شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

یلدا, دانش کیهانی نیاکان ماست


یلدا, دانش کیهانی نیاکان ماست

بررسی آداب جشن یلدا در بحثی با امیر الهامی

می‌گویند در این شب بین تاریکی و روشنی کارزار است برای همین مردم تا بامداد با سرگرمی‌ها و خوراکی‌ها خود را مشغول می‌کردند و نمی‌خوابیدند تا بیداری آن‌ها کمکی باشد هر چند کم به فرشته راستی. چرا که همه نگرانند تا پایان کارزار فراهم آید و نتیجه پیروزی را ببینند. پس تا دمیدن طلوع صبح و دیده شدن نخستین فروغ روشنی جشن می‌گرفتند. حالا از اولین کارزار تاریکی و روشنی سال‌ها می‌گذرد و ما هر ساله این روز را جشن می‌گیریم. اما برای بررسی روایات، آداب و آئین‌های یلدا و... به سراغ دکتر امیر الهامی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات رفته‌ایم.

آقای الهامی برای شروع واژه یلدا را توضیح می‌دهید و این‌که چرا به این شب یلدا می‌گویند؟

یلدا یک واژه سریانی به معنی میلاد و ولادت است و به شب سی‌ام آذرماه شب یلدا گویند. هم به این جهت که با توجه به افزایش طول روز از فردای این شب به عبارتی شب میلاد خورشید تلقی می‌شود – که رومیان آن را ناتالیس آنویکتوس – Natalis invictus یعنی روز تولد مهر می‌خوانند – و از جهتی با توجه به بعضی روایات مصادف با روز تولد عیسی مسیح است که در ادب فارسی هم شاعران به این موضوع اشاراتی کرده‌اند از جمله سنایی غزنوی که می‌گوید: «به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی/ که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا».

به واسطه معنی یلدا درست است که بگوییم شب‌یلدا مبارک؟

درست است که در پایان این شب دراز تاریکی شکست می‌خورد و روشنایی پیروز می‌شود و خورشید‌، زاده می‌شود. اما باید بدانیم که در باور پیشینیان این شب اهریمنی و نامبارک بوده است. در برهان قاطع آمده است «و گویند آن شب به غایت نحس و شوم و نامبارک است.» براین اساس ایرانیان در این شب دور هم گرد می‌آمدند؛ چرا که به واسطه طولانی‌تر شدن این شب نسبت به دیگر شب‌ها اهریمن برای جولان فرصت بیشتری دارد پس مردم برای از بین بردن نحوست ناشی از حضور اهریمن در شب یلدا دور هم جمع می‌شدند. توصیه بر تجمع برای دفع شیاطین در فرهنگ ما بسیار آمده است. خواجه راز در این باره می‌گوید: «ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع/ به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آور» پس هر چند گردهم آمدن اقوام امری مبارک است ولی عبارت شب یلدا مبارک، نادرست است.

چرا به این شب، شب چله هم می‌گویند؟

به‌طور کلی به مقداری معین از فصل گرما یا سرما که در آن گرما یا سرما شدت می‌یابد چله گویند. حتماً عبارت در این چله تموز که بیان شدت گرما است را شنیده‌اید. پیشینیان زمستان عملی را دو ماه می‌دانستند. چهل روز اول آن را چله بزرگ و بیست روز آخر آن را چله کوچک می‌نامیدند. پس این شب از آنجا که اولین شب چله بزرگ است شب چله نام دارد. چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک را روی هم رفته چارچار می‌گفتند و هوا چارچار هست؛ مجازاً به این معنی که هوا خیلی سرد است.

در کنار باور‌های مردم‌شناسی و رویکرد‌های جامعه‌شناسی جشن یلدا در میان مردم ما بیشتر یک اتفاق فرهنگی محسوب می‌شود. درباره بحث‌های علمی این جشن توضیح می‌دهید؟

جشن شب یلدا نشانی از دانش کیهانی نیاکان ما است، که به گاهشماری خورشیدی دست یافته بودند. خورشید در حرکت سالانه خود در آخر پائیز به پایین‌ترین نقطه‌ افق جنوب شرقی می‌رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی است. با انقلاب زمستانی از آغاز زمستان، خورشید دیگربار به شمال شرقی بازمی‌گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی است با این مقدمه این جشن نشانگر این است که ایرانیان از هزار سال پیش دریافته بودند که خورشید در حرکت است. درک این مفهوم نجومی و ایجاد یک بنای فرهنگی – اجتماعی بر پایه آن در هزاران سال پیش توسط نیاکان ما، البته غرورانگیز است.

منظور شما از رفتار و باورهای فرهنگی – اجتماعی چیست؟

یکی از باورها و ارزش‌های رفتاری بسیار مؤکد در اسلام توصیه به صله رحم است. بهانه نزاع بین تاریکی و روشنایی و پیوند تاریکی و ظلمت با اهریمن و دور هم گرد آمدن اقوام در این شب که اصلاً سبب شده این جشن یک جشن خانوادگی تلقی شود در همین مسیر و در باور فرهنگی- اجتماعی است. بویژه که اگر مفهوم خوش باش و دم غنیمت شمردن که از اجزای جداناپذیر روح ایرانی است را هم به آن اضافه کنیم. حال اگر به ویژگی عصر خودمان، روزگار اصطکاک آهن و فولاد دقت ‌کنیم درمی‌یابیم روزگاری که گرفتاری ابنا بشر و امتداد بزرگراه‌ها و راه‌های دور، رخصت دیدارها را دیر به دیر کرده است، گذشتگان ما چه بینش‌مندانه با بیان نحوست این شب بر مبنای رفتاری همسو با داده‌های مذهبی ما مبنی بر صله رحم، طرحی مانا در افکنده‌اند.

اشاره به همزمانی میلاد مسیح و سال نو میلادی و شب یلدا داشتید. در روزگار باستان و در دوران معاصر شبیه این جشن در دیگر کشورها داشته‌ایم؟

بسیاری از مردم‌شناسان بین این سه رویداد سابقه و ریشه فرهنگی تاریخی مشترکی قائل هستند مثل واژگان هند و اروپایی که ریشه‌های مشترکی دارند. اما نحوه پرداخت ایرانیان به این جشن و باورهایی که نزد ایرانیان این جشن بر پایه آن باورها استوار است با دیگر اقوام متفاوت است. بسیاری از سرزمین‌ها و تمدن‌های کهن زایش خورشید و آغاز دی را آغاز سال قرار داده‌اند به مبارکی روزی که خورشید از جنگ اهریمن رها می‌شود، هم‌ریشه دانستن واژه‌های سال و سرد بر پایه همین اعتقاد می‌تواند باشد. در حدود چهار هزار سال پیش در مصر جشن «باز زاییده شدن خورشید» همزمان با شب یلدا برگزار می‌شده است. مصریان در این ایام، ۱۲ روز به نشانه ۱۲ ماه سال خورشیدی جشن می‌گرفتند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند. اکنون هم غیر از کشور‌های تاجیکستان و افغانستان در کشور‌های اروپایی هم رفتاری مشابه این جشن وجود دارد.

ادبیات، تصویر کامل و جامعی از رفتار‌های فرهنگی یک جامعه است. شب یلدا در فرهنگ ادبی ما نماد چه تصاویری است؟

در ادب فارسی که بستر و آینه تمام نمایی از جریان‌ها و رسوم اجتماعی است یلدا غالباً با نمادی از تیرگی، شب ملال، شب فراق، شب دراز و... در شعر شاعران مطرح شده است و این تصاویر هم به صورت اشعار تغزلی و شاعرانه به زبان رسمی و هم در قالب اشعار محلی و فهلویات مشاهده می‌شود. مثلاً در شعری به لهجه اصفهانی از «صادق ملارجب» با تکیه بر درازی شب یلدا می‌بینیم:

تا اون شکوفه بستان دل کناری منست / سه ذرع برف بیوفتد بازم باهار منست / درازی شب یلدا و کوچه جلفا /

چو سرهمش بکونی نصفی زلفی یار منست

یا سعدی که با تکیه بر سیاهی شب یلدا می‌سراید:

روز رویش چون برانداخت نقاب از سر زلف/ گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست

و با تکیه بر مفهوم ظلمت و تاریکی حافظ می‌سراید:

صحبت حکام ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید جو بو که بر آید

و اوحدی مراغه‌ای می‌گوید: شب هجرانت ای دلبر شب یلداست پنداری/ رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری

رمز مانایی شب یلدا نسبت به دیگر جشن‌های زمستانی مثل سده یا بهمن جنه چیست؟

آیین‌ها و جشن‌های ایران باستان یا جنبه دینی داشته است و یا جنبه گاهشماری و یا جنبه اسطوره‌ای. یلدا جشن و آئینی است که بیشتر جنبه گاهشماری داشته و مثلاً جشنی مثل جشن سده بیشتر جنبه اسطوره‌ای داشته است، چرا که به کشف آتش توسط هوشنگ در شاهنامه مربوط است و البته جشنی مثل نوروز هر سه جنبه را دارد. رمز مانایی رسم و آئینی مثل شب یلدا بیشتر مربوط به خاستگاه مردمی آن است و از آنجا که این جشن بیشتر یک جشن خانوادگی هم تلقی می‌شده است در اکثر کتب مردم‌شناسی از رسوم آن و مناسبات اجرای آن حرفی به میان نیامده و هیچ جریان حکومتی هم در هیچ زمان مردم را به برگزاری آن مجبور نکردند و همین مردمی بودن یک راز بزرگ برای مانایی این شب است و در شعر فارسی هم فقط به سیاهی و درازی این شب اشاره شده است. از طرفی درست است که اکثر آئین‌ها و جشن‌های روزگار باستان در پیوند با جامعه کشاورزی و تقویم آن جامعه مطرح بوده است مثل خود آئین شب‌یلدا که نماد پایان برداشت محصولات صیفی و آغاز فصل استراحت در جامعه کشاورزی است اما از آنجا که این آئین‌ها و رسوم هویت ملی یک جامعه را دربر دارند به‌راحتی از بین نمی‌روند. ممکن است متناسب با زندگی امروز بخشی از این آئین‌ها حذف شود ولی با جای گزینی بخشی متناسب با جامعه امروز به حیات فرهنگی خودشان ادامه می‌دهند.

آداب و رسوم این جشن چیست و چرا به‌طور کلی در کتب پژوهشی مردم‌شناسی نسبت به این جشن اطلاعات کافی وجود ندارد؟

آیین شب یلدا یک جشن خانوادگی است، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد و به همین سبب همان‌طور که پیشتر هم گفتم در کتب و اسناد تاریخی به برگزاری مراسم شب یلدا اشاره‌ای نشده است. ولی در همه جای ایران مردم در این شب در خانه بزرگ خانواده گرد می‌آیند و در سر‌مای آغازین زمستان با تداعی گرمای حضور درکنار خویشان و دوستان دل‌گرم‌تر از همیشه به فردا می‌اندیشند. روزگاری این گردهم آمدن در کنار کرسی‌‌ها بود و امروز با تغییرات ناشی از زندگی صنعتی در کنار ابزار گرماساز مدرن ولی دور سفره‌های شب یلدا باز هم گردهم می‌آیند و نفس تمام سفر گستردن‌های آئین‌های این مرز و بوم از سفره هفت‌سین تا شب یلدا و سفره ابوالفضل و سفره عقد بیان نمادین گردهم آمدن است.

به نظر می‌رسد یکی از آداب این جشن خوردنی‌های آن هم است. در این باره توضیح می‌دهید؟

برای شب یلدا خوراک ویژه‌ای مطرح نشده است و اگر هم باشد خاص هر منطقه است و در جای دیگر عمومیت ندارد. ضمن این که در همه آئین‌ها و جشن‌ها در جامعه‌های ابتدایی یا متمدن خوردن و آشامیدن بخشی از مشغولیت‌ها و سرگرمی‌های جمع را تشکیل می‌دهد. خوردنی شب یلدا بیشتر میوه و آجیل است که این آجیل بیشتر شامل گندم و نخود برشته و بادام و پسته و چیزهایی است که با طبع گرمشان متناسب با فصل

سرمای پیش رو هستند.

اما هندوانه تقریباً در همه جای ایران سر سفره یلدا وجود دارد؟

بله هندوانه میوه ثابت یلدا در سراسر ایران است. البته حضور هندوانه و سرخی میان آن شاید بی‌ارتباط با خورشید و شب میلاد او و سرخی خورشید نباشد. به‌طور کلی در شب یلدا میوه‌هایی خورده می‌شود که نمادی از خورشید است مثل انار، هندوانه، سیب سرخ و لیموی زرد.

فلسفه فال حافظ گرفتن در این شب چیست؟

فراموش نکنیم که حافظ حافظه ملت‌ ما است و تقدس کلام او که ملهم از قرآن است و خود به آن قسم می‌خورد: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ/ به قرآنی که اندر سینه‌داری»، نزد ایرانیان جایگاهی خاص دارد. اگر شاهنامه فردوسی جلد نخست فرهنگ مردم ایران زمین است و اتفاقاً در برخی مناطق در این شب شاهنامه خوانی رایج است مثل اقوام بختیاری، حافظ جلد دوم فرهنگ این سرزمین و خلاصه چهار قرن بالندگی فرهنگی- ادبی است. از بوی جوی مولیان رودکی تا شیخ صنعان عطار و شیدایی مولوی در دیوان حافظ وجود دارد. چه شاهنامه‌خوانی‌ها و چه حافظ‌خوانی‌ها در کنار هم برای پیوند ایرانیان با تمام مفاهیم و داده‌های ارزشمندی است که در این اشعار وجود دارد و بر تثبیت هویت فرهنگی ما می‌افزاید و تأکید بر این مهم «زفکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع».

علیرضا مرادی