چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نکاتی درباره یک انصراف سازنده


نکاتی درباره یک انصراف سازنده

این روزها, البته منظورم این چند روز اخیر نیست, بلکه مدت مدیدی است که واکنش ها به پدیده های سیاسی, در میان نخبگان و حتی عموم مردم با نوعی عصبانیت و حتی بی انصافی همراه شده است

این روزها، البته منظورم این چند روز اخیر نیست، بلکه مدت مدیدی است که واکنش‌ها به پدیده های سیاسی، در میان نخبگان و حتی عموم مردم با نوعی عصبانیت و حتی بی انصافی همراه شده است.

انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را شاید بتوان اوج این نوع برخورد با پدیده‌های سیاسی دانست. با نگاهی به رفتارهای انتخاباتی ـ چه در میان فعالان سیاسی و چه طرفداران آنها ـ به خوبی می‌توان این مسأله را دریافت.

نگاهی به نوع واکنش‌ها به نتیجه انتخابات اخیر هم شاهد محکم دیگری بر این مدعاست؛ برخورد احساسی، توجه به حاشیه‌ها به جای اصل موضوع محل بحث و نگاه آنی و کوتاه مدت به پدیده‌هایی از این جنس، شاخص‌های مشترک رفتار بسیاری از ایرانیان ـ چه فعالان سیاسی و چه عموم مردم ـ را تشکیل می‌دهد.

یکی از پدیده‌های سیاسی که این روزها بر پایه همین رویکرد با ارزیابی غیر منصفانه‌ای روبه‌رو شده است، انصراف محسن رضایی نامزد معترض به نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از شکایات خود است. شاید ساعتی از این اعلام انصراف نگذشته بود که سیل برخوردهای تهاجمی و یا تخطئه‌آمیز را از سوی گروه‌ها و جریان‌های سیاسی مختلف شاهد بودیم.

نکته جالب در این میان این بود که هر کدام از این جریان‌ها با «مصادره به مطلوب کردن» این انصراف، تلاش می‌کردند برداشت و نتیجه خود را از آن بگیرند.

با گذشت بیش از چهار روز از این اعلام انصراف و البته توضیحات و شرحی که پس از آن توسط وی و یا نزدیکان سیاسی‌اش بر این رویداد داده شد، اما تا به امروز متأسفانه یک نقد و تحلیل همه جانبه‌نگر در این باره دیده نشده و عموم نقدها و تحلیل‌ها، برآمده از عصبانیت جریان‌های معترض به انتخابات و در نتیجه تقبیح و تخطئه این حرکت بوده یا برگرفته از برخوردهای احساسی علاقه‌مندان به وی بوده است که گویی بغضشان را در نوشته‌هایشان خالی کرده‌اند و البته موافقان نتیجه انتخابات اخیر هم همچون همیشه با ادبیات خاص خویش این حرکت را نشان از تسلیم وی دانستند.

در این میان، برخی‌ با القائات خاص، در تلاشند با استفاده از قرینه ذهنی انصراف رضایی از شرکت در رقابت‌های دوره گذشته، آن را به این انصراف وی از پیگیری شکایت‌هایش از شورای نگهبان پیوند زده تا چهره سیاسی بی‌ثباتی را از وی در اذهان عمومی به نمایش بگذارند.

اما به راستی، انصراف محسن رضایی بر چه مبنایی بود و چه آثاری داشت؟ شاید پاسخ به این پرسش، بتواند به ما کمک کند تا ارزیابی بهتری از این مسئله سیاسی داشته باشیم.

نکته نخست: پس از اعلام انصراف رضایی از پیگیری شکایت‌ها بود که شورای نگهبان اعلام کرد که از رهبر انقلاب درخواست ۵ روز مهلت بیشتر برای رسیدگی به شکایات و تأیید صحت انتخابات کرده است.

تحلیل‌ها آنگاه شفاف‌تر شد که نماینده رضایی برای پیگیری شکایات وی از شورای نگهبان، پس از موضع گیری خاص عوامل ستاد انتخاباتی وزارت کشور و شورای نگهبان آشکارا اعلام کرد، یکی از دلایل اصلی انصراف دکتر رضایی از پیگیری‌ شکایت‌هایش، همکاری نکردن عوامل اجرایی و نظارتی در این زمینه و بی‌نتیجه دانستن این تلاش‌ها با رویه موجود بوده است.

شاید همین چالش‌ها بود که شورای نگهبان را متوجه این موضوع ساخت که اگر رویه به این‌گونه باشد و تنها معترض انتخابات که تام و تمام، اعتراضاتش را بر پایه قانون و از مجاری قانونی پیگیری کرده است نیز از این فرایند اعلام انصراف کند، سنگینی اعتراضات به شورای نگهبان و تصور بسته به نظر رسیدن راه‌های قانونی اعتراض به نتیجه انتخابات در جامعه، شکل پررنگتری را به خود خواهد گرفت.

نکته دوم: به حق باید رضایی را در فرآیند ظرفیت‌سازی برای برگزاری بهتر انتخابات و همچنین مدیریت بحران‌های حاصل شده پیشگام دانست. ارایه پیشنهاد برگزاری مناظره‌های مستقیم میان نامزدهای انتخاباتی ـ جدای از چگونگی برخورد برخی نامزدها با این فرصت ـ تجربه تاریخی در عرصه انتخابات به شمار می‌رود.

اما رضایی پس از شکل‌گیری فضای ناآرام پس از انتخابات، همه تلاشش را برای پیشبرد توأمان دو موضوع به کار گرفت؛ یکی آرام کردن فضا و تلاش برای جلوگیری از برخوردهای خشونت‌آمیز میان معترضان به نتیجه انتخابات و نیروهای نظامی و انتظامی و دیگری پیگیری مجدانه و مستدل شکایات از راه قانونی.

اما آنگاه که این تلاش‌ها با برخی کارشکنی‌ها به نتیجه مطلوب نرسید، وی بارها به تشکیل گروه یا هیأتی که مرضی‌الطرفین باشد، تأکید کرد. بنابراین، دیدیم که اندکی پس از این انصراف بود که شورای نگهبان از تشکیل هیأت ویژه رسیدگی به شکایات خبر داد و او بلافاصله اعلام آمادگی کرد که مشروط به شرایطی مجدداً به فرآیند ادامه شکایات برگردد، که این شرایط عبارت بودند از:

الف) هیئت ویژه به همه شکایات رسیدگی کند.

ب) سایر نامزدها نیز نماینده خود را به هیئت معرفی کنند.

براین مبنا کسانی که انصراف رضایی را انصراف از شکایات می دانند، تحلیل درستی نکرده اند چراکه وی به دنبال نتیجه بخشی شکایات بوده است.

سوم؛ مسأله فصل‌الخطاب بودن نظر رهبر انقلاب نیز از آن سری مسائلی بود که محسن رضایی همواره بر آن تأکید داشت.

اما متأسفانه، از سوی گروه‌های مخالف و موافق نتیجه انتخابات، با این موضوع نیز عمیق برخورد نشد. به گونه ای که شاید خیلی‌ها تلاش می‌کنند شخص رهبری را در مسائل گوناگون هزینه کرده و با استناد به فرمایشات و بعضا نقل قول‌های غیررسمی از ایشان، باب بحث و بررسی را در موضوعات گوناگون ببندند، اما رضایی با ظرافت این ادبیات جدید را وارد مباحث سیاسی کرد که توجه به فحوای کلام رهبری، بسیار مهمتر از وجه شکلی آن است.

به همبن دلیل وی معتقد بود که رهبری فصل الخطاب انتخابات را قانون تعیین کردند و بر این اساس کسانی که پیگیری قانونی را برخلاف نظر رهبری می دانند، به رهبری ظلم می کنند.

با دقت به سخنان رهبر عزیز انقلاب درمی‌یابیم که ایشان فرمودند حرفشان این است که مسائل از مجاری قانونی پیگیری ‌شود؛ بنابراین، عمل محسن رضایی به این گفته، نشان داد که وی بیش از آن‌که برای شکل اصالت قایل باشد، برای محتوا اصالت قایل است.

با توجه به آنچه آمد، به خوبی می‌توان دریافت که این انصراف، هر چند هزینه‌های شخصی بسیاری برای رضایی داشته است، اما باید آن را «انصرافی سازنده» برای جامعه ایران نامید.



همچنین مشاهده کنید