یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
مجله ویستا

بازارهای پویای دانش راهی در تحقق مدیریت دانایی


بازارهای پویای دانش راهی در تحقق مدیریت دانایی

بازار دانش, دلالانی نیز دارد تا خریداران و عرضه كنندگان را به هم برساند و حتی كارآفرینانی كه از این بازار برای ایجاد نوعی قدرت داخلی استفاده می كنند درك وجود بازارهایی فعال در زمینه دانش امری بسیار مهم برای موفقیت مدیریت دانش در سازمانهاست

همانند هر بازار دیگر، بازار دانش نیز به بازاری اطلاق می‌شود كه در آن نوعی معامله صورت گیرد، با این تفاوت كه جنس مورد معامله در این بازار، از جنس دانش است. به عبارت دیگر بازار دانش، بازاری است كه در آن خرید و فروش دانش صورت می‌پذیرد.

بازار دانش می تواند درون سازمان یا خارج از سازمان شكل گرفته و در آن مبادلات دانش تسهیل شود. مدیران هوشمند سازمانها دریافته‌اند كه هر قدر بازارهای دانش (و بخصوص بازارهای دانش درون سازمانی) گرمتر شوند، مدیریت دانش در سازمان نیز تسهیل شده وتولیدات دانش در سازمان فزونی خواهد یافت. به عبارت بهتر تلقی كردن مدیریت دانش به عنوان تلاشی برای ارتقای كارآمدی بازار دانش، تفكری راهگشا خواهد بود. در این مقاله با رویكردی جامع بازارهای دانش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در انتها یك مدل مفهومی برای بازارهای دانش ارائه خواهد شد.

در سازمانها، بازاری واقعی و اصیل برای دانش وجود دارد و مشابه بازارهای كالا و خدمات، در بازار دانش نیز خریداران و فروشندگانی فعالیت‌ دارند كه در حال كشمكش دائمی برای رسیدن به توافق هستند. بازار دانش، دلالانی نیز دارد تا خریداران و عرضه كنندگان را به هم برساند و حتی كارآفرینانی كه از این بازار برای ایجاد نوعی قدرت داخلی استفاده می‌كنند. درك وجود بازارهایی فعال در زمینه دانش امری بسیار مهم برای موفقیت مدیریت دانش در سازمانهاست.

علت رونق بازار دانش این است كه حاضران در آن معتقدند از این معاملات و مبادلات در هر صورت سودی عایدشان خواهد شد. به زبان اقتصادی، آنها انتظار دارند كه این معاملات برایشان «نفع» آور باشد. هیچ‌كسی به معاملات یكطرفه در بازار اعتقادی ندارد، حتی در طول زندگی، براساس نظریه مبادلات در دروس جامعه شناسی، نوعی تبادل در معاملات جامعه وجود دارد. این مسئله كه كالای مورد داد و ستد غیرملموس است، از شدت تاثیر نیروهای بازار دانش نمی‌كاهد. طرحهای دانشی كه پویاییهای بازار (و صد البته طبیعت انسان) را مد نظر قرار نمی‌دهند، محكوم به شكست هستند.

لازم به ذكر است «انسانها هیچگاه حاضر به از دست دادن داراییهای ارزشمند خود (از جمله دانش) نیستند، مگر آنكه "ما به ازایی" در برای آنها دریافت كنند». این موضوع مهمی است كه در بازارهای دانش می‌بایست مورد توجه جدی قرار گیرد. برای كاركرد مطلوب این بازارها توجه به سه نكته لازم است. اول اینكه بازار نیروهایی ‌دارد. در درجه دوم می‌بایستی بفهمیم كه این نیروها چگونه عمل می‌كنند و در مرحله سوم نیز افزایش كارآیی بازار می‌بایستی مورد توجه قرار گیرد.

نظام هر بازاری را نهفته در متن و تحت تاثیر واقعیتهای سیاسی و اجتماعی به شمار آورند. ارزش كالای مورد معامله، بستگی شدیدی به محیط و شرایط معامله دارد. از این رو است كه می‌گویند. بازار «خالص» یا در واقع بازاری كه تنها برحسب تعاریف اقتصادی بتوان آن را درك كرد، وجود خارجی ندارد.

اعتقاد بر این است كه برای درك كامل بازارهای دانش می‌بایستی واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را مد نظر قرار داد. اگر واقعیات سیاسی سازمان به ترقی محتكران دانش منجر شود، خریداران بالقوه دانش منابع كافی نخواهند داشت تا به واسطه آن وسوسه تسهیم یا اشتراك دانش را در خود بیابند و مبادلات دانش به كمترین میزان خود خواهد رسید. اگر در فرهنگ سازمانی شما اعتراف به اینكه نمی‌توانید مشكلی را به تنهایی حل كنید نشانه ضعف و بی‌كفایتی تلقی شود، هزینه اجتماعی «خریداری» دانش در سازمان شما بسیار بالا خواهد بود. در این حالت هم بازار دانش به طور مطلوب عمل نخواهد كرد.

● نقش آفرینان بازارهای دانش

در این بخش به شناسایی بازیگران اصلی بازارهای دانش می‌پردازیم ، خریداران، عرضه كنندگان و دلالانی كه نقش فعالی در تحقق معاملات و تبادلات دانش ایفا می‌كنند. می‌توان طی یك روز هر سه نقش و حتی در یك زمان بیش از یكی از آنها را بازی كرد. معمولاً طی یك گفت و گو نیز می‌توان هم عرضه كننده، هم خریدار و هم دلال دانش بود. خریداران یا جستجوگران دانش، معمولاً باید مشكلات پیچیده‌ای را حل كنند كه پاسخهایی ساده ندارند. در واقع جویندگان دانش به دنبال بصیرتها، داوریها و درك مفاهیم می‌گردند. خریداران، دانش را به دلیل ارزش خاصی كه برای آنان دارد، دنبال می‌كنند. خلاصه آنكه به وسیله دانش موفقیتی را به دست می‌آورند كه بدون دانش برایشان دست نیافتنی است.

جستجوگری دانش، بخش مهم و اعظم فعالیتهای بسیاری از مدیران را تشكیل می‌دهد. براساس تحقیقی غیر رسمی كه به تازگی به وسیله «آرین وارد» در شركت هوافضایی هیوز انجام شد، ۱۵ تا ۲۰ درصد از كار مدیران، صرف جستجو برای كسب دانش و پاسخ به درخواست آن می‌شود.

فروشندگان دانش در سازمانها، افرادی با سابقه در بازار داخلی هستند كه حداقل در یك زمینه كاری از تخصصی ویژه برخوردارند. آنان ممكن است دانش خود را به ازای مبلغی تحت عنوان حقوق یا موارد غیر مادی دیگر كه شرح آن خواهد آمد، به صورت جزئی و یا كلی بفروشند . اگر چه در بسیاری مواقع همه متقاضی یا خریدار دانش هستند، ولی همه آنها لزوماً فروشنده دانش نیستند. بعضی‌ها دارای تخصص و مهارتند، ولی نمی‌توانند دانش نهفته خود را در چارچوبی مشخص ساماندهی كنند. دانش عده‌ای نیز آنقدر تخصصی، شخصی و یا از نظر ارزشی محدود است كه نمی‌توان آن را در بازار دانش عرضه كرد.

عده‌ای از دانشگران نیز خود را وارد بازار دانش نمی‌كنند. از نظر آنان، احتكار دانش سودآورتر از تسهیم آن است. متاسفانه این اعتقاد در بسیاری از سازمانها منطقی به نظر می‌رسد. اگر دانش را قدرت بدانیم، طبعاً صاحبان دانش را قدرتمند خواهیم دانست و اگر دیگران نیز به آن دانش دست پیدا كنند، قدرت بی‌گمان تحلیل خواهد رفت. این امر، واقعیتی در سیاست شناسی دانش است و مدیران طراح برنامه‌های دانش باید این امر را در نظر بگیرند. یكی از دشواریهای مدیریت دانش، القای این طرز تفكر است كه عرضه دانش بیش از احتكار آن ارزش دارد.

دلالان دانش كه «دربانها»، «مرزبانها» یا «واسطه‌ها» نیز نامیده می‌شوند، بین خریداران و عرضه كنندگان دانش ارتباط برقرار می‌كنند، با توجه به تحقیقات انجام شده، حدود ۱۰ درصد از مدیران صنایع به «مرزبانی» اشتغال داشته‌اند و در واقع «واسطه‌های بالقوه دانش» بوده‌اند. آنان علاقه مندند كه بدانند در سازمانشان چه كسی، چه كاری را انجام می‌دهد. و می‌خواهند بدانند برای كسب دانش، به ویژه در خارج از حوزه اداری یا اختیارات خود، به چه كسی باید مراجعه كنند.

كتابداران نیز غالباً نقش دلالان پنهان دانش را بازی می‌كنند. آنها به لحاظ ویژگی شخصی و یا مسئولیت كاری خود به عنوان راهنمایان اطلاعات، به برقراری ارتباط رو در رو میان افراد و متون می‌پردازند. مثلاً وقتی شخصی با فناوری بالا از كتابداران یك سازمان بخواهد كه در مورد تحقیق در زمینه نسل جدید پردازنده های سریع به وی كمك كند، كتابدار ممكن است از او بپرسد:«آیا می‌دانی شخص دیگری نیز در این مورد از من سوالاتی كرده است؟»

شركتها غالباً اهمیت كتابداران را به عنوان «واسطه‌های دانش» درك نمی‌كنند. حتی جایگاه و دریافتی آنان معمولاً نشانگر ارزش واقعی آنها برای مدیران شركت نیستند. در واقع، دلالان دانش در اكثر مواقع دست كم گرفته می‌شوند. هر چند كه در بازار دانش نقش مهمی بر عهده دارند. برخی واسطه‌های غیر رسمی دانش، در واقع كارآفرینان دانش بوده و به ویژه به متخصصانی در امر شناخت افراد دانشگر و چگونگی استفاده از دانش تبدیل می‌شوند. آنها مهارتهای یاد شده را نه با پول كه به ازای كسب توجه و شهرت آینده، مبادله می‌كنند و در نهایت كسب و كار داخلی دانش را راه‌اندازی می‌كنند.

● سیستم قیمت‌گذاری در بازارهای دانش

همه بازارها، سامانه‌ای برای قیمتها دارند تا به وسیله آن، مبادلات جاری با كارایی انجام شده و ضبط شوند. سامانه قیمت در بازار دانش چیست؟ افراد و سازمانهای دیگر از چه نوع پولی برای مبادله دانش استفاده می‌كنند؟ شرایط لازم برای بازار چیست؟ در این بخش به پاسخ این پرسشها می‌پردازیم.

شركتها، وجه دانشی را كه از بیرون سازمان خریداری می‌كنند، معمولاً به طور نقدی پرداخت می كنند. ولی در سازمانها معمولاً از پول به عنوان وسیله مبادلات استفاده نمی‌شود، ولی به اصطلاح نظریه مبادلات، «وسایلی» قراردادی برای تحرك بخشیدن به بازار دانش وجود دارد. همان‌گونه كه ذكر شد عرضه كنندگان نیز مانند خریداران با این اعتقاد كه انجام معامله برای آنان سودمند است، به مبادله دانش می‌پردازند. به این ترتیب برای فروش دانش خود انتظار«ما به ازایی» را دارند.

حداقل سه اصل در این مورد وجود دارد كه به ترتیب اولویت ارزش عبارتند از: ‌مقابله به مثل، شهرت و خیرخواهی. در اینجا هر یك از این اصول را به اختصار توضیح داده و سپس اهمیت حیاتی «اعتماد» را كه بدون آن هیچ بازاری رونق نخواهد داشت، بررسی خواهیم كرد.

در خصوص «مقابله به مثل» باید گفت فروشنده دانش، هنگامی از صرف وقت و تلاش برای فروش دانش خود دریغ نمی‌ورزد كه بداند در صورت نیاز به دانش خریداران، آنان نیز فروشندگان خوب و مطلوبی خواهند بود.

زمان، انرژی و دانش همه افراد محدود است. حتی امروزه این منابع برای بسیاری از مردم بسیار كمیابند. ما معمولاً این منابع را خرج نمی‌كنیم مگر آنكه مطمئن باشیم به ازای آنها چیزی ارزشمند به دست می‌آوریم. از این رو، مقابله به مثل، فاكتور مهمی در سیستم قیمت‌گذاری بازارهای دانش به شمار می‌رود.

عامل دوم در بحث قیمت‌گذاری «شهرت» است فروشنده یا عرضه كننده دانش كسی است كه می‌خواهد دیگران او را به عنوان دانشگری بشناسند كه دارای مهارتهایی ارزشمند است و دانش خود را در اختیار دیگران قرار می‌دهد. شهرت شاید غیرملموس به نظر برسد ولی نتایج ملموسی به بار می‌آورد. داشتن سابقه در امر انتقال دانش، مقابله به مثل فعالی را بین طرفین ایجاد می‌كند. در واقع داشتن شهرت به عنوان فروشنده دانش، شما را به خریداری خوب و موثر نیز تبدیل می‌كند.

در ضمن، شناخته شدن به عنوان منبع دانش ارزشمند، می‌تواند به مزیتهای شغلی مانند امنیت شغلی، ارتقا‌ و دیگر امكانات پرجاذبه برای یك متخصص در شركت منجر شود. فروشنده دانش گر چه به ازای دانشی كه در اختیار دیگران می‌گذارد، مستقیماً پولی دریافت نمی‌كند اما امكان دارد با تسهیم دانش، حقوق و سود بیشتری نصیبش شود. در شركتهای مشاوره‌ای، امتیازات مشاوران معمولاً به نمایش انتقال دانش آنان بستگی دارد.

عامل سوم در سیستم قیمت‌گذاری بازارهای دانش «نوع دوستی» است. دانشگر ممكن است انسانی خیر باشد و برای خدماتی كه عرضه می‌كند، چیزی بیش از یك تشكر نخواهد. این امكان نیز وجود دارد كه متخصصی پرشور در هر فرصتی كه به دست می‌آورد، سعی در انتقال دانش خود به دیگران كند. چنین افرادی كم و بیش وجود دارند. بسیاری از دانشگران، تنها برای «موفقیت شركت» و یا ارضای انگیزش درونی خود درباره كمك به دیگران، دانش خود را عرضه می ‌كنند. انگیزه عرضه دانش در آنان، ناشی از عشق به رشته علمی و درجاتی از نوع دوستی است. آموزش و تدریس، نوعی انتقال دانش بر پایه نوع دوستی است. نوع دوستی در دانش امری واقعی، ضروری و قابل تشویق و گسترش است. در سازمانهایی كه افراد خوب و درستكار را استخدام كرده و با آنها به خوبی رفتار می‌كنند خیرخواهی رونق می‌یابد. البته به هیچ وجه منطقی نیست كه رواج موضوع مهمی مثل تسهیم دانش را فقط به نیت پاك آدمها واگذار كنیم.

منابع و ماخذ

۱. داونپورت، تامس و لارنس پروساك، مدیریت دانش، ترجمه دكتر حسین رحمان سرشت، نشر ساپكو، ۱۳۷۹.

۲. Stewart, Tom, Intellectual Capital, Doubleday Currency, ۱۹۹۷.

۳. Nonaka, I. & Takeuchi, H, The Knowledge-Creating Company, How Japanese Companies Create the Dynamics of Innovation, Oxford University Press, ۱۹۹۵.

مصطفی جعفری: استادیار دانشكده صنایع دانشگاه علم و صنعت

پیمان اخوان: دانشجو دكتری صنایع دانشگاه علم وصنعت


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.