یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

انتشارات علمی, منبع و وسیله اشاعه دانش


انتشارات علمی, منبع و وسیله اشاعه دانش

اگر تاریخ علم و تكنولوژی را از نظرگاه وسائل ذخیره و ا نتقال اطلاع بررسی كنیم به سه دوره كم و بیش متمایز برمی خوریم دردوره اول كه از هر سه این دوره ها طولانی تر است گفتار اگرچه تنها راه انتقال اطلاع نیست اما مهمتر از همه است در دورهٔ دوم كه با ظهور جامعه طبقاتی مقارن است نوشته به گفتار افزوده می شود و سرانجام در دوره سوم كه با برقراری نظام سرمایه داری آغاز می شود, و تا حال ادامه می یابد چاپ كتاب به عنوان وسیله عمده ذخیره و انتقال اطلاعات علمی و فنی محسوب می شود

اگر تاریخ علم و تكنولوژی را از نظرگاه وسائل ذخیره و ا نتقال اطلاع بررسی كنیم به سه دورهٔ كم و بیش متمایز برمی‎خوریم: دردورهٔ اول كه از هر سه این دوره‎ها طولانی‎تر است گفتار اگرچه تنها راه انتقال اطلاع نیست اما مهمتر از همه است. در دورهٔ دوم كه با ظهور جامعه طبقاتی مقارن است نوشته به گفتار افزوده می‎شود. و سرانجام در دورهٔ سوم كه با برقراری نظام سرمایه‎داری آغاز می‎شود, و تا حال ادامه می‎یابد چاپ كتاب به عنوان وسیله عمدهٔ ذخیره و انتقال اطلاعات علمی و فنی محسوب می‎شود.از آنجا كه روش‎های ذخیره و انتقال اطلاع معنایی در رشد جامعه بشری تأثیر مهمی داشته است, بد نیست كه تطور این روش‎ها را بررسی كنیم. در مرحله‎ای خاص وقتی كه به انتقال پیام از فاصله‎ای دور و حفظ آن به مدتی دراز نیاز افتاد دیگر گفتار توانایی انجام وظیفه انتقال اطلاع را نداشت و زبان مكتوب به عنوان دستگاهی به وجود آمد كه اصوات گفتاری و واژه‎ها را از لحاظ فیزیكی معین می‎كرد و برای انتقال آنها در زمان و مكان از علائم قراردادی استفاده می‎نمود.

هر تمدنی در مسیر رشد خود همچنان كه زبان گفتاری و نوشتاری خود را تكمیل می‎كند مداركی را به وجود می‎آورد كه همراه با تفهیم و تفهم گفتاری, دربارهٔ محیط پیرامون و مهارت‎های گوناگون در این یا آن كار دستی و صنعتی اطلاعاتی به دست می‎دهد. كهنه‎ترین مدرك علمی كه تا به حال حفظ شده است لوحه‎هایی است در بین‎النهرین به خط میخی كه متعلق به چهارم پیش از میلاد است.رسالاتی در نجوم, جغرافیا, تاریخ تجارت و قانون بشر از هزارهٔ چهارم پیش از مسیح به دست ما رسیده است. در فرهنگ‎های سوری, بابلی و آشوری كه در هزارهٔ دوم پیش از مسیح شكوفا شدند, همراه با لوحه‎های گلین كه طول آنها دو سانتیمتر و نیم بود, صفحاتی درست كردند كه ۴۰ سانتیمتر ارتفاع داشت و در طرف آن در چهار ستون تا ۴۰۰ سطر نوشته شده بود. این كتابهای گلین هزاران سال نیازهای فرهنگی و علمی بشر را برآورده می‎كرد اما نقیصه اصلی آنها سنگینی و كم ظرفیتی بود.

برای ثبت بعضی از متن‎ها باید از ده لوحه استفاده می‎شد و مجموعه‎هایی كه مركب از ده‎ها هزار لوحه بود (بقایای چنین كتابخانه‎هایی تا زمان حال حفظ شده است) به محل بسیار وسیعی احتیاج داشت. شكل جمع و جورتر مدرك, طومارهای پاپیروس بود كه به وسیلهٔ آنها امكان داشت مجموعه‎های بزرگی از دستنوشته فراهم شود. از اوایل هزارهٔ سوم پیش از میلاد استفاده از پاپیروس در مصر متداول‎ترین شكل تهیه كتاب بود. هر متنی را از بالا به پائین در ستونهای ۲۵ تا ۴۵ خطی ثبت می‎كردند. شكنندگی و بی‎دوامی پاپیروس سبب شد كه نمونه‎های چندانی از مدارك مصری, كه قدیمی‎ترین آنها متعلق به قرن هیجدهم پیش از میلاد است, در دست نباشد. بیشترین این مدارك “مرده‎نامه‎ها“ی آئینی هستند كه باستان‎شناسان در اهرام و سایر مقابر از زیر خاك بیرون كشیده‎اند. در یونان و روم مدتها علم سینه به سینه نقل می‎شد و چنانكه می‎دانیم تا بعد از ارسطو دستنوشته واسطهٔ انتقال علم نبود. از دوران باستان (یونان و روم) هیچ متن اصیلی حفظ نشده و گاهی قرن‎ها بین قدیمی‎ترین نسخه‎ای كه باقی مانده و تاریخی كه بر سبیل گمان بدان نسبت می‎دهند فاصله افتاده است.

آنچه از پاپیروس‎های یونانی می‎دانیم مبنی بر نمونه‎های آسیای صغیر و نمونه‎های متأخر مصر است. در ازای متوسط هر طومار از ده متر و عرض آن از سی سانتیمتر تجاوز نمی‎كند.از قرن سوم قبل از میلاد از پوست گوساله برای نوشته استفاده می‎شد. پوست كه امكان داشت در هر دو طرف آن نوشت از پاپیروس بیشتر دوام داشت و وسیله‎ای شد كه نسخ خطی, شكل امروزین كتاب به وجود آید. نسخ خطی پاپیروس تا اواخر قرن اول میلادی تهیه می‎شد ولی پیش از قرن پنجم میلادی جای خود را به نسخ خطی پوستی داد. نسخهٔ خطی نوعی كتاب است كه ظرفیتش از طومار بیشتر است و بیشتر به كار ثبت متن‎های طولانی می‎خورد و به راحتی می‎توان به آن مراجعه كرد. تا قرن دوازدهم هم نسخ خطی پوستی تنها نوع كتاب بود كه در اروپا وجود داشت. عیب آن گرانی آن بود كه سبب می‎شد مدارك نوشته در دست عدهٔ اندكی باقی بماند. باید گله‎ای را پوست می‎كندند تا بتوانند نسخه‎ای خطی بنویسند.

پوست جای خود را به كاغذ داد كه به سال ۱۰۵ بعد از میلاد در چین اختراع شد و نخستین بار به سال ۷۵۱ بعد از میلاد در خاورمیانه ساخته شد. كاغذ همراه با اعراب فاتح اسپانیا به اروپا راه یافت و كتابهای كاغذی كه از كتابهای پوستی بسیار ارزانتر بود برای مقاصد علمی مورد استفاده قرار گرفت. چندین هزار سال تحول مدارك نوشته نشان می‎دهد كه كتاب به اقتضای نیاز اجتماع تغییر شكل یافت و به وسیلهٔ سهل‎تر با ظرفیت‎تر و ارزان‎تری برای ثبت اطلاعات علمی تبدیل گردید. این امر سبب ظهور شكل متداول كتاب شد كه تا زمان ما همچنان شكل اصلی مدرك باقی مانده است.احتیاج به شیوه‎های تازهٔ تهیهٔ مدرك در قرن پانزدهم در همه جا احساس شد زیرا كتابهای دستنوشته دیگر نیازهای علمی و فرهنگی جامعه را بر نمی‎آورد. این امر دو علت اصلی داشت نخست آن كه تهیهٔ كتاب‎های دستنوشته بسیار گران و پر زحمت بود. دوم آن كه تهیهٔ نسخه‎های مشابه از متون به مقدار كافی ممكن نبود زیرا نسخه‎نویسان در متن‎ها دست می‎بردند.بین سال ۱۴۳۰ تا ۱۴۴۰ بود كه گوتنبرگ صنعت‎گر آلمانی با حروف فلزی جدا شدنی چاپ را اختراع كرد. از دیرباز انسان با شیوه‎های گراورسازی و قالب‎گیری كه چاپ كتاب بر پایهٔ آنها بود آشنایی داشت و همچنین چرخشت را كه گوتنبرگ به جای دستگاه چاپ از آن استفاده می‎كرد می‎شناختند.

اما نیاز شدید جامعه به تكثیر ماشینی دقیق و سریع متون بود كه باعث این اختراع شد: اختراعی كه هنوز مورد تحسین ما و نمونهٔ اصلی شیوه‎هایی است كه هنوز هم ما برای تهیه مدارك چاپی به كار می‎بریم.مدرك به معنی عام نه تنها به سنگنوشته, دستنوشته و انتشارات چاپی بلكه به آثار هنری, سكه و اشیایی كه در موزه‎ها به نمایش گذاشته می‎شود نیز اطلاق می‎گردد, خواه این اشیاء معدنی, گیاهی و حیوانی باشد و خواه اهمیتشان از جهت ارزش انسان شناختی آنها باشد. هر شیی مادی كه دانشی را ثبت یا به صحت آن حكم می‎كند و می‎توان آن را در مجموعه‎ها جای داد مدرك محسوب می‎شود. مدرك علمی شیئی است مادی كه اطلاعی در آن ثبت شده و مقصود از آن انتقال دانش در زمان و مكان برای استفاده در كارهای اجتماعی است.در اعصار مختلف مدارك گوناگونی وجود داشته كه در طول چند قرن و حتی چند دههٔ دگرگونی‎های بسیاری یافته است.

