پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

چگونه خانه هایمان را قرآنی کنیم


چگونه خانه هایمان را قرآنی کنیم

یکی از مواردی که در زندگی برخی از ما به عنوان یک مسلمان کمتر بدان توجه می شود تلاوت قرآن به عنوان کتاب دینی ما و تعمق در آیات آن است

یکی از مواردی که در زندگی برخی از ما به عنوان یک مسلمان کمتر بدان توجه می‌شود تلاوت قرآن به عنوان کتاب دینی ما و تعمق در آیات آن است. در حالی که خداوند حکیم در این مورد می‌فرماید:‌ ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه و اندرزی برای شما آمد، کلامی‌و قرآنی که مایه شفای بیماری دل‌ها و روان‌هاست و چیزی که مایه هدایت و راهنمایی و رحمت برای مومنان است.‌ای پیامبر به مردم بگو به فضل پروردگار و به رحمت بی‌پایان او و این کتاب بزرگ آسمانی که جامع همه نعمت‌هاست باید خشنود بشوند نه به ثروت اندوزی و پست و مقام دنیا و فزونی قوم و قبیله. (سوره یونس آیات ۵۸-۵۷)

● ویژگی‌های خانواده قرآنی

اگر ما به آثار خواندن قرآن توجه و قرآن را مانند دوستی در زندگی انتخاب کنیم، آیاتش را بخوانیم و در معانی آسمانی‌اش تفکر کنیم، پس از مدتی زندگی‌مان سرشار از نور، روشنایی، طراوت و زیبایی خواهد شد.ما در نیایشی پیش از تلاوت قرآن از خدا می‌خواهیم: «خدایا! رغبت مرا به قرآن افزون گردان و آن را مایه روشنایی دیده و درمانِ بیماری‌های دل و از بین رفتن غم ‌و ‌اندوه من قرار ده. خدایا! زبانم را به خواندن قرآن بیارا و چهره‌ام را با آن زیبا، بدنم را با آن قدرتمند و ترازوی اعمالم را سنگین کن».و در نیایشی که هنگام ختم قرآن می‌خوانیم، به خداوند می‌گوییم: «خدایا! قرآن را در دنیا همراه ما، در گور انیس ما، در قیامت شفاعت کننