سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

بازخوانی حقوق خانواده در پرتو سنت نبوی


بازخوانی حقوق خانواده در پرتو سنت نبوی

آسیب ها و آفت هایی که موجب سست شدن بنیاد خانواده شده, توجه محققان را به مطالعه کارکردها و ابعاد گوناگون این نهاد جلب نموده است اگر قرن حاضر را قرن فروپاشی خانواده در غرب بنامیم گزافه نگفته ایم, این سیل بنیان کن به مرزهای کشورهای غربی محدود نمانده و از طریق وسایل ارتباطی, مهاجرت و … کشورهای اسلامی و جهان سوم را نیز درنوردیده است

امروز خانواده یکی از محوری‌ترین نهادهای اجتماع بشری است که تاکنون جانشینی برای آن یافت نشده است. نقش کلیدی خانواده در برآوردن نیازهای عاطفی، فرهنگی، اقتصادی و غیر آن، این نهاد را به عنوان یک نهاد طبیعی بی‌بدیل که از آغاز خلقت همراه بشر بوده، تبدیل نموده است.

از سوی دیگر آسیب‌ها و آفت‌هایی که موجب سست شدن بنیاد خانواده شده، توجه محققان را به مطالعه کارکردها و ابعاد گوناگون این نهاد جلب نموده است. اگر قرن حاضر را قرن فروپاشی خانواده در غرب بنامیم گزافه نگفته‌ایم، این سیل بنیان‌کن به مرزهای کشورهای غربی محدود نمانده و از طریق وسایل ارتباطی، مهاجرت و … کشورهای اسلامی و جهان سوم را نیز درنوردیده است. آمار رو به افزایش طلاق در کشورهای اسلامی مایه نگرانی بسیاری از متفکران و دینداران گردیده است.

تأسف‌انگیزتر اینکه در فرایند صنعتی شدن کشورهای جهان سوم و ورود ماشین و صنعت از کشورهای غربی «جنبش‌های آزادی زنان» از نوع غربی آن هم وارد این کشورها شده است. ماهیت این جنبش‌ها با فرهنگ و تمدن اسلامی ناهمگون است، چه در این ایده‌ها خدا جایگاهی ندارد. در جامعه و فرهنگی که خدا حضور نداشته باشد، ایثار و فداکاری و مهر و عاطفه و سایر دستورهای اخلاقی و دینی بی معناست. دستورهای اخلاقی چون گذشت و مهرورزی اساس و بنیاد خانواده را تشکیل می‌دهد. سست شدن بنیاد خانواده نیز دورنمای آینده بشر و ارزش‌های انسانی را تار و مبهم می‌سازد. بر اساس این واقعیت است که گفته‌اند: «سست شدن بنیان خانواده در قرن حاضر تهدیدی برای آینده بشریت و ارزش‌های انسانی است.»(۱)

این در حالی است که متفکران مسلمان با تکیه بر تعالیم انسان‌ساز اسلام تنها راه گریز از آثار سوء و خانمان‌برانداز فرهنگ غرب را پناه بردن به معنویت و اخلاق می‌دانند.

آمیختن حقوق و اخلاق از امتیازات نظام حقوقی اسلام است که در بحث حقوق خانواده جا گرفته است. آمیختگی فقه خانواده و اخلاق خانواده در اسلام از روی حکمت و تدبیر صورت گرفته است. طبیعت خانواده اقتضای چنین ترکیبی را دارد. بلکه می‌توان گفت:

نقش اخلاق در خانواده که کانون مهر، ایثار و گذشت است بیش از حقوق می‌باشد.(۲)

با این وصف توجه به حقوق خانواده و ارتقای جایگاه زن در خانواده از موضوعات مهم مورد توجه محققان، حقوقدانان و فقیهان در کشورهای اسلامی بوده است تا شاید بتوان از این طریق جلوی سیل مخرب فرهنگ غربی که موجودیت خانواده را در کشورهای اسلامی تهدید می‌کند، سد نمود.

از میان روش‌های گوناگون انجام اصلاحات در حوزه حقوق خانواده بی‌شک اصلاح معطوف به کتاب و سنت و به اصطلاح «درون دینی» مطمئن‌ترین و بی‌نقص‌ترین روش‌های اصلاح است که ضرورت آن غیرقابل انکار می‌باشد.

این تحقیق در پی آن است که حقوق خانواده و تحولات آن را مطالعه کند و این حقیقت را باز نماید که اولاً: تحول و تطبیق جریانات و نهادهای اجتماعی با زمان یک ضرورت انکار‌ناپذیر است. ثانیاً: این وظیفه اندیشوران و محققان مسلمان است که بهترین و سالم‌ترین نوع اصلاح و تحول را در نهادهای اجتماعی از جمله نهاد خانواده به کار بندند. به تعبیر دیگر در کشاکش میان سنت و تجدد، ناگزیر از اصلاح و ایجاد سازواری میان آن دو هستیم. این اصلاح در سایه سنت نبوی باید صورت گیرد، چرا که در سنت نبوی نه تنها اصلاحات تاریخی در حوزه حقوق خانواده و زن انجام شد که بنیادها و روش‌های صحیح اصلاح نیز نمایانده گردیده است.

● خانواده از دیدگاه پیغمبر اکرم (ص)

وحی و سنت نبوی اساساً جدایی‌ناپذیرند؛ آنچه در کتاب خدا بر پیغمبر نازل شده است با تبلیغ در جامعه گسترش می‌یابد و هرچه پیغمبر اکرم (ص) برای مردم می‌گوید، به حکم «ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» مورد تأیید و حمایت خداوند جهانیان است.

پس ناگزیریم هرگاه سخن از دیدگاه حضرت محمد(ص) به میان آید به قرآن کریم مراجعه کنیم.

الف) سفارش به ازدواج

در اینکه نکاح نهادی است مورد توصیه و سفارش اسلام هیچ تردیدی وجود ندارد.

فقیهان بر استحباب نکاح در اسلام سه دلیل اقامه کرده‌اند: اجماع، کتاب و سنت(۳)

بر اساس سنت قطعیه تمام مذاهب اسلامی، ازدواج نهاد مقدسی است که در سیره رسول خدا(ص) بر آن تأکید بسیار دارد. روایات زیادی از پیامبر در مجامع و منابع روایی شیعه و اهل سنت وارد شده است(۴) که به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم. پیامبر(ص) فرمود: «ما بنی فی الاسلام احب الی الله عزوجل من التزویج؛(۵) هیچ نهادی محبوب‌تر از ازدواج نزد خداوند بزرگ نیست.»

نیز فرموده‌اند که هر کس ازدواج کند نصف دینش را حفظ نموده،(۶) ازدواج کنید که در روز قیامت به شما مباهات می‌کنم(۷) و تأهل گزینید که روزی رسان‌تر است.(۸)

از علی(ع) روایت شده است: ازدواج کنید که سنت رسول خداست و همو فرمود: هر کس خواهد از سنت من پیروی کند ازدواج کند و فرزند بخواهد.(۹)

امام صادق (ع) در پاسخ سوالی که از رفتار شخصی پرسیده بودند که عبادت می‌کند و غذا و زن و بوی خوش را کنار گذاشته مرقوم فرمود: زن داشتن سنت رسول خدا بود و همواره گوشت و عسل میل می‌فرمود.(۱۰)

همچنین فرمود: هر کس دوست دارد که خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند، باید زن بگیرد.(۱۱) دو رکعت نماز متأهل برابر با هفتاد رکعت نماز فرد بی‌همسر است. (۱۲)

ب) فواید و آثار نکاح

امام محمد غزالی، فیض کاشانی و ملااحمد نراقی ضمن اشاره به روایات و سنت رسول خدا(ص) فواید بسیاری برای نکاح برمی‌شمارند که به طور خلاصه به آنها اشاره می‌کنیم.(۱۳)

۱) پیدایش فرزندو بقای نسل منظور اصلی از تشریح نکاح است.

حضرت محمد(ص) فرمود: به زیادی امتم مباهات می‌کنم و دعای فرزند صالح تبرک دارد و به واسطه کودکی که بمیرد، طلب شفاعت می‌شود.

۲) محفوظ ماندن از شیطان و دفع طوفان شهوت و چشم پوشیدن از حرام.

۳) راحتی نفس و انس آن به همنشینی با همسر و فرزند که موجب آسودگی خاطر و تقویت آن بر بندگی خداوند است.

۴) فراغت دل از امور منزل و خانه‌داری.

۵) جهاد با نفس و ریاضت آن در قیام به حقوق اهل و عیال و صبر بر اخلاق آنها و احتمال اذیت آن و کوشش در اصلاح و ارشاد آنها.

آنچه در کلام بزرگان درباره اهداف ازدواج بیان شد، نشانگر آن است که اسلام برای ازدواج جنبه عبادی قائل شده، طبیعی است که اهداف معنوی ازدواج بر اهداف مالی آن برتری دارد.

جالب این است که از میان اهداف فوق، قرآن کریم ابتدا به آرامش دهندگی ازدواج تصریح می‌فرماید: «هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها…؛(۱۴) اوست که همه شما را از یک تن بیافرید و از آن یک تن، زنش را نیز بیافرید تا به او آرامش یابد…»

پس از آن می‌فرماید:

«فلما تغشیها حملت حملاً خفیفاً فمرت به فلما اثقلت دعوالله ربهما لئن آتیتنا صالحاً لنکونن من الشاکرین؛ چون با او در آمیخت، به باری سبک بارور شد و مدتی با آن سرکرد و چون بار سنگین گردید، آن دو، پروردگار خویش را بخواندند که اگر ما را فرزندی صالح دهی از سپاسگزاران خواهیم بود…»

به این ترتیب می‌توان گفت ازدواج پیوند عاطفی و حقوق است که به موجب آن کامجویی جنسی میان زن و مرد مشروع می‌گردد. بنابراین دستیابی به آرامش و آسودگی، اولین فایده و ثمره ازدواج است. چنان که از روایت منقول از پیامبر فهمیده می‌شود:

«حببت الی من دنیاکم النساء و الطیب و جعلت قره عینی فی الصلاه؛(۱۵) از دنیای شما نزد من، اینها دوست‌داشتنی است: بوی خوش و زن، و نور چشمم در نماز است.» ویژگی مشترک این سه چیز جدای از اثر معنوی، آرامش بخشی آنها است.

سخن و سیره رسول معظم(ص) علاوه بر توصیه به تشکیل نهاد خانواده، بر استحکام آن نیز تأکید دارد. سفارش‌های حضرت بر رعایت نکاتی درباره گزینش همسر و بیان ملاک‌های آن همه حکایت از این مهم دارد. انتخاب شایسته همسر و از روی حساب، پیش از ازدواج قطعاً از مشکلات و اختلافات خانوادگی پس از ازدواج می‌کاهد.

ابوحمزه ثمالی از جابر بن عبدالله انصاری روایت می‌کند: روزی همنشین رسول‌الله (ص) بودیم. حضرت فرمود: می‌خواهید شما را از بهترین زنان آگاه سازم؟ جمع گفتند: بلی یا رسول‌الله. فرمود: بهترین زنان‌تان آنی است که فرزندآورتر و محبوب‌تر، پوشیده‌تر و پاکدامن و عزیز در خانواده، فروتن و عشوه‌گر برای شوهر و متین در پیش دیگران باشد.(۱۶) همچنین سفارش شده است که با فرد همشأن خود در دین و ایمان ازدواج نمایید.(۱۷) سیره شخصی حضرت رسول(ص) این بود که هرگاه اراده ازدواج با زنی می‌نمود، ابتدا کسی را نزد او می‌فرستاد تا به او نیک بنگرد و گریبانش را ببوید. (۱۸) حضرت فرمود:

«اذا القی الله فی قلب امری خطبه امرأه فلابأس ان ینظر الیها؛(۱۹) زمانی که خداوند خواستگاری از زنی را در دل مردی اندازد، نگاه نمودن به زن برای وی حلال است.» طبیعی است دیدن زنی که مرد می‌خواهد از وی خواستگاری کند و تحقیق از اخلاق و خصوصیات ظاهری و باطنی وی بر پایداری نهاد خانواده مؤثر است.

ج) سلامت و نشاط خانواده

پیامبر بر سلامت روانی و نشاط در خانواده نیز تأکید کرده‌اند. این مهم در نهاد خانواده وقتی تحقق می‌یابد که اولاً شخصیت و احترام متقابل میان زن و مرد در خانواده حفظ گردد. ثانیاً: نیازهای گوناگون هر یک از آن دو در این نهاد مقدس برآورده شود. در صورت تحقق این دو، خانواده تبدیل به کانون مهرورزی و محل آرامش و سکون زوجین و فرزندان خواهد شد. در غیر این صورت هر یک از زوجین نیازهای خویش را در خارج از خانه خواهند جست و خانه به محلی برای کشمکش و نزاع میان آنها تبدیل خواهد شد که سلامت روانی و نشاط هر یک از اعضای خانواده بخصوص فرزندان به خطر خواهد افتاد.

پیامبر(ص) فرمود:

«خیرکم خیرکم لأهله و أنا خیرکم لأهلی ما أکرم النساء الإکریم و ما أهانهن إلالئیم؛(۲۰) بهترین شما بهترین فرد برای اهل و عیالش است و من بهترین شما برای خانواده‌ام می‌باشم. جز بزرگوار زن را گرامی و جز فرومایه وی را خوار نمی‌دارد.»

اسلام به روابط صمیمی میان زن و شوهر اهمیت می‌دهد و پاداش اخروی برای وی مقرر می‌دارد.(۲۱) و بر دوست داشتن و اظهار آن تأکید شده است(۲۲) و گفته‌اند هر چه بر ایمان بنده افزوده شود، بر محبت او به همسر افزوده می‌شود.(۲۳) برای انسان مستحب است که از اشتباهات همسرش چشم‌پوشی کند،(۲۴) و هرکس که بداخلاقی همسرش را تحمل کند به او اجر معنوی عظیمی تعلق می‌گیرد.(۲۵)

مردی که زنش را بیازارد پروردگار نه انفاقش را می‌پذیرد و نه نماز مستحبی و نه نیکی‌اش را…(۲۶) زنی که شوهر اولش مرده و مجدداً ازدواج کند روز قیامت با خوش اخلاق‌ترین آنها زندگی می‌کند.(۲۷)

نیز حضرت فرمود:

«کفی بالمرأ اثماً أن یضیع من یعول؛(۲۸) بر گناهکاری مرد همان بس که حقوق اهل و عیالش را ضایع نماید.» حضرت در آخرین لحظه‌های عمر شریفش فرمود:

«… الله الله فی النساء فانهن عوان عندکم و فی ایدیکم اخذتموهن بعهدالله …؛(۲۹) خدا را خدا را! در حق زنان‌تان (ستم روا ندارید)، آنها همسران شما و در دست شمایند بر اساس پیمان الهی با آنها رفتار کنید.»

غزالی حکایتی از منابع اهل سنت می‌آورد که: میان حضرت و عایشه اختلافی به وجود آمد. ابوبکر به عنوان داور (حکم) و شاهد تعیین گردید. رسول خدا رو به عایشه نمود و فرمود: سخن می‌گویی یا من بگویم؟ عایشه گفت: شما سخن گویید ولی جز حق نگویید. ابوبکر ناگهان سیلی به صورت عایشه زد! سپس گفت: ای دشمن (خدا) تو یا رسول‌الله ناحق می‌گوید؟! عایشه به رسول خدا(ص) پناه برد و پشت سر حضرت نشست. پیغمبر به ابوبکر گفت: تو را برای این کار نخواندیم و این رفتار را از تو نخواستیم.(۳۰) بهترین مردان امت من آنهایی هستند که با خانواده با تکبر رفتار نمی‌کنند و با ترحم و مهربانی سلوک می‌کنند و به آنها ظلم نمی‌نمایند.»

همچنین برآوردن نیازهای مادی و معیشتی خانواده بر دوش مرد گذاشته شده، مرد مسئول رفاه و آسایش خانواده و همسرش است. روایات بسیاری برای بیان اجر و پاداش کسی که برای رفاه و تأمین خانواده‌اش تلاش می‌کند وارد شده است.(۳۱) تأمین نیازهای معیشتی همسر و فرزندان از تکالیف مرد است و وی به خاطر انجام تکلیف حق ندارد بر اهل و عیالش منت بگذارد.(۳۲)

یکی دیگر از اسباب نشاط‌ آرایش و ایجاد جاذبه در زن و مرد است که پیامبر به نکات مهمی در این باب اشاره می‌فرماید: استعمال بوی خوش خضاب کردن (حنا گذاشتن)، مستحب است. امام صادق (ع) فرمود که پیامبر فرموده‌اند: برای زنان بوی خوش مناسب است که بوی خوش آب و رنگ داشته باشد و رایحه‌اش پنهان باشد اما بر عکس برای مردان بوی خوش مناسب است که رایحه داشته باشد و آب و رنگش پنهان.(۳۳)

امام باقر(ع) فرمود: رسول خدا حنا می‌بست و موی مبارکش نزد ما موجود است.(۳۴)

همچنین سرمه کشیدن در روایات برای زن و مرد مستحب دانسته شده است. (۳۵)

بنابراین استحکام نهاد خانواده و برآوردن نیازهای عاطفی و معیشتی در این نهاد از مواردی است که اسلام بخصوص رسول اکرم (ص) بر آن تأکید فراوان دارد.

حضرت نه تنها مومنان را به حس معاشرت و مهربانی با همسران‌شان دعوت می‌فرمود که خود نیز مهربان بود. شهید مطهری در این مورد می‌گوید:

در خانواده مهربان بود. نسبت به همسران خود هیچ‌گونه خشونتی نمی‌کرد و این بر خلاف خلق و خوی مکیان بود. بدزبانی برخی از همسران خویش را تحمل می‌کرد تا آنجا که دیگران از این همه تحمل رنج می‌بردند. او به حسن معاشرت با زنان توصیه و تأکید می‌کرد و می‌گفت: همه مردم دارای خصلت‌های نیک و بد هستند. مرد نباید تنها جنبه‌های ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند. چه هرگاه از یک خصلت او ناراحت شود خصلت دیگرش مایه خشنودی اوست و این دو را با هم به حساب آورد. (۳۶)

از انس نقل شده است که رسول خدا (ص) مهربان‌ترین مردم نسبت به زنان و کودکان بود.(۳۷)

از عایشه همسر رسول خدا نقل شده است که حضرت رسول خدا هیبت نبوت را بین خود و همسرانش سد و مانع قرار نمی‌داد، بلکه با انس و ملایمت بسیار رفتار می‌کرد. چندان نرم رفتار و گرم خوی بود که گاهی بعضی از همسرانش به او با درشتی سخن می‌گفتند. در کارهای خانه دستیار زنان بود و خدمت به زن را نوعی صدقه و کار نیک می‌دانست.(۳۸)

پیامبر اکرم(ص) همچنان که خود مهربان بود و بر مهربانی مردان مؤمن با زنان تأکید می‌ورزید، همچنان زنان مومن را به خوش‌رفتاری و خوش خویی با همسران‌شان فرا می‌خواندند و زنان را موظف می‌ساختند که به خواسته‌های مشروع شوهران‌شان گردن نهند و بر کمبودها و نداری آنها صبور باشند.(۳۹) نیز خویشتتن را برای شوهران‌شان بیارایند و با شوهران‌شان حسن سلوک داشته باشند. (۴۰)

د) حفاظت از نهاد خانواده

همچنان که پیش از این گفتیم پیامبر اکرم (ص) هم در ایجاد نهاد نکاح کوشیده‌اند و هم در پایداری و مانایی آن. انحلال نکاح از دید رسول اکرم (ص) به عنوان مبغوض‌ترین حلال یاد شده، تمام احکام، شرایط و وظایف در نظام خانواده به گونه‌ای تنظیم شده است که نظم عادلانه‌ای بر این نهاد اجتماعی حاکم گردد.

مسئولیت عمده اداره این نظام دیرپای انسانی بر عهده مرد نهاده شده، این مسئولیت‌ها در کتب فقهی و اخلاقی به تفصیل بیان شده است. (۴۱)

خداوند بزرگ نیز جهت حفظ حقوق زن در خانواده می‌فرماید: «و عاشروهن بالمعروف»(۴۲) و به خاطر عظیم‌داشتن حق آنها می‌فرماید: «واخذن منکم میثاقاً غلیظاً»(۴۳)

چنانچه ملاحظه می‌شود خداوند در قرآن کریم از نهاد ازدواج به «میثاق غلیظ» (پیمان استوار) تعبیر می‌کند. طبیعی است چنین پیمانی نباید به آسانی بگسلد. حسن خلقی که در اسلام بر آن تأکید شده است، نقش اساسی در تحمل ناملایمات زندگی و در نتیجه پایداری و استحکام خانواده دارد.

حضرت فرمود:

«من صبر علی سوء خلق امرأته اعطاه الله من الأجر مثل ما أعطی ایوب علی بلائه و من صبرت علی سوء خلق زوجها أعطاها الله مثل ثواب آسیه امرأه فرعون؛ هر مردی که بر بداخلاقی همسرش صبر کند، خداوند پاداشی برابر با اجر حضرت ایوب بر بلایش به او می‌دهد و هر زنی که بر بداخلاقی همسرش بردباری پیشه کند خداوند ثوابی همانند اجر آسیه همسر فرعون به او می‌دهد.»

همچنین پیامبر اکرم (ص) فرمود: جبرئیل آن قدر درباره زن به من سفارش نمود که گمان بردم طلاق دادن او جز در موردی که کار بسیار بدی از او سر زند جایز نیست.(۴۴)

و نیز حضرت در مورد طلاق فرمود:

«أبغض الحلال الی الله الطلاق؛(۴۵) مبغوض‌ترین حلال‌ها نزد خداوند طلاق است.» و فرمود: زن بگیرید و طلاق مدهید زیرا خداوند مردانی را که مکرر زن گیرند (و طلاق دهند) و زنانی را که مکرر شوهر کنند (و طلاق بگیرند) دوست ندارد.(۴۶) ازدواج کنید. طلاق ندهید که عرش خدا با طلاق به لرزه می‌افتد.(۴۷)

ابتکارات دین مبین اسلام برای پایداری خانواده و نجات این نهاد مقدس از فروپاشی، جالب و منحصر به فرد است. امروز در جوامع مختلف، طلاق و فروپاشی خانواده به یکی از معضلات اجتماعی تبدیل شده است. قانون‌گذاران، حقوق‌دانان، روان‌شناسان، جامعه‌ شناسان و … هر کدام با روش خود سعی می‌کنند بنیان ازدواج‌ها را استوارتر و پایدارتر و خلل‌ناپذیرتر سازند. اما آمارها نشان می‌دهد که سال به سال آمار طلاق رشد فزاینده‌ای را نشان می‌دهد.

اسلام نه تنها با طلاق و جدایی زن و شوهر مبارزه کرده است و آن را مبغوض خداوند می‌داند بلکه با علت‌های طلاق و آنچه که زمینه پیدایش آن می‌باشد، مبارزه نموده است. هر چند از سوی دیگر طلاق را تجویز نموده و آن را راهی برای نجات زن و یا مرد از ازدواج‌های ناموفق قرار داده است.

اگر به هر دلیلی ازدواج میان زن و مرد ناموفق بود و کانون گرم خانواده به سردی گرایید، اسلام خانه را برای زن و مرد زندان ابد قرار نداده، بلکه اگر با همه سفارش و توصیه برای شکیبایی و تحمل زندگی، برای زن و مرد زیر یک سقف زندگی کردن تلخ شد اسلام راه گریز و چاره‌ای برای این مشکل مقرر کرده است.

شهید مطهری با اشاره به اینکه از نظر طبیعی انجام طلاق تابع قانون خاصی است که طبیعت به وجود آورده تصریح می‌کند:

«وقتی طبیعت پایه ازدواج را بر محبت و وحدت و همدلی قرار داده نه بر همکاری و رفاقت… پیمانی که اساسش محبت و یگانگی است نه بر همکاری و رفاقت قابل اجبار و الزام نیست. با زور و اجبار قانونی می‌توان دو نفر را ملزم ساخت که با یکدیگر همکاری کنند و پیمان همکاری خود را بر اساس عدالت محترم بشمارند و سالیان دراز به همکاری خود ادامه دهند اما ممکن نیست با زور و اجبار قانونی دو نفر را وادار کرد که یکدیگر را دوست داشته باشند؛ نسبت به هم صمیمیت داشته باشند؛ برای یکدیگر فداکاری کنند، هر کدام از آنها سعادت دیگری را سعادت خود بداند.» (۴۸)

اسلام به رغم به رسمیت شناختن طلاق در مواقع ضروری، موانع و تشریفاتی در اجرای طلاق در نظر گرفته است که برای کاهش طلاق و احیا و استحکام نهاد خانواده موثرتر است. در عمل چه بسا شرایط و مقررات موجب انصراف از طلاق می‌شود. شرایط و تشریفات را در محل خود بررسی می‌کنیم.

آخر این بحث را به روایتی درباره سیره پیامبر عظیم‌الشأن که در فروع کافی آمده است، خاتمه می‌دهیم:

رسول خدا به مردی رسید و از او پرسید: با زنت چه کردی؟ گفت: طلاق دادم. فرمود: آیا کار بدی از او دیدی؟ گفت: نه، از او کار بدی ندیدم. مدتی گذشت و آن مرد بار دیگر ازدواج نمود. پیامبر (ص) از او پرسید: زن دیگر گرفتی؟ گفت: بلی. پس از مدتی باز از او پرسید: با این زن چه کردی؟ گفت: طلاق دادم. فرمود کار بدی از او دیدی؟ گفت: نه کار بدی ندیدم.

این قضیه گذشت و آن مرد بار سوم ازدواج کرد. پیغمبر اکرم از او پرسید: باز زن گرفتی؟ گفت: بلی یا رسول‌الله. مدتی گذشت و پیغمبر باز از او پرسید: با این زن چه کردی؟ گفت: او را هم طلاق دادم. فرمود: بدی از او دیدی؟ گفت: نه. رسول اکرم فرمود: خداوند دشمن می‌دارد و لعنت می‌کند مردی را که دلش می‌خواهد مرتب زن عوض کند و زنی را که دلش می‌خواهد مرتب شوهر عوض کند. (۴۹)

نویسنده: عبدالله - شفایی

منبع: ماه نامه - پیام زن - ۱۳۸۶ - شماره ۹، آذر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید