جمعه, ۱۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 7 March, 2025
مجله ویستا

عناصرفرامتنی در نمایش


عناصرفرامتنی در نمایش

در حوزه نمایش عناصر غیرداستانی و فرامتنی وجود دارند که بر تخیلات و تعابیر و تفاسیر ذهنی ما همپای درام و متن مؤثرند, ممکن است برای شما اتفاق افتاده باشد که به نمازخانه یک اداره یا یک رستوران بین راهی مراجعه کرده باشید و ترجیح داده اید هرچه سریعتر به عبادت خود پایان دهید و محل را ترک کنید

در حوزه نمایش عناصر غیرداستانی و فرامتنی وجود دارند که بر تخیلات و تعابیر و تفاسیر ذهنی ما همپای درام و متن مؤثرند، ممکن است برای شما اتفاق افتاده باشد که به نمازخانه یک اداره یا یک رستوران بین راهی مراجعه کرده باشید و ترجیح داده‌اید هرچه سریعتر به عبادت خود پایان دهید و محل را ترک کنید.

نخستین تأثیر چنین فضاهایی متوجه اصل علت وجودی آن مکان خواهد شد، حال اگر عمده لوکیشن‌ها و مکان‌های مورد استفاده در فیلم‌ها و مجموعه‌های نمایشی در قبرستان‌ها، کلانتری‌ها، زندان، دادگاه، بیمارستان و نظایر آن بگذرد، این تأثیر فرامتنی مستقیم بر محتوی و مضمون و شخصیت‌های داستان خواهد گذاشت، استفاده گسترده و طولانی مدت از این مکان‌ها به طور فطری و ناخودآگاه روح و روان مخاطب را آزار داده و او را از اصل موضوع منفک و باورهای ارزشی او را به طور غیرمستقیم به چالش می‌کشد، از دیگر عناصر فرامتنی مؤثر بر ذائقه و سلیقه و روان مخاطب نوع پوشش شخصیت‌هاست، چه در رنگ و فرم و بهداشت آن.

تصور کنید یک شخصیت مذهبی مثبت مدام از رنگ‌های تیره و کدر استفاده کند، مخاطب در برداشت خود و قضاوت نسبت به مثبت و مفید بودن او دچار تشکیک می‌گردد و همانطور گریم نیز از عناصر فرامتنی است، هرگز مخاطب نمی‌تواند بپذیرد شخصیتی که ظاهر ژولیده و آشفته‌ای دارد انسانی است ساده و پاک و بی‌آلایش، بلکه فطرت و خودآگاه او با علم و دانش و آموخته‌هایش اجازه نمی‌دهد همزادپنداری رخ دهد و تبدیل به یک ضدالگو خواهد شد.

از دیگر آسیب‌های روانی که رسانه می‌تواند ایجاد کند تناقض در محتوا است، در یک شبکه فیلم‌هایی خشن و ترسناک پخش می‌شود، در شبکه دیگر همزمان برنامه‌ای درباره زندگی شهیدی والامقام و شبکه دیگر مجموعه‌ای از خانواده‌های گناهکار با شخصیت‌های بی‌ثبات و آلوده که دچار ناهنجاری‌های گوناگون شده‌اند. شبکه دیگر درباره تهاجم فرهنگی و کانال‌های ماهواره‌ای بحث می‌کند، شبکه یا برنامه بعدی پیرامون درس‌هایی از قرآن و در اغلب آنها در وسط برنامه و یا ابتدا و آخر آن سیل تبلیغات را باید اضافه کرد، ذخیره کردن طلا، پول بیشتری برای جواهرات بیشتر، اتومبیل شیک‌تر و یکباره وارد اذان شرعی می‌شویم و تصاویری از نمازهای جماعت از حرمین مطهر، این تناقضات در محتوا مستقیم به باورها لطمه خواهد زد.

این‌گونه قضاوت‌ها معمولاً توسط بخش ناخودآگاه و فطری صورت می‌گیرد، مغزها به طور خودکار همه گزینه‌ها و اطلاعات را در کنار هم می‌چیند، مقایسه می‌کند و نتیجه می‌گیرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم شما نمی‌توانید جلوی فکر کردنتان را حتی برای لحظه‌ای بگیرید، درون جمجمه ما در پشت درهای بسته همه‌چیز در حال رخ دادن است، بهترین راه برای مقابله با رخ داده‌های درون مغز و ذهن پیشگیری است.

بستن ورودی‌ها بر روی آلودگی‌هاست، قرار است هر کالا و زباله‌ای اجازه ورود داشته باشد، همانطور که اعمال خشونت و جنایت در فضای واقعی حرام و جرم است، ارائه و القای آن توسط رسانه نیز همان حکم را دارد، اگر تمسخر دیگران حرام است، نمایش آن هم همان حکم را دارد، اگر ترساندن و به وحشت انداختن مخلوقات خداوند حرام است، ژانر آن و نمایش آن هم مباح نیست، اینکه تا صبح در کابوس‌های خیانت و وحشت به سر بریم مباح نیست، اینکه بی‌دلیل از تاریکی، از موجودات و حیوانات، از جنگل و کوه و قبرستان و چهره‌‌های غیرمتعارف آنها بترسیم و بترسانیم مباح نیست، فطرت و خلقت انسان میل به نیکی، زیبایی، حرکت، کمال و معرفت الهی دارد، لذا در مسیر داستان‌ها و فیلم‌ها می‌بایست موانع ایجاد کننده درام طوری طراحی شود که به شتاب مخاطب برای نیل به کمالات ذکر شده کمک کند، نه اینکه خود موانع و جرایم و ناهنجاری‌ها به عنوان ایجاد کننده درام اصالت پیدا کنند و نتیجه اخلاقی مورد نظر به نتیجه ضداخلاقی بدل گردد.

یکی از راه‌حل‌های ساختاری در مجموعه‌ها، ارائه نتایج اخلاقی در پایان هر قسمت است که به مثبت‌اندیشی و حی‌علی‌خیرالعمل ختم شود.

از دیگر شیوه‌های برخورد با این مشکلات اتکا به آن لحظه و همراه شدن با شخصیت مثبت در طول داستان است و در هر موقعیتی شخصیت مثبت فعالانه در مبارزه با منکر حضور داشته باشد و مخاطب را در تمامی لحظات در مواجهه با ناهنجاری‌ها و رذایل و منکرات یار و راهنما باشد و سم‌زدایی کند.

و اما ماه مبارک رمضان، ایام ضیافت الهی، جشن بزرگ کائنات برای بشر، در این ایام حتماً امتحان کردید در طول روزه‌داری آرام آرام به نوعی آرامش قلبی دست می‌یابیم که پیش از این نداشتیم، هنگام افطار اعضای خانواده و فامیل دورهم گردمی‌آیند، یکدیگر را دعا می‌کنند، پدر فرزندان را می‌بوسد و آنها ذوق می‌کنند، بزرگترها از خاطراتشان می‌گویند و خلاصه محملی است نیکو و پرثواب برای گردهم شدن اعضای خانواده، حال غریبی است، تلویزیون با اذان و دعاهای زیبایش خانواده را همراهی می‌کند و یکباره چهره مخوف یک گناهکار بر صفحه تلویزیون با تیتراژ دلهره‌آور داستانی سراسر غم و اندوه و گناه و خیانت و قتل را آغاز می‌کند، ارواح سرگردان، فرشته‌های عبوس و بی‌احساس و پراکنده که هر لحظه بر کسی ظاهر می‌شوند، شیطان هم بر عرصه خانه و خانواده جولان می‌دهد. یک روز، دو روز، سه روز، چهار روز، ده روز، پانزده روز، بیست و پنج روز و همین‌طور ادامه دارد.شبکه فلان، سپس شبکه بعدی یک بار امتحان کنید و به تغییر حال روزه‌داران که چندی قبل مملو از عاطفه و نور و رحمت خدا بودند بیندازید. پناه بر خدا، رسانه عرصه تاخت و تاز قلم‌های آلوده، فرم‌ها و ساختارهای پوزیتیویسم عرفان غرب و فرشته‌های غربی، شیاطین غربی و کلیسایی، انبوه تقلیدهای بی‌مطالعه و غلط، پناه بر خدا، یک خانواده، دو خانواده، چند خانواده پای تلویزیون نشسته‌اند، چند میلیون چشم و ذهن روزه‌دار که بر سر سفره خدا نشسته‌اند به امید رحمت و بخشش و معرفت، به کجا می‌بریم، به کدام میهمانی؟ به کدام نور؟ به کدام قبله‌گاه؟ گاهی مصلحت جامعه و رسانه‌ این است که خاموش باشد.

نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون