آرمانهای صنعت برق در ارتباط با ارتقای كیفی نیروی انسانی

نیروی انسانی مجموعه صنعت برق كه در راس آن ها مدیران عالی, میانی و پایه ای قرار گرفته اند و بدنه كارشناسی این نیز از توانایی های بسیار برخوردار است لذا اجرای آرمان های صنعت برق كشور در بعد نیروی انسانی و بهره گیری از توان بالقوه ای كه بالفعل در می آید می تواند درجهت رشد و توسعه صنعت برق كشور در همه زمینه ها باشد

استفاده از همه ظرفیتهای مدیریتی برای بهبود امور مربوط در صنعت برق كشور یكی از مواردی است كه معاون وزیر نیرو در امور برق بر روی آن تاكید دارد.هم اكنون ظرفیت های مدیریتی در مجموعه صنعت برق بسیار گسترده است كه این ظرفیتها می تواند ارتقاء یافته و از همه امكانات بالقوه در جهت بالفعل كردن آن ها بهره لازم گرفته شود.

نیروی انسانی مجموعه صنعت برق كه در راس آن ها مدیران عالی، میانی و پایه ای قرار گرفته‌اند و بدنه كارشناسی‌ این‌ نیز از توانایی‌های بسیار برخوردار است. لذا اجرای آرمان های صنعت برق كشور در بعد نیروی انسانی و بهره‌گیری از توان بالقوه‌ای كه بالفعل در می‌آید می‌تواند درجهت رشد و توسعه صنعت برق كشور در همه زمینه‌ها باشد.

تامین برق مطمئن و پایدار یكی از آرمانهای صنعت برق بوده كه در این ارتباط نیـروی انسانی باید توانایی ، دانش و مهارت لازم را در استفاده از علم و فنآوری مرتبط با صنعت برق را داشته باشد و با استفاده از تاسیسات عظیم صنعت برق و سازماندهی آنها قادر باشد برق مطمئن و پایدار را برای میلیونها مشترك فراهم كند.

لذا كاركنان صنعت برق كشور باید از توانایی‌های بسیار بالایی در زمینه علم و فن‌آوری برخوردار باشند.

یكی از ویژگیهای اقتصادی در صنعت برق، تامین برق با روش اقتصادی و یا به تعبیر دیگر تامین برق اقتصادی است. به عبارت دیگر نیروی انسانی صنعت برق و در راس آن، مدیران باید به روش بهره‌وری بالا از منابعی كه در اختیار دارند بهره بگیرند و این منابع را با بهره وری مناسب تبدیل به برق كرده و در اختیار مصرف كنندگان و مشتركان قرار دهند. در همان حال ارایه خدمات باید به گونه ای باشد كه همه مشتركان رضایت كامل از روند تولید برق داشته باشند.

بدیهی است ارایه چنین خدمتی توانایی، همت، اراده و پشتكار بسیار را می‌طلبد بر طبق برنامه های آرمانی اعلام شده از سوی صنعت برق در بعد نیروی انسانی توسعه مشاركت عمومی است. به بیان دیگر انحصارها با توجه به ارایه برنامه ها و طرحهای جدید در این زمینه از بین رفته است اما ارایه نگرش توسعه مشاركت عمومی در اداره صنعت برق این مساله را به وجود آورده كه انحصارها برداشته شود و تمامی شخصیت های حقیقی و حقوقی توانمند بتوانند وارد عرصه فعالیت در صنعت شوند.

نیروی انسانی موجود در صنعت برق نیز باید علاوه بر توسعه سیستم های سازمانی مبتنی بر رقابت، بینش خود را در تمام زمینه های فعالیت تغییر داده و از نگرش انحصاری به نگرش رقابتی تبدیل كند. بدون شك این تغییر نگرش و رفتار در بین كاركنان و مدیران صنعت برق باعث می شود كه آنان روحیه انتقادپذیری خود را ارتقاء داده و با شفافیت هرچه بیشتر رفتار كنند.

مدیریت سیستمی یكی از نگرشهای نوین در حوزه عمل مدیریت است و تفكر سیستمی سبب می‌شود كه مدیران از گرایشهای شخصی و سلیقه‌ای خودداری كرده و براساس اصول و تفكر سیستمی عمل كنند.

با تكیه بر موارد گفته شده مشخص می شود كه آرمان صنعت برق در زمینه نیروی انسانی و حوزه مدیریتی تحقق نخواهد یافت مگر آنكه تحولی بنیادی و وسیع و عمیق در تمامی جنبه های مختلف در ارتباط با نیروی انسانی صورت بگیرد.

این نیروی انسانی كه در چارچوب آرمانهای صنعت برق كار می كند علاوه بر اینكه از دانش تخصصی بالا برخوردار بوده و توانایی استفاده از فنآوری پیشرفته و پیچیده صنعت برق را دارد بدون تردید پیوسته باید مورد آموزش قرارگیردتااطلاعات‌وی به روز و منطبق بر پیشرفتهای امروز صنعت‌برق شود.همه این موارد نشان می‌دهد كه كاركنان صنعت برق از بالاترین رده مدیریتی تا پایین‌ترین لایه‌های آن باید پیوسته رو به تحول، دگرگونی و پیشرفت از لحاظ كیفی باشند ...