سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا

برخورد نزدیک از نوع «سوپر۸»


برخورد نزدیک از نوع «سوپر۸»

درباره تازه ترین فیلم جی جی آبرامز

یکی از فواید سریال حیرت‌انگیز «گمشدگان» (LOST) این بود که علاقه‌مندان سینما در ایران را با پدیده‌ای به نام جی. جی. آبرامز آشنا کرد. در زمان تماشای LOST شاید دیدن نام آبرامز در تیتراژ اهمیتی نداشت چرا که او را نمی‌شناختیم؛ اما امروز جی.جی.آبرامز درست مثل یک برند معتبر برای خودش طرفدارانی دارد و هر فیلم سینمایی یا تلویزیونی که نام او را بر پیشانی داشته باشد کنجکاوی‌برانگیز است. حالا در اتفاقی خوشایند، استیون اسپیلبرگ و جی. جی.آبرامز دست به دست هم داده‌اند و فیلمی علمی - تخیلی ساخته‌اند که خاطره بهترین‌های این ژانر را زنده می‌کند و احتمالا تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های تابستان امسال خواهد شد. به نظر می‌رسد «سوپر۸ » از آن فیلم‌هایی باشد که بعدها در تاریخ ژانر اهمیتی در حد مثلا «ای تی: موجود فرازمینی» پیدا کند.

● چه کسانی فیلم را ساخته‌اند؟

کمپانی پارامونت بودجه‌ای حدود ۴۵ میلیون دلار را در اختیار اسپیلبرگ گذاشت تا پروژه (سوپر۸) به سرانجام برسد. در مقایسه با بودجه‌های بالای صدمیلیونی اکشن‌ها و دنباله‌های عظیم تابستان امسال، سوپر۸ هزینه زیادی نداشته است. اما به‌نظر می‌رسد سازندگان فیلم با همین بودجه قصد رقابت با تولیدات پرهزینه را دارند. استیون اسپیلبرگ که تهیه‌کننده فیلم است معرف حضور همه علاقه‌مندان سینما هست. او کسی است که در سال‌های نوجوانی و جوانی با فیلم‌های سوپر۸ و ۱۶ میلیمتری‌اش نبوغ و استعدادش را نشان داد و از «دوئل» به «آرواره‌ها» و «برخورد نزدیک از نوع سوم» و البته

«ای‌تی: موجود فرازمینی» رسید. وقتی سابقه اسپیلبرگ را مرور می‌کنیم، می‌بینیم مشارکت او در پروژه سوپر۸ عجیب نیست: سوپر۸، روایت سال‌های نوجوانی خود اسپیلبرگ هم هست. او نیز درست مثل شخصیت‌های فیلم نوجوان کنجکاوی بود با یک دوربین آماتوری در دست و نبوغی که جایی برای ابراز می‌خواست. حالا می‌رسیم به جی.جی.آبرامز که با سریال مشهور «گمشدگان» بسیار شناخته شد.

آبرامز نویسنده و کارگردان و تهیه‌کننده‌ای است که حدود ۲۰ سال است، دارد به صورت حرفه‌ای کار می‌کند و در تولید چند سریال تلویزیونی شاخص نقش اصلی را داشته است. از سریال‌های مشهور او علاوه بر «گمشدگان» می‌توان به «فلیسیتی» (Felicity) اشاره کرد و همین‌‌طور به «آلیاس» (Alias) که طرفداران خاص خودش را دارد. اگر سریال («حاشیه»Fringe) را هم اضافه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که آبرامز استعداد بی‌پایانی دارد چرا که تنها یکی از این سریال‌ها برای اثبات توانایی یک فیلمساز کافی بود. آبرامز در تولید فیلم‌های «آرماگدون» و «ماموریت غیرممکن ۳» نیز نقش داشته و دو فیلم بلند هم تا پیش از این ساخته بود. او «پیشتازان فضا» را در سال ۲۰۰۹ ساخت و پس از آن «شکوه صبحگاهی» را در سال ۲۰۱۰ از او دیدیم. اگر چه او در سریال‌سازی ید طولایی دارد، اما در زمینه فیلم بلند چندان سابقه‌ای ندارد و سوپر۸ در واقع سومین فیلم بلندی است که او خود نویسندگی و کارگردانی‌اش را به انجام رسانده. آبرامز با سومین فیلمش نشان می‌دهد که چه فیلمساز کار بلدی است و تا استاد شدن راه چندانی در پیش ندارد. بازیگران اصلی فیلم ال فانینگ، آماندا میشالکا و کایل چندلر هستند. بازیگران نوجوان به‌خصوص ال فانینگ بسیار خوب و تاثیرگذار ظاهر شده‌اند و حتی روی بازیگران بزرگسال نیز تحت‌الشعاع آنها قرار می‌گیرد.

● داستان از چه قرار است؟

داستان فیلم مثل فیلم‌های اولیه اسپیلبرگ در شهر کوچکی در ایالت اوهایو می‌گذرد. تابستان سال ۱۹۷۹ است و چند نوجوان مدرسه‌ای که با هم دوست و در حال ساختن فیل سوپر۸ هستند تا در یک جشنواره محلی شرکت کنند. شبی که در حال فیلمبرداری در ایستگاه قطار هستند با صحنه تصادف قطاری مواجه می‌شوند که بسیار حیرت‌انگیز و اسرارآمیز است. آنها از تصادف قطار جان سالم به در می‌برند اما خیلی زود عجیب بودن تصادف و اتفاقات پس از آن کنجکاوی و شک آنها را برمی‌انگیزد. اتفاقات عجیبی در شهر روی می‌دهد: چند نفر ناپدید می‌شوند، حوادث غیرقابل توضیحی اتفاق می‌افتد و ارتش آمریکا خیلی سریع وارد ماجرا می‌شود. مقامات سیاسی و نظامی حقیقت را پنهان می‌کنند و درباره خطراتی که هست با مردم صحبت نمی‌کنند. حقیقت چیز وحشتناکی است که هیچ‌کدام از این بچه مدرسه‌ای‌های باهوش حتی تصورش را هم نمی‌توانند داشته باشند.

● «سوپر۸ » چه جور فیلمی است؟

این از آن فیلم‌هایی است که تماشاگری که غرابت و غافلگیری داستان برایش مهم است نباید پیش از تماشا چیزی درباره‌اش بخواند یا آنونس‌اش را ببیند. روشن است که وقتی اسپیلبرگ و آدمی مثل جی.جی.آبرامز دست در دست هم می‌دهند باید منتظر چیزی اسرارآمیز و عجیب و غریب باشیم. نسل تماشاگرانی که در اواخر دهه ۷۰ و سال‌های میانی دهه ۸۰ نوجوانی خود را گذرانده‌اند و فیلم‌های علمی - تخیلی آن دوره را دیده‌اند با این فیلم دچار حس نوستالژی می‌شوند.

«سوپر۸» می‌تواند نوستالژی سال‌های جنگ سرد باشد. سال‌هایی که رقابت میان ایالات متحده و شوروی سابق اوج گرفته بود و هر اتفاق ناگواری در آمریکا به عوامل شوروی ربط داده می‌شد. نوجوان‌های مدرسه‌ای فیلم در سال‌های بلوغ هستند. پشت سر گذاشتن معصومیت کودکی و جست‌وجو و کشف خود می‌تواند یکی از درونمایه‌های زیرین فیلم باشد.

«سوپر۸ » به‌طور ناخودآگاه با فیلم‌های اولیه اسپیلبرگ و «ای‌تی» مقایسه می‌شود؛ هرچند این مقایسه اشتباه است و آن فیلم‌ها را باید در زمان خودش دید و امروز سال ۲۰۱۱ است و جی.جی.آبرامز همان اسپیلبرگ جوان نیست. اما فیلم به شدت از فیلم‌های بزرگ ژانر تبعیت می‌کند و تقریبا همه عناصر فیلم‌های علمی - تخیلی دهه ۸۰ در فیلم هست. حتی خطر شوروی سابق! بیشتر از حد معمول مورد تاکید قرار می‌گیرد.

آنچنان که از نظرات تماشاگران برمی‌آید فیلم شروع خوبی دارد و صحنه تصادف قطار در واقع تماشاگر را نمک‌گیر می‌کند. صحنه تصادف آنقدر خوب اجرا شده که شاید نظیر آن تا به حال دیده نشده باشد. جی.جی.آبرامز نشان می‌دهد که تا چه حد در فیلمسازی مهارت دارد؛ او می‌داند چطور باید بر تماشاگر تاثیر بگذارد و یک صحنه اکشن باید چقدر خوب و باورپذیر اجرا شود. جلوه‌های ویژه فیلم می‌تواند از همین حالا یکی از بهترین‌های سال باشد. جلوه‌های بصری فیلم در نهایت تاثیرگذاری و باورپذیری است. نوعی سرخوشی و بازیگوشی در فیلم هست که در پایان فیلم بیشتر خودش را نشان می‌دهد. به احتمال زیاد سرخوشی و شیطنت موجود در فیلم متاثر از اسپیلبرگ است. این فیلم می‌تواند بهترین فیلم اکران تابستان امسال در هالیوود باشد و حتی در اسکار هم مدعی چند مجسمه طلایی باشد. هرچند بعید نیست که اسکار به کلی فیلم را نادیده بگیرد، چرا که جزو فیلم‌های پرهزینه و دهان‌پرکن نیست. به لحاظ مضمونی می‌توانیم فیلم را ترکیبی از «ای‌تی: موجود فرازمینی» و «جنگ دنیاها» و «مزرعه شبدر» بدانیم.

● منتقدان چه می‌گویند؟

از قراین و شواهد چنین برمی‌آید که جی.جی.آبرامز در سومین فیلم خود کاری کرده کارستان و فیلم موفق خواهد شد به‌طور همزمان استقبال تماشاگران و منتقدان را داشته باشد. پیتر دی‌بروگ، منتقد «ورایتی» فیلم را درام خانوادگی صمیمی می‌داند که می‌خواهد تریلرهای پرهزینه را به چالش بکشد. او می‌نویسد، فیلم نتوانسته شخصیت‌هایی در حد علمی-تخیلی‌های ترسناک خلق کند، اما همچنان چیزهای زیادی در فیلم هست که کنجکاوی ‌برانگیز باشند. تاد مک‌کارتی، منتقد هالیوود ریپورتر معتقد است که فیلم مثل جمع‌ کردن قطعات یک هواپیمای قدیمی، چیزهایی از ۳۰ سال گذشته را در کنار هم جمع کرده تا اثری لذت‌بخش ارایه کند. او می‌نویسد، در تمام این سال‌ها می‌شد انتظار چنین فیلمی را از اسپیلبرگ داشت: فیلمی درباره نوجوانان عشق فیلم در دهه ۷۰. او نقش اسپیلبرگ را در این فیلم به عنوان هدایتگر اصلی پروژه محفوظ می‌داند و می‌نویسد کمپانی پارامونت قصد دارد با این فیلم جنگ پرسودی علیه فیلم‌های پرهزینه به راه بیندازد و با اقبال عمومی روبه‌رو شود.

سیدحسام فروزان