سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

تئاتر یا روایت تاریخ


تئاتر یا روایت تاریخ

نگاهی به نمایش زنان مشروطه , نوشته امیر امجد, به کارگردانی پری نازآل آقا

اجرای نمایش "درس" نوشته "اوژن یونسکو" اولین کار نمایشی بود که به کارگردانی پری نازآل آقا در اجرای عمومی مورد توجه قرار گرفت. آل آقا با ایجاد تغییراتی در متن و حذف برخی از بخشهای آن اگر چه ظرفیتهای قابل تاملی از درس را از دست داده بود اما توانست یک نمایش منطقی و هدفمند را در کارنامه هنری اش به ثبت برساند.

"زنان مشروطه" تجربه دیگری از آل آقاست که چند روز پیش و در جشنواره تئاتر بانوان در تالار مهر حوزه هنری به روی صحنه رفت.

این نمایش با رویکردی به وجه تاریخی و نگاهی کنایه آمیز به زن در تاریخ ایران به روی صحنه رفت و البته نتوانست انتظار تماشاگرانش را برآورده سازد.

این نمایشنامه ایرانی همزمان با روایتی ساده از یک ساختار مشخص داستانی، شخصیت هایش را به فراخور کارکرد مورد نیاز معرفی می کند و در عین حال زبان و ریخت کلامی منطقی و مشخصی دارد که ضمن شناساندن شخصیت ها و توانمندی در القای درست و به اندازه منظورش روایتگر وجه تاریخی و شناسنامه اجتماعی اشخاص نیز هست.

در داستان این نمایش "جیران" در روز عروسی از خانه بیرون می رود و دیر به خانه می آید. ماه بانو که همسر مشروطه خواهش را قبلاً از دست داده همراه با خواهرش مه لقا (مادر جیران) در جریان گفت و گویی مفصل اطلاعاتی را در مورد شرایط تاریخی و تحولات اجتماعی بیرون از خانه مرور می کنند که بهانه بحث آنها بیرون بودن جیران است. پدر قزاق جیران به خانه می آید و پس از مرور خاطرات رخ داده در باغ شاه به گمان آنکه ناخواسته دخترش را در زیر چادر عروسی کشته پریشان احوال فنجان زهر را از دست ماه بانو می نوشد. پس از لحظاتی جیران به خانه بر می گردد و تعریف می کند که داماد خائن چگونه در پناه چادر عروسی او به قتل رسیده است.

این داستان با وجود ضعف هایی که در حوزه ساختار دراماتیک دارد، دست کم به لحاظ ویژگی های مشخص روایت در نمایش ایرانی قابل تأمل است.

در واقع رویکردهای محتوایی زنان مشروطه نسبت به رویداد تاریخی و تحلیلی که از شرایط به دست می دهد، نقطه مثبت کار نویسنده است. امجد با قرار دادن رویدادها و شخصیت ها در بستر اتفاقات داستان تاریخی نمایشنامه، به گونه ای ساده و پوشیده در لفافه به ارائه تحلیلی هدفمند از این شرایط می پردازد.

روایت وقایع بیرون از خانه و ایجاد خط ارتباطی میان رویدادهای جامعه با ساختار همگون خانواده بخشی از این هدفمندی است. خانواده ای که یدا... قزاق پدر آن است و مه لقای فرمانبردار در آن قرار می گیرد، در عین حال به واسطه شرایط و بحران های تاریخی می تواند ماه بانوی روشنفکر و جیران جوان و مبارز را هم شامل می شود. انطباق این ساختار با جامعه ای که هرگز دیده نمی شود مهمترین رویکرد "زنان مشروطه" در حوزه ارتباط و انتقال مضامین آن است.

حتی توطئه و کشته شدن اعضای خانواده به دست یکدیگر نیز در جریان انطباق این ساختار تحلیل پذیر است و از همین روی "عروسان بدون همسر" نمایش را می توان کنایه ای بر شرایط و اوضاع و تحلیلی از جامعه و تاریخ دوران استبداد رضاخانی دانست.

نمایش را با در نظر داشتن قدرت بیانگری آن می توان به گونه ای مثبت مورد ارزیابی قرار داد. اما در ضمن نباید این نکته را از نظر دور داشت که زنان مشروطه به لحاظ در اختیار داشتن عناصر تئاتریکال ضعف های عمده ای هم دارد، که مهمترین آن بدون شک روایتگری صرف است .

تماشاگر زنان مشروطه کمتر شاهد عمل و درگیری تئاتری بر روی صحنه نمایش است، چرا که تمامی رویدادهای مهم نمایشنامه – به جز مرگ یدا...- تنها روایت فعل ماضی به مدد نقل و گفتار نمایشی است.

بنابر این نمایش عملاً مهمترین شاخصه درام وتئاتر را در خود ندارد.

ناگفته پیداست که گفتار روایی هر گاه به تنهایی در بستر پرداخت رویداد قرار بگیرد فاقد جذابیت تئاتری است و حتی در برخوردی می توان گفت که تئاتر هم نیست .

به همین خاطر گفت و گوی طولانی و مفصل مه لقا و ماه بانو در صحنه ابتدایی، روایت گفتاری رویدادهای بیرون از زبان یدا... و همه نقل قول ها و خاطره گویی های نمایش در صحنه های مختلف آن، ضمن اینکه می تواند در مواجهه با خوانش متن جذاب باشند، در بستر پرداخت تئاتری خسته کنند و کم تاثیرند.

با این همه باز هم به نظر می رسد که متن در مقابل اجرای نمایش پری ناز آل آقا یک گام پیشتر است، چرا که دست کم از منظر پایبندی به نقل ادبی نکات قابل توجهی را داراست .

پری ناز آل آقا به جز قرار دادن بازیگر به روی صحنه و نقل کلام آن ها در رویدادگاه تزیینی نمایش کار دیگری انجام نداده است. صحنه نمایش زنان مشروطه را از آن جهت تزیینی می بینم که کمتر جنبه کارکردی پیدا می کند و به اشتباه آرایش داده شده است و مثل چارچوب هایی از چند قاب عکس تنها زینت بخش صحنه نمایش است.

پری ناز آل آقا دکور نمایش را به روی نواری برگرداگرد صحنه چیده و بدین ترتیب عملا حرکات و جایگاه ثابت بازیگران را محدود کرده است.

میزانسن برای خروج از ایستایی تنها قادر است که خود را به واسطه خالی صحنه بکشاند و تعادل و تمرکز را هم از حضور و بازی بازیگرانش بگیرد .

این ویژگی صحنه آرایی البته با قرار گرفتن در کنار بازی ضعیف بهناز سلیمانی و احمد یارعلی ضعف های اجرای زنان مشروطه را شدت بخشیده است.

بهناز سلیمانی که شخص اصلی نمایش است با حرکات کند و خشک بدن و ضعف بیان در تمام صحنه ها و لحظات نمایش حضور دارد و به راحتی ریتم و هماهنگی کار را با بازی اش تحت تاثیر قرار می دهد. این در حالی است که از میانه نمایش به بعد احمد یارعلی هم با همین دو نقطه ضعف بازیگری و گرایش به فرار از صحنه به اجرا اضافه می شود.

در کنار این دو بازیگر اما ، سارا پورصبری راحت تر، مسلط تر و آزادانه تر نقش اش را بازی می کند و بهتر از دیگر نقش ها مه لقا را در جریان ریتم اجرایی قرار می دهد.

در مجموع می توان گفت که در زنان مشروطه توانسته است منظور و هدف اش را به هر شکل در معرض انتقال با تماشاگر قرار دهد، اما در ضمن فاقد قواعد اصلی تئاتر و درام است. زنان مشروطه، رفع تکلیف می کند اما واقعیت این است که کارگردان آن نتوانسته تجربه موفقی مثل "درس" را با این نمایش تکرار کند.

مهدی نصیری



همچنین مشاهده کنید