سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
گابریل گارسیا مارکز گسترش قلمرو جادویی «ماکوندو»
گابریل گارسیا مارکز به حق «ویلیام فاکنر امریکای جنوبی» نام گرفته است. هر دو آنها قلمروهای تازهیی را به روی داستان باز کردهاند. «یوکناپاتافا» دنیایی خیالی است که هرآنچه را باید از جنوب امریکا در گذشته بدانیم دربر میگیرد. آرمانهای بربادرفته و شکلگیری طبقه فرودست را به تصویر میکشد. ماکاندوی مارکز منطقهیی خیالی در سواحل کاراییبی کلمبیاست که روح امریکای لاتین و تاریخ ویران آن را در خود دارد. فاکنر و گارسیا مارکز به برکت همین جهانهای زاییده تخیلی شگفت به جایزه ادبی نوبل دست یافتند.
فاکنر بعد از بازگشت از استکهلم مدتی دوام آورد اما نتوانست کار خود را دنبال کند. میگویند الکل و افسردگی نیروی خلاقه او را از بیخ و بن برانداخت.
مارکز اما پس از تصاحب جایزه نوبل با تمام توان از خلاقیتهای خود بهره گرفت. حماسه او صد سال تنهایی بیست سال وقت برد تا تکمیل شود. از آن زمان به بعد مارکز همه هم و غم خود را مصروف ماکاندویی کردن دنیای خویش کرد، یعنی حوزه گسترده برداشت خود را به دنیاهایی کوچکتر تقسیم کرد، به واحدهایی سحرآمیز. تقریباً میتوان همه شخصیتهای کتابهای کوچکترش را به نوعی در صفحات صد سال تنهایی یافت.
تازهترین ماکاندوییها را میتوان در «از عشق و دیگر شیاطین» به روشنی دید. ریشههای ادبی آنها را نمیتوان انکار کرد. مارکیز دوکاسالدونرو مردی ماتم زده و زن صفت است به سفیدی نیلوفر، زیرا وقتی خواب بوده خفاشها خون او را مکیدهاند. زن او برناردا فروشنده و وارد کننده آرد است و خواب به چشمش نمیآید و به ضرب و زور دارو میخوابد. دخترشان ماریا قید آبا و اجداد اروپایی خود را زده و با زبان دیگر تزیینات خدمتکار آفریقاییاش را به کار میبرد. به این دنیای تازه معجونهای دیگری هم اضافه شده است: پزشک پرتغالی یهودی ابرنونسیو که به احضار روح هم متهمش میکنند و پدر روحانی کایتانو دلااورا کشیش جوانی که اشتیاق سوزانش برای امور غیرروحانی زبانزد است.
این رمان ثابت میکند که مارکز هنوز استاد گنجاندن داستانی حجیم درمکانی کوچک است. زهد اسپانیولی، قدرت مذهبی و انسانگرایی کلاسیک و اعتقاد به ارواح در محدودهیی تنگ از فساد فرهنگی گرد آمدهاند و به نوعی دور افتادگی را تداعی میکنند. در توضیح وضع باید گفت: «شهر در رخوت چند صد سالهاش خفته است. وقتی ماریا از پدر کایتانو میپرسد. آن طرف اقیانوس چیست جواب میشنود: «دنیا».
تصور نشود که در خلوت خودشان خبری نیست. بعد از آنکه سگی ماریا را گاز میگیرد و او حرکات عجیبی بروز میدهد، اسقف گمان میبرد که ارواح خبیثه او را تسخیر کردهاند. کایتانو را برای جنگیری میفرستند اما او با دیدن چشمهای آبی و موهای طلایی دخترک، خودش اسیر او میشود. داستانی از ماجراهای عشقی ممنوع؟ نه کاملاً چنین نیست. گارسیا مارکز داستانی از عشق ممنوع را روایت میکند، اما در پس ماجرا شور خودش نهفته است. شوری برای تلفیق جسورانه و وسوسهانگیز تاریخ و تخیل.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور ابراهیم رئیسی سقوط بالگرد رئیسی رئیسی ایران شهادت بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم
تهران هواشناسی کنکور امتحانات نهایی شورای شهر تهران آموزش و پرورش هلال احمر سانحه بالگرد رئیسی پلیس سیل قوه قضاییه بارش باران
قیمت دلار قیمت خودرو بورس قیمت طلا خودرو بازار خودرو یارانه دلار یارانه نقدی حقوق بازنشستگان بازنشستگان ایران خودرو
سینمای ایران شهادت رئیس جمهور تلویزیون لیلا حاتمی سینما سریال آیت الله سید ابراهیم رئیسی هنرمندان شعر رسانه ملی نمایشگاه کتاب جشنواره کن
کنکور ۱۴۰۳ تجهیزات پزشکی دانش بنیان باتری
رژیم صهیونیستی روسیه جنگ غزه ترکیه اسرائیل فلسطین امیرعبداللهیان آمریکا غزه چین ولادیمیر پوتین حماس
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال بازی باشگاه استقلال منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت گوگل سامسونگ اپل تبلیغات ناسا طبیعت موبایل آیفون تلفن همراه
سرطان سزارین رژیم غذایی قهوه خواب آلزایمر طول عمر کاهش وزن شادی فشار خون مغز انسان افسردگی