شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

رابطه دین و دموکراسی در اندیشه متفکرین اسلامی معاصر‏


رابطه دین و دموکراسی در اندیشه متفکرین اسلامی معاصر‏

● امام خمینی (ره)‌:
امام خمینی (ره) که خود بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران بود وجوه افتراقی میان این دو قائل است. به همین دلیل پیش از نخستین رفراندوم پس از انقلاب اسلامی، که …

امام خمینی (ره)‌:

امام خمینی (ره) که خود بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران بود وجوه افتراقی میان این دو قائل است. به همین دلیل پیش از نخستین رفراندوم پس از انقلاب اسلامی، که در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ صورت گرفت،‌ طی سخنرانی مبسوطی در مدرسه امام صادق (ع) در قم،‌ نظر خود را این گونه بیان داشت:

من فقط به جمهوری اسلامی رای می دهم؛ نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد.روشن است که منظور ایشان از کم نمودن کلمه ای،‌ "اسلام" و منظور از زیاد نمودن کلمه ای، "دموکراتیک" بود که ملی مذهبی های آن روز می خواستند به عبارت "جمهوری اسلامی" بیفزایند.

امام خمینی (ره) بر این اساس و با این اعتقاد که عبارت مذکور (جمهوری اسلامی) به تنهایی در بردارنده و گویای حاکمیت خدا و مردم در طول همدیگر است، محکم ایستاد و اجازه چنین اقدامی را به ملی گراها نداد؛ زیرا ایشان معتقد بودند کلمه "جمهوری" در بردارنده دموکراتیک است و تاکید بیش از اندازه، با آوردن واژه های اضافی احتمالا مشکل ساز خواهد بود.‏

شهید مطهری:

استاد شهید آیت ا... شهید مطهری با نگاه انتقادی فلسفی نسبت به دموکراسی و سوسیالیسم، سخن در این باب را آغاز می کند. سپس ایشان انتقاد خود بر دموکراسی را از زبان مرحوم اقبال لاهوری این گونه بیان می کند:

"مثالی گری اروپا هرگز به صورت زنده ای در حیات آن نیامده و نتیجه آن، پیدایش من سرگردانی است که در میان دموکراسی ناسازگار با یکدیگر به جستجوی خود می پردازد که کار منحصر آنها بهره کشی از درویشان به سود توانگران است."

به نظر استاد مطهری دموکراسی بر دو قسم است: دموکراسی غربی و دموکراسی اسلامی. دموکراسی های غربی امروز، ریشه در تمایلات و خواست های طبیعی انسان دارند ( نه در فطرت انسان ها )؛ اما در مقابل این نوع دموکراسی و آزادی، دموکراسی اسلامی قرار دارد. دموکراسی اسلامی بر اساس آزادی انسان است، اما این آزادی انسان، ‌در آزادی شهوت خلاصه نمی شود... این که می گوییم در اسلام دموکراسی وجود دارد به این معناست که اسلام می خواهد آزادی واقعی در بند کردن حیوانیت و رها ساختن انسانیت به انسان بدهد.

دموکراسی در اسلام یعنی انسانیت رها شده، حال آن که این واژه در قاموس غرب متضمن معنای حیوانیت رها شده است. اسلام فکر حکومت اشراف را از میان برد و فکر دیگری را که از لحاظ ریشه ای دموکراسی و حکومت عامه است، به وجود آورد.‏

‏ آیت ا... مصباح یزدی:

ایشان بر این عقیده اند که در غرب، نخست دین مسیحیت را از جامعه کنار زدند؛‌ چون این دین تحریف شده بود؛ بنابراین زمانی که دنیای غرب، خیال خود را از دین و خدا آسوده ساخت، یا باید به حکومت یک نفر سر می سپرد، که همان دیکتاتوری بود، و یا حکومت را به اصطلاح به خود مردم می سپرد؛ یعنی همین شیوه دموکراسی های امروز.به نظر ایشان ، اگر اسلام هم ،چون مسیحیت، تحریف شده بود ، جا داشت دموکراسی و اسلام را نیز عینا بر همدیگر منطبق سازیم.

در عین حال چنانچه منظور از دموکراسی این باشد که مردم در چارچوب احکام الهی و قوانین شرعی در سرنوشت خود مؤثر باشند، چنین تعبیری با دین ( و اسلام )‌ مخالفت ندارد.‏

‏دکتر حمید عنایت:

دکتر حمید عنایت برای دموکراسی معنای متفاوتی قائل شده و سازگاری اسلام و دموکراسی را تنها زمانی ممکن می داند که مراد از دموکراسی، نظام حکومتی مخالف دیکتاتوری باشد؛ زیرا در اسلام جایی برای حکومت خودکامانه فردی یا گروهی وجود ندارد؛ چون مبنای تصمیمات و اعمال حکومتی اسلامی، باید شریعت باشد، نه هوی و هوس شخصی. شریعت یعنی مجموعه ای از قواعد و مقررات برگرفته شده از کتاب و سنت، یا مظهر حکمت الهی، که به همه پدیده های جهان، اعم از مادی و معنوی، طبیعی یا اجتماعی نظم و سامان می بخشد.

در عین حال، عده ای کوشیده اند تا تحت عنوان " پارادوکس اسلام و دموکراسی " تمام راه های احتمالی چنین وجه جمعی را مسدود نمایند. ظاهرا اینان به انواع دموکراسی و روشی بودن آن ( نه ارزشی نمودن آن ) توجه کافی نکرده اند؛ به علاوه، فقط نقاط اختلاف و ناسازگاری اسلام و دموکراسی را برجسته نموده، از وجوه مشترک و معانی احیانا سازگار دموکراسی با اسلام یادی نکرده اند!

مسعود فولادفر