابی به پاداش الهی؛
۳) در عرصه جنت و دستیابی به مقامات اخروی؛
۴) در عرصه تقرب و دستیابی به مقامات معنوی.
تردیدی نیست که در عرصههای مورد اشاره زن و مرد در نگرش اسلامی مساویاند، تنها در برخی از عرصههای فرعی زندگی است که هر کدام با توجه به جایگاه ویژهای که در نظام احسن وارند از حیث احکام اسلامی تفاوتهایی بر اساس عدالت الهی دارند که بر فلسفه خلقت آنان هماهنگی کامل دارند.
۱۰. مارتی سگالن، جامعهشناسی تاریخی خانواده، ترجمه حمید الیاسی، نشر مرکز، چاپ دوم، ۱۳۷۵، ص ۳۳۵.
۱۶. صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۴۳.
۱۸. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۲۴۶.
۱۴. شرح چهل حدیث، ص ۴۸۶ و ۴۸۷.
۱۳. صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۱۴۸.
۱. فخر رازی، تفسیر کبیر.
۱۱. فمینیسم، از منشورات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه.
۱۹. صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۱۹.
۱۲. زن در دوره قاجار، ص ۱۱۱.
۱۵. شرح چهل حدیث، ص ۱۲۶.
۱۷. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۱۹۹.
۲۰. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۵۷.
۲۹. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۸۵.
۲۲. صحیفه نور، ج ۹، ص ۱۳۷.
۲. ر.ک: زمخشری، ربیع الابرار، ج ۱، ص ۸۶۹، چاپ منشورات الشریف الرضی.
۲۳. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۳۲.
۲۸. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۲۲.
۲۴. صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۲۱.
۲۶. صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۱۲۹.
۲۵. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۵.
۲۷. صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۵۷.
۲۱. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
۳۰. صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۵.
۳۲. صحیفه نور، ج ۸، ص ۱۷۹.
۳۷. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۶.
۳۱. صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۱۴۲.
۳۸. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۷.
۳۵. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۵.
۳۹. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۲۶۳.
۳۴. ر.ک، تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۵.
۳۶. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۹۶.
۳۳. صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۰۵.
۳. حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۳۲۷ و ۴۳۱ و ۴۳۰، بیروت، دارالکتب العلمیة.
۴۰. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۲۱۶۴.
۴. حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۳۲۷ و ۴۳۱ و ۴۳۰، بیروت، داارالکتب العلمیة.
۴۱. ر.ک. تبیان، دفتر هفتم، ص ۲۶۵.
۵. حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۳۲۷ و ۴۳۱ و ۴۳۰، بیروت، دارالکتب العلمیة.
۶. صدوق، ثواب الاعمال، ص ۴۴۸، رضیالدین طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۲۵۱.
۷. انس میگوید: رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهسلم فرمود:حبّب الیالنساء والطیب و جعلت قرة عینیالصلوة، حاکم، مستدرک، ج ۲، ص ۱۷۵.
۸. ر.ک: المغازی، ج ۱، ص ۲۶۹، مکتب الاعلام الاسلامی.
۹. ر.ک: جان استوارت میل، کنیزک کردن زنان، ترجمه خسرو بیگی، چاپ اول، سال ۷۷.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست