سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا

درباره مطالعات اجتماعی


درباره مطالعات اجتماعی

چیزی که می نویسم برای مدرسه ای هاست. بچه های ساده و صمیمی صفحه مدرسه که احساس می کنم گوش شنوایی دارند و شنیدنی ها را می شنوند. برای مدیران آموزشی نیست. چه آن که می دانم مدیران را …

چیزی که می نویسم برای مدرسه ای هاست. بچه های ساده و صمیمی صفحه مدرسه که احساس می کنم گوش شنوایی دارند و شنیدنی ها را می شنوند. برای مدیران آموزشی نیست. چه آن که می دانم مدیران را مدیریت شان وقتی برای گوش دادن به حرف های بقیه نمی گذارد. برای کسانی می نویسم که هنوز آن قدرها سرشان شلوغ نیست که بیماری به نام کتاب درسی را نپذیرند و یا به بیماری منجر به فوت او اهمیتی ندهند.

حرفی که می زنم درباره کتاب مطالعات اجتماعی مان - اول دبیرستان- است. مطالعاتی که باید ما را با قوانین و اصول یک جامعه اسلامی آشنا کند. نه این که علوم انسانی غرب را عینا ترجمه کند و به من دانش آموز مسلمان بدهد. کتابی که وظیفه فرهنگستان ادب و هنر فارسی در قبال آن این نبود که تویش به جای جامعه شناس از عالم اجتماعی استفاده کنند. وظیفه شان این نبود که نام محقق قضیه خودکشی در جوامع مرفه و فقیر را پنهان کنند. و خیلی چیزهای دیگر.

در درس ششم کتاب ما آسیب های گروه را به ما گوشزد کرده است. آسیبی مثل دوگانگی ارزشی. یعنی کسی عضو دو گروه باشد که ارزش های متضادی دارند. اما نگفته که چنین فردی باید کدام یک را انتخاب کند؟ مگر ما مسلمان نیستیم؟ پس باید مشخص کنیم که فرد دچار دوگانگی ارزشی باید ارزش مبتنی بر اسلام را برگزیند. اما کتاب ما در این مورد هیچ نگفته است. ضمن این که ممکن است گروه ارزش اسلامی و خانواده ارزش غیراسلامی داشته باشد. در این صورت هم آیا ما می توانیم این تردید را آسیب گروه بشناسیم؟

آسیب دوم مطرح شده بیگانگی از جامعه است. فرد ارزش های گروهی را برای ارزش های جامعه ترجیح دهد. آیا ممکن نیست که ارزش های گروهی بهتر از ارزش های جامعه باشند. آیا حتی در صورت خطا بودن ارزش های جامعه باید همچنان ما آن ارزش ها را بپذیریم؟ چون در صورت نپذیرفتن آن ارزش ها و عضویت در گروه مخالف آن ارزش ها دچار بیگانگی با جامعه می شویم؟ آیا اصالتا در چنین حالتی فرد بیگانه با جامعه به طور مطلق بد است؟ مگر نه این بود که گروه پیامبر اسلام و یارانشان ارزش ها و هنجارهای جامعه را درست نمی شمردند. آیا می توانیم بگوییم که بیگانگی ایشان از آن ارزش ها بد بوده است؟

آسیب دیگری که مطرح شده مطلق گرایی گروهی است. فردی که فقط ارزش های گروه خود را می پذیرد و به عدم انعطاف و تحجر دچار شده است. کتاب پیامد عضویت در چنین گروهی را

۱) واکنش شدید و خشونت آمیز در مقابل انتقاد دیگران

۲) داشتن تعصب و بستن چشم بر حقایق

۳) گرایش به دیکتاتوری و اعمال زور بیان کرده است. در حالی که گروه مسلمانان شیعه با این که به طور مطلق اسلام و تشیع را قبول دارد. ولی اولین رهبر ما مسلمانان پیامبر اعظم(ص) نیز هیچ کدام از این سه مورد را دارا نبودند. یعنی ما هیچ گاه نداریم که پیامبر در برابر انتقاد مشرکان واکنش شدید و خشونت آمیز نشان داده باشند. حقیقتی وجود داشته باشد و ایشان چشمشان را بر آن حقیقت ببندند. یا این که به اعمال زور و دیکتاتوری و خودرایی روی آورده باشند.

وظیفه مولف کتاب این بود که به من بگوید مطلق گرایی گروهی آیا به طور مطلق بد است؟ بله خب. غربی ها باید بگویند مطلق گرایی گروهی به طور مطلق بد است. چرا؟ چون در نظر آن ها معیار ی برای بد یا خوب بودن ارزش ها و هنجارها وجود ندارد. گروهی که نظم جامعه را تحکیم بخشد به طور مطلق خوب و گروهی که نظم جامعه را تخریب کند به طور مطلق بد است. اما آیا مای مسلمان نباید بگوییم که ارزش ها و هنجارهای گروه مسلمانان به طور مطلق خوب است؟ (منظور ارزش ها و هنجارهای مطابق با اسلام است) همان قدر که مطلق گرایی گروهی در گروه های تبهکار بد است در گروه های معتقد به ارزش های اسلام خوب است.

ایجاد شخصیت تابع از دیگر آسیب های مطرح شده است. با این که این موضوع در موارد زیادی قابل پذیرش است. اما آیا عمر ما مهلت می دهد که همه چون و چراهای دستوراتی مثل دستورات اسلام را درآوریم و بعد به آن ها عمل کنیم؟ آیا در موردی مثل نماز، توقف ما و نخواندن آن باعث ضرر و زیانی بسی قابل توجه تر از ندانستن تمام حکمت های آن نمی شود؟ آیا باید حکمی قطعی در مورد بد یا خوب بودن چون و چرا در گروه صادر کنیم؟

امروزه روز من و توی مدرسه ای باید این اشکالات را در دفتر خاطرات خود بنویسیم تا فردا که خود مدیری شدیم بچه مدرسه ای ها این اشکالات را به ما وارد ندانند و اقلا بتوانیم گامی هرچند کوچک در آموزش صحیح تر فرزندانمان برداریم.

نجمه پرنیان/ جهرم