چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تروریسم ستیزی یا تروریسم پروری در خاورمیانه
خاورمیانه از دیرباز با توجه به موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیکی در زیر ذره بین کشورهای استعمارگر و استثمارگر قرار داشته دارد. در سالهای اخیر نیز استعمار پیر جای خود را به استعمار نو داده است. کمی به عقب برمیگردیم یعنی زمانی که حادثه ۲۰ شهریور ۱۱۱ سپتامبر) در ایالات متحده شکل گرفت در زمانی که حدودا یک سال از آغاز دوره ریاست جمهوری بوش پسر میگذشت .دولتمردان آمریکا در ابتدا برای نشان دادن عمق این ماجرا، طوری آن را تحت پوشش خبری قرار دادند که نشان میداد یک عملیات تروریستی و انتحاری است. دقیقا دو شب بعد جرج بوش به عنوان رئیس جمهور در نطقی خطاب به همه کشورهای جهان اعلام داشت یا با ما و علیه تروریستها باشید و یا منتظر مرگ و نابودی . در حقیقت این جمله بوش نشان از آن داشت که ارتش ایالات متحده باید خود را برای جنگ طولانی مدت آماده سازد، وی در تمامی نطقها ومصاحبه های خویش تاکید بر این داشت که این یک عملیات تروریستی بوده و هر کشوری که به آنها (تروریستها) پناه دهند نیز باید متنبه شده و ریشه تروریسم در آن کشور خشکانده شود.
البته به گفته لیندون لاروش که خود از چهرههای سیاسی آمریکاست و پنج مرتبه نامزد ریاست جمهوری آن کشور بوده است، طی مقالهای ادعا کرده که حادثه ۱۱ سپتامبر در واقع کودتایی بود که توسط گروهی متشکل از برژینسکی، هانتینگتون، ریچاردپرل، لیبرمن، بنیاد اسمیت، ریچارد ادسون ،طراحی و از سوی شرکتها و موسسات بزرگ مالی آمریکا حمایت شد. وی معتقد است که هدف این عده راه اندازی جنگی مذهبی و تحقق بخشیدن به نظریه برخورد تمدنها برای اهداف و منافع اقتصادی و نظامی گروهی خاص بود. پس در این بخش نتیجه میگیریم که حادثه ۱۱ سپتامبر علت و عامل اصلی در سیاست نظامی گری آمریکا نیست، بلکه آلت دست و بهانهای برای توجیه اقدامات بعدی ایالات متحده است.
حال سئوال این است که چرا سیاست مداران کاخ سفید ابتدا به سراغ القاعده و اسامه بن لادن رفتند؟ بلی پاسخ را میتوان به این صورت ارائه کرد که اولا شبکه القائده به عنوان یکی از معتبرترین و شبکههای تروریستی دنیاست دوما مهمتر اینکه اعضای آن عدهای به ظاهر مسلمان هستند که در خاورمیانه وقلب کشورهای اسلامی مستقرند. البته باید گفت که همین شبکه القائده از دست نشاندگان ایالات متحده بوده و جیره خوار آنها محسوب میشده و میشود. اما آیا یک گروه تروریستی میتواند دست به چنین کار بزرگی بزند؟ پرواضح است که اقدامات تروریستی در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ امری از پیش تعیین شده بود تا حکومت بوش پسر بتواند به مقاصد خویش برسد.
پس بدین ترتیب میتوان پی برد که آمریکا برای چه مقاصدی به خاورمیانه سرازیر شده که بعدها با عنوان طرح خاورمیانه بزرگ مطرح کرده است. آری باید مد نظرمان باشد که آمریکا با حضور در افغانستان به بهانه نابود کردن شبکه القائده بار دیگر جای پای خود را در این منطقه محکم کرد، مسالهای که در دهههای قبل بارها بکرآت دیدهایم، حضور در منطقه به بهانه جنگ ایران و عراق، جنگ نفت (خلیج فارس)با حضور در خلیج فارس و... از نمونههای بارز حضور این کشور در منطقه است. آمریکا القائده را بهانهای قرار داده و به دنبال مهار و در تنگنا قرار دادن مهمترین رقیب خود در منطقه است و آن هم ایران اسلامی است، آمریکا در ابتدا با احداث پایگاههای مختلف نظامی و در همسایه شرقی کشورمان پهلو گرفت و بعد از آن همه قتل و غارت و جنگ خونریزی نه تنها آسایش و رفاه را برای مردم فقیر افغانستان تامین نکرد بلکه فقر و فلاکت و بدبختی را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد.
بعد از آن به سراغ جناح مقابل در غرب و شمال غرب رفت این بار به بهانه نابود کردن سلاحهای کشتار و بهانه دفاع از حقوق بشر به سمت عراق رفت و از آن طرف دنیا به سمت عراق شیعه و سنی نشین حمله کرد. در اینجا بدبختی و فلاکت را برای مردم عراق به ارمغان آورد، و رژیم بعث که به اصطلاح تاریخ مصرف آن گذشته بود کنار گذاشت. بعد از آن به بهانه نابود کردن تروریسم به حمایت از اسرائیل پرداخت. تخریب اراضی و مناطق مسکونی و کشتار افراد بیگناه تحت عنوان مبارزه باتروریسم معرفی کرد و اقدامات شجاعانه مبارزین فلسطینی و لبنانی در دفاع از خانه آباءاجدادی خود امری تروریستی عنوان شد. بعد از آن این طرح را مطرح کرد که حزب الله لبنان گروهکی تروریستی است و باید خلع سلاح شود، طرح این مساله سبب شد تا جنگ ۳۳ روزهای بین نیروهای حزب الله و ارتش تا دندان مسلح اسرائیل صورت گیرد و نتیجه هم شکست مفتضحانه ارتش اسرائیل وپیروزی حزب الله شد. نابود ساختن حزب الله برای آمریکا بهانهای بیش نبود بلکه تمام این نقشهها برای به میدان آوردن جمهوری اسلامی ایران و درگیرکردن کشورمان بود. این فرضیه را این گونه مطرح میسازیم که آمریکا و اسرائیل به بهانه نابودی و ریشه کن نمودن تروریسم به حزب الله حمله کردند آنها بر این باور بودند که با حمله به حزب الله نیروهای حزب الله تاب مقاومت نداشته و بعد از اندک زمانی برای خروج از جنوب لبنان اقدام میکنند. آنها پنداشتند که مطمئنا اعضای حزب الله به سمت سوریه گسیل می شوند پس طرحی دیگر ارائه کردند که بعد از فرار نیروهای حزب الله به سوریه به بهانه سرکوب تروریستها به سوریه حمله کرده و بعد از مدتی درگیری با سوریه به سراغ اجرایی نمودن طرح سو می میروند و آن این بود که عوامل تروریستی از سوریه خارج شده و به ایران عزیمت کرده تا به بهانه حضور تروریسم در ایران و ریشه کنی آن به ایران اسلامی حمله میکنیم تاایران را نابود سازیم .
بررسی تحولات منطقه نشان می دهد که ایالات متحده به بهانه ریشه کنی تروریسم در منطقه حاضر شده اما ثابت شد که آمریکا عملا به جنگ با اسلام ومسلمانان آمده و برای این کار از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و نمیکند در حالی که به جای مبارزه با تروریسم با تروریسم پروری برای اجرا ی اهدافش گام بر می دارد .
داود معصومی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست