پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

پروین بختیارنژاد


پروین بختیارنژاد

زن ها را چه به این فضولی ها

آن روزی که اعطای امتیاز خرید و فروش و تهیه توتون و تنباکوی سراسر کشور به شرکت تالبوت خشم عمومی را برانگیخت، آزادیخواهان در پی حکم میرزای شیرازی سراسر ایران را به اعتصاب و اعتراض کشیدند. در آن هنگام تعداد زیادی از زنان در سنگلج، محل استقرار میرزای آشتیانی، جمع شدند و در ضمن اعلام حمایت از استمرار مبارزین بدون حمایت از سوی مردان، اقدام به بستن بازار کردند. این حرکت سیاسی شاید اولین حضور علنی و جمعی زنان ایرانی در عرصه سیاست باشد.

در جریان نهضت مشروطیت زنان تبریز به رهبری زینب پاشا در اعتراض به قرارداد رژی دوشادوش مردان به پاخاستند. بازار این شهر به علامت اعتراض بسته شد و متجاوز از ۲۰هزار نفر مسلح به شاه تلگراف کردند که به هیچ وجه زیر بار این قرارداد نخواهند رفت. پس از چند روز از بسته شدن بازار ماموران دولت به زور ارعاب و تهدید و وعده و وعید بازاریان را مجبور به باز کردن مغازه های خود کردند اما چند ساعتی از باز شدن بازار نگذشته بود که دسته ای از زنان به زور اسلحه بازار را بستند و به سرعت صحنه را ترک کردند. پس از تشکیل اولین جلسه مجلس شورا، به دلیل حضور فعال زنان از جنبش تنباکو تا نهضت مشروطیت استنباط زنان بر این بود حال که مجلس مشروطه خواه تحقق پیدا کرده زنان در جایگاهی برابر با مردان می توانند از میان خود نمایندگانی را کاندیدای مجلس شورای آن دوره نمایند که با مقاومت کلیه مردان چه مشروطه خواه و چه ضدمشروطه مواجه شدند.

اتحادیه غیبی نسوان که مشخصاً حوزه کار آنها پرداختن لحظه به لحظه به مسائل سیاسی دوران قاجار بود ولی به دلیل شرایط آن دوره و مخفی بودن آن انجمن نامی از این زنان در اسناد تاریخی به ثبت نرسیده است.

انجمن غیبی نسوان با تاکید بر اینکه امروز بر احدی پوشیده نیست که هر بیوه زنی به این مجلس دارالشورای ملی حق دارد و ما امروز حقوق خود را می خواهیم و از وکلای مجلس می خواهیم که به اصلاح امور و قوانین بپردازند والا اگر در خود چنین پیشرفتی نمی بینند و می خواهند باز هم به ترتیب سابق پیش بروند، ما به توسط همین عریضه خبر می دهیم که همه، استعفا از کار خود دهند و چهل روزی هم کار را به دست ما زن ها واگذارند. ما قانون را اصلاح می کنیم، نظمیه را صحیح می کنیم، حکام تعیین می کنیم، دستورالعمل ولایات را می فرستیم، ریشه ظلم و ستم را از بیخ می کنیم، ظالمین را قتل عام می کنیم، انبارهای جو و گندم متمولین را می شکنیم، کمپانی برای نان قرار می دهیم، خزانه های وزرا را که از خون خلق جمع و در سرداب گرو کرده اند، بیرون می آوریم، بانگ ملی برپا می کنیم، قشون عثمانی را عقب می نشانیم، اسرای قوچان را عودت به خانه های خود می دهیم، قنوات شهری را صحیح می کنیم و آب سالم به مردم می خورانیم، کوچه ها و خیابان ها را تنظیف می کنیم.۱

ناگفته نماند که انتشار این بیانیه با بی اعتباری و سکوت محافل سیاسی کشور روبه رو شد و فقط در محافل زنانه مورد نقد و بررسی قرار گرفت. چنانکه زنی به نام زرین طی انتشار مقاله ای در یکی از نشریات گفت: «مقاله سرکار را در جریده مسیر ندای وطن خوانده و علامت غیرت و وطن پرستی که در آن کلمات متین بدون تفکر، که الحق دری سفته بودند، نهایت و جد انضباط را در خود مشاهده کردم. جان به قربان شما و فرمایشات شما.

اما چطور می توان تصور کرد در مملکت ایران با عدم علم و وجود استبداد، در عرض چهارده ماه می توانید مملکت به این هرجی و مرجی که نظیر آن را در هیچ نقطه ای از عالم نمی توان یافت در صورتی که قانون نداریم، علم نداریم، اتحاد نداریم، با چهار نفر از قبیل خودمان، نشستن و صحبت کردن کار مملکت خراب را از پیش نخواهیم برد.» وی در ادامه آن مقاله می گوید: «گویا سرکار علیه فراموش فرمودند که زن بی علم و بیسوادی بیش نیستید! گویا فراموش کرده اند که به اصطلاح مردان غیور، ناقص العقل اند! گویا فراموش فرمودند، آزاد نیستند. چه شد که ما فراموش کردیم ستم هایی را که در حق ما زن های ایرانی می نمایند. آه آه چه شد که ما بیچارگان پر و بال سوخته فراموش کردیم که هر وقت می رویم حرف بزنیم مردهامان می گویند اینها زن اند، باید حرف آنها را به عکس رفتار کرد. آه چه شد که ما فراموش کردیم که هر وقت آقایان عظام لوایح ما را در جراید می خوانند با حال استهزا اوراق روزنامه را به دور می اندازند و می گویند زن ها را چه به این فضولی ها!»

پی نوشت:

۱- مقاله مخدرات، روزنامه ندای وطن، سال ،۱۳۲۵ شماره ۷ ، ۲۲ شعبان