جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

داستان خوب ترجمه بد


داستان خوب ترجمه بد

نگاهی به داستان «عروس بیوه» اثر جویس کرول اوتس

«در زمانی نامعلوم، ناشناخته، یک نفر که خودش را به آبشار «نعل اسبی» انداخت، حدود ساعت ۱۶:۱۵ صبح جلوی چشم نگهبان پل معلق «گوت آیلند» ظاهر شد».

این جمله، آغازگر کتابی است به نام «عروس بیوه». نه! نام کتاب گولتان نزند. قرار نیست با داستانی به سبک فیلم‌های فارسی روبرو باشید. این کتاب ارزش مطالعه را دارد. نه به‌خاطر اینکه برنده جایزه بهترین رمان خارجی سال ۸۶ است و نه به‌خاطر نام نویسنده‌اش؛ «جویس کرول اوتس»، بلکه چون یک داستان روان‌شناختی است با لایه‌های بی‌شماری از ترس و شخصیت‌هایی که ترس را با تمام وجودشان احساس می‌کنند.

«اریا»، شخصیت اصلی کتاب، زمانی که روز پس از ازدواجش از خواب برمی‌خیزد، مطمئن است که شوهرش برای همیشه او را ترک کرده. او با ترس دست به گریبان است. ترس از دست دادن، ترس ترک‌شدن اما هیچ‌کدام از این ترس‌ها واقعی نیست، بلکه ترسی است بیمارگونه و «اریا» بیماری است با مرض نگرانی.

«جویس کرول اوتس» به‌خوبی با این عنصر داستان را پیش می‌برد. او نویسنده‌ای است که به‌خوبی نگرانی‌های یک زن را در کتابش نمایش می‌دهد. یکی از این نگرانی‌ها، ترس کنار گذاشتن او توسط همسر است. این توهم همیشه با «اریا» است و راه‌حلی که برمی‌گزیند بچه‌دارشدن است اما مشکل زن با این اتفاق هم حل نمی‌شود. او موضوع تازه‌ای برای ترسیدن دارد؛ مبادا این پسر، پسر همسر اولم باشد. همین موضوع، سبب‌ساز تولد فرزند دوم است.

گویی او می‌خواهد عشق و ازدواجش را تثبیت کند: «درک! حالا دیگه اصلا نمی‌تونی منو ترک کنی، نه؟ ما دو تا از اونا داریم». و مقصود از «اونا» همان بچه‌هاست.

اوتس، به خوبی با ذهنیت زنانه آشناست و با تسلط این ذهنیت را به داستان وارد می‌کند. اتفاق آشنایی است. همان اتفاق رایج در بسیاری از فرهنگ‌ها، تولد بچه، سر به راه شدن مرد یا زن، گرم‌شدن کانون خانواده.

اوتس، را باید به‌خاطر این نکته‌سنجی‌ها و ظرافت در شخصیت‌پردازی شخصیت‌های داستانش ستود. ازبخش آغازین کتاب، معرفی شخصیت‌ها آغاز می‌شود. نویسنده، عجله‌ای برای شناساندن آنها ندارد اما در عین حال به‌خوبی از عهده معرفی‌کردن آنها برمی‌آید. شخصیت‌های داستان فراموش نمی‌شوند، تعددشان مخاطب را آزار نمی‌دهد.

آنها آشنا، ساده و به دور از پیچیدگی هستند. «اریا»، «گیلبرت»، «درک برنبی» و حتی افرادی که در پیشبرد داستان نقش چندانی ندارند (نگهبان و حتی مدیر هتل) شخصیت‌پردازی شده‌اند.

و نکته مهم اینکه نویسنده برای شناساندن آنها از ترفند طولانی‌کردن داستان و گزافه‌گویی استفاده نکرده.

برخی از این شخصیت‌ها حتی در کمتر از یک بخش معرفی می‌شوند و هر بخش، از زاویه دید شخصیت پیش می‌رود اما از همه اینها پررنگ‌تر، شخصیت «ارطا برنبی» است. او نمونه زنی است که خود را در خانه محبوس می‌کند، از فعالیت‌های همسرش خبری نمی‌گیرد و صفحات روزنامه‌ها را ورق نمی‌زند. او از اتفاقات ناخوشایند می‌گریزد و همین شیوه را به فرزندان خویش می‌آموزد.

دلیل کارهای او در سه کلمه خلاصه می‌شود؛ «عدم احساس امنیت». برای او فقط ۴ دیواری خانه محیط امنی است.

اوتس، در واقع با ارائه شخصیت «اریا»، روحیات گروهی از زنان را به تصویر می‌کشد. او در «عروس بیوه» به موضوعات دیگری نیز می‌پردازد. از این بین، «ازدواج» دغدغه اصلی اوست. اوتس، در بخش‌های ابتدایی داستان این دغدغه را نمایان می‌سازد.

دختر و پسری (گیلبرت و اریا) یک‌باره وارد زندگی زناشویی می‌شوند. این موضوع آن قدر برایشان غریب است که پسر، روز پس از ازدواج خودکشی می‌کند. این اتفاق، یک بار دیگر هم رخ می‌دهد. با این تفاوت که پسر خودکشی نمی‌کند، او از ازدواج منصرف می‌شود.

«عشق»، دغدغه دیگر نویسنده است. مردهای داستان در عشق خود دچار تردید می‌شوند. همه آنها تردید در دوست‌داشتن را تجربه می‌کنند. آنها وجود عنصر عشق را در ازدواج با اهمیت می‌دانند و همین موضوع یک سوال را در ذهنشان شکل می‌دهد: «آیا دوستش دارم؟»

اوتس، تردید انسان‌ها در عشق را از دنیای واقعی وام می‌گیرد و وارد دنیای داستان می‌کند. او به خوبی از عهده این کار برمی‌آید اما همه برتری‌های داستان او، در مقابل ترجمه ضعیف اثر رنگ می‌بازد.

تغییر لحن عامیانه شخصیت‌ها به لحن رسمی (از رفتن تو دلش می‌شکنه، رویل. اون تو را می‌پرستد.)، عدم مطابقت فعل و فاعل (تنها بچه‌ای که به حالت اریا عادت داشتند چندلر بود) عدم رعایت زمان‌های افعال (و مامان انگشت سبابه‌اش را جلوی لب‌های من را می‌گیرد و می‌گوید)، و رعایـت‌نکردن اجزای جمله (لباس‌های گیلبرت را نگاه کرد، مرتب و تمیز به چوب لباسی‌های هتل آویزان بودند، سر جایشان دست‌نخورده) از اشتباهات رایج در ترجمه «عروس بیوه» است. در این بین فصل اول کتاب بیشترین اشتباهات را دربرمی‌گیرد.

و مشکل دیگر غلط‌های تایپی است. نمی‌توان «عروس بیوه» را خواند و غلط‌های تایپی‌اش را ندید. با وجود همه این مشکل‌ها نمی‌توان از مطالعه «عروس بیوه» گذشت. این مشکل‌ها وجود دارد اما سد راه مطالعه کتاب نمی‌شود. فقط باید کمی صبوری کرد.

الهام صالح