پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

حاکمان جزیره تسخیرناپذیر


حاکمان جزیره تسخیرناپذیر

رائول با چالش هایی چند روبه روست که از آن جمله اقتصاد وابسته به ونزوئلا و سایر منابع خارجی, نیاز به نظم و انضباط در بین توده مردم و نیاز به افزایش تولید را می توان نام برد

فیدل کاسترو در مبارزه نهایی درگیر است. هیچ کس را گریزی از مرگ نیست. کوبا روزهای آخر دوره فیدل را می گذراند و وارد دوره رائول می شود. با وجود آن که سکان قدرت به دست برادر کوچک تر سپرده شده هنوز سؤالاتی راجع به آینده این جزیره تسخیرناپذیر واقع در کنار آمریکاوجود دارد. امید رائول به توفیق با توجه به زمینه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی موجود کوبا در چه زمینه ای است؟ و مهمتر از آن عقاید مردم کوبا و سیاست خارجی رهبر جدید کوبا چیست؟ مردم احتمالاً راجع به کدام تغییر بزرگ بی میل یا ناخشنودند؟ آیا مردم از به هم خوردن تعادل منافعی که حکومت به آن وابسته است، نگران اند؟

رائول با چالش هایی چند روبه روست که از آن جمله اقتصاد وابسته به ونزوئلا و سایر منابع خارجی، نیاز به نظم و انضباط در بین توده مردم و نیاز به افزایش تولید را می توان نام برد. رائول بشدت به نظامیان وابستگی دارد. او هنوز جاذبه های شخصی برادرش را کسب نکرده لذا نیازمند حمایت رهبران اصلی حزب و تکنوکرات های بروکراسی حکومت است.

از مسائل مهمی که دوره رائول کاسترو با آن روبرو خواهد بود ایجاد تعادل بین نیاز به بهبود وضع اقتصادی و اعمال کنترل سیاسی است. اصلاحات سریع اقتصادی می تواند منجر به از دست رفتن کنترل سیاسی شود یعنی چیزی که می تواند رائول، نظامیان و سایر متحدان قدرتمند او را نگران سازد. راه حل احتمالی این مسأله می تواند تأمین بیشتر نیازهای مصرفی مردم از جمله غذا باشد به شرط آن که ساختار اقتصادی تغییر نکند.

ثبات رژیم در درجه اول وابسته به اقتدار نهادهای آنهاست. بدون شک نیروهای مسلح حیاتی ترین پایه از سه پایه انقلابی است که رژیم کوبا بر آن استوار شده است. دو پایه دیگر که حزب کمونیست و ساختار امنیتی است که تحت نظارت نظامیان قرار دارد و این مجموعه در جهت فراگیر ساختن و فرهنگ سازی عمل می کند. ساختار و اقتدار دیوان سالاری که در حواشی این نهادها رشد کرده اند ظاهراً تداوم انقلاب هستند.

احتمال رویارویی با حکومت رائول کاسترو در غیاب حمایت قوی خارجی محتمل به نظر نمی رسد، بویژه تا هنگامی که نیروهای مسلح کوبا به او وفادار بمانند، امری که به احتمال قوی چنین خواهد بود. نظامیان براساس نظرات رائول کاسترو به درجات وسیعی آموزش های حرفه ای دیده اند و به طور کامل در نظام سیاسی تلفیق شده اند و از اهمیت و اطمینان بالایی در مدیریت کلی و کنترل اوضاع برخوردارند. در این میان گفته می شود بیش از ۶۰ درصد صنایع و تجارت عمده در اختیار نظامیان فعال یا بازنشسته است.

البته گروه های مخالف نیز در سال های اخیر در کوبا ظاهر شده اند که از بین آنها طرح وارلا Varela با جمع آوری ۱۱ هزار امضا و ارائه آن به مجمع ملی به منظور ترمیم قوانین کوبا و اجازه انتخاب آزاد تا حدی شناخته شده است. در ۴ دهه گذشته برای نخستین بار گروهی از کوباییان به منظور ارائه تقاضاهای خود از حکومت به راهپیمایی پرداختند. واکنش فیدل سریع بود. او از روش همه پرسی در این زمینه استفاده کرد تا اثبات کند که سرشت دائمی رژیم او پابرجا خواهد بود و مجمع ملی را از بررسی چنین طرح هایی برحذر داشت. البته در ادامه برخی از مخالفان از جمله برخی اعضای طرح وارلا بازداشت شدند.

گروه های مخالف به علت وضعیت کوبا عمدتاً ضعیف و نفوذپذیر شده اند. این گروه ها به دلایلی مانند ضعف رسانه یا برخورد های سیاسی با مشکل مواجه هستند. اپوزیسیون در گذرزمان ونیز بر اثر توانایی سیستم سیاسی اعتبار یا موجودیت خود را از دست داده اند و تهدیدی عمده برای رژیم به شمار نمی روند.

رژیم یکپارچه رائول با پیروی از سیاست های فیدل بعید است به تغییرات گسترده در سطح ملی یا سیاست خارجی دست بزند. همین طور بعید به نظر می رسد که در آینده نزدیک تغییر قابل ملاحظه ای در روابط با آمریکا ایجاد شود. هرگونه اقدام متمایل به ایالات متحده به معنای سرباز زدن از یکی از میراث های عمده فیدل کاسترو است. اینگونه اقدام ها می تواند باعث عدم اطمینان در حکومت رائول و منجر به شکنندگی و درگیری شود. اقدام در جهت نزدیکی به ایالات متحده نیازمند به تضعیف اتحاد ضدآمریکایی کوبا با رژیم های آمریکای لاتین و حتی خاورمیانه است. از دید کوبا، آمریکا نمی تواند چیزی ارائه کند که قبلاً در کوبا وجود نداشته است:

ایالات متحده نمی تواند کوبا را از نظر سوختی که ونزوئلا به قیمت ناچیز یا رایگان در اختیار کوبا می گذارد، تأمین کند. به رسمیت شناختن کوبا توسط ایالات متحده به عنوان پیروزی بزرگ رائول تلقی می شود. البته این تغییر نگاه واشنگتن در مقایسه با سوء ظنی که رابطه کوبا با ایالات متحده می تواند در درون کشور و نیز در بین متحدان خارجی کوبا ایجاد کند پاداش کوچکی تلقی می شود.

رائول، گورباچف یا دنگ شیائوپینگ نیست. هنگامی که برادرش زنده باشد یا پس از مرگ او، امکان برقراری اصلاحات عمده سیاسی یا اقتصادی را ندارد. رائول که ۴۷ سال به عنوان وزیر دفاع تجربه اندوخته است پیش از آن که بتواند اصلاح طلب لیبرال باشد یک سوسیالیست بار آمده است. صرفنظر از طول مدت دوره رائول به نظر می رسد تبدیل این جزیره به به جامعه ای لیبرال دشوار به نظر می رسد.

● چالش های اقتصادی

حکومت رائول کاسترو و حکومت های پس از آن باکار سخت بازسازی اقتصادی روبه رو خواهند بود. وابستگی شدید کوبا به تجارت با بلوک شوروی سابق و پذیرش مدل اقتصادی آن به صورت چهار دهه ارائه خدمات با یارانه فراوان، اقتصادی مصنوعی ایجاد کرده است. کوبا اقتصاد متکی به خود ندارد. نفت ونزوئلا، گردشگری و نیکل و ثروت کوباییان سابق آمریکا اقتصاد را سرپا نگه داشته است.

بازار درونی کوبا بازاری ضعیف است، مصرف وابسته به سیستم جیره بندی است. هر ماه مردم کوبا اقلام زیر مانند ۳۳۰ گرم گوشت گاو، ۲۲۰ گرم سوسیس، ۴۵۰ گرم گوشت مرغ، ۱۲۵ گرم روغن دریافت می کنند.

تولید شکر به عنوان اساسی ترین کالای صادراتی کوبا به حد دوران رکود ۱۹۳۹ ـ ۱۹۲۹ کاهش یافته و بهای سایر تولیدات کوبا به استثنای نیکل سیر نزولی خود را در بازار بین المللی ادامه می دهد.

علاوه بر چالش های اقتصادی معمایی از مسائل قانونی در کوبا وجود دارد. بدون شک کوباییان، کوباییان آمریکایی شده و خارجیانی که اموالشان در سال های آغازین انقلاب مصادره شده به محض کسب فرصت ادعای بازپس گیری یا جبران آنها را خواهند داشت. کوباییان ساکن خارج منتظر فرصتی برای ارائه ادعایشان به دادگاه های کوبا هستند. ولی این مسأله منوط به پذیرش حکومت به منظور جبران خسارت تبعیدیان است. معدودی از آنها خواهان بازگشت به خانه هایشان هستند.

اما مثال های اروپای شرقی و نیکاراگوئه نشانه های بازرسی از پیچیدگی، تأخیر و عدم اطمینانی است که بر روند ادعای بازپس گیری اموال حاکم است.

ساختارهای آسیب دیده کوبا نیازمند بازسازی های اساسی است. شبکه برق توانایی پاسخگویی تقاضای ناچیز مصرف کنندگان و صنعت را ندارد. نظام سلامت کوبا که زمانی ابزار قدرت رژیم تلقی می شد تا حدی افت کرده است به خصوص این مسأله پس از کاهش کمک های اتحاد شوروی رخ داد. علاوه بر آن نگرانی های زیست محیطی مانند آلودگی خلیج ها و رودخانه ها نیازمند توجه فوری است.

● مسائل نظامی و اجتماعی

مسائل اقتصادی و قانونی تنها چالش های آینده کوبا نیست. مسأله عمده دیگر در کوبای پس از کاسترو جایگاه نظامیان است. کوبا وارث سنت قوی نظامی گری است. نظامیان به عنوان یک نهاد اقتداری بالا دارند. در چشم اندازهای ممکن نظامیان به نقش خود به عنوان بازیگری مؤثر و تصمیم گیرنده ادامه خواهند داد. هرگونه کاهش چشمگیر ناگهانی در قدرت بخش نظامی اگر نگوییم غیرممکن است ولی می تواند با دشواری همراه باشد. در هر کشوری نیروهای مسلح به عنوان نهادی قدرتمند و مغرور هرگونه اقدام در جهت کاهش اختیارات خود را تهاجمی غیرقابل قبول به سازمان و هویت خود تلقی می کنند. در کوبا نیز بسان بسیاری از کشورها دور ساختن نظامیان از اقتصاد و بازگرداندن آنها به پادگان ها چالشی بزرگ است. اقتصاد نمی تواند افراد بیکار نظامی را جذب کندو حکومت ممکن است نتواند آنها را برای اشغال مشاغل مدنی آموزش سریع دهد.

درجهان سوم نقش نظامیان با درگیری های اجتماعی دچار تغییر می شود. طی نیم قرن پس از جمهوری کوبا خشونت سیاسی عاملی مهم در جامعه تلقی می شد . دراین برهه اپوزیسیونی که زیر چتر حمایت آمریکا هستند ممکن است برای ایجاد خشونت تلاش کنند در اینجاست که نقش نظامیان مطرح می شود.

● مسائل کار، نژادی ، قانون گرایی و مهاجرت

در دوران حکومت کاسترو جنبش های کارگری مطیع دائمی حکومت باقی ماند. یک ساختار کارگری واحد در دوره کاسترو شکل گرفت اما در دوره جدید ممکن است سازمان های کارگری رقیب برنامه هایی برای احقاق حقوق کارگران و تقاضای دستمزدهای بهتر مطرح کنند.

روابط نژادی از مسائل مهم پس از دوران کاسترو خواهد بود. درچند دهه گذشته به تدریج آفریقایی تباران در کوبا رشد جمعیت داشته اند. در گذشته به علت ازدواج میان نژادها و تا حدی به علت مهاجرت خارجی بیش از یک میلیون کوبایی سفیدپوست اینک جمعیت سیاهان و دورگه ها در کوبا بسیار بیشتر از گذشته شده است. این تغییر جهت دموگرافیک منجر به پاره ای از ناخشنودی ها میان سفیدپوستان جزیره شده است. از سوی دیگر، سیاهان می اندیشند که از روند سیاسی دور نگاه داشته شده اند، زیرا سفیدپوستان درصد بیشتری از ساختار قدرت را اشغال کرده اند. اقتصاد دلاری این اختلافات را دامن زده است زیرا سیاهپوستان ارز خارجی کمتری دریافت می کنند. بنابراین تنش های نژادی از مسائل مهم آینده است.

در دوران پس از کاسترو قانون پذیری یک موضوع تعیین کننده است. در سال های دشوار مبارزه برای استقلال نسلی رشد کرده که آموخته است برای جامعه از خودگذشتگی و سختکوشی نشان دهد ولی جوان ها از روند سیاسی بیگانه اند و طالب زندگی بهتر و آسان هستند. برخی از آنان خواهان مهاجرت هستند. برخلاف برخی جوانان کوبایی که تمایل به ترک جزیره دارند، کوباییان ساکن آمریکا خواهان بازگشت به کوبا خواهند بود، بویژه آن که در دوران گذار در کوبا مسأله توسعه کشور مطرح است . این تبعیدیان که مجاز به بازگشت خواهند شد در آغاز به عنوان شرکای تجاری و سرمایه گذار مورداستقبال قرار خواهند گرفت، دراین میان تطبیق نقطه نظرها و ارزش های تبعیدیان با ساکنان فعلی کوبا روندی طولانی خواهد بود.

شاید از یک نظر آینده کوبا به دلیل این مشکلات، پیچیده به نظر آید و حتی همانند اروپای شرقی و نیکاراگوئه ممکن است بازسازی کند و توأم با مشکلات باشد اما کوبا برخلاف این کشورها ۳ امتیاز ویژه دارد. موقعیت سیاسی بی نظیر که از مجاورت با ایالات متحده ناشی می شود. جاذبه عمده ،گردشگری و مهاجران ثروتمند فراوان. این ۳ عامل می تواند درتبدیل اقتصاد کوبا مؤثر باشد ولی بهره گیری از این امتیازات به رهبری آینده بستگی دارد.

نویسنده: جمی سوچلیکی‎

مترجم: بهشته شریف