چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

رازی میان پرده وآوازه اش به شهر


رازی میان پرده وآوازه اش به شهر

نوشته ای كه به مناسبت سالروز رحلت مفسر بزرگ قرآن كریم, جناب علامه طباطبایی قدس سره به پیشگاه اهل نظر تقدیم می شود, نكاتی چند است درباره «نزول قرآن» كه از تفسیر شریف المیزان عاید گشته است

نوشته ای كه به مناسبت سالروز رحلت مفسر بزرگ قرآن كریم، جناب علامه طباطبایی قدس سره به پیشگاه اهل نظر تقدیم می شود، نكاتی چند است درباره «نزول قرآن» كه از تفسیر شریف المیزان عاید گشته است. در این بحث اصول و مبانی و سیر كلی از كتاب ارزشمند المیزان استفاده شده است اگرچه بعضی فروع و نتایج از آثار دیگر بزرگان نیز مستفاد است.

این نوشته اگرچه در وادی تفسیر قرآن است لكن از راه ها و بهره هایی از علوم عقلی خالی نیست، همچنین می توان آن را نمونه ای زیبا از كارآمدی های روش تفسیر قرآن به قرآن دانست.

«نزول» در لغت انتقال از مكان بالا به پایین است، كه با دقت در اشتقاقات و اختلافات آن با معانی نزدیك به آن نظیر هبوط و سقوط و غیره می توان نتیجه گرفت: «نزول سرازیر شدن و جاری شدن چیزی است از بالا به پایین در حالی كه آن در بالاست به نحو طبیعی مادی یا به نحو معنوی» [التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، حسن مصطفوی، ج ،۱۲ ص ،۸۷ بنگاه ترجمه و نشر كتاب، سال ۱۳۶۰]، این تعریف دقیق كه حاصل تتبع و تحقیق در لغت عرب و استعمالات قرآن است مشتمل بر اركانی است:

الف) سرازیر شدن و جاری شدن از بالا به پایین،

ب) آن شیء ابتدا در بالاست یا اصل آن در بالاست،

ج) این سرازیر شدن و در بالا بودن اعم از نحو جسمانی و مادی و نحو معنوی و غیرجسمانی است. با توجه به معنای مذكور و مراجعه به اطلاقات قرآنی درمی یابیم كه كلمه «نزول» صرفاً در مورد قرآن یا وحی به كار نرفته است، بلكه در موارد دیگری نیز استفاده شده نظیر: نازل كردن لباس «یا بنی آدم قدأنزلنا علیكم لباساً یواری سوء آتكم» اعراف،۲۶‎/ و نظیر نازل كردن آهن «وأنزلنا الحدید فیه بأس شدید» حدید۲۵‎/ و فروفرستادن (انزال) چهارپایان «وأنزل لكم من الأنعام ثمانیهٔ ازواج»زمر۶‎/. بنابراین نازل كردن مخصوص قرآن یا كتب آسمانی یا شرایع و قوانین نیست، بلكه درباره بسیاری از موجودات حقیقی و حتی جسمانی نیز به كار می رود و چنانچه نهایتاً در «قاعده ای» فراگیر بیان می شود، «انزال و فروفرستادن» همه چیز را دربرمی گیرد «و إنٍِ من شیء إلاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله الا ّبقدر معلوم» حجر۲۱‎/ (ترجمه: هیچ چیز نیست مگر آنكه اصلی ها و خزانه های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معین فرونمی فرستیم). پس همه اشیا خزائن و گنجینه ها نزد خداوند است كه برابر آیه «سبحان الّذی بیده ملكوت كلّ شیء» یس ۳۶.

این اصول و خزائن همانا ملكوت اشیاست كه نزول اشیا جدا شدن از آن نیست بلكه آن باطن آنهاست كه در دست خداوند است و از او منفصل نیست. با توجه به این كه ساحت ربوبی از شوائب مادی بری است و این كه خداوند متعال خود را در قرآن به «كبیر متعال» و «قاهر فوق عباده» و «العلی العظیم» توصیف نمود یعنی برتر از ساحت بندگان و عالم مشهود، می توان اركان سه گانه تعریف را در قاعده نزول همه چیز جاری ساخت:

الف) همه چیز از نزد حق تعالی (یا ساحت ربوبی كه ملكوت اشیا نامیده می شود) به سمت عالم ماده كه پایین ترین عوالم است فروفرستاده شده اند،

ب) تمامی آنها ابتدائاً نزد حق تعالی بوده اند یا چنانكه از خود قاعده استفاده می شود اصل و خزانه آنها نزد خداوند است،

ج) این سرازیر شدن و فروفرستادن به شهادت حس و وجدان نمی تواند مادی باشد بلكه آن خزانه و اصل كه غیب و ملكوت موجودات مادی است، خود غیرمادی است و نزول آنها به عالم شهادت مطلقه (عالم مادی) همراه تقدیر و تعین به تعینات محدودیت های مادی است.

بنابر آنچه گفته شد می توان نازل كردن را در فرهنگ قرآن چنین معنی نمود: كه خداوند اشیا را از نزد خودش به جایگاه خلق و تقدیر بیرون فرستد، یا به عبارتی دیگر فرستادن از عالم غیب (ملكوت) به عالم شهادت (ملك یا دنیا). در اینجاست كه واژه های انزال، ایجاد و خلق و تقدیر با یكدیگر همراه و در حقیقت واحدی مشترك می گردند یعنی ایجاد اشیا در جایگاه خاص آنها، همانا نازل كردن آنها به آنجا و یا خلق و مقدر نمودن آنها در آنجاست و همانگونه كه تعین همراه وجود ایجاد است، تقدیر نیز از لوازم نزول و است (چنانچه در قاعده مذكور آمده كه نزول تمامی اشیا صرفاً به اندازه معین است) و همچنین خلق نیز همراه تقدیر است «انّا كلّ شیء خلقناه بقدر» قمر۴۹‎/ بلكه تقدیر در اصل معنای خلق ملحوظ است: (أصل الخلق التقدیر) [مصباح المنیر، ماده خلق، بیروت ص ۶۹]. اكنون ما تطبیق نكات دانسته شده درباره نزول، بر نزول قرآن و با توجه به این كه قرآن آشكاركننده همه چیز است «ونزّلنا علیك الكتاب تبیاناً لكلّ شیءٍ » نحل۸۹‎/ می توان نتیجه گرفت: همانگونه كه سراسر عالم مشهود، نزول تكوینی و عینی آن حقایق و خزائن نزد حق تعالی است، كتاب قرآن، نزول تدوینی و علمی آن حقایق و خزائن است و چنانكه بعداً بیان می شود: همانگونه كه ایجاد آن حقایق در عرصه حوادث و نزول عینی آنها در عالم مشهود است جایگاه نزول علمی آنها و ایجاد تدوینی آنها قلب مبارك حضرت رسول(ص) است. [آنچه تاكنون آمده بسط فرمایش علامه طباطبایی در المیزان ج ۱۵ ص ۳۱۶ انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه].

دریافت قرآن (یا حقایق علمی) از خداوند متعال دارای مراحل و مراتب بسیار است [انسان و قرآن، آیت الله حسن زاده، ص ۱۴۱-۱۴۵ انتشارات قیام] كه در تناسب با هر مرحله قرآن را شئون، احكام، آثار و نامی است كه عمده آنها، سه مرتبه است:

۱) مرتبه عالی دریافت وحی كه بی واسطه از حق تعالی استفاده می شود: «وانّك لتلقّی القرآن من لدن حكیم علیم» نمل،۶‎/ به این مرتبه نزول اطلاق می شود، بلكه دریافت وحی به جهت صعود و ارتقای پیامبر(ص) به آن ساحت است.

۲) مرتبه متوسط كه نزول تمامی قرآن دفعتاً واحده به نحو اجمال و بساطت بر قلب پیامبر(ص) در شب قدر است

۳) مرتبه نازل كه در۲۳ سال قرآن به تدریج مفصلاً به صورت كلمات و حروف و آیات و سور نازل گشته است. آیه مباركه «و ما كان لبشر أن یكلّمه اللّه الاّوحیاً أومن وراء الحجب أو یرسل رسولاً» شوری۵۱‎/ تكلم با خداوند را منحصر به وحی یا از ورای حجاب و یا از طریق ارسال فرشته می داند كه می تواند مطابق با مراحل سه گانه فوق دانسته شود. [تفسیر تسنیم، آیت الله جوادی آملی، ج ،۹ ذیل آیه ۱۸۳ سوره بقره] همانگونه كه گفته شد بر مرتبه نخست نزول اطلاق نمی شود زیرا چیزی از آن خزائن جاری و نازل نگشته است بلكه دریافت حقایق در همان موطن است، پس مراتب اصلی نزول قرآن مرتبه دوم و سوم است یعنی نزول اجمالی دفعی و نزول تفصیلی تدریجی.

بیان این دو مرتبه نیز از كلام الهی استفاده می شود، در كلام الهی سخن از تنزیل قرآن در حدود ۲۳ سال از حیات پیامبر گرامی (ص) است «و قرآناً فرقناه لتقرأه علی الناس علی مكث و نزّلناه تنزیلاً» اسراء۱۰۶‎/ كه البته قرائن و شواهد قطعی تاریخی نیز گواه آنست، در عین حال در آیاتی چند از نزول كلی قرآن در شب قدر سخن گفته شده است: «انّا انزلناه فی لیلهٔ القدر» قدر،۱‎/ و «حم والكتاب المبین انّا انزلناه فی لیلهٔ مباركهٔ» دخان۳‎/-۱ بنابراین قرآن دو بار نازل گشته است: نزولی در لیلهٔ القدر و نزولی تدریجی در سنوات. درباره نزول نخست در قرآن از انزلناه (انزال) استفاده شده است در حالی كه درباره نزول دوم از نزل (تنزیل) استفاده شده است كه تفاوت آن دو به تفاوت باب های افعال و تفعیل ـ یعنی وقوع فوری به نحو دفعی وقوع آن به نحو تدریجی ـ بازگشت می نماید.

احسان كرمانشاهانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید