پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

حسین آتش عشق خدا


حسین آتش عشق خدا

عشق آتش است وقتی شعله بكشد همه كس و همه چیز, جز معشوق را می سوزاند و حتی خاكسترشان را هم بر باد می دهد و از هیچ چیز و هیچ كس, اثری باقی نمی گذارد

جاده و اسب مهیاست؛ بیا تا برویم

كربلا، منتظر ماست؛ بیا تا برویم

ایستاده ست به تفسیر قیامت، زینب «س»

آن سوی واقعه پیداست؛ بیا تا برویم

خاك در خون خدا، می شكفد، می بالد

آسمان، غرق تماشاست؛ بیا تا برویم

تیغ در معركه می افتد و برمی خیزد

رقص شمشیر چه زیباست؛ بیا تا برویم

از سراشیبی تردید، اگر برگردیم

عرش زیر قدم ماست؛ بیا تا برویم

زره از موج بپوشیم و ردا از توفان

راه ما از دل دریاست؛ بیا تا برویم

كاش ای كاش كه دنیای عطش می فهمید

آب، مهریه زهراست؛ بیا تا برویم

چیزی از راه نمانده ست، چرا برگردیم

آخر راه همین جاست؛ بیا تا برویم

فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت

تا همین امشب و فرداست؛ بیا تا برویم

«ابوالقاسم حسینجانی»

مسافران الهی چهار دسته اند:

۱) عده ای فقط «سالك »اند و در ابتدای سلوك قرار دارند و هنوز از سرد و گرم عشق، زهر و شهدی نچشیده اند؛

۲) دسته ای دیگر از مسافران الهی، «مجذوب» نامیده می شوند. اینان در همان ابتدای سفر آسمانی، در كمند جذبه نامرئی سلطان آسمان ها و زمین گرفتار می آیند و رشته ای كه دوست به گردن جانشان افكنده است، آنان را به هرجایی كه اراده می كند، می كشاند؛

۳) جمعی دیگر از راهیان كوی دوست، «سالكان مجذوب» هستند. این جمع پرشور، ابتدا با كوشش بسیار قدم در جاده بی انتهای عشق می گذارند و در ادامه مسیر، برق عشق از منزل لیلی درخشیدن می گیرد و سالكان مجذوب را با سرعت بیشتر، به سوی خیمه آسمانی محبوب ازلی راهنمایی و هدایت می كند؛

این ۳دسته از مسافران الهی، با سختی های بسیار و با پشت سر نهادن وادی های صعب العبور سلوك و طی سالیان دراز، به قله بلند بندگی و توحید می رسند و از آن جا به اسمای حسنای الهی نظر می افكنند.

گاهی هفتاد، گاهی هشتاد سال و گاهی هم كمتر و بیشتر طول می كشد تا سالكی همه وادی های سلوك را طی و به خانه دوست راه پیدا كند.

۴) اما دسته دیگری از مسافران الهی كه آنان را مجذوب سالك می نامند، عاشقانی هستند كه سلوكشان با جذبه حضرت معشوق آغاز می شود و آنان بسرعت برق و باد همه منازل طریقت و شریعت و حقیقت را طی می كنند و به قله بلند عبودیت و توحید شهودی دست می یابند و از همان جا به دیدار لقای حضرت پروردگار نائل می شوند.

این مجذوبان، سلوكشان در اندك مدتی به نتیجه می رسد و مسیر هفتاد ساله را آنها در چشم به هم زدنی طی می كنند.

شهیدانی كه بال و پرشان به خون سرخ آغشته است در زمره مجذوبان سالك هستند كه به دیدار خدای سبحان نائل آمده اند.

حال سؤال این است كه چه عامل و یا عواملی موجب می شود مجذوبان سالك....

▪ هم زودتر به خانه دوست می رسند؛

▪ هم به قله بلند عبودیت دست می یابند؛

▪ هم به توحیدی شهودی می رسند؛

▪ هم به دیدار لقای پروردگار نائل می آیند.

جواب این سؤال هم سخت است و هم آسان؛ سخت است در نحوه چگونگی تشریع و كیفیت این سلوك؛ آسان است چون این مسیر با راهنمایی و هدایت عشق حسینی صورت می گیرد.

با امام حسین «علیه السلام» راه سلوك نزدیكتر می شود:

كربلا كوته ترین راه است تا درگاه دوست

با كه گویم این ره كوتاه را گم كرده ام

مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی یكی از هزاران مجذوب سالكی است كه فاصله خودش و خدای خودش را در كمترین زمان طی كرد و به مقام نفس زكیه رسید. ایشان درباره سلوك اهل دل بویژه مجذوبان سالك می فرماید: «راه خدا سخت است؛ اما با امام حسین «علیه السلام» خیلی آسان می شود. از راه سایر ائمه معصومین «علیهم السلام» هم می توان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین «علیه السلام» خیلی سریع انسان را به نتیجه می رساند. چون كشتی سیدالشهدا «صلوات الله و سلام علیه» در آسمان های غیب خیلی سریع راه می رود. هركس در سیر معنوی خود، حركتش را از آن حضرت آغاز كند، خیلی زود به مقصد می رسد.»(۱)

● امتیازات منحصر به فرد امام حسین «علیه السلام»

پس از آن كه جناب حسین بن علی «سلام الله علیه» پیروز و سربلند از میدان عشق و شهادت بیرون آمد و همه هستی خویش را در پای دلدارش ریخت، خدای سبحان به جناب ایشان امتیازاتی داد كه به هیچ كدام از ائمه معصومین «علیهم السلام» چنین ویژگی هایی داده نشده است. یكی از چندین امتیاز ویژه امام حسین «علیه السلام» این است كه همه كارهای مربوط به مولایمان حضرت سیدالشهدا «علیه السلام» با سرعت صورت می گیرد. سرعت منحصربه فرد حضرت امام حسین «علیه السلام» در چندین محور قابل توضیح و بررسی است:

▪ سرعت در عالم تكوین؛

▪ سرعت در عالم تشریع؛

▪ سرعت در آفرینش؛

▪ سرعت در آشتی دادن بندگان فراری با خدای سبحان؛

▪ سرعت در پاك كردن دل گنهكاران از وجود گناه؛

▪ سرعت در پرواز دادن سالكان به سوی خدای سبحان؛

▪ سرعت در برطرف كردن تاریكی های جهان خلقت؛

▪ سرعت در رسانیدن منتظران حضرت مهدی به سوی آقا و مولایشان.

این ویژگی منحصر به فرد سیدالشهدا «علیه السلام» سبب شده است كه عام و خاص، مسلمان و غیرمسلمان، عارف و غیرعارف، عاشق و غیرعاشق، روی بر حسین «علیه السلام» آورند و برای رسیدن به مقاصد دنیوی، اخروی و عرفانی از ایشان مدد بجویند.

اینك وقت آن رسیده است كه سؤال كنیم: چرا امام حسین «علیه السلام» در رساندن بندگان خدا و سالكان كوی طریقت، سرعتش از همه انسان های كامل بیشتر است؟

امام حسین «علیه السلام» آتش عشق خدا و عشق آتشین خداست؛

برای پاسخ به پرسشی كه مطرح شد، می توانیم بگوییم كه خاصیت آتش و ویژگی های مهم آتش سه چیز است:

۱) سوزانندگی؛

۲) حرارت؛

۳) نور

عشق همان آتش است و آتش همان عشق است. امام حسین هم آتش عشق خداست و هم عشق آتشین پروردگار است.

غیرمعشوق ار تماشایی بود

عشق نبود هرزه سودایی بود

عشق آن شعله ست كوچون برفروخت

هر چه جز معشوق باقی جمله سوخت

تیغ لا در قتل غیرحق براند

درنگر زان پس كه بعد لا چه ماند؟

ماند الاالله باقی جمله رفت

شادباش ای عشق شركت سوز رفت «مولانا»

عشق آتش است؛ وقتی شعله بكشد همه كس و همه چیز، جز معشوق را می سوزاند و حتی خاكسترشان را هم بر باد می دهد و از هیچ چیز و هیچ كس، اثری باقی نمی گذارد.

پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله و سلم) امام حسین «علیه السلام» را «آتش» خوانده است. آتش الهی كه در همه انسان ها افكنده شده و همه به نوعی سوز حسینی و عشقی حسینی در دلشان شعله می كشد. این آتش، شعله هایش ابدی است و تا لیل و نهار باقی است، عشق حسینی نیز در دل ها پرفروغ روشنی بخش زندگی هاست. «ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابداً» این آتش هم:

▪ نور دارد

▪ سرعت دارد

▪ حرارت دارد

هر چه قدر این آتش در جانی بیشتر شعله بكشد در رسیدن سالك به خدا و به امام زمان بیشتر مدد می رساند.

اگر جناب حر راه از تاریكی تا تنور را در یك چشم به هم زدن طی می كند، عاملش وجود آتش عشق حسینی بود كه در دلش زبانه می كشید و به یكباره او را از زمین به آسمان برد.

وهب یك مسیحی تازه داماد است كه گویا چند روزی از ازدواج او نمی گذرد. وقتی با امام حسین(ع) آشنا می شود، غرق در آتش حسینی می گردد و به مقامی می رسد كه تمامی عارفان و عالمان ربانی به درجه و رتبه او غبطه می خورند.

اگر امام خمینی «ره» توانست در عین ناباوری همه تحلیلگران سیاسی و دینی عالم، انقلاب اسلامی ایران را پایه گذاری كند و با همه قدرت های مادی عالم پنجه در پنجه افكند و راه ظهور امام عصر «عج» را هموار و آسان كند، دلیلش داشتن تفكر و روح حسینی و آتش عشق عاشورا در جان حضرت امام «ره» بود.

در هشت سال دفاع مقدس، آتش عشق حسینی، جلوه ای دیگر داشت و جوانان و نوجوانان این سرزمین با همین عشق بزرگ، حماسه عارفانه ای را در تاریخ جنگ های عالم رقم زدند كه نمونه اش در هیچ دفتر و كتابی دیده نشده است.

ما تاكنون عارفانی را دیده بودیم كه حماسی نبوده اند و حماسه آفرینانی را می شناسیم كه اهل عرفان نبوده اند اما تربیت یافتگان مكتب حسینی عارفانی هستند سلاح بر دوش كه هم اهل حماسه اند و هم اهل عرفان. علت این كار هم وجود عشق حسینی در دل و جان آنهاست. روح حسینی وقتی در جان مردم و ملتی دمیده شود، آن ملت عرفان و حماسه را توأمان با هم خواهند داشت و پیروزی و بهروزی سرنوشت حتمی و ابدی آنان خواهد بود.

در باور شب شهاب بودن عشق است

هم صحبت آفتاب بودن عشق است

در كرب و بلا، به روی لب های حسین (ع)

یك جرعه زلال آب بودن، عشق است.

سیدحسین حسینی

۱- مصباح الهدی، مهدی طیب، ص ۱۳

محمود رفیعی

مدرس دانشگاه علامه طباطبایی