شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
تعامل دولت با سازمان های غیردولتی زنان
![تعامل دولت با سازمان های غیردولتی زنان](/web/imgs/16/151/mf9pg1.jpeg)
در سالهای اخیر تعداد سازمانهای غیردولتی زنان فزونی یافته و تحلیلها و نقطه نظرات متفاوتی در این خصوص مطرح شده است. این نوشتار با لحاظ اهمیت این سازمانها در ایجاد تحولات اجتماعی، تاریخچه تشکیل آنها در ایران، جایگاه فعلی این تشکلها و شرایط فعالیت سازنده و مطلوب آنها را بررسی نموده است. همچنین نحوهٔ تعامل دو طرفهٔ دولت با سازمانهای غیردولتی زنان را در راستای ارتقای جایگاه زنان در نظام اسلامی و ایفای نقش مؤثر آنها تبیین کرده و در این خصوص پیشنهاداتی را ارائه نموده است.
پدیدههای اجتماعی در جریانسازیهای ملّی و بینالمللی باعث ظهور اجتماعات و گروههایی میگردند که در طبقات مختلف جامعه و به لحاظ کارکردهای متفاوت خود شکل جدیدی از زندگی جمعی انسان را پدید میآورد. اگر همهٔ معادلات اجتماعی به سه گروه عمده سیاسی، فرهنگی و اقتصادی طبقهبندی شود، زیرمجموعههای متعددی را میتوان برای هر یک درنظر گرفت که در ابعاد سازمانی یا گروهی به جذب افراد در این حیطهها میپردازند. بهعنوان مثال میتوان به احزاب، سازمانها، نهادها و... اشاره نمود که هر کدام برطبق اهداف و ساختارهای تعریف شدهای فعالیت مینمایند.
بزرگترین و مهمترین نظامی که تعاملات کلان و سیاستگذاریهای هر جامعه انسانی را برعهده دارد، حکومت و سیستم دولتی میباشد. در این نظام اهداف و آرمانهای از پیش تعیین شدهای که منافع ملّی و بینالمللی جامعه را در برداشته باشد در برنامهریزیهای خرد و کلان مدنظر قرار میگیرد و مکانیزمهای تولید و تسهیل روند دستیابی به وضعیت مطلوب طراحی میشود. در این میان همکاری و هماهنگی مجموعههای پژوهشی، برنامهریزی و اجرایی که بهصورت یک چرخه فعال میتوانند روند مناسبی را در توسعه نظامهای اجتماعی ایجاد کنند، نقش مهمی را ایفا مینماید. وجود تشکیلات منظم و منسجم در برقراری ارتباط سازمانی و حفظ تداوم فعالیت، نیاز به برهم کنشهای متعدد اجتماعی دولت با مردم و بالعکس دارد تا بتواند با تعامل دو جانبه و شناسایی آرمانها و نیازهای اجتماعی، در شرایط بهینهسازی پایدار قرار گرفته و در نهایت به بستری برای رشد مادی و معنوی جامعه تبدیل شود.
ضرورت ایجاد ساختارهای تشکیلاتی در دوره مدرنیسم با تغییر مؤلفهها و تعاریفی که از جامعه مدنی ارائه میشود، نوگرایی خاصی در شیوههای حکومتداری و نحلههای فکری تأثیرگذار بر این حیطه بوجود آورده است که عبارتند از:
۱) تحول در سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی از حالت بسته به وضعیت باز
۲) تغییر در طبقات اجتماعی و چرخش نخبگان در لایههای مختلف جامعه
۳) تبدیل جوامع از حالت سنتی به صنعتی در همه ابعاد فرهنگی و کاربردی
۴) ظهور مکاتب، نگرشها و ایدئولوژیهای سیاسی و اجتماعی، و زمینهسازی برای تشکیل گروههای کوچکی چون احزاب، صنوف، جمعیت و تشکلهای غیردولتی (رک. آملی، ۱۳۸۳).
به طور کلی؛ وجود تشکلهای غیردولتی و اشتقاق و گروهبندیهایی که در نتیجه آن در سطح جامعه اتفاق میافتد، به افراد مختلف- فارغ از نوع نگرش یا منزلت اجتماعی ایشان- این فرصت را میدهد که متناسب با استعدادها و گرایشهای ذهنی خود، حوزه فعالیتشان را انتخاب نموده و محیطی کارآمد و تاثیرگذار ایجاد نمایند و بدین ترتیب دایره نفوذ فردی شان را در یک فضای جمعی گسترش بخشند.
از آنجایی که همهٔ افراد جامعه نمیتوانند در سیستمهای دولتی جذب شوند و این کار به طور عملی و منطقی میسر نیست، بنابر این در یک جامعه مردمسالار، اجتماعاتی شکل میگیرد که با ساختار سازمانی جهت تأمین اهداف خاصی به فعالیت میپردازد، این تشکیلات در قالب یک سازمان غیردولتی [۱] (NGO)پتانسیل خاصی را ایجاد مینماید که میتواند منشاء بسیاری از تحولات تأثیرگذار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشد.
نگارنده در این تحقیق در نظر دارد بر جایگاه تشکلهای غیردولتی زنان درایران امروز متمرکز شده و نقش ایشان را در ایجاد تحولات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... بررسی نماید.
۱)تعریف سازمان غیردولتی
واژه سـازمـان غیردولتی برای نخـستیـن بار توسـط سازمـان ملـل متـحد در سـال ۱۹۴۵ در تبـصـره ۷۱ فـصـل ۱۰ اســاسنــامــه ایــن سازمــان مـطــرح گـردیــد (www.un.org/aboutun/charter/chapt /O.htm) و در سال ۱۹۵۰ همزمان با تشکیل شورای اجتماعی ▪ اقتصادی سازمان ملل در بیانیه ۲۸۸ این شورا سازمانهای غیردولتی به عنوان مشاوران اصلی مطرح شدند.
تعاریف متعددی از سازمانهای غیردولتی ارائه شده است که در هر کشور بنا برفرهنگ، استراتژیهای سیاسی و خواست ملتها، تفاوتهایی در تعریف و محدوده فعالیتهای آنان مشاهده میشود. ولی رایجترین مفهوم، تعریفی است که بانک جهانی[۲] ارائه داده است: «سازمانهای خصوصی که برای رفع گرفتاریها و آلام مردم، ارتقاء سطح زندگی و رفع فقر، حفظ محیط زیست، فراهم آوردن خدمات اساسی اجتماعی و توسعه ارتباطات ایجاد میشوند».(World Bank Website, June ۸, ۲۰۰۱)
به طور کلی واژه «سازمان غیردولتی» به سازمانهایی غیرانتفاعی و مستقل از دولت اطلاق میشود و معمولاً انتظاری که از تشکلهای غیردولتی میرود ارزش محوری در ساختار نظام آن است که اهدافی غیراقتصادی و غیرمادی دارد و از شاخصههای کلیدی اینگونه سازمانها فعالیتهای داوطلبانه و خودجوش افراد جامعه میباشد. برطبق این تعریف سازمانهای غیردولتی به دو دسته عمده طبقهبندی میشوند:
۱)عملیاتی[۳]
۲) پیگیری و کمکرسانی[۴].
نوع اول شامل سازمانهایی است که هدفشان طراحی و بکارگیری روشهای توسعهای و کاربردی است و نوع دوّم سازمانهایی را در برمیگیرد که بر روی ارتقاء سیستمهای خدماتی و یا گونه خاصی از سیستمهای اجتماعی تأثیر میگذارند.
با توجه به این تقسیمبندی کلی، طبقهبندیهای مختلفی از سازمانهای غیردولتی برحسب گونه و عملکرد آنها نیز مشاهده میشود. برخی از این سازمانها از ساختارهای متفاوتی تشکیل شدهاند که در بعضی از موارد گونهای انحراف در سیستمهای آنها ملاحظه میشود.
۲) انواع سازمانهای غیردولتی
۱-۲) سازمانهای غیردولتی با بنیان دولتی[۵]
این سازمانها به ظاهر توسط مردم تأسیس شدهاند، امّا با منابع دولتی و به منظور تصاحب یا هدایت مجدد بودجههای دولتی یا حفظ منافع حکومتی به وجود میآیند.
۲-۲) سازمانهای غیردولتی با بنیان دولتی[۶]
در شرایطی که در برخی از حوزهها مانند آسیبهای اجتماعی، بحرانهای مربوط به بلایای طبیعی، مسائل بهداشتی و.... که ارائه خدمات فوری و آسان به مردم اهمیت دارد ممکن است سازمانهای غیردولتی با نظارت مستقیم دولت به وجود آید تا بدون محدودیتها و قید و بندهای دولتی فعالیت نماید. تفاوت این سازمانها با مورد بالا این است که بعضاً در شکلگیری آنها چندین دولت همکاری میکنند.
۳-۲) سازمانهای حزبی [۷]
این سازمانها از سویِ صاحبانِ اَحزاب یا گروههای خاص تشکیل میشوند که بتوانند با استفاده از پایگاه اجتماعی سازمانهای غیردولتی بهرهبرداریهای مختلفی را به انجام برسانند.
۴-۲) سازمانهای غیردولتی ناپایدار[۸]
اینگونه تشکلها معمولاً برحسب ضرورت، مصلحت و سود شخصی ظهور مییابند و پس از دریافت کمک یا هزینه اجرای پروژه منحل میشوند.
۵-۲) سازمانهای غیردولتی چمدانی [۹]
معمولاً یک یا دو نفر با انگیزههای شخصی و منفعتطلبانه دست به تأسیس ظاهری یک سازمان غیردولتی میزنند که بسیار مختصر و فاقد مکان و تجهیزات اداری است. (رک. بابامرادی، ۱۳۸۲).
۳) بررسی کمیت سازمانهای غیردولتی در جهان
در سال ۱۹۹۵ سازمان ملل متحد اعلام نمود که حدود ۲۹۰۰۰ سازمان غیردولتی بینالمللی در سراسر جهان وجود دارد. این آمار نشان میدهد که این تشکلها در سراسر جهان مورد توجه مردم هستند و این در حالی است که تعداد سازمانهای غیردولتی نیز در کشورهای مختلف به مراتب از آمار بالایی برخوردار است. به عنوان مثال در آمریکا حدود ۲ میلیون سازمان غیردولتی در ۳۰ سال گذشته تشکیل شده است. در روسیه این رقم ۶۵۰ هزار، در هند نیز بیش از ۲ میلیون سازمان غیـردولتـی وجـود دارد و سالانه در کنیا ۲۴۰ سازمانهای غیردولتـی به ثبت میرسـد.(cf.Hilhors: ۲۰۰۳) سابقه سازمانهای غیردولتی که به صورت یک سازمان حقیقی و کارآمد فعالیت کرده باشند، به اواخر قرن ۱۹ میلادی میرسد که سازمان صلیب سرخ جهانی بهعنوان یکی از بزرگترین سازمانهای غیردولتی بینالمللی از سال ۱۸۶۳ کار خود را در جریان جنگهای داخلی اروپا آغاز کرد. سازمان تجارت جهانی (WTO) و سازمان عفو بینالملل نیز از بزرگترین تشکلهای غیردولتی بینالمللی هستند که در جهان از اهمیت خاصی برخوردارند. برخی از این سازمانها نیز بودجههای هنگفتی در اختیار دارند که گاه از این لحاظ از سازمانهای دولتی پیشی میگیرند. بهعنوان مثال انجمن بازنشستگان آمریکا در سال ۱۹۹۹ بودجه سالانهای برابر با ۵۴۰ میلیون دلار داشته است .(www.jewishsf.com/content)
کنفرانس محیط زیست سال ۱۹۹۳ در ریو نقطه عطفی در میزان مشارکت کمی و کیفی سازمانهای غیردولتی میباشد. زیرا در این اجلاس برای نخستین بار جامعه بینالمللی شاهد حضور بیش از ۱۴۰۰ بود که به موازات اجلاس سران و در چارچوب قانونی خود توانستند جایگاهی مشورتی در تدوین سند داشته و تأثیراتی را در حیطه مذاکرات رسمی دولتها بگذارند. (Ibid)
۴) تاریخچه سازمانهای غیردولتی در ایران
ایران با سابقه فرهنگ و تمدن کهن از دیر باز شاهد نمونههای همکاری مردم در قالب تشکیلاتی بوده است. پس از ورود اسلام به این کشور آمیزه دو تفکر ایرانی و اسلامی به گونه خاصی از فرهنگ تبدیل شد که ظرفیتهای مختلفی را ایجاد نمود. یکی از بارزترین نمونههای این تطور در طول دوران تاریخ پس از اسلام تغییر رفتار انسانی، سیر در معنویت و انجام کار خیر بدون چشمداشت مادی است که در واقع میتواند اولین انگیزه فردی و گروهی برای انجام امور عامالمنفعه و به اصطلاح امروزی حضور در یک سازمان غیردولتی با اهداف غیر انتفاعی باشد.
شاید بتوان تشکلهای اولیه مردمی را در ایران هیأتها و مجمعهای مذهبی و خیریه دانست که در دوره قبل از اسلام رواج داشته و با ورود فرهنگ ایثار محور اسلام به اوج خود رسیده است، امّا گونههای دیگر تشکلهای مردمی همزمان با دوران مشروطه و توسعه جریانهای روشنفکری و سیاسی در ایران پدیدار گشت که مجموعهای از انجمنهای ادبی، خیریه، حزبی ـ سیاسی و علمی را در برمیگرفت.
۱-۴) ترکیب جنسی و میانگین سنی هیأتهای مؤسس و مدیره در سازمانهای غیردولتی ایران
بخش عمدهای از سازمانهای غیردولتی ایران را زنان تأسیس کردهاند (۲/۴۶ درصد) و ۷/۳۲ درصد از اعضای هیأتهای مؤسس آنها ترکیبی از زن و مرد بوده است. مردان تنها مؤسس ۱/۲۱ درصد از سازمانهای غیردولتی در ایران بودهاند. در سالهای اخیر، افزایش قابل توجهی در تعداد سازمانهایی که هیأتهای مؤسس آنها ترکیبی از زن و مرد یا صرفاً زن بوده است، دیده میشود؛ بهگونهای که بیش از نصف سازمانهای غیردولتی زنان و بیش از نصف سازمانهایی که مؤسسشان ترکیبی از زن و مرد بوده است، در سالهای ۱۳۷۶-۱۳۷۹ تأسیس شدهاند؛ این روند از شدت گرفتن مشارکتهای زنان در سالهای اخیر حکایت میکند (رک.سعیدی،۱۳۸۲). در ۵/۳۵ درصد سازمانهای غیردولتی، مؤسسان کمتر از ۳۵ سال سن داشتهاند. ۶۲ درصد از مؤسسان این سازمانها نیز بین ۳۵ تا ۵۴ سال سن داشتهاند. در حالت کلی، ۳/۱۳ درصد از جوانان، ۱/۹ درصد از میانسالان، ۷/۸ درصد از بزرگسـالان و ۳/۷ درصد از سالمندان به تأسیس انجمنهای علمی ـ فرهنگی میپردازند (محسنی و جاراللهی، ۱۳۸۲: ص۶۲).
۲-۴) تاریخچه سازمانهای غیردولتی زنان در ایران
سابقه سازمانهای غیردولتی زنان در ایران نیز به اواخر دوره قاجاریه و انقلاب مشروطه بازمیگردد. بحرانهای اجتماعی حاصل از تشتت سیاسی و جنگ جهانی اوّل مانند بیماریهای اپیدمیک، قحطی و بیکاری باعث میشد تا زنان به صورت گروهی درصدد رفع مشکلات برآیند و مؤسسات خیریه را تأسیس نمایند. از جمله میتوان «مؤسسه خیریه ائمه(س)» و «انجمن خیریه بانوان ارامنه» اشاره نمود که حدود ۱۰۰ سال پیش تأسیس شدهاند. از جمله مشکلات دیگر آن زمان مسئله آموزش و تأسیس مدارس دخترانه بود که زنان مجبور بودند جلسات آموزش و تشکلها را به صورت مخفیانه در منازل خود برگزار نمایند. در دوران انقلاب مشروطه نیز زنان دارای تشکل مستقل سیاسی به نام «اتحادیه غیبی زنان» و یک تشکل اجتماعی به نام «انجمن مخدّرات وطن، انجمن نسوان ایران» بودند. هر چند نظام بسته و مردسالارانه دوره قاجاریه و عرف جامعه آن روزگار زمینه پذیرش زنان در اجتماع را محدود مینمود، امّا در دوره احمدشاه دولت مجبور به تأسیس «اداره معارف نسوان» شد تا به امور آنان رسیـدگی نمـاید (رک.آملی، ۱۳۸۳).
این روند تا دوره رضاشاه ادامه داشت، ولی پیشرفت چشمگیری مشاهده نگردید. پس از کودتای ۲۸ مرداد سازمانهای دولتی و غیردولتی زنان به حالت تعطیل یا نیمه فعال درآمد تا اینکه در دهه ۴۰ «انجمن زنان ایران» تأسیس شد که به تدریج به «حزب زنان ایران» تغییر شکل داد، امّا با توجه به فضای کاملاً بسته سیاسی و کنترل شدید دولتی عملاً این حزب منحل گردید. فقط برخی انجمنهای ادبی و خیریه غیردولتی مانند «جمعیت بانوان صلحجو»، «انجمن ملّی حمایت از زنان بیسرپرست» کم و بیش به کار خود ادامه میدادند. در اواخر دهه ۵۰ و با شدت گرفتن مبارزات انقلابی، زنان نیز دوشادوش مردان در گردهماییها و تشکلهای مخفی سیاسی و اجتماعی سهم درخور توجهی داشته و توانستند انقلاب شکوهمند اسلامی را به سرانجام برسانند.
پس از انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی نیز زنان در قالب گروههای مردمی در عرصههای پشتیبانی و خدمات درمانی و بهداشتی نقش مؤثری را ایفا نمودند که از بارزترین مشخصات این فعالیتها خودجوش و داوطلبانه بودن آنها بود. بعد از جنگ تحمیلی در دوران سازندگی بحث سازمانهای غیردولتی به صورت جدّی مطرح گردید، زیرا احساس میشد که مردم باید نقش پررنگتری را در فضای اجتماعی و سازندگی کشور ایفا نمایند. از طرفی پس از جنگ تحمیلی ارتباطات بینالمللی نیز رونق تازهای یافت که خود باعث میشد تا در محافل جهانی بسترهای تازهای برای تعامل دول و ملل فراهم گردد.
۵) انواع کارکردهای سازمانهای غیردولتی زنان در ایران
به طور کلی سازمانهای غیردولتی زنان وضعیتی دوگانه دارند، برخی تشکلها با اهدافی مربوط با موضوعات مبتلابه زنان جامعه پدید آمدند و برخی دیگر سازمانهایی هستند که موضوعات مختلفی چون محیطزیست، کودکان و.... را مدنظر قرار میدهند، امّا هیأت مؤسس و بدنه اصلی سازمان را زنان تشکیل دادهاند.
اگر چه سازمانهای غیردولتی زنان در ایران با انگیزه و اهداف متفاوتی بوجود میآیند، امّا میتوان آنها را براساس وجوه اشتراک در دیدگاهها و کارکردها طبقهبندی نمود.
۱-۵) رویکرد افزایش رفاه اجتماعی
در این رویکرد زنان جزء اقشار آسیبپذیر اجتماع محسوب میشوند و برای تأمین نیازهای خاص آنان فعالیتهایی صورت میگیرد. که عمدتاً حمایتی هستند. هدف تشکیـل سازمانها و نهادهای خاص این قشر، ارائه خدمات بهداشتی، تغذیه و...میباشد .
۲-۵) رویکرد فقرزدائی
چنانچه وضعیت اقتصادی و معیشتی زنان، استقلال مالی، اشتغال و نقش آنان در تولید و خود اتکایی مدنظر باشد، تشکلهایی ایجاد میشوند تا با جذب و توزیع ابزار کار و سرمایه یا آموزش مهارتهای خاص وضعیت معیشتی زنان را بهبود بخشند. سازمانهای کارآفرین، برخی مؤسسات خیریهای و تعاونیها در این گروه قرار میگیرند.
۳-۵) رویکرد پژوهشی
انگیزه فعالیت سازمانهای دولتی و غیردولتی پژوهشی، بررسی وضعیت زنان در تمامی سطوح سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و مطالعه مباحث زیربنایی درخصوص ایشان است که از اصلیترین و بنیادیترین نیازهای اجتماعی میباشد.
۴-۵) رویکرد عدالت محوری
در این رویکرد مباحثی همچون عدالت جنسیتی، نیازهای راهبردی، تبعیض علیه زنان و بررسی فرصتهای اجتماعی به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی مدنظر است. توانمندسازی زنان در تمامی عرصهها نیز از اهداف این دیدگاه میباشد.
براساس آنچه ذکر شد سازمانهای غیردولتی سعی دارند تا مشارکت زنان را در تمامی حوزههای خصوصی و عمومی تحقق بخشند و با شناسایی فرصتها در قالب تعاریف سیستماتیک سطح زندگی زنان را به سوی بهبود وضعیت تنظیم نمایند. سازمانهای غیردولتی خیریهای، کارآفرینی، خدماتی، پژوهشی، مشاورهای، آموزشی و.... از نمودهای این تشکلهای مردمی در جهت دستیابی به این اهداف میباشند که ظرفیتسازیهای متعددی را نیز در این راستا ایجاد نمودهاند.
۶) ضرورت سازمانهای غیردولتی زنان
با شروع عصر سازندگی در کشور، حضور زنان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار گردید، زیرا این جمعیت عظیم میتوانستند با تأثیر بر مکانیزمهای تصمیمگیری و اجرایی در جهت توسعه کشور حرکت نمایند؛ امّا چالشهایی که در بازارهای کار و تعاملات سیاسی و اجتماعی پیش روی زنان بوجود آمد و امکانات اندک مراکز دولتی در جذب نیروی عمدتاً تحصیلکرده زنان، زمینه ایجاد تشکلهای غیردولتی را فراهم نمود. اگر چه در شتاب بخشیدن به این روند، ردّپای القائات فمینیستی و جنجالهای بینالمللی مشاهده میشود، امّا چنانچه این فعالیت خودجوش به صورت هدفمند هدایت شود، میتواند به صورت اهرمی پرقدرت، جهت دستیابی به اجتماعی با موازنههای انسانی، در خدمت دولت ایران قرار گیرد. این سازمانها میتوانند مدخل مناسبی برای نظم و انضباط اجتماعی، تجمیع علائق، جلوگیری از تشتت آراء و حرکت فردی باشند. در واقع اشکال همیاری سنتی در فرهنگ و اجتماع در قالب نوگرایانه خود میتواند باورها و استعدادهای انسانی را جلوه عینی بخشد. در جامعه امروز دولتها سعی میکنند تا با سپردن بخشی از مسئولیتها به بخش خصوصی، از فشارهای مدیریتی و هزینه بر دولت بکاهد و از سوی دیگر؛ با مشارکت مردم، شرایط رشد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اقشار مختلف را فراهم نمایند. در کشور نیز کوچک نمودن دولت و تبدیل حکومت از حالت تصدیگرایی به تسهیلگرایی که خواست مردم در سایه مشروعیت و حفظ ارزشهای نظام و انقلاب است، فرآیندهای توسعهٔ پایدار و بهبود کیفیت زندگی شهروندان را امکانپذیر مینماید.
در حقیقت دولتها نمیتوانند خود را درگیر مسائل محلی نماید، به همین منظور سازمانهای غیردولتی میتوانند (بهخصوص در مسائل زنان) در اجرای سیاستهای دولت نقش کلیدی داشته و به دو صورت رسمی و غیررسمی مشاور و بازوی اجرایی حکومت باشند. بخش غیررسمی ارتباطات، به برگزاری کنفرانسها، هماندیشیها و سمینارها بازمیگردد که در این فضا به تبادل افکار و بحثهای شفاهی و گاه کاملاً غیررسمی پرداخته میشود. در بخش ارتباطات رسمی نیز سازمانهای غیردولتی در «فرآیند مشارکت» در کنار مکانیزمهای تصمیمسازی بهعنوان یکی از مراجع اصلی مشاوره قرار میگیرند .(cf. Newman, ۲۰۰۲)
از آنجایی که زنان در سراسر دنیا در تلاشهای متعددی برای اثبات وضعیت اجتماعی و پیگیری مطالبات صنفی و سازمانی به صورت فردی به توفیق دست نیافتهاند، با تمهیداتی که در تشکلهای غیردولتی و در چارچوب نظاممند صورت میپذیرد، میتوان در جهت بالندگی و توانمندسازی آنان در عصر حاضر بهرهجست.
خودباوری زن مسلمان، حضور در تصمیمسازیهای خرد و کلان جامعه به تناسب موضوع فعالیت سازمان غیردولتی، ایجاد اشتغال و فقرزدایی، حفظ روحیه انساندوستی و ایثار در قالب سازمانهای خیریه، عدالتخواهی و... از جنبههای مثبت ایجاد تشکلهای غیردولتی زنان است و در چالشهای اخلاقی و اجتماعی جهان امروز میتواند کارکرد حیاتی داشته باشد.
۷)کارکردهای سازمانهای غیردولتی زنان
سازمانهای غیردولتی یک فرصت راهبردی برای تحقق آرمانهای نظام، برقراری عدالت، تداوم توسعه و بازشناسی هویت، توانایی و استعداد زنان محسوب میشوند و بنابراین در فضای پارادوکسیکال جامعه جهانی و طرح مسائل جنسیتی، نقش چنین سازمانهایی از اهمیت خاصی برخوردار است. در همین راستا، برنامهریزی و توجه به اینگونه تشکلها، در استراتژیهای دولت ایران مدنظر قرار گرفته و پس از تصویب قانون برنامه سوّم توسعه در سال ۱۳۷۹ دولت موظف گردید تا «برای بهرهگیری از خدمات مختلف اجتماعی زنان در زمینههای مالی، حقوقی، مشاورهای، آموزشی و ورزشی طرحهای لازم را با اولویت زنان در مناطق توسعه نیافته و کمتر توسعه یافته و گروههای محروم جامعه در زمینه حمایت از تشکیل سازمانهای غیردولتی تهیه و برحسب مورد به دستگاههای اجرائی یا دولت منعکس کند تا پس از تصویب از طریق دستگاههای ذیربط اجرا شوند». (رک. بابامرادی، خاکی، ۱۳۸۳).
با حمایتی که از سوی دولت صورت گرفت از اواسط دههٔ ۷۰ انواع سازمانهای غیردولتی زنان رشد فزایندهای پیدا کرد. در همین زمان تا پایان سال ۱۳۷۵، حدود ۵۵ سازمان غیردولتی زنان فعالیت مینمودند که این تعداد تا پایان سال ۱۳۸۳ به ۴۸۰ سازمان افزایش یافته که رشدی معادل ۷۷۳ درصد را نشان میدهد. (همان)
ساختار سازمانهای غیردولتی در ایران همچون بسیاری از تشکلها در سراسر دنیا دارای نظرگاه و ویژگیهای زنانه است؛ یعنی حرکت این سازمانها تدریجی، صلحآمیز و عاطفه محور است. چنانچه در جدول (۱) نیز میتوان دریافت، زنان به فعالیتهای فرهنگی و خیریهای توجه بیشتری دارند و اغلب در جهت رفع نیازهای خدماتی گام برداشتهاند.
به طور کلی جنبشهای اجتماعی را در سطح سازمانی میتوان با سه ویژگی بررسی نمود: چند مرکزیتی[۱۰]، قطعهای[۱۱] و شبکهای[۱۲] (cf. staggenborg,۱۹۹۸). این ویژگیها باعث میشود تا سازمانها با اتخاذ تاکتیکهای گوناگون با تشکیلات بزرگتر هماهنگ شوند (مانند تعامل یک سازمان غیردولتی چند منظوره با دولت) و بتوانند به صورت حلقهٔ مفقودهٔ ارتباط دولت و ملّت قرار گیرند؛ امّا آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد تناسب رشد و کیفیت فعالیت سازمانهای غیردولتی زنان میباشد؛ زیرا افزایش تعداد کمّی اینگونه تشکلها علاوه برتشتت و اتلاف انرژی نیروی انسانی، بحث نظارت برعملکرد این سازمانها را با چالش جدی مواجه خواهد ساخت. از سوی دیگر تشکیل سازمانهای غیردولتی زنان با تقلید از شیوهها و مدلهای غربی تبدیل به پدیدهای لوکس شده است که نه تنها انحراف بزرگی از آرمان یک سازمان مردمی خواهد بود بلکه مکانی برای تخریب و سلب اعتماد مردم از اینگونه سازمانها میشود. بسیاری از این تشکلها، با انگیزههای ضعیف و بدون ساختارهای استاندارد یک سازمان بوجود میآیند و پس از مدتی، منحل یا بهصورت غیرفعال در میآیند که ظهور و سقوط زودهنگام آنها، بیاساس بودن یا ناکارآمدی سازمانهای غیردولتی زنان را در اذهان جامعه متبادر میسازد.
![تعامل دولت با سازمان های غیردولتی زنان](/web/imgs/16/151/mf9pg2.jpeg)
۱-۸) غیرانتفاعی بودن
این سازمانها با انگیزهٔ سودجویی شکل نگرفتهاند و در پی کسب سود برای اشخاص یا دستههای خاص نیستند. هر چند سازمانهای غیردولتی میتوانند در فعالیتهای بازرگانی مشارکت کرده تولید سود و سرمایه کنند، امّا سود و سرمایهٔ آنها باید صرفاً برای اجرای مأموریت سازمان به مصرف رسد یا در سازمان سرمایهگذاری شود.
۲-۸) اعتمادسازی و سهولت ارتباط
از ویژگیهای سازمانهای غیردولتی زنان ایجاد اعتماد در بین گروه مخاطبین خود است. به لحاظ ساختار مردمی این تشکلها، گروه هدف به راحتی و بدون قیود رسمی که معمولاً در سازمانهای دولتی مشاهده میشود، میتواند با تشکل ارتباط برقرار نماید. سهولت دسترسی و عضویت در یک سازمان غیردولتی از جمله نکات مثبت و قابل توجه در حوزه کارآیی و ارتباط مستقیم با مسائل و موضوعات جامعه است.
۳-۸) جذب اقشار مختلف زنان جامعه
از آنجایی که در سازمانهای غیردولتی زنان طیف وسیعی از فعالیتها وجود دارد، گروههای مختلف زنان، از جمله دانشجویان، متخصصین، هنرمندان، خانهداران و.... امکان جذب و تمرین شرکت در مجموعهای سازمانی و هدفمند را پیدا میکنند که در بحث حُضور فعّال زنان در اجتماع و خروج از انزوا، میتواند از جایگاه مهمی برخوردار باشد. چنانچه سازمانهای مردمی تقویت و توسعه یابد، میتوانند با جذب جمعیت جویای کار، تحصیلکرده و بازنشستگان در عرصه اشتغالزایی به ابزاری کارآمد برای تبدیلساز و کارهای اقتصادی تبدیل شوند و به مثابه یک تعدیل کنندهٔ عرضه و تقاضای نیروی کار عمل نمایند.
۴-۸) نقش نظارتی و احقاق حقوق زنان
سازمانهای غیردولتی زنان میتوانند مجرای مناسبی برای احقاق حقوق زنان و شهروندان در انتقال سیستماتیک و منطقی انتقادات، برای اصلاح وضع موجود در دستگاهها و سازمانهای دولتی باشند. این امر با پیگیری مطالبات و خواستهای زنان از طریق رایزنی و بررسی کارشناسی در یک تشکل غیردولتی به سرانجام برسد. در واقع یکی از اهداف اصلی سازمانهای غیردولتی نقش نظارتی و بهرهگیری از ارتباطات سازمانی به منظور ارتقاء سطح کیفی همه جانبه وضعیت جامعه است. همین وضعیت در ابعاد بینالمللی و جهانی نیز صدق میکند و در بسیاری از موارد سازمانهای غیردولتی به صورت اهرمهای فشار برای حمایت از حقوق ملل، دولتها را به چالش میکشانند. هر چند که شاید به صورت عملی موفق به انجام کاری نشوند، امّا تلاش آنها برای جلب توجه اذهان عمومی میتواند از تأثیر تندرویها و تصمیمگیریهای یکجانبه دولتها بکاهد. بهعنوان مثال میتوان به اعتراض گسترده سازمانهای غیردولتی در سراسر جهان علیه جنگ آمریکا با عراق و افغانستان اشاره کرد که علیرغم بروز جنگ، جهتگیری اَذهانِ عمومی ملتها مخالفت با جنگ بوده و در توده مردم حساسیت خاصی جهت پیگیری مسائل مربوط به آن ایجاد شده است.
۵-۸) ارائه و بررسی موضوعات در سطح اجتماعی
طرح و توصیف مسائل فردی و اجتماعی زنان باعث میشود تا با ایجاد حساسیت و تحریک عواطف، انگیزه و استعدادهای جامعه، شرایط تشریک مساعی برای پرداختن به مسائل زنان فراهم شود. سازمانهای غیردولتی در احیاء مباحث و اولویتبندی آنان با ایجاد نظامی هماهنگ و مشخص میتوانند نیازها و خواستهای قشر زنان را با نمود مطلـوبتـری مـطرح و درپـی راهکارهای اساسی باشند. حتـی در سطحی بالاتر، با فرهنگسازی این تشکلها، میتوان موضوعات جدیدی را برای بهبود وضعیت و جایگاه زنان ترسیم نمود تا حساسیتها در مرحله انگیزشی، روحی و ذهنی جامعه ایجاد شود.
۶-۸)توانمندسازی زنان
مبحث دیگری که در چارچوب فعالیت سازمانهای غیردولتی زنان قرار میگیرد، توانمندسازی زنان است. مفهوم توانمندسازی از چند بُعد قابل بررسی است و میتوان ۵ اولویت را برای آن در نظر گرفت: رفاه، دسترسی به منابع اطلاعاتی، افزایش سطح آگاهی سیاسی، اجتماعی و بهداشتی، مشارکت در ساختارهای مدیریتی و خودسازی به منظور رشد معنوی و روحی. در شرایط کنونی، معمولاً تعاریف متعددی برای توانمندسازی ارائه میشود که میتوان به نمونههایی اشاره نمود: «توانمندسازی اصطلاحی است برای توصیف هموار کردن راه خود یا دیگران برای تلاش در جهت دستیابی به اهداف شخصی». توانمندسازی فرآیندی است که افراد مهارتهایی را برای پیشرفت و غلبه برمشکلات کسب میکنند که هر چه توانایی فرد بیشتر باشد، تسلط وی برخود و عوامل محیطی بیشتر شده و میتواند به سطحی از توسعه فردی دست یابد (رک. ابوت و والاس،۱۳۸۰). البته مفهوم توانمندسازی زنان از دیدگاههای مکاتب گوناگون فمینیستی با یکدیگر تفاوت دارد و هر کدام از این نحلهها براساس اهداف خود توانمندی زنان را تعریف مینمایند. بهعنوان مثال فمینیستهای لیبرال معتقدند که اجتماع باید بهترین و بیشترین فرصتها را برای ارتقاء استعدادهای فردی مهیا نماید و ارزشهای فردی در توانمندسازی زنان برای دستیابی به آزادی و برابری محقق میشود .(cf. Jaggar , ۱۹۸۳)
همچنین فمینیستهای رادیکال معتقدند برای توانمندی زنان، آنان باید در زمینه تحصیل و حق انتخاب کردن و انتخاب شدن از همان حقوق مردان برخوردار باشند، حتی در صورت داشتن همسر و فرزند در امور سیاسی شرکت کنند و مانعی بر سر راه آنها نباشد .(cf.Valerie , ۱۹۹۹)
در جامعه اسلامی بنابر آموزههای متعالی دینی و استناد به متون اسلامی تفاوتی در توانایی زن و مرد در مباحث بنیادی و شناختشناسی دیده نمیشود. تفاوت فقط در نقشها و مسئولیتهایی است که در آفرینش انسان به دو جنس زن و مرد افاضه شده و دیدگاه واحد خداوند در قرآن کریم به هر دو جنس و عدم برتری جنسیتی کاملاً از آیات قرآن استنباط میشود. علاوه برآن در احادیث و روایات متعدد برای کمالات مترتب بین زن و مرد تفاوتی مشاهده نمیشود. آیتالله جوادی آملی در کتاب «زن در آئینه جلال و جمال» اظهار میدارد: «اگر کسی بخواهد ادعا کند که عقل مرد در آن جنبه «یعبد به الرحمان و یکتسب به الجنان» قویتر از زن است، هرگز مقدورش نیست؛ چرا که نه تجربه آن را نشان میدهد و نه برهان آن را تأیید میکند» (رک. جوادی آملی، ۱۳۶۹).
از نظر اسلام، میدان و عرصه فعالیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای زن کاملاً باز است و بحث توانمندسازی زنان میتواند در جامعه اسلامی با بهرهگیری از پشتوانه اعتقادات مذهبی در جهت اصلاح قوانین و صدور احکام ثانویه فقها در بسیاری از زمینهها بستر رشد زنان را فراهم نماید. در واقع هر چه گسترهٔ نفوذ این توانمندی بیشتر باشد، میزان تأثیر اجتماعی آن نیز افزایش مییابد. به همین منظور میتوان راهکارهای استراتژیک توانمندسازی زنان در عرصههای مختلف و اهمیت نقش سازمانهای غیردولتی را به اختصار بررسی نمود:
▪ حذف باورهای سنتی و عرفی که به دلیل کج فهمیها و دیدگاههای جنسیتی در جامعه ایجاد شده است.
▪ تغییر و اصلاح قوانین حقوقی و حذف تبعیض براساس اصل ۲۱ قانون اساسی کشور که دولت را موظف به رعایت حقوق زنان در تمامی جهات با موازین اسلامی و ایجاد زمینه مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او نموده است.
▪ جلوگیری از اعمال خشونت و تحقیر علیه زنان که تأثیرات منفی و پیامد این ناهنجاریها به اختلالات رفتاری و عدم اعتماد و عزت نفس در زنان منجر میشود.
▪ برنامهریزی بلندمدت و هدفمند و تخصیص بودجه مشخص، جهت حمایت از طرحها و پروژههای پژوهشی و اجرائی دولتی و غیردولتی در زمینه مسائل زنان. با ملاحظه هر یک از موارد فوق، میتوان کارکرد سازمانهای غیردولتی را در ایجاد موازنههای بهنجار اجتماعی و تبدیل فرصتهای بالقوه به مجاری کاربردی مشاهده نمود. سازمانهای غیردولتی میتوانند با فرهنگسازی و تقویت روحیه معنوی و عدالتخواهی، در جهت افزایش سطح توانایی و دانایی زنان فعالیت نمایند.
۷-۸) تأثیرگذاری در سطوح بینالمللی
از آنجا که ارتباطات دولتها با یکدیگر به منظور مراودات اقتصادی و فرهنگی تحت تأثیر سیاست و روابط پیچیده دیپلماتیک میباشد، لذا تعامل و ارتباط ملتها که بدنهٔ اصلی نظام بشری را تشکیل میدهند، میتواند در سیستم سازمانهای غیردولتی امکانپذیر باشد، زیرا میزان تأثیر ارتباطات شخصی و فردی در حوزه بینالملل بسیار ناچیز است. از سوی دیگر اعتمادی که یک سازمان غیردولتی میتواند با ساختار قانونی خود ایجاد نماید، سبب تبادل افکار و فرهنگ و دریافت و توزیع مناسب امکانات مادی و معنوی در کشورها میگردد. نقش سازمانهای غیردولتی در اطلاعرسانی نیز حائز اهمیت است، زیرا رسانههای گروهی یا منابع رسمی اطلاعرسانی اغلب تحت تأثیر قدرتها، نمیتوانند مستقل و فارغ از پیشداوریها فعالیت نمایند؛ در صورتی که تبادل اطلاعات صحیح، مردمی و حقیقی میتواند از طریق سازمانهای غیردولتی تحقق یابد. بهعنوان مثال سازمانهای غیردولتی میتوانند در کشورهای مسلمان در ارائهی چهره واقعی اسلام نقش داشته باشند، زیرا با هجمهٔ تبلیغاتی غرب، ممکن است عملکرد دولتهای مسلمان تدافعی، متعصبانه و واکنشی تلقی گردد، در حالی که این اقدام از سوی سازمانهای غیردولتی، بیانگر خواست، دیدگاه و عقیده ملتهای مسلمان تلقی شده و با ظرفیتهایی که در انتقال آن صورت میگیرد، از مقبولیت فوقالعادهای برخوردار خواهد بود.
همچنین در مجامع بینالمللی قدرت تأثیر سازمانهای غیردولتی به لحاظ ارتباط مستقیم آنها با مردم و واقعیتهای ملموس جامعه، بنا بر حوزه عملکرد (ملّی یا بینالمللی) بیشتر میباشد؛ زیرا این سازمانها با تشکیل جامعه مدنی، بافت اجتماعی را از حالت تودههای بیشکل مردم به سمت گروههای هماهنگ هدایت میکنند که میتواند عامل مهمی در فرهنگسازی و توسعه همه جانبه سیاسی ـ فرهنگی و اقتصادی باشد. از لحاظ حقوقی نیز سازمانهای غیردولتی تابع کنوانسیونها و مقرراتی که دولتها را محدود میکنند، نیستند و در نتیجه دست آنها برای انجام بسیاری از اقدامات ملّی و بینالمللی باز است. این تشکلها برای انجام فعالیتهای خود نیاز چندانی به سفرهای دیپلماتیک و چانهزنیهای سیاسی ندارند و میتوانند با آزادی عمل بیشتری تأثیرگذار باشند (رک. قوام، ۱۳۸۲).
۹) انتظارات زنان از سازمانهای غیردولتی
یکی از اساسیترین چالشها در تعامل زنان با سازمانهای غیردولتی زنان، عدم آگاهی اکثریت این قشر نسبت به وجود و عملکرد این تشکلهاست. نارسایی در اطلاعرسانی در جامعه، نوپایی و محدودیت فعالیتهای سازمانهای غیردولتی در ایران و... باعث شده است که ارتباط مؤثر و بایستهای میان این سازمانها و مردم ایجاد نشود. از سوی دیگر نقش این سازمانها در پیگیری مطالبات زنان چندان چشمگیر و قابل ملاحظه نبوده، لذا در جامعه اهمیت نقش سازمان غیردولتی در این خصوص به سطح قابل قبولی نرسیده است.
زنان در جامعه مدنی در ساختار عصر مدرنیته، به کارگیری ابزارهای متفاوتی را برای برطرف نمودن نیازهای شخصی و اجتماعی خود برمیگزینند و تبدیل رابطههای غیرتشکیلاتی را به ضابطههای سازمانی ترجیح میدهند و برای دسترسی به وضعیت مطلوب، سعی در تشریک مساعی با یکدیگر مینمایند و این ظرفیتها را در سازمانهای غیردولتی میتوان جستجو کرد. از طرف دیگر، این سازمانها در جهت شناخت مسائل جامعهٔ زنان، بررسی مشکلات، آسیبها و بحرانهای قشر زنان تلاش نموده و درصددند تا راهکارهای سازندهای را ارائه دهند. اگرچه دیدگاه و مطالبات بیشتر زنان جامعه، استیفای حقوق فردی یا حداکثر صنفی میباشد، امّا این نظرگاه محدود، خود دچار نقصان و ناشی از عدم همه جانبهنگری در بینش زنان نسبت به مسائل است و یکی از عمدهترین وظایف سازمانهای غیردولتی زنان، جلب توجه این قشر به موضوعات کلان جامعه است که در سطوح استراتژیک و تصمیمسازی در بُعد ملّی و بینالمللی قرار دارد. مطالبات جامعه زنان به لحاظ پیچیدگی و همپوشانی با دیگر نیازهای اجتماعی، نمیتواند به صورت مجزا و انتزاعی بررسی گردد. اگر سطح مطالبات در ۳ بُعد جهانی، منطقهای و ملّی در مقیاس سیاسی (به معنی تصمیمسازی)، فرهنگی (ساختارها و مجاری توزیع قدرت و ثروت) و اقتصادی (عینیت و بُعد اجرایی) مطالعه شود، مشاهده میگردد که متأسفانه مطالبات اکثریت زنان در بُعد اقتصاد و حداکثر فرهنگ متوقف شده و جز حیطه ملّی، به کنشهای تأثیرگذار منطقهای و بینالمللی کمتر توجه شده است، در حالیکه در جهان امروز پدیدهها چنان به یکدیگر متصل شدهاند که اینگونه نگرشها نمیتواند پاسخگوی نیازهای افراد حتی در حیطه شخصی باشد. بهعنوان مثال میتوان به معادلات سیاسی در بُعد بینالملل اشاره نمود که به واسطه جنگها و تحریمهای اقتصادی، زندگی افراد جامعه به صورت غیرمستقیم دچار چالشهای بلندمدت و تأثیرگذار میگردد که مباحث مربوط به زنان نیز در این بحرانها مستثنی نیستند.
در جامعهای که دولت دارای سیستم و قوام دینی است، انتظار میرود نوع نیازها و مطالبات زنان نیز تفاوت داشته باشد؛ زیرا با رویکردی که در قوانین و ایدئولوژی اسلامی در خصوص زنان ملاحظه میشود، تقوّم موضوعات زن، خانواده و اجتماع بهگونهای است که منزلت زنان در جایگاه شایسته و مطابق با فطرت آنان تبیین شده است.
نویسنده: مریم - فرهمند
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از کتاب زنان، سال نهم، پاییز ۱۳۸۵، شماره ۳۳
فهرست منابع
- آملی، احمد: «مدیریت زنان در تشکلهای غیردولتی»، ریحانه، فصلنامه فرهنگی و پژوهشی مرکز مشارکت زنان، شماره ۷، ۱۳۸۳.
- ابوت، پاملا و والاس، کلر: «جامعهشناسی زنان»، منیژه نجم عراقی، نشر نی، ۱۳۸۰.
- بابامرادی، سهیلا: « آسیبشناسی سازمانهای غیردولتی در ایران»، فصلنامه آوا، شماره ۴، ۱۳۸۲.
- بیرجندی، ستاره: «سازمانهای غیردولتی و تجهیز منابع در ایران»، فصلنامه آوا، جلد اوّل، ۱۳۸۰.
- تقی خاکی، زهره و بابامرادی، سهیلا: «گسترش و تقویت سازمانهای غیردولتی»، ریحانه، فصلنامه فرهنگی و پژوهشی مرکز امور مشارکت زنان، شماره ۹، ۱۳۸۳.
- جوادی آملی، حسن: «زن در آینه جلال و جمال الهی»، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۹.
- خجسته، سعید: «چشمانداز مشترک قرن ۲۱»، آوای مشارکت، شماره ۱، ۱۳۸۰.
- خجسته، سعید: «نقش نهادهای مدنی و تشکلهای داوطلبانه مردمی در ارائه خدمات اجتماعی»، فصلنامه آوا، جلد دوّم، ۱۳۸۰.
- زارعی، ایوب: «نقدی برآییننامه اجرائی تأسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی»، فصلنامه آوا، جلد ۴، ۱۳۸۲.
- سعیدی، محمدرضا: «درآمدی برمشارکت مردمی و سازمانهای غیردولتی»، سازمان مطالعه و تدوین کتب علومانسانی دانشگاهها (سمت)، ۱۳۸۲.
- شادیطلب، ژاله: «جنبش اجتماعی زنان ایران»، فصلنامه پژوهش زنان، دانشگاه تهران، دوره ۱، شماره ۶، تابستان ۱۳۸۲.
- قوام، سید عبدالعلی: «جهانی شدن و جهان سوّم، (روند جهانی شدن و موقعیت جوامع در حال توسعه در نظام بینالملل)»، دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل، ۱۳۸۲.
- کن، فالت: «فرار عقابها»، ابوترانیان، نشر نو، ۱۳۶۳.
- محسنی، منوچهر؛ جارالهی، عذرا: «مشارکت اجتماعی در ایران»، انتشارات آرون، ۱۳۸۲.
- احمدی، مینا: «پیامدهای معاهدات بینالمللی در ایران، سازمانهای غیردولتی»،فصلنامه کتاب زنان، شورای فرهنگی- اجتماعی زنان، سال هشتم، شماره۲۹، پاییز۱۳۸۴.
- ــــــ: «برنامه چهارم توسعه کشور و جایگاه تشکلهای غیردولتی»، نشریه داوطلبانه، سال سوم، مهر ۱۳۸۴.
- ــــــ: «سازمانهای غیردولتی، ما و نظام سرمایهداری»، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، مدیریت پژوهش، ۱۳۸۳.
- Hilhorst, Dorthea; “the Real world of NGOS: Discourses; Diversity and Development”; Zed books, ۲۰۰۳.
- Jaggar, Alison M; “Feminist Politics and Human Nature”, Sussex: Rowman and Allah Held, ۱۹۸۳.
- Moore, David, "Laws and other Mechanisms for promoting NGO financial sustainability", Report, International center for Not-for-profit Law’s program for center and Eastern Europ, ۲۰۰۵.
- Newman, Caroline L., "Comparative study of NGO/Government partnerships", the International Journal of Non-for-profit law, Vol ۲, ۲۰۰۲.
- Schuh, Ttish, "The American hand in Iran", Asia Times, ۲۰۰۵.
- Staggenborg, S. "Gender, Family and Social Movement", Pineforge press, ۱۹۹۸.
- Vakil, A.C., “Confronting the classification problem Toward a Taxonomy of NGOs”, University of Windsor, Canada, ۱۹۹۷.
- Valerie, B; “Feminist Debates”, London, Macmillan, ۱۹۹۹.
پی نوشت:
[۱]. Non-Governmental Organization
[۲]. The World Bank
[۳]. Operational NGOs
[۴]. Advocacy NGOs
[۵]. Governmental-non-Governmental Organization (GRINGO)
[۶]. Government run and Initiated NGO(GRINGO)
[۷]. Party NGO(PANGO)
[۸]. Come and NGO
[۹]. Brifecase NGO(BRNGO)
[۱۰]. Multi center
[۱۱]. Segmentary
[۱۲]. Networking
[۱۳]. Jhon Hopkins
[۱۴]. Commission for statues of women
[۱۵]. اعلامیه پکن ۱۳۷۵ (در سایت اینترنتی سازمان ملل موجود است)
[۱۶]. سند اجلاس ویژه سازمان ملل «پکن + ۵»
[۱۷]. Aims of feminism
[۱۸]. middle-class
[۱۹]. self-employment women’s association
[۲۰]. participatory action research model
[۲۱]. Moser
[۲۲]. Convention of Elimination all forms of Discrimination Against Women.
[۲۳]. Ken Follet
[۲۴]. Ross Perrot
[۲۵]. Trish schuh
[۲۶]. Asia Times (online)
[۲۷]. Iran freedom foundation
[۲۸]. Women’s Learning partnership
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست