چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

توهم ظهور یا قطب بندی جدید جهان


توهم ظهور یا قطب بندی جدید جهان

جهان در گذر از ایستگاه های مختلف خود شرایطی را به وجود می آورد که حس پیش پینی و یا پیش گویی مبتنی بر توصیفات گوناگونی نتجه آن است

جهان در گذر از ایستگاه های مختلف خود شرایطی را به وجود می آورد که حس پیش پینی و یا پیش گویی مبتنی بر توصیفات گوناگونی نتجه آن است.

شرایط حال حاضر جهان در پی بروز تحولات گسترده ای در مناطق مختلف و حول محور مسائل زمینه ساز متعددی ،نگرش های نو و بدیعی را دغدغه ذهن بسیاری کارشناسان و حتی عامه مردم نموده است که باعث آراء گذاری های تقریبا همسویی شده است.

پس از بروز نابسامانی اقتصادی در جهان غرب و با فاصله ای کوتاه پس از آن،تحولات مصر و نیز گسترش آن به سایر کشور های عربی وممالک جهان اسلام شوک مواجی را به سیستم تجزیه و تحلیل موضوع وارد نمود که با شدت گرفتن طول موج این خیزش و صدور شکل تقویت شده آن به دامن اروپا ،پیچیدگی موضوع بیش از پیش اذهان ناظرین و عاملین را متورم نمود تا جایی که گویی انقلابی گسترده بزودی تمام دنیا را در برخواهد گرفت.

نگاه علمی به و بدور از احساس در بررسی موضوع کار سخت و سنگینی است که نیاز به شناخت گسترده و در اختیار داشتن مؤلفه های بسیاری می باشد که بستر پیش بینی را شکل می دهند. در این راستا افراد متعددی به کارشناسی موضوع پرداختند و آراء و نظرات بسیاری تولید شد که در جای خود با توجه به شرایط اقتضایی قابل اعتناع و در شرایطی غیر از اقتضائات موجود غبر قابل اعتناع می باشد.

در همین راستا در جهان اسلام با توجه به افق ترسیم شده ای که در باره آینده جهان وجود دارد ،جریانی احساسی وبدور از علم و اگاهی و شناخت،ارائه گردید که در پاره ای موارد جای تاسف بسیار دارد.اکثر این برسی ها و نیز پیش بینی ها سوار بر موج احساس و طبق سیستم توصیفی ارائه شده اند به عبارت شفاف تر باید گفت بیشتر این پیش بینی ها نه تنها پیش بینی نبوده بلکه پشگویی و آن هم نه در شرایط ماضی بلکه در شرایط جاری بوده که بیشتر حالتی عامیانه دارد تا کارشناسانه.

به عنوان نمونه تحت تاثیر روایات و آموزه های دینی در مورد شرایط آخر زمان ،عده ای این شرایط را نزدیک به آخر زمان دانسته و بی پروا و غیرعاقلانه به توصیف شرایط موجود در مسیر نظریات نسنجیده خود پرداختند و حتی توهمات زیادی در التهاب شرایط به زندگی اجتماعی مردم القاء نمودند. این وضعیت همچنان در حال شدت گرفتن بوده و افسار گسیخته سعی در قبولاندن توهماتی احساسی به جامعه می باشد که در صورت استمرا باعث اختلال در زندگی عادی و متعاقب آن زندگی اعتقادی مردم می شود.

آنچه در این مقاله بیان می شود نظریات استاد امرائی در پیش بینی آینده سیاسی جهان و تحلیل شرایط موجود می باشد.

ایشان (استاد امرائی)این شرایط را پیش زمینه هیچ چیز نمی داند جز،آغاز شرایط پایدار جدیدی از قطب بندی جدید جهان .

وی بر این عقیده است که قطب بندبی قبلی جهان که مبتنی بر سرمایه و قدرت تولید شده ی ناشی از آن بود ،دیگر پوسسیده شده و تاریخ مصرف آن با توجه به شرایط فکری کنونی جوامع به سرآمده است لزا طبق یک سیستم کاملا طبیعی و غیرقابل مدیریت شونده ،جهان در حال گذار از یک هویت قطب بندی شده به یک قطب بندی جدید با هویتی متفاوت است.

برای تشریح نظریه و پیش بینی ایشان از آینده سیاسی جهان، در ابتدای کلام اولویت توجه با چند نکته ضروری است.

۱) نوع قطب بندی جدید جهان.

۲) جایگاه جهان اسلام در قطب بندی جدید.

۳) جایگاه نظام سلطه در این قطب بندی.

ایشان قطب بندی جدید جهان را "قطب بندی اعتقادی" می داند.

بر اساس این نظریه و یا به عبارتی دیگر پیش بینی ،آنچه موجب تمایز ممالک جهان در این شرایط پیش آمده خواهد شد مسائل و مکاتب اعتقادی است که با توجه به شدت و گستردگی و نیز در نظر گرفتن برخی شرایط و متغیر های خاص ،محور عمده این تمایز قطبی در شکل غالب ،جهان اسلام می باشد که البته در درون این قطب بندی نبرد سخت و دامنه داری که وجود خواهد داشت ،نبرد تمام عیار مذاهب درون اسلامی با یکدیگر خواهد بود که شکل پیچیده ای به خود گرفته و پیامد های دامنه داری را موجب می شود که در روند این تقابل اعتقادی نظام غیر یا سلطه همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد.

در این قطب بندی قدرت ارتباطات و فناوری اطلاعات شکل بارز خود را حفظ و ابزار راهبردی این جریان خواهد بود و....

نکته دیگر اینکه در بیان هرچه بیشتر مصادیق این قطب بندی جدید ،این تصویر شفاف تر می شود که ایران نقطه ی مصدر و مادر ،در مدیریت عمده ی این آرایش جدید به حساب آمده و جایگاهی اساسی خواهد داشت والبته با حجم زیادی از شبهات ،تضادها و تناقضات روبرو شده که در نهایت جایگاه تثبیتی خود را کسب خواهد نمود.

در بررسی این نظریه نکات ریز و درشت فراوانی قابل درنگ و تامل است که بیشتر مربوط به سطح سواد ایران در عبور از مطالبات شبهه ناک و نیز سوالات با مایه فلسفی و بنیادی می شود که می طالبد دانش انسانی آکادمیک و تدوین شده ای برای آن تمهید شود که می توان گفت جبهه ی اصلی ایران در این نبرد تمام عیار همین محور خواهد بود.

استاد امرائی ضمن تایید کلی این مطلب و این پیش بینی از بیان جزئیات آن به دلایلی خاص امتناع نموده و بیشتر بنارا بر کلی گویی گذاشتند.

اما با تعمق در این کلی گویی به صراحت قابل درک است که نظام سلطه در شکل دیگری همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد و این بار جنگ میان ملل جنگ آراء و عقاید می باشد که در این جنگ اعتقادی، این نظام(نظام سلطه غرب) کما فی سابق از هیچ فکر بنیادی درست و متقنی برخوردار نبوده و همچنان در پی کسب موقعیت،طرفی را تشجیع و ترغیب می نماید که در راستای منافع او باشد که لازمه این کار تداوم دکان تفرقه فکنی و البته با ورژن روز و اقتضاء محور است.

قابل ذکر است که استاد امرائی شش ماه قبل از وقوع حوادث مصر ،شرایط کنونی مصر را پیش بینی نموده بود که مطابق آن واقع شد و این در حالی بود که تحولات مصر به یکباره و غیر منتظره روی داد.

ایشان این گونه پیش بینی ها را مستلزم داشتن علم گستره و عمیق به نوع سیستم موضوع می دانند و این پیش بینی خود را فرآیند یک نگرش سیستمی می داند.

مطابق این پیش بینی کارشناسانه ،حوادث مصر و سایر ملل را نمی توان آستانه نزدیک ظهور دانست استاد امرائی معتقد است هنوز برای بروز نشانه های قطعی و نزدیک ظهور (مطابق برخی ادله ها و علل عقلی و علمی) فرصتی دیگر نیاز است هرچند هر روز به زمان ظهور نزدیک می شویم اما اینکه در همین روزها و همین سالها بیشتر یک توهم است تا یک واقع بینی. از این گذشته مدیریت زمان غیبت نباید بر اساس احساسات و نوسانات باشد. این گونه تفکرات به نظام مدیریتی آسیب رساند و در نهایت باعث شبهه ناک شدن اصل مهدویت می شود.

سالار علیزاده



همچنین مشاهده کنید