دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مسئله سنت در افق های فکری متعارض


مسئله سنت در افق های فکری متعارض

سنت واژه‌ای است که همواره در نوشته‌ها و آثار بسیاری از اندیشمندان و نویسندگان به کار برده می‌شود. علاوه بر آن، افراد در زندگی اجتماعی نیز این واژه را همواره استعمال می‌نمایند …

سنت واژه‌ای است که همواره در نوشته‌ها و آثار بسیاری از اندیشمندان و نویسندگان به کار برده می‌شود. علاوه بر آن، افراد در زندگی اجتماعی نیز این واژه را همواره استعمال می‌نمایند و هر کدام تعبیر و تفسیری خاص از آن دارند. علی‌رغم استفاده روزافزون از مفهوم سنت، این کلمه چندان به صورت روشن تعریف نشده است، چرا که از دیدگاه و ابعاد مختلف، می‌توان معنا و مفهوم گسترده و متفاوتی را برای آن عنوان نمود.

به طور کلی، سنت به دو بخش شفاهی و غیر شفاهی تقسیم می‌شود، سنت‌‌های شفاهی از قبیل اسطوره ‌ها، افسانه ‌ها، آوازه ‌ها و داستان ‌های محلی و ضرب ‌المثل ‌ها می‌باشد. اما سنت ‌های غیر شفاهی شامل نوع و روش زندگی نیاکان، آداب و رسوم، مسلک، رفتارها و شیوه‌ معیشت اجداد و نوع اخلاق و زیست افراد فرهیخته و الگوهای ملی است که در طول سالیان دراز، جهات مفید و مثبت آنها برای افراد ثابت گشته است.

اهمیت سنت‌ ها با توجه به مکان و زمان‌های گوناگون، متفاوت است. در سرزمینی که به سنت به عنوان امری باارزش و مثمر ثمر نگریسته می‌شود و از روش ‌ها و ساز و کارهای سنتی در زندگی عملی و عینی افراد و اجتماع استفاده می‌شود، روند جاری و اصول و ارزش‌ های حاکم بر جامعه صورتی منطقی و کاربردی به خود می‌گیرد و دروازه ‌های موفقیت و نیکبختی را به روی اعضا و شهروندان اجتماع می ‌گشاید، اما برعکس، سرزمینی که از آداب و رسوم و روش‌ های سنتی و جنبه ‌های مثبت و کاربردی آن اغفال گشته است، دچار اختلال اجتماعی و آشفتگی و عقب‌ماندگی می‌شود.

سنت را از دیدگاه و جنبه‌ های مختلف می‌توان بررسی و مطالعه نمود، هر کدام از ابعاد مذهبی، ملی، فرهنگی و سیاسی دارای جهات افتراق و اشتراک هستند. در ابتدا به تعاریفی از نظریه‌‌ پردازان غربی اشاره می‌شود، سپس مفهوم سنت از ابعاد و جهات مختلف بررسی می‌شود.

فریدریچ در کتاب «سنت و اقتدار» می‌نویسد که واژه سنت در زبان ‌های اروپایی از کلمه‌ لاتین «Tradere» مشتق می ‌شود که به معنای «تحویل دادن» است. همو ضمن یادآوری این نکته که این واژه دارای ریشه مذهبی است، از زبان یکی از مورخان بزرگ مذهب مسیحیت سنت را تحویل یک سپرده و ودیعه قبلی که منبع یزدانی دارد، به شخص منتخب ویژه ‌ای تعریف می‌کند.

مارکس رادین سنت را چنین تعریف می‌نماید: « سنت نه یک حقیقت صرف شبیه به آداب و رسوم جاری است و نه یک داستان که با نقل آن اهمیتش از میان برود؛ سنت ایده‌ای است که بیان کننده‌ نوعی قضاوت ارزشی است.»

مارکس وبر نیز در تعریفی که از سنت ارائه داده است، به جنبه‌ مذهبی آن اشاره دارد: «سنت، علاوه بر نیروی عادت که مولد حالت و رفتار درونی است، در اصل بر اساس ترس از بدی ‌ها و شومی ‌های نامشخص جادویی قرار داشته است. ارواح، که بدعت و نوآوری بر خلاف مصالح شان بود، ممکن بود فرد نوآور و جامعه‌ای را که عمل او را تأیید کند دچار بد یمنی سازند. اما با تدوین و تکامل مفهوم خدا این نظریه مطرح گردید که خداوند، امور و پدیده‌ های سنتی را به عنوان ضابطه قرار داده‌اند و از این ‌رو از آنها به منزله‌ امور و پدیده‌‌های مقدس حفاظت می‌کنند.»

افلاطون نیز در نوشته‌ های خود به مفهوم سنت اشاره کرده است، سنت در واقع همان «نوموس» مورد نظر افلاطون است و نوموس یعنی باورها، آیین‌ها، مراسم، افکار و اندیشه‌های مقدس انتقال یافته از اجدادمان.

بررسی سنت از رویکردهای گوناگون؛ به طور کلی، سنت را می‌توان از دیدگاه‌ها و روش ‌های گوناگون مورد بررسی قرار داد. در مطالعه سنت از دیدگاه مذهبی، می‌توان آن را مهم ترین منبع ارزش ‌های قدسی دانست. در واقع ارزش ‌های قدسی، مشروعیت خود را از عرصه‌ای ماورایی یعنی سنت می‌گیرد، لازم نیست که سنت، توجیهی مادی یا مبتنی بر مفیدیت داشته باشد، در حالی که ارزش‌ های عرفی با فایده قابل اثبات خود شناخته می ‌شوند و مبتنی بر توجیه سودمندی هستند.از دیدگاهی خاص، سنت را می‌توان بر اساس مذهب اسلام تعریف نمود، از این نظر سنت به معنای راه و روش و طریقه و عادت و سیرت در نظر گرفته می‌شود و همه این ویژگی ‌ها به پیامبر و امامان اختصاص دارد. چرا که کردار، گفتار و روش زندگی ائمه و پیامبر (ص) عین حق بوده و سنت‌‌های

دینی و مذهبی خوانده می‌شود.

به کارگیری این روش در زندگی فردی و اجتماعی، انسان را به نیکبختی و راستی هدایت خواهد کرد. باید و نباید‌هایی که از سیره و روش زندگی رهبران و پیشروان مذهبی (سنت‌های دینی) استنتاج شده‌اند، چنان در وجود انسان ریشه افکنده که پیروی کنندگان از سنت‌ های مذکور نه تنها احساس الزام و اکراه نمی‌کنند، بلکه با انجام دادن آن، شادمان و خرسند می شوند و غفلت از آن دلتنگ و ملولشان می‌سازد.از دیدگاه ملی، مفهوم و معنای سنت در راه و روش نیاکان فرهیخته و فرهنگ‌ آ‌نها نهفته است. آداب و رسوم و فرهنگ اجداد و روش زندگی الگوهای مردمی در طول تاریخ به صورت امری مسلم درآمده و فواید و جنبه ‌های مثبت و مثمر ثمر آنها برای حیات اجتماعی بشر در آن سرزمین به صورت امری ثابت شده است.

مفهوم سنت از بعد ملی، از بسیاری جهات با ابعاد دینی و مذهبی اشتراک دارد. در واقع سنت ‌های ملی و سنت ‌های مذهبی، جنبه‌های اشتراکی فراوانی با هم دارند، هر دو ریشه در دیرینگی دارند، هر دو با حرمت همراه ‌اند و جنبه‌های مثبت و مفید آنها برای حیات دنیوی و معنوی بشر، ثابت گشته است. برخی از نویسندگان سعی نموده‌اند تا سنت را از دیدگاه فرهنگ مطالعه نمایند. در این صورت، سنت یکی از عناصر عمده‌ فرهنگ است. مشخصات فرهنگ از فبیل تغییر پذیری، سازگاری، انطباق پذیری، توانایی تفسیر عمل کنشگران و راهنمایی و هدایت عمل آنها، در مورد سنت ‌ها نیز حاکم است.

عمده‌ ترین مشخصه فرهنگ انتقال پذیری‌از نسلی به نسل دیگر است. از این رو می‌توان سنت را میراث تجارب بشری که در برگیرنده‌ ایمان و آداب و رسوم و سبک‌ها و عقایدی است که عمل کنشگران را در سطح خرد و کلان تحت تأثیر قرار می‌دهد، تلقی کرد.علاوه بر دیدگاه‌های فوق از بعد سیاسی نیز می‌توان سنت را تحلیل نمود، بدین ترتیب، یکی از اجزای هر سنتی، جزء سیاسی آن است. سنت سیاسی چگونگی عمل به ضابطه‌ ها و چگونگی رفتار فرمانبرداران را در قبال حکومت کنندگان (رفتاری که متضمن مشارکت آنها و کنترل احتمالی بر حکام از طریق قوانین می‌باشد) مشخص می‌کند.آنچه مسلم است، جنبه‌ دیرینگی و تاریخی سنت‌‌ها است که توانسته است در طول تاریخ جهات مثبت، مفید و قابل استفاده‌‌ خود را اثبات نماید. تأکید و توجه وافر به این آداب و رسوم و سنن تاریخی، می‌تواند جامعه را به رشد و ترقی خودکفا برساند و از وابستگی و تعلق به یافته‌ها و فرهنگ بیگانه رها سازد.

رضا احمدیان راد