چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

سجده کوتاه ترین راه تقرب به خدا


سجده کوتاه ترین راه تقرب به خدا

هرچند که راه های رسیدن و تقرب به خدا, گوناگون و به تعبیر برخی به تعداد انسان ها بلکه به شمار نفس ها و دم های هر شخصی است, با این همه برخی از راه ها کوتاه تر و برخی دیگر دورتر است

انسان عاقل همواره در جست وجوی کوتاه ترین و آسان ترین راه هاست، و لذا به جست وجوی این راه در آیات و روایات برمی آید.

از سوی دیگر، تفاوت آدم ها و حالات انسانی موجب می شود که هر کسی به راهی گرایش و تمایل بیش تری داشته باشد. چنان که حالات قبض و بسط آدمی نیز موجب می شود تا در زمانی به برخی از راه ها تمایل بیش تری یابد و از برخی دیگر دوری کند. با آن که همه این راه ها به خدا ختم می شود و همه مانند آب واحدی است که از آسمان حق و حقیقت به سوی آدمی جاری و روان است، ولی آثار و برکات آن، متنوع و متعدد همانند درختان و گیاهان و میوه های آن هاست. انسان هر میوه را با بو و طعم و مزه مختلفی می یابد و بدان گرایش پیدا می کند.

با این همه برخی از راه ها و ابزارها و اسباب تقرب، از هر لحاظ کوتاه تر، آسان تر و دلپذیرتر است. یکی از راه هایی که دارای این ویژگی است، سجده است که در آیات بسیاری به آثار و برکات آن اشاره و به عنوان کوتاه ترین راه تقرب معرفی شده است. نویسنده در این نوشتار با بهره گیری از آیات قرآنی و تحلیل آن نسبت به سجده کوشیده است تا نگاهی گذرا به این مباحث داشته باشد. با هم این مطلب را ازنظر می گذرانیم.

● حقیقت سجده

سجده در معنای لغوی به حالتی از حالتهای انسانی اطلاق می شود که در جوارح و بدن ظاهر می شود. در کتاب لغت سجده را به معنای خم شدن و کرنش در برابر دیگری با مالیدن پیشانی به خاک گفته اند.

اما در حقیقت این حالت کرنش ظاهری و پیشانی بر خاک گذاشتن در برابر کسی و یا چیزی، ظاهر معنا و نمادی از حقیقت دیگری است که در باطن سجده کننده وجود دارد. حقیقت معنای سجده را باید در فروتنی، تواضع، تذلل و خواری نسبت به مسجود له دانست. از این رو سجده را به معنای تذلل و عبودیت و پذیرش بندگی دانسته اند.

در اصطلاح قرآنی، از آن جایی که تنها ذات قابل پرستش و معبود واقعی و حقیقی، خداوند تبارک و تعالی است و تنها اوست که سزاوار اطاعت بی چون و چرا می باشد، سجده معنای خاصی می یابد. بنابراین سجده در فرهنگ قرآنی چنان که قرآن شناس به نام اصفهان، علامه راغب اصفهانی بیان داشته عبارت از تذلل و عبادت برای خداوند است. (مفردات الفاظ قرآن کریم؛ راغب اصفهانی، ص۳۹۶ ذیل واژه سجده)

در فرهنگ قرآنی، سجده بر دو گونه است: سجده اختیاری که مخصوص موجودات عاقل و صاحب اراده چون فرشتگان، جنیان و انسان است که در دو مورد اخیر به سبب وجود اراده و حق انتخاب، امری اختیاری است؛ و سجده تسخیری که شامل سجده جانوران و گیاهان و جمادات و در برخی از موارد سجده همه آفریده های هستی می شود. (همان)

نکته قابل توجه اینکه سجده هر موجودی با موجود دیگر ازنظر ظاهری و شکلی تفاوت دارد هرچند که در معنا یکی است و هیچ تفاوتی ازنظر مفهومی یعنی تذلل و عبودیت و اطاعت نیست. بر این اساس هنگامی که درباره سجده انسان گفته می شود که سجده عبارت از قرار دادن پیشانی بر زمین و خاک است (المصباح، ج۱و۲؛ ص۲۶۶ ذیل واژه سجده) مراد این نیست که همه موجودات دیگر نیز به این شکل سجده می کنند.

● سجده، نماد عبودیت و اطاعت

خداوند در آیه۳۷ سوره فصلت و نیز ۶۲ سوره نجم و آیات ۱۱۳و ۱۱۵ سوره آل عمران در بیان حقیقت سجده بیان می کند که سجده نمود آشکار کرنش، عبودیت و بندگی هر موجودی در برابر خداوند است. براین اساس می بایست ارتباط تنگاتنگی میان عبودیت و سجده برقرار کرد و سجده را در انسان و غیرانسان بیانگر عبودیت در پیشگاه خداوند دانست. از این رو، اگر کسی بخواهد در مقام عبودیت درآید باید سجده را به عنوان نماد و نمود بندگی مورد توجه و تأکید قرار دهد.

در مقابل، هرگونه سرباز زدن و عصیان از سجده کردن به معنای عصیان از اطاعت تلقی می شود. براین اساس سرپیچی ابلیس از فرمان خداوند نسبت به انجام سجده بر آدم عصیان و تمرد شمرده شده است. (بقره آیه۳۴ و اعراف آیه۱۱ و حجر آیه۳۰و ۳۱ و آیات دیگر) در حقیقت، ابلیس به حقیقت سجده که اطاعت و عبادت خداست توجه نکرد و با تمرد خویش از سجده بر آدم، از فرمان خداوند و اطاعت او سر باز زد.

خداوند در گزارشی از رفتارهای بنی اسرائیل، به امتناع آنان از سجده هنگام ورود به بیت المقدس اشاره می کند و آنان را به این رفتار زشت و طغیانگری سرزنش می کند. (بقره آیات ۵۸و ۵۹ و نیز نساء آیات ۱۵۴و ۱۵۵ و اعراف آیات ۱۶۱و ۱۶۲) شیخ طبرسی در تفسیر ارزشمند مجمع البیان گزارش می کند که برخی از بنی اسرائیل از انجام اصل سجده به هنگام ورود به بیت المقدس سر باز زدند و به شکل دیگری وارد شهر شدند. (مجمع البیان، ج۱و ۲؛ ص۴۶۹)

از آن جا که سجده در برابر کسی در کاربردهای قرآنی به معنای پذیرش سلطه، تکریم و تعظیم است؛ نافرمانی برخی از یهودیان از سجده کردن در هنگام ورود به شهر بیت المقدس، به معنای عدم تکریم و تقدیس و تعظیم این شهر مبارک بوده است. به این معنا که آنان برای سرزمین مقدس بیت المقدس احترام و حرمتی قایل نشده اند و با سرپیچی از سجده کردن هنگام ورود، نشان دادند که از اطاعت خداوند بیرون رفته اند. چنین رفتاری را نیز ابلیس در هنگام سر باز زدن از فرمان خداوند نسبت به سجده بر انسان نشان داد تا بیان کند هیچ حرمت و احترامی برای انسان قایل نیست و با سرپیچی از فرمان خداوند، طغیان وی را در پیش گرفت.

در تحلیل قرآنی سرپیچی از سجده کردن در برابر خداوند به معنای اهانت به خدا و نافرمانی از طاعت اوست که پیامدی جز عذاب و خشم الهی ندارد.(حج آیه۱۸)

● آثار و فواید سجده

برای شناخت اهمیت، ارزش و جایگاه سجده در نظام آفرینش از نظر قرآن باید پیش از هر چیزی به آثار آن توجه شود؛ زیرا شناخت فلسفه و نیز آثار و کارکردهای هر چیزی موجب می شود تا انگیزه انجام آن در انسان تقویت شود. از این رو نخست به آثار و کارکردهای سجده در نظام هستی براساس تحلیل و تبیین قرآنی می پردازیم.

خداوند در بیان ارزش و اهمیت سجده درنظام هستی به اشکال مختلف به این مسئله توجه داده است که اصولا هدف هستی دستیابی به کمال شایسته هرچیزی است و خداوندی که آفریدگار فرزانه هستی است، درمقام ربوبیت و پروردگاری به این مسئله توجه داده تا هرچیزی را به طریقی به این کمال برساند. لازمه اصلی رسیدن به کمال، پذیرش ربوبیت و پروردگاری الهی است. همه موجودات به اختیار و یا اکراه و اجبار، می بایست ربوبیت الهی را پذیرفته و به عنوان پذیرش اطاعت، در پیشگاه الهی سجده کنند (فصلت آیه ۳۷ و نجم آیه ۶۲ و آیات دیگر)

دراین میان موجوداتی چون انسان و جنیان، از ویژگی خاصی برخوردارند. آنان در نظام هستی برای عبودیت اختیاری آفریده شده اند. (ذاریات آیه ۵۶) از این رو در آنها عقل و دانش و معرفت به عنوان مهمترین ابزار عمل اختیاری، قرار داده شده است. انسان و جنیان برای این که به کمالات خویش دست یابند، باید عبودیت اختیاری را با سجده اختیاری به دست آورند و هرگونه سرپیچی از سجده اختیاری به معنای آن است که از عبودیت اختیاری و رسیدن به کمال سر باز زده اند.

از آن جا که دستیابی به کمال در نظام هستی، تنها از راه نزدیکی به خداوند، شدنی است، لازم است که جوینده کمال، خود را به وسیله اسباب و ابزاری، به خداوند نزدیک کند. خداوند تنها راه نزدیکی به خود و دستیابی به کمالات شایسته را، عبودیت و عبادت و اطاعت دانسته است که یکی از مهمترین نمادها و نمودهای عبادت و اطاعت، سجده کردن است. براین اساس می توان گفت که انسان از طریق سجده کردن در پیشگاه خداوند و پیشانی برخاک نهادن و اعلان اطاعت خویش می تواند به مقام عبودیت و در نتیجه تقرب به خدا برسد و از کمالات بی نهایت خداوندی بهره مند شود. (علق/ ۱۹)

خداوند در آیات ۱۱۳ و ۱۱۵ سوره آل عمران به ارزش والای سجده برای دستیابی به مقام عبودیت و اطاعت اشاره می کند و سجده شبانه را به عللی بهترین ابزار برای رسیدن به این مقام می شمارد، چنان که در آیه ۹ سوره زمر نیز سجده عابدان خدا در شب را ملاک برتری افراد بر دیگر انسانها می داند.

براساس این تحلیل قرآنی می توان گفت که از مهمترین آثاری که برای سجده می توان برشمرد دستیابی به مقام تقرب الهی است.

خداوند در آیه ۱۹ سوره علق به صراحت و وضوح تمام به عزیزترین و اشرف آفریده های هستی یعنی حضرت پیامبراکرم(ص) فرمان می دهد برای دستیابی به مقام تقرب می بایست از راه سجده وارد شود. (مجمع البیان ج۹ و ۱۰ص۷۸۳ و کشاف زمخشری ج۴، ص۷۷۹) از اینرو پیامبر با سجده های طولانی شبانه اش که گاه یک سوم و گاه نصف و گاه دو سوم شب را به خود اختصاص می داد و نماز شب های طولانی به جا می آورد به مقام قاب قوسین او ادنی (نجم آیه۹) رسید.

البته برخی گفته اند که سجده یکی از دو مأموریت انسانی است. به این معنا که در آیه ۱۹ سوره علق، پیامبر(ص) ماموریت می یابد که سجده را برای اطاعت و بندگی محض خداوند انجام دهد و با اعمال دیگری چون احسان و ایثار و مانند آن که اسباب تقرب است به خداوند نزدیک شود. براین اساس نمی توان صرفا سجده را از اسباب تقرب شمرد بلکه اسباب تقرب امور دیگری هم می باشد که باید بدان ها تمسک جست؛ ولی اگر نتوان معنای سببیت را از آن آیه بدست آورد دست کم می توان به این مسئله آگاهی یافت که سجده خود به عنوان یک مطلوب نفسی از جایگاه مهم ارزشی در اطاعت خداوند برخوردار است.

● سجده، راه رسیدن به خلافت الهی

به سخن دیگر انسان باید سجده در پیشگاه خداوندی را برای بیان عبادت و اطاعت انجام دهد؛ زیرا سجده نماد و نمودی کامل ازاطاعت و عبودیت است. براین اساس می توان نتیجه گرفت که سجده عبودی و طوعی، امری مثبت و کمالی و ارزشی است و از آنجایی که عبودیت بر پایه تفسیر امام صادق(ع) بنابر نقل کتاب مصباح الشریعه، دارای کنه و باطنی است که ربوبیت می باشد می توان گفت که انسان با سجده خویش به مقام عبودیت و اطاعتی می رسد که «کنهها الربوبیه»، گوهر و جوهره آن ربوبیت انسانی است. این گونه است که انسان نه تنها به مقام تقرب می رسد بلکه به مقام عالیترین درجات تقرب یعنی عبودیتی دست می یابد که باطن آن خلافت ربوبی بر آفریده های هستی است.

بر این اساس اگر انسان بخواهد مقام خلافت الهی را به دست آورد که خداوند در هنگام آفرینش آدم از آن به عنوان هدف آفرینش انسان یاد کرده، می بایست از راه سجده اطاعت و عبودیت وارد شود تا خلافت در وی ظهور و بروز پیداکرده و توانایی خلافت ربوبی برماسوی الله را بیابد.

بنابراین می توان گفت دستیابی به مقام عبودیت ربوبی و خلافت ربوبی از راه سجده اطاعت و عبادت، مهمترین و کاملترین اثری است که می توان برای سجده بیان کرد. انسانی که بتواند سجده های خویش را به شکل اخلاص عبودی (فصلت، آیه ۳۷ و نجم آیه ۶۲ و اعراف، آیه ۲۰۶ و فرقان؛ آیه ۶۲ و ۶۳) انجام دهد می تواند امیدوارباشد که به مقام عبودیت ربوبی و خلافت ربوبی برسد که بالاترین و کاملترین درجه انسانیت و عبودیت است.

اما قرآن تنها به این اثر کامل و مهم اشاره نکرده بلکه سجده را عامل مهمی برای بسیاری از امور دیگر برشمرده است که از آنها می توان به عنوان آثار میانی سجده در هستی یاد کرد.

از جمله آثاری که خداوند برای سجده برشمرده دسترسی به مقام کرامت انسانی است؛ زیرا انسان تنها از راه عبودیت است که می تواند به مقام کرامت انسانی دست یابد و سجده، نماد کاملی از عبودیت و اطاعت انسان درپیشگاه خداوندی است. از این رو خداوند در آیه ۱۸ سوره حج از سجده به عنوان عامل دستیابی انسان به مقام کرامت یاد می کند، چون کرامت انسان در گرو چیزی است که خداوند وی را برای آن آفریده است.

آیات قرآنی که انسان برای عبودیت اطاعتی (ذاریات، آیه ۵۶) و خلافت ربوبی (بقره آیه ۳۰) آفریده شده است. بنابراین برای دستیابی به هرگونه کرامت کامل و نیز دنیوی و اخروی باید به این دو اصل توجه کند که از طریق نمادهای اطاعت و عبودیت چون سجده خالصانه، دست یافتنی است.

● دستیابی به مقام رضوان الهی

اثر دیگری که قرآن برای سجده برمی شمارد، دستیابی به مقام رضوان خداوندی است که یکی از مقامهای بلند انسانی است. درباره مقام رضا بسیار نوشته شده است. این مقام چنان که آیات قرآنی بیان می دارد، مقام ابرار و انسان هایی است که در مقام عبادالرحمان و مقام عبداللهی نشسته اند و از نام عبدالله و عبدالرحمان بهره مند هستند و خود را عبد و بنده این دو نام قرار داده و آثار نام ها را در خود تحقق بخشیده اند. در حقیقت می توان گفت که مقام رضوان الهی مقامی است که عبد از راه انجام بندگی و اطاعت از آموزه های الهی به دست آورد و نتیجه قرب فرایض را در خود تحقق می بخشد.

خداوند در آیه ۲۹ سوره فتح اشاره می کند که سجده به درگاه خداوند انسان رابه مقام رضوان الهی می رساند.

علامه طباطبایی(ره) در کتاب ارزشمند تفسیر المیزان بااشاره به این آیه می نویسد که مقام رضوان الهی در آیه به عتوان غایت رکوع و سجود بیان شده است و این نشان می دهد که انسان می تواند با رکوع و سجود در برابر خداوند به مقامی بلند چون مقام رضوان دست یابد. (المیزان؛ ج ۱۸، ص ۲۹۹)

بهره مندی از فضل الهی از دیگر آثاری است که آیه ۲۹ سوره فتح به آن توجه می دهد. بنابراین اگر کسی بخواهد از فضل و رحمت اختصاصی خداوند بهره مند شود باید از در سجده وارد شو د. بسیاری از نعمت هایی که در اختیار مردم است بخاطر فضل الهی است و خداوند به سبب اعمالی که آنان و یا پدر و مادرشان داشته اند به آنان عنایت و هبه نموده است. بنابراین می توان برای دست یابی به هر آرزوی مثبت و هر نعمتی، از سجده به عنوان اسباب دست یابی بهره گرفت.

خداوند در آیاتی چند فرمان داده که برای کسب هر نعمتی از ابزار و اسباب بهره جویید و وسیله ای برای کارها پیدا کنید. آن گاه برخی از چیزها را به عنوان وسایل و اسباب و ابزار معرفی می کند که از جمله استغفار، توسل به اهل بیت(ع)، نماز و روزه و مانند آن است. در آیه فوق نیز سجده و رکوع را به عنوان ابزار دست یابی به فضل الهی برشمرده است.

● رسیدن به مقام صالحان

انسان اگر بخواهد در مقام صالحان درآید می بایست به سجده به عنوان یک وسیله استوار و محکم توجه داشته باشد. این مطلبی است که آیات ۱۱۳ و ۱۱۴ سوره آل عمران به آن اشاره می کند. مقام صالحان نیز مقام انبیاء و اولیای الهی است که انسان همواره در نمازهای خویش از خداوند درخواست قرار گرفتن در جرگه آنان را دارد و می فرماید: خداوندا مرا در راه مستقیمی قرار ده که بندگان نعمت داده شده تو در آن راه قرار گرفته اند. در آیات دیگر قرآن تبیین شده است که این نعمت داده شدگانی که در راه مستقیم هدایت الهی قرار دارند کسانی چون صالحان و پیامبران و شهیدان و مانند آن ها هستند. اکنون اگر کسی بخواهد در مسیر صالحان برود و به ایشان ملحق گردد باید سجده را به عنوان یک راه مورد توجه قرار دهد.

اگر انسان بخواهد در پیشگاه الهی و به تبع آن در نزد مردم از ارزش و احترام برخوردار شود، باید به سجده به عنوان یک راه کار توجه کند. خداوند در آیه ۱۱۳ سوره آل عمران و نیز ۹سوره زمر به این اثر و کارکرد سجده توجه می دهد و از مردم می خواهد برای کسب احترام و عزت در نزد خدا و مردم سجده را به جا آورند و به درگاه الهی به سجده افتند.

بسیاری از مردم گرفتار اشتباهات و گناهان خویش هستند و بسیاری از مشکلات و عذاب های مادی و معنوی به سبب همین امور می باشد. برای رهایی از مشکلات و گرفتاری ها باید در دژ محکم و استوار مغفرت وارد شد که سجده، عاملی برای رسیدن به مقام مغفرت الهی است. این مطلب را آیات ۲۴ و ۲۵ سوره ص تبیین کرده است. بنابراین رکوع و سجده عاملی مهم و اساسی برای رهایی از فتنه هاست. چنان که پیامبرانی چون حضرت داود(ع) برای رهایی از آزمون های سخت و فتنه های الهی به سجده تمسک جسته اند.

هرچند که در آیه فوق واژه رکوع به کار رفته ولی با توجه به واژه «خّر راکعا» می توان دریافت که سجده در آن اصالت دارد؛ زیرا «خّر» به معنای به زمین افتادن است که در برخی از منابع، مراد از آن را سجده دانسته اند. (مجمع البیان ج ۷ و ۸ ص ۷۳۵ و کشاف ج ۴ س ۸۸)

از نظر قرآن، سجده کردن و اظهار خاکساری در برابر خدا، عامل ایمان به آیات اوست و کسی که بخواهد ایمان خویش را نشان دهد می بایست با سجده کردن برای خداوند این مطلب را بیان کند. (سجده آیه ۱۵)

این ها برخی از آثار و کارکردهای سجده کردن است که در آیات بدان اشاره شده است. هر یک از این آثار، خود ده ها اثر و کارکرد را به همراه دارند که از مجموعه آن می توان صدها اثر و کارکرد ریز و درشت برای سجده بیان کرد . با این همه به این مقدار بسنده می شود.

● زمینه های سجده

پرسش این بخش این است که چه علل و عواملی درونی و بیرونی موجب می شود تا انسان نسبت به خداوند و یا هر کس دیگر به سجده بیفتد و پیشانی بر خاک بساید؟

در پاسخ باید گفت که مهم ترین عامل، شناخت ایمانی است. به این معنا که شناخت انسان نسبت به خدا و خود و الوهیت و ربوبیت وی از سویی و مخلوق بودن و فقر ذاتی خود موجب می شود تا انسان در برابر کمال و عظمت الهی به خاک افتد و به این شیوه، بندگی و عبودیت خویش را بروز دهد.

از این رو قرآن مهم ترین زمینه انجام سجده اطاعت و عبودیت را، ایمان به خدا می شمار و بر نقش آن جهت فروتنی انسان در برابر خداوند و سجده بر او تاکید می ورزد. (اعراف آیات ۱۲۰ تا ۱۲۲ و نیز طه آیه ۷۰ و شعراء آیات ۴۶ و ۴۷)

بر این اساس در آیه ۱۰۷ سوره اسراء بر علم و آگاهی انسان نسبت به خود و خدا به عنوان زمینه سجده انسان برای خدا از یک سو و نیز توجه به علم گسترده خدا (نحل آیه ۲۵) و خالقیت و آفریدگاری او (فصلت آیه ۳۷) و ربوبیت و پروردگاری خداوندی (اعراف آیات ۱۲۰ تا ۱۲۲ و طه آیه ۷۰ و شعراء آیات ۴۶ و ۴۷) تاکید شده است؛ زیرا توجه و التفات همراه با علم و آگاهی معرفت است که انسان را نسبت به لزوم فروتنی توجه می دهد و او را به انجام سجده به عنوان نماد اطاعت و عبودیت وادار می کند.

در حقیقت سجده به عنوان نماد عبودیت محض و عبادت کامل از سوی انسان در برابر خداوندی انجام می گیرد که آفریدگار و پروردگار اوست؛ از این رو آیه ۶۲ سوره نجم ارتباط میان عبودیت و سجده را ارتباطی محکم و استوار می داند.

برخی از انسان ها با تفکر در آیات انفس و آفاق به این مرتبه از علم می رسند که خداوند آفریدگار و پروردگاری است که باید در برابر او خاضع و متواضع بود و عبودیت و اطاعت خویش را از راه سجده بیان کرد. از این رو بسیاری از مردم از راه توجه کردن به آیات پروردگاری، در برابر خداوند فروتن می شوند و سجده اطاعت به جا می آورند. (سجده آیه ۱۵)

اما برخی دیگر از مردم تنها در هنگام دیدن معجزه و طرق غیرعادی متوجه خالقیت و پروردگاری خداوند می شوند و به سجده اطاعت و عبودیت اقدام می کنند. از این رو ساحران فرعون پس از دیدن معجزه حضرت موسی(ع) و توجه به قدرت بی نهایت خداوندی سر به سجده عبودیت می سایند و پیشانی بر خاک اطاعت می گذارند. (اعراف آیات ۱۱۷ و ۱۲۰ و نیز طه آیات ۶۹ و ۷۰ و همچنین شعراء آیات ۴۵ و ۴۶)؛ زیرا انسان هنگامی که متوجه آفریدگاری و پروردگاری خداوند می شود، نوعی حالت تواضع درخود نسبت به خدا می یابد و همین فروتنی است که وی را به سوی سجده کردن می کشاند (نحل آیات ۴۹ و ۵۰) از این رو ازنظر مؤمنان و خردمندان، هرگونه سرباز زدن از سجده پس از آگاهی از آفریدگاری و پروردگاری خداوند و نیاز و فقرذاتی انسان به او در همه حالات، نوعی تکبر و استکبار شمرده می شود. (همان)

براین اساس می توان گفت که تنها علم و توجه یابی به آفریدگاری و پروردگاری خداوند برای انجام سجده اطاعت و عبودیت کفایت نمی کند؛ زیرا بسیاری ا زمردم هستند که با علم و دانش به آن و حتی توجه یابی به آفریدگاری و پروردگاری، استکبار ورزیده و حاضر به انجام سجده اطاعت و عبودیت در برابر خداوند نیستند. از این رو افزون بر علم، توجه به مسئله ایمان به عنوان امری عاطفی و احساسی لازم است؛ زیرا تا احساسات وعواطف انسانی نسبت به دانش و توجه به امری تحریک نشود انسان در درون خویش حالت ایمانی نمی یابد. پس از تحریک عواطف و احساسات متأثر از دانش و توجه است که انسان ایمان آورده و سجده اطاعت و عبودیت را به جا می آورد.

در این راستا اموری چون تلاوت آیات رحمانی و الهی (مریم آیه ۵۸ و روح المعانی ج ۹ جزء ۱۶ ص ۱۵۸) و از جمله آیات قرآن (انشقاق آیه ۲۱) زمینه ساز روحیه خضوع و سجود در برابر خداوند می شود؛ زیرا فرصت تفکر و تدبر و نیز شناخت نسبت به خود و خدا را به انسان می دهد و او را برای پذیرش عاطفی و احساسی و تحقق حالت تواضع و فروتنی آماده می سازد.

برخی از انسان ها با توجه یابی به نعمت های بی شمار خداوندی و عنایت بی حد و حساب الهی به سجده اطاعت و عبودیت می افتند که اینان مؤمنانی هستند که جمال الهی و فضل و رحمت خداوندی، آنان را متأثر می سازد، درحالی که برخی دیگر تنها در برابر جلال خداوندی واکنش نشان می دهند.

خداوند در آیات ۴۹ و ۵۰ سوره نحل، ترس از پروردگار را زمینه ساز خضوع و حالت فروتنی و تواضع در برخی از انسان ها می داند که به سبب همین خضوع ترس آمیز در برابر خداوند، به سجده می افتند.

● اقسام سجده کنندگان

پس انسان هایی که در برابر خداوند سجده می کنند به سه دسته اصلی تقسیم می شوند. برخی ها به طمع نعمت و دست یابی به آن، خدا را سجده می کنند و کسانی نیز از سر ترس سر به خاک می گذارند و در این میان کسانی نیز هستند که خداوند را شایسته پرستش می شمارند و نه به طمع نعمت و نه از ترس نقمت بلکه به سبب شکر و سپاس، پیشانی بر خاک اطاعت و شکرگزاری می سایند.

کسانی که خداوند را شایسته عبادت یافته و به نقص خویش نیز پی برده اند و برای جبران نقص خویش تلاش می کنند تا خود را با تقرب به خدا از شر آن رهایی بخشند، کسانی هستند که راه تقرب به کمال را می جویند. آنان از سویی خدا را شایسته عبادت می یابند و از سوی دیگر فرمان خداوندی را برای کمال جویی و تقرب به او می پذیرند. پس تلاش می کنند تا به هرشکلی که خداوند می خواهد عمل کنند تا به وی تقرب جویند. از این رو تقرب جویی، خود زمینه عبودیت و سجده کردن می شود. این تقرب جویی چون به فرمان خداوندی است آنان را در جرگه انسان هایی قرار می دهد که خداوند را به سبب آن که شایسته عبادت است پرستش می کنند و به حکم اطاعت، با سجده تقرب می جویند؛ زیرا خداوند به ایشان فرمان داده است که برای رسیدن به مقام نزدیکی خدا می بایست این گونه عمل کنند.

البته آیه ۲۰۶ سوره اعراف تصریح می کند هر موجودی که خداوند را چنان که هست بشناسد و همه هستی را محضر خداوند بشمارد و خود را در محضر او بیابد، در این حالت به طور طبیعی از هرگونه رفتار استکباری برخاسته از تکبر ذاتی،دست بر می دارد و کوچکی و فقرذاتی خویش را می یابد ودر برابر عظمت الهی به تسبیح گویی می نشیند و درنهایت به سجده اطاعت و عبودیت می افتد.

● ذکر سجده

از آن جایی که سجده، حالت تواضع و خضوع انسان در مقام عندالله بودن انسان های کامل و در مقام خشیت و طمع برای انسان های ناقص و متوسط است و این عمل سجده، خود عملی شکلی و نمادین است و لذا انسان باید در هنگام سجده به این نقص اقرار کند که هر آن چه عمل جوارحی و قلبی به جا می آورد، درحقیقت گرفتار مادیت و نقصان مادیت است و حتی به هر شکل دیگری انجام شود نمی تواند در برابر ذاتی که بی نیاز از هرگونه سجده و عبادت و عبودیت است، امری کامل باشد. از این رو ذکر سجده موردتأکید قرار گرفته است.

انسان باید متوجه این معنا باشد که خداوند هیچ نیازی به عبادت و عبودیت او به هر شکلی و با هر عنوان طمعی و ترسی و حبی ندارد. براین اساس لازم است با تسبیح گویی خود را به این نکته متوجه سازد که این ها تنها برای تعظیم خداوند است نه این که خداوند به این عبودیت انسانی نیازمند است.

در برخی از آیات قرآنی به انسان ها دستور داده شده است که اهل بیت پیامبر اکرم(ص) را دوست بدارند. این دوست داشتن در برخی از آیات به عنوان مزد رسالت بیان شده درحالی که در برخی دیگر از آیات، خداوند بیان می دارد که پیامبر(ص) هیچ مزدی برای رسالت خویش نمی خواهد. اکنون این پرسش مطرح می شود که اگر پیامبر(ص) مزدی برای رسالت خویش نمی خواهد پس دوستی و حب ذوالقربی و اهل بیت(ع) به عنوان مزد رسالت از برای چیست؟ در آیه ای دیگر خداوند بیان می کند که این مزد رسالتی که خواسته شده برای خود پیامبر(ص) نیست بلکه برای انسان هاست تا از این راه به کمال دست یابند.

همین مسئله در عبادت خداوندی نیز مطرح می باشد. هنگامی که سخن از عبودیت است، باید گفت که این عبادت برای خداوند نیست بلکه برای خود بشریت است و آن کسی که نیازمند عبادت است خود انسان است تا به این وسیله به تقرب دسته یافته و از رحمت و فضل خاص الهی بهره مند شود.

بیان تسبیح (سبحان الله گفتن) و مطلوبیت آن در سجده که در آیات ۱۰۷ و ۱۰۸ سوره اسراء و نیز آیه نخست سوره اعلی بیان شده برای این است که انسان متوجه باشد خداوند نیازی به سجده به هر عنوانی ندارد بلکه او منزه و بی نیاز از سجده است و در حقیقت این انسان است که برای تقرب جویی نیازمند به سجده برای خداوند می باشد.

بر این اساس تداوم سجده و مداومت بر آن تأکید شده است (فتح آیه ۲۹ و نیز روح المعانی ج ۱۴ جزء ۲۶ ص ۱۸۸) زیرا انسان با سجده است که می تواند عندالله بودن خویش را به خود بقبولاند و به خداوند تقرب کمالی یابد، به ویژه آن که سجده چنان که آیات ۱۵ و ۱۷ سوره سجده بیان می کنند دارای پاداش هایی برای بشر است که فراتر از ادراک و فهم اوست.

● اشتباه در تطبیق

قرآن بیان می کند که برخی از انسان ها به علل درونی و بیرونی، گرفتار اشتباه در تطبیق می شوند و امور و یا افراد و یا چیزهایی را پروردگار خویش قرار می دهند که اصولا بیرون از دایره ربوبیت هستی است. از این رو به جای سجده بر رب العالمین به خورشید (فصلت آیه ۳۷ و نمل آیه ۳۷ و ۳۸) ماه (فصلت آیه ۳۷) و بتان از چوب و سنگ (جبت) و انسان (طاغوت) روی می آورند. (نساء آیه ۵۱ و نیز مجمع البیان ج ۳ و ۴ ص ۹۲ و نیز روح المعانی ج ۴ جزء ۵ ص ۸۲)

این درحالی است که خداوند که آفریدگار هستی است به صراحت به اشکال مختلف و آیات وحیانی در کتب آسمانی گوناگون به مردم هشدار داده و می دهد که همان خداوندی که آفریدگار هستی است، خود پروردگار هستی است و باید در برابر او خضوع و خشوع داشته و به عبادت او بپردازند و سجده برای او کنند. (نمل آیه ۲۴ و فصلت آیه ۳۷ و جن آیه ۱۸)

خداوند در آیه ۲۴ سوره نمل، سجده بر خورشید و دیگر بتان را سبب بازماندن از راه دین و خدا می شمارد و آن را عاملی برای دور شدن بشر از تقرب جویی به خدا می داند. در همین آیه تبیین می کند که شیطان جلوه دهنده سجده برای غیر خداست. بنابراین انسان باید همواره نسبت به شیطان و گمراهی او هوشیار باشد.

● سجده طریقی

سجده بر خداوند امری نفسی است و مطلوبیت ذاتی داشته و هدف آفرینش است؛ زیرا تجلی عبودیتی که به عنوان هدف آفرینش انسان و جن در آیه ۵۶ سوره ذاریات بیان شده در سجده می باشد.

با اینهمه از برخی سجده های خاص در قرآن سخن گفته شده که می توان از سجده همه فرشتگان بر آدم(ع) به فرمان الهی (بقره آیه ۳۴ اعراف آیه ۱۱) و سجده بر یوسف (یوسف آیه ۱۰۰) نام برد. در این دو مورد به سبب آن که طریقت داشته و به امر و فرمان خاص خداوند بوده سجده مجاز دانسته شده است.

البته اگر خوب این دو مورد سجده را بررسی کنیم درمی یابیم در حقیقت چیزی جز سجده بر خداوند نیست؛ زیرا همان گونه که سجده بر خاک، طریقت دارد، سجده بر آدم نیز طریقت دارد و آن چه مراد و مطلوب است سجده برای خداوند به اطاعت و عبودیت است و کسی که به فرمان الهی تن می دهد و بر آدم سجده می کند خداوند و پذیرش فرمان او را ملاک و مطلوب سجده خویش قرار می دهد. بر این اساس سجده به سمت کعبه و یا بر خاک نیز طریقت داشته و مطلوبیت ذاتی نخواهد داشت.

● علل و موانع سجده نکردن

قرآن در آیات بی شماری بیان می کند که همه موجودات هستی به میل و اراده خویش و یا غیرارادی و به اجبار در برابر خداوند سجده اطاعت و عبودیت می برند. در کاربردهای قرآنی همه هستی، عبدالله هستند و تفاوتی میان مستکبران سرباز زننده و مطعیان به اطاعت و اراده در بندگی نیست. چنان که تفاوتی میان موجوداتی چون انسان و یا جمادات نمی باشد و همه به اطاعت تسخیر الهی هستند؛ زیرا سجده تنها نمادی از تسخیر و عبودیت و اطاعت است و همه موجودات خواسته و نخواسته در تسخیر الهی هستند. (رعد آیه ۱۵ و نحل آیه ۴۹ و حج آیه ۱۸)

با این همه برخی از موجودات که دارای اراده و اختیار و انتخاب هستند حاضر به اطاعت و پذیرش سجده تسخیری نیستند. از جمله ابلیس که با عدم پذیرش فرمان سجده بر آدم نشان داد که تسخیر الهی را نمی پذیرد و از آن عصیان می ورزد. (بقره آیه ۳۴ و اعراف آیه ۱۱و آیات دیگر) امتناع ابلیس از سجده بر انسان همانند امتناع برخی از انسان ها، از سجده بر خاک است؛ زیرا در هر دو شکل، آن چه مورد انکار قرار می گیرد خداوندی است که فرمان سجده را می دهد.

خداوند ریشه امتناع و عصیان گری از سجده را استکبار می شمارد (بقره آیه ۱۲۵ و اعراف آیه ۱۲ و ص ۷۵ و ۷۶).

استکبار ظهور و بروز تکبری است که در ذات شخص است. از این رو هنگامی که گفته می شود استکبار عامل و ریشه تکبر است به معنای وجود نوعی خودپسندی و خودبرتربینی و تکبر در ذات شخص می باشد. براین اساس در آیه ۱۱ تا ۱۳ سوره اعراف ازتکبر سخن به میان آمده است تا بنمایاند همان خودبرتربینی که به شکل «من بهتر از اویم چون از آتشم و او از گل است» به شکل عمل استکباری و سرپیچی، بروز و ظهور می کند.

خداوند مانع جدی دیگر را کفر معرفی می کند؛ کفر به معنای ناسپاسی و نیز پوشاندن حق و حقیقت است؛ هر موجودی پس از شناخت می تواند حقیقت را بپوشاند و یا در برابر نعمت ها ناسپاسی کند. خداوند بیان می کند که ابلیس با آن که خود را به درجه فرشتگان رسانده بود و اهل بصیرت و کمالات بود ولی در باطن خویش نسبت به خداوند ناسپاس و برحقیت الوهیت و ربوبیت اوکافر بوده است. از این رو دل وجانش به خداوند مومن نبوده و درمقام ایمان قرار نداشته است. و لذا نسبت به فرمان سجده، طغیان و عصیان می کند. (بقره آیه ۳۴ و نیز ص آیه ۷۲ تا ۷۴).

همین مشکل را انسان هایی چون یهودیان داشتند که کفر ایشان نسبت به خداوند موجب شد تا هنگام ورود به بیت المقدس از سجده در برابرحریم شهر سرباز زنند و بی سجده کردن وارد شهر شوند. درحالی که فرمان صریح و روشن خداوند، بود که هنگام ورود باید بر دیوار آن سجده کنند. (نساء آیه ۱۵۵).

از دیگر عوامل می توان به نظام انسان درحق خویشتن و فسق و عدم انجام اموری که بدان ایمان داشته اشاره کرد. بسیاری از مردم به سبب همین ظلم و فسق است که حاضر به اطاعت و فرمان پذیری نبوده و دربرابر خداوند سر به سجده نمی برند. (بقره آیات ۵۸ و ۵۹ و نیز اعراف آیات ۱۶۱ و ۱۶۲).

از عوامل بیرونی نیز می توان به وسوسه های ابلیس و شیطان اشاره کرد که عامل مهم و بازدارنده ای است؛ زیرا ابلیس خود از سجده باز زد و دوست می دارد که دیگران به ویژه انسان ها نیز گرفتار طغیان شوند. و این چنین عمل کنند از اینرو سوگند خورده آدمی را فریب دهد و آنان را به سوی طغیان دعوت کند. او دراین راه اموری را می آراید تا انسان گمراه شود و حاضر به سجده نشود.

(نمل آیات ۲۴ و۲۵) از جمله این آراستن آن است که تلقین می کند. سجده برخاک چه مفهومی دارد و چرا انسان باید برخاک سجده برد؟

این گونه وسوسه و شبهات و آرایه های دیگر ابلیسی گروهی را گمراه و از راه به در می برد و از سجده به خدا باز می دارد.

● مطلوبیت سجده در زمان ها

سجده درهمه زمان ها و حالات مطلوبیت دارد؛ زیرا بیانگر نهایت خضوع و خشوع و اطاعت و عبادت است. دربرخی از آیات این گونه بیان شده که خداوند تمام زمان ها را برای عبودیت می خواهد و می بایست این عبودیت به شکل نماز و قرآن خواندن باشد؛ ولی به سبب این که مردم گرفتار امور پست دنیوی هستند و دنیا و خواسته ها و زینت های آن نمی گذارد که دایم درنماز و قرآن خواندن باشند از آنان خواسته شده هرچقدر می توانند به نماز و سجده و قرآن بپردازند.

به سبب ناتوانی بسیاری از انسانها خداوند پیشنهاد داده که لااقل درپنج وقت این کار را انجام دهند و به ویژه در شبانگاهان به سجده بپردازند. (آل عمران آیه ۱۱۳ و فرقان آیه ۶۴ و زمر آیه ۹ و انسان آیه ۲۶) بامدادان و صبحگاهان نیز چون عصرگاهان این مطلوبیت را دارا می باشد که از آیه ۱۵ سوره رعد می توان آن را از دست آورد.

به هرحال تقرب جویی به خدا به وسیله سجده امکان پذیر است و انسان با سجده که حضور عندالله خویش را می تواند به خود یادآور شود. باشد که همیشه و در هرحال که فرصتی دست داد به نماز و سجده و قرآن خواندن مشغول شویم و عندالله بودن خویش را دست کم این گونه برخود تلقین نماییم.

محمدعلی رضوانی