از عمر كتاب چندین هزار سال می‎گذرد و از پانصد سال پیش تاكنون پروانهٔ اختراعات وجود داشته است. اما فقط سیصد سال است كه نشریهٔ ادواری علمی به وجود آمده است, در حالی كه بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال از عمر مقالاتی كه در مجله‎ها به چاپ می‎رسند نمی‎گذرد. علم كتاب هنوز مدارك علمی را به انواع مشخصی تقسیم‎بندی نكرده است. تا این اواخر طبقه‎بندی مدرك صرفاً بر اساس تمایز بین آثار چاپ شده و چاپ نشده بود حتی تا چند دههٔ پیش فكر یا واقعیتی را فقط پس از انتشار قابل استفاده علمی می‎دانستند. زیرا این كار كم و بیش به معنی ثبت رسمی مدركی بود كه فكر یا واقعیتی را در برداشت. این امتیاز امروز از لحاظ فعالیت‎های اطلاع‎رسانی به اهمیت سابق نیست زیرا اولاً مدارك منتشر نشده پیش از چاپ حاوی اطلاعات با ارزش علمی است دوم آن كه ابزار كنونی تكثیر, تقسیم مدارك را به منتشر شده و منتشر نشده سخت دلبخواه می‎كند. مداركی مانند گزارش‎های فنی و علمی, پایان‎نامه‎ها, و مكاتبات علمی چاپ نشده امروز در صدها و هزارها نسخه تكثیر و منتشر می‎شود.

اطلاع‎رسانی مدارك را به دو نوع تقسیم كرده است: مدارك ردیف اول و مدارك ردیف دوم: این تقسیم‎بندی نیز دلبخواه و تقریبی است زیرا نه به خود مدارك بلكه به اطلاعات مندرج در آنها اشاره می‎كند.به اعتقاد عموم مدارك ردیف اول نتایج آنی پژوهش علمی و طرح و توسعه را ثبت می‎كند اما مدارك ردیف دوم به نتایج آماده‎سازی تحلیلی – تركیبی اطلاعات علمی در مدارك ردیف اول مندرج است مربوط می‎شود. اما در عمل بسیاری از مدارك هم نتایج پژوهشی را در برمی‎گیرد و هم نتیجه آماده‎سازی اطلاعاتی را كه از انتشارات قبلی گرفته شده است. در ا ین مورد از مقالات مجله‎های علمی, تك‎نگاری و كتاب‎های درسی و به خصوص از نشریات مأخذ به عنوان مثال می‎توان نام برد.با این وصف, این طبقه‎بندی مناسب است زیرا فرصت می‎دهد كه جریان‎های مختلف مدارك علمی را در كار اطلاع‎رسانی مشخص كنیم.

بعدها در ادامه این بحث خواهیم گفت كه مدارك ردیف اول حاوی آگاهی‎های علمی تازه و درك امور افكار تازه هستند و كار مدارك ردیف دوم اطلاع دادن از مدارك ردیف اول است, با در نظر گرفتن مطالب فوق می‎توان گفت كه بیشتر كتابها (بجز فهرست‎ها) نشریات ادواری, انتشارات فنی ویژه, گزارش‎های علمی و فنی, پایان‎نامه‎ها, ترجمه‎ها, كارت‎های اطلاعی, مدارك ردیف اول و انتشارات مأخذ (فهرست‎ها) چكیده‎نامه‎ها و كاتالوگ‎های كتابخانه و فهرست‎های كتاب‎شناختی و كارت‎های بایگانی مدارك ردیف دوم به شمار می‎آید.در زیر مدارك ردیف اول را به اختصار توصیف می‎كنیم و بحث در باب مدارك ردیف دوم را به فصل بعد موكول می‎نمائیم.كتاب اصطلاحی است مبهم, از جهت محتوای آن می‎توان گفت كه كتاب اثری است علمی, عملی یا ادبی (هنری) اما اگر فقط منظور شكل آن باشد هر نوع تكثیر نوشته یا چاپی از یك متن یا اشكال گرافیك را می‎توان كتاب به حساب آورد.

نویسنده: ا.ای. میخائیلوف و آر. اس. گیلیاروسكی

ترجمه: پرویز مهاجر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.