شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
تفسیر سوره حشر اطاعت از امر و نهیِ پیامبر ص و مفهوم تفویض

«وَ ما افاء اللّهُ علی رسولِه منهم فَما أوْجَفْتُمْ علیه مِنْ خیلٍ وَ لا رِكابٍ ولكنّ اللهَ یُسلِّطُ رُسُلَهُ علی مَنْ یَشاءُ واللهُ علی كلِّ شیءٍ قدیرٌ * ما أَفاءَ اللّهُ عَلی رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَی فَلِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ و لِذِی الْقُرْبَی وَالْیَتامی وَالْمَساكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ كَیْ لایَكُونَ دُولَهَٔ بَیْنَ الأَغْنِیَاء مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛۱ و آن چه را خدا از آنان به رسم غنیمت عاید پیامبر خود گردانید [شما برای تصاحب آن [اسب یا شتری بر آن نتاختید، ولی خدا فرستادگانش را بر هر كه بخواهد چیره میگرداند و خدا بر هر كاری تواناست.
آن چه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا [این اموال عظیم] در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آن چه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید [و اجرا كنید]، و از آنچه نهی كرده خودداری نمایید؛ و از [مخالفت] خدا بپرهیزید كه خداوند كیفرش شدید است!»
بزرگان اهل سنت نیز همانند امامیه از آیه «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» اطلاق فهمیدند. اگرچه امام فخر رازی نخست «ما اتیكم الرّسول» را به همان «ما آتیكم من الغنیمهٔ والفیء» معنا كرده است، اما بعد میگوید اَجود این است كه این آیه اطلاق دارد در هرچه كه پیامبر گفت یا داد و یا نهی كرد؛ چه در مسائل حكومتی و چه در تبیین احكام.
قبل از او زمخشری در «كشاف» نیز همین معنا را بیان كرده است. كه هم شامل حكم میشود و هم شامل حكومت. توضیح آن این است كه خدای سبحان رسول الله(ص) را هم والی امور مسلمین معرفی كرد هم مبیّن و مفسّر و معلّم مردم و فرمود: «و انزلنا الیك الذّكر لتبیّن للناس ما نزّل الیهم»۲، «یعلّمهم الكتاب والحكمهٔ»۳ از طرف دیگر هم به ما فرمود: «اطعیوا الله و اطیعوا الرّسول»۴. این اطاعت رسول، هم در مسائل حكومتی است هم در مسائل احكام، چون اولین مبیّن و اوّلین معلم، وجود مبارك رسول الله(ص) است اگر ایشان چیزی را در احكام یا در حكومت فرمود اطاعت از دستور وی ضروری و لازم است. گذشته از این كه آیه «ما آتیكم الرّسول» اطلاق دارد آن آیات هم تأیید میكند.
زمخشری در «كشاف» لطیفهای را نقل میكند و میگوید: ابنمسعود به مسلمانی كه در حال احرام، لباسهای رسمی و دوخته در بر كرده بود گفت: تو كه مُحرمی لباسهای دوخته را نباید در بر كنی. آن شخص به ابن مسعود گفت: یك آیهای از قرآن بیاور كه دلالت كند مُحرم نباید لباس دوخته بپوشد او همین آیه را خواند كه: «ما آتیكم الرّسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا».
ما كه نباید همه احكام را از قرآن بگیریم، سنّت هم هست، خود قرآن فرمود من خیلی چیزها را به رسول گفتم، هم چنین خود رسول الله(ص) به ما فرمود: «خذو عنی مناسككم» شما دستور حج را از من بگیرید. صدها مسئله در باب حج هست كه برخی از آنها در قرآن آمده است بقیّه در قرآن نیست از سنت است، محرّمات احرام چیست؟ تروك احرام چه كفارهای دارد؟ كفّاره یا قضا دارد یا ندارد؟ مُحرم اگر كجا بمیرد حجّش قبول است و كجا حجّش قبول نیست؟ هیچ كدام از اینها در قرآن نیست. درباره نماز هم این چنین است، پیامبر(ص) فرمود: «صلّوا كما رأیتمونی اُصلّی». در سایر ابواب نیز همین طور است.
در روایات ما یك سلسله مسائلی هست كه بوی افراط میدهد، این روایات فراوان است. مرحوم كلینی ـ رضوان الله علیه ـ در اصول كافی، بابی را تحت عنوان «تفویض» باز كرده است؛ یعنی كارهای دین به ائمه(ع) تفویض شده است. در این روایات كلمه «تفویض» فراوان است. بخشی از این روایات در اصول كافی است و قسمتی در كتابهای دیگر روایی. بسیاری از این روایات را صاحب تفسیر شریف «نور الثقلین» آورده است، اینك آن روایات را نقل میكنیم تا معلوم شود كه منظور از این «تفویض» چیست؟ آیا همان تفویض مصطلح است یا معنای دیگری دارد كه اعتدال است نه افراط و نه تفریط. در همین تفسیر نورالثقلین جلد پنجم، ذیل همین آیه «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» روایاتی از «عیون اخبار الرضا» آورده است:
● روایت اول
وقتی مأمون از امام هشتم(ع) خواست كه ایمان محض را تشریح كند و مقابل آن هم را بیان كند فرمود: یكی از چیزهایی كه در محض اسلام و شریعت الهی دخیل است این است: «والبرائهٔ ممّن نفی الاخیار و شرّدهم و آوی الطّرداء اللعناء و جعل الاموال دولهٔ بین الاغنیاء» انسان باید از آن كه اباذر و امثال او را تبعید كرده و از آن كه تبعید شدههای پیامبر را به مدینه برگرداند تبری كند. «واستعمل السفهاء مثل معاویهٔ»۵ در فرهنگ قرآن كی مثل معاویه بود واقعا سفیه است چون «و من یرغب عن ملّهٔ ابراهیم الاّ من سفه نفسه»۶ در این روایت سخن از شخص نیست، حضرت نمیفرماید معاویه بلكه میفرماید: «مثل معاویهٔ». در بیان نورانی سیّدالشّهدا(س) سخن از «مثلِ یزید» است نه «یزید» فرمود: «و علی الاسلام السلام اذ بلیت الامّهٔ براعٍ مثل یزید»،۷ فرمود در هر عصری اگر زمام مردم را كسی مانند یزید در دست بگیرد «فعلی الاسلام السلام». این چون حكمِ جهانی است از همان اول كلی و فراگیر است نفرمود چون یزید زمامدار شد فعلی الاسلام السلام بلكه میفرماید «مثلِ یزید».
در این بیان امام هشتم(س) سخن از شخص معاویه نیست سخن از «مثلِ معاویه» است، كه فرمود: كسی كه مثل معاویه را روی كار میآورد معاویه سفیه است و حال اینكه معاویه داعیه هوش سیاسی داشت؛ یعنی او چهل سال با تمام سیاستمدارهای داخلی و خارجی زد و بند كرد: بیست سال به عنوان والی و نماینده بیست سال هم به عنوان خلیفه رسمی. چنین كسی را امام هشتم سفیه میداند. در بحثهای قبل هم آوردیم كه اگر تعریف عقل این است كه: «العقلُ ما عُبد به الرحمن واكتسب به الجنان» عكس نقیض آن این است كه «ما لمیُعبَد به الرّحمن فلیس بعقل». اگر كسی در دلش نیرویی دارد كه با او نتواند بهشت را كسب كند، سفیه است. عقل آن است كه انسان بتواند با او خدا را عبادت كند و بهشت را كسب كند.
بعد فرمود: والبراءهٔ من اشیاعهم والّذین حاربوا أمیرالمؤمنین(ع) و قتلوا الانصار والمهاجرین و اهل الفضل والصلاح من السابقین».۸
● روایت دوم:
در عیون اخبار الرّضا باسناده الی یاسر الخادم قال: قلت للرضا علیه السلام ما تقول فی التفویض؟ قال ان الله تبارك و تعالی فوّض الی نبیّه أمر دینه فقال ما آتیكم الرسول فخذوه و ما نهیكم عنه فانتهوا، فامّا الخلق والرزق فلا
خداوند متعال، امر دینِ خود را به پیامبرش واگذاشت و فرمود: آنچه را كه رسول به شما میدهد بگیرید و از آن چه نهی میكند، شما هم دوری جویید. پس مسایل تكوینی تفویض نشد امّا مسائل تشریعی تفویض شد، آفریدن و رزق را، كه از كارهای تكوینی است، خدا به عهده دارد اما تشریع و قانونگذاری را به نبیاش واگذار كرده است. چرا خلق و رزق به پیامبر و ائمه(ع) واگذار نشد، چون خدا در قرآن فرمود: «انّ الله عزّوجل خالق كلّ شیء و هو یقول الذی خلقكم ثمّ رزقكم ثمّ یمیتكم ثمّ یحییكم هل من شركائكم من یفعل من ذلك من شیء سبحانه و تعالی عمّا یشركون».۹
● روایت سوم:
روایت دیگر را كه از «علل الشرایع» از امام هفتم(س) نقل میكند این است كه فرمود: «والله اوتینا ما اوتی سلیمان و ما لمیؤت سلیمان» هرچه خدای سبحان به سلیمان(ع) داد به ما هم داده شد و چیزهایی به ما داده شد كه به سلیمان داده نشد «و لمیؤت أحدا من الانبیاء» این همان است كه در زیارت جامعه هم آمده كه خدا به شما چیزی داد كه به احدی از افراد نداد «قال الله عزّوجلّ فی قصهٔ سلیمان هذا عطائنا فامنن أو امسك بغیر حساب»۱۰ اما درباره رسول خدا(ص) به طور كلی فرمود: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا».
● روایت چهارم:
روایت دیگر كه از اصول كافی نقل میكند این است كه ابیاسحاق میگوید من به محضر امام ششم(ع) وارد شدم و شنیدم كه میفرماید: «انّ الله عزّوجلّ ادّب نبیّه علی محبّته» خداوند متعال، پیامبر(ص) را بر محور محبّت تعلیم كرد، «فقال و انّك لعلی خلق عظیم ثمّ فوّض الیه» كارها را به او واگذار كرده است «فقال عزّوجلّ ما آتیكم الرّسول فخذوه و ما نهیكم عنه فانتهوا» بعد به ما فرمود: «من یطع الرّسول فقد اطاع الله»۱۱
● روایت پنجم:
روایت دیگر این باب كه یونس عن بكار بن بكر عن موسی بن اشیم ظاهرا نقل میكند كه: من در محضر امام نشسته بودم «فسأله رجل عن آیهٔ من كتاب الله عزّوجلّ فاخبره» مردی از آیهای از قرآن سؤال كرد، حضرت آیه را معنا كرد، «ثمّ دخل علیه داخل فسأله عن تلك الآیهٔ فاخبره بخلاف ما اخبر الاوّل» سپس مرد دیگری وارد شد و از همان آیه سؤال كرد، اما حضرت آن را به طرز دیگری معنا كرد «فدخلنی من ذلك ما شاء الله» شبههای در من پیدا شد «حتّی كأنّ قلبی یشرح بالسكاكین» گویا با این كاردها دارند قلبم را شرحه شرحه میكنند گفتم من آن جا پیش قتاده و امثال او بودم، آنها یك نواخت حرف میزدند، اما این جا كه آمدم این شخص یك آیه را چند جور معنا میكند. فقلت فی نفسی تركت ابا قتاده بالشام لایُخطیءُ فی الواو و شبهه» یك واو كم و زیاد نمیكرد چون آنها تقلیدی بود یك چیزهایی را حفظ كرده بودند و میگفتند، اما علوم ائمّه ـ علیهم السلام ـ الهی است و بطون قرآن را یكی پس از دیگری معنا میكردند.
همین داستان را مرحوم آقای حكیم ـرضوان الله علیه ـ در «حقایق الاصول» استعمال لفظ در اكثر از یك معنانقلمیكند.
«فجئت الی هذا یخطیء هذا الخطاء كلّه [معاذ الله] آن مرد با خود گفت: این امام، این همه اشتباه میكند و هر وقت كسی میآید آیه را یك جوری معنا میكند. «فبینا انّا كذلك» در همین حال بودم كه «اذ دخل علیه آخر» یك شخص سوّمی وارد شد «فسأله عن تلك الآیهٔ فاخبره بخلاف ما اخبرنی و اخبر صاحبی» برای این شخص سوم به طرز سوم معنا كرد نه به طرزی كه برای من معنا كرد و نه به آن طرزی كه برای آن شخص قبلی معنا كرد، «فسكنت نفسی فعلمت انّ ذلك منه تقیّهٔ» در این هنگام بود كه آرامش یافتم و فهمیدم كه حضرت این كار را از روی تقیّه میكند. البته احتمال این كه تقیّه نباشد و تفسیر بطون قرآن باشد هم هست،
مرحوم مجلسی ـ رضوان الله علیه ـ در شرح حال ذُریح آورده است كه «ذریح» در تفسیر آیه «ثمّ لیقضوا تفثهم ولیوفوا نذورهم»۱۲ آیه را به سبكِ جدیدی معنا میكند، عبدالله بن سنان به حضور امام صادق(ع) عرض میكند كه: ما از ذریح در زمینه آیه مطلب جدیدی شنیدیم و گفت از شما شنیده و شما این آیه شریفه را برای ما طبق مناسك حج معنا كردید و برای او طور دیگری معنا كردید، فرمود: آری برای او طوری دیگر معنا كردم اما «و من یحتمل مثل ما یحتمل ذریح»۱۳ چه كسی میتواند حرفهای ما را مثل ذریح حمل بكند.
این دعا و تقاضا در یكی از فرازهای نورانی زیارت جامعه آمده كه : «و محتملٌ لعلمكم» این از آن جملههای بسیار برجسته است كه وقتی انسان میخواند باید با حضور قلب بخواند و مسئلت كند كه ای اهل بیت عصمت و طهارت آن توفیق را بدهید كه محتمل علم شما باشم چون خود آنها فرمودند كه احادیث ما «صَعْبِ مُستصعب» است كه «لایحتمله الاّ نبیٌّ مرسل أو ملكٌ مقرّب أو عبدٌ امتحن الله قلبه للتقوی».
این ها كه خبر نیست دعا و جمله انشائیه است؛ یعنی از خدا میخواهم كه توفیقی دهد كه من محتمل علم شما باشم، شما فرمودید معارف و علوم ما را فقط انبیا و صلحا و بندگان خاص میفهمند، من هم به دامن شما بالاخره محتجب و پناهنده شدم و میخواهم از علوم شما استفاده كنم.
آری، این شخص خیال كرد كه كار امام(ع) تقیّه است، البته احیانا احتمال تقیّه هم هست، لذا میگوید: «فسكَنَتْ نفسی فعلمت انّ ذلك منه تقیّهٔ قال: ثم التفت الیّ فقال لی: یابن اشْیَمْ انّ الله عزّوجل فوّض الی سلیمان بن داود فقال: «هذا عطاؤنا فامنن أو امسك بغیر حساب» و فوّض الی نبیّه ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فقال: «ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» فما فوّض الی رسول ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فقد فوّضه الینا»۱۴ من آرامش یافتم و دانستم كه این كار امام(ع) تقیّه است. آن گاه امام به من توجّه كرد و فرمود: ای پسر اشیم. خداوند متعال آن چه را كه به داود داده بود به سلیمان تفویض كرد و فرمود: این بخشش ماست، آن را بیشمار ببخش یا نگهدار، بسیاری از معارف را خدا به پیامبرش تفویض كرد و فرمود: «آن چه را كه رسول به شما داد بگیرید و آن چه را كه نهی كرد از آنها پرهیز كنید» سپس هرچه را كه خدا به پیامبر داد اختیار آن را در اختیار ما قرار داد.
صاحب اثر : آیت الله جوادی آملی
منبع : پایگاه سراج
پاورقیها:
۹ ) سوره قلم (۶۸) ص۴.
۵ ) همان، ح۳۱.
۰ ) همان، ح۲۷.
۲ ) سوره حج(۲۲) آیه۲۹.
۴ ) همان، ج۵ ص۲۸۰، ح۳۰.
۶ ) نهج البلاغه، نامه۱۰.
) سوره حشر (۵۹) آیه۹ـ۶.
۱ ) همان، ح۲۸.
۷ ) تفسیر نورالثقلین، همان، ح۳۲.
۸ ) همان، ص۲۸۱، ح۳۳.
۳ ) تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۴۹۲، ح۹۷.
۰ ) سوره نساء (۴) آیه۱۱.
۵ ) همان، ح۳۷.
۹ ) همان، ح۴۴.
۴ ) همان، ح۳۶.
۸ ) همان، ح۴۳.
۳ ) همان، ح۳۵.
۷ ) همان، ح۴۲.
) سوره نحل (۱۶) آیه۴۴.
۲ ) تفسیر نورالثقلین ، ج۵، ص۲۸۲، ح۳۴.
۶ ) همان، ص۲۸۳، ح۴۱.
۱ ) همان.
۱ ) همان، ح۴۶.
) سوره بقره (۲) آیه۱۲۹.
۰ ) همان، ح۴۵.
) سوره نسا (۴) آیه۵۹.
) تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۲۷۸، ح۲۲.
) سوره بقره(۲) آیه۱۳۰.
۷ ) بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۲۶.
) تفسیر نورالثقلین همان.
) همان، ص۲۷۹، ح۲۵.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست