یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

آیا می دانید ؟! قرار است یک شتر فروش اسپانسر اصلی و شاید مالک باشگاه پرسپولیس شود؟!


آیا می دانید ؟! قرار است یک شتر فروش اسپانسر اصلی و شاید مالک باشگاه پرسپولیس شود؟!

خود افشاگری اسپانسر جدید سرخ ها:من شتر فروشم
من قبلا یک صادرکننده شتر بودم. ممکن است در گوگل مشخصات چندانی از من پیدا نکنید اما فکر می‌کنم زمان آن رسیده که خودم را معرفی کنم...
نیوکاسل …

خود افشاگری اسپانسر جدید سرخ ها:من شتر فروشم

من قبلا یک صادرکننده شتر بودم. ممکن است در گوگل مشخصات چندانی از من پیدا نکنید اما فکر می‌کنم زمان آن رسیده که خودم را معرفی کنم...

نیوکاسل با هدایت من می‌تواند به موفقیت برسد...

-سیروس محجوب تاجر متمول ایرانی که در امارات زندگی می‌کند با پیشنهادی شش میلیاردی برای اسپانسری پرسپولیس باز هم نام خود را مطرح کرد. او که طی چند ماه گذشته برای خرید باشگاه نیوکاسل انگلیس ابراز تمایل کرده بود حالا با حضور در تهران تصمیم دارد اسپانسر باشگاه پرطرفدار پایتخت شده و نام خود را بیش از پیش مطرح کند. محجوب این روزها مشغول مذاکره با مدیران پرسپولیس است اما تجارت او داستان جالبی دارد. او در معرفی خود در سایت chroniclelive می‌نویسد: «اسم من سیروس محجوب است و فکر می‌کنم زمان آن رسیده که خودم را معرفی کنم. من یک تاجر ساکن دوبی هستم. در طول سال‌های گذشته تجارت و صادرات شتر برایم درآمد خوبی داشته و یکی از علائق من است. از زمان جوانی به شترها علاقه داشتم و وقتی بزرگ‌تر شدم بیشتر وقتم را در بیابان‌ها و در کنار آنها می‌گذراندم. خیلی زود یک کاروان از آنها را پیدا کردم که دوستی نزدیکی با من داشتند و همه جا دنبال من می‌آمدند. در دوران نوجوانی بیشتر اوقات آنها در کنار من بودند و کم‌کم شروع به غذا دادن به آنها کردم یک روز تعدادی از آنها را به یک مزرعه محلی بردم و این آغاز تجارت من به عنوان یک تاجر حرفه‌ای و صادرکننده بود.

مزرعه‌داری دو نفر از آنها را خرید اما اهداف من بلندپروازانه بود و می‌خواستم آنها را به نقاط دور دست ببرم. در این راه مشکلاتی وجود داشت و فرودگاه یا یک محلی برای این کار در نزدیکی آنجا نبود.

نخستین فروش خارجی من به خانواده‌ای در ساندرلند بود که یک شتر برای باغ خود می‌خواستند. آنها اسب‌های زیادی داشتند و می‌خواستند تغییری در این وضعیت ایجاد کنند. همان زمان بود که به نیوکاسل رفتم و متوجه شدم که چه شهر زیبایی است. تنها مسیر رفتن به ساندرلند از طریق نیوکاسل بود. من از فرودگاه با اتومبیل به سمت ساندرلند حرکت کردم و ساختمان عظیمی را مشاهده کردم. آنجا مرا تحت تاثیر قرار داد. سپس متوجه شدم که آنجا سنت‌جیمزپارک (ورزشگاه اختصاصی باشگاه نیوکاسل) است. ساختمانی باشکوه و خاطره‌انگیز، عاشق آن مجموعه شدم. پس از آن به ساندرلند رفتم تا آن خانواده را ملاقات کنم آنها یک شتر از من خریدند و گفتند که دوستانشان را هم تشویق خواهند کرد که این کار را انجام دهند. ماه بعد دوباره به آنجا برگشتم تا یک شتر دیگر بفروشم و دو سفارش دیگر دریافت کردم. هر بار که به آنجا می‌رفتم سنت‌جیمز پارک را می‌دیدم و یک روز تصمیم گرفتم پولی را که از فروش شتر‌ها به دست می‌آورم برای تصاحب این ورزشگاه شگفت‌انگیز و جادویی هزینه کنم.

مردم ساندرلند شترهای زیادی از من خریدند و خیلی زود به دنیای تجارت وارد شده و میلیون‌ها شتر به نقاط مختلف صادر کردم و حالا به یک مولتی میلیاردر تبدیل شده‌ام اما این روزها و در عصر حاضر شتر دیگر طرفدار چندانی ندارد. حالا همه به دنبال لاما هستند و من چون علاقه چندانی به آنها ندارم تصمیم گرفتم تجارت شتر را کنار گذاشته و پولی که این سال‌ها به دست آورده‌ام را برای خرید سنت‌جیمز پارک زیبا هزینه کنم.

فکر می‌کنم تصمیم بسیار خوبی گرفتم. قصد دارم بازیکنان جدیدی را به باشگاه بیاورم و آگهی‌ها را از سطح استادیوم جمع کنم می‌خواهم شور و هیجان را به جمع هواداران باشگاه بیاورم. من قبلا یک صادرکننده شتر بودم. ممکن است در گوگل مشخصات چندانی از من پیدا نکنید اما فکر می‌کنم زمان آن رسیده که خودم را معرفی کنم. نیوکاسل با هدایت من می‌تواند به موفقیت برسد. با توجه به فاصله کم تا ساندرلند می‌توانم به آنجا بروم و شترها را ببینم. البته اگر هنوز زنده باشند. آخرین بار در آگوست ۲۰۰۷ بود که برای دیدن خانواده‌ای در ساندرلند به آنجا رفتم و دیدم که غذای عجیبی به شترها می‌دهند. به هر حال شترهای من کمک زیادی برای رسیدن به آرزوها و علائق زندگی‌ام کردند. دیگر کافی است به زودی بر می‌گردم، امیدوارم آن روز با کلیدهای ساختمان رویاهایم باشد ؛ سنت جیمز پارک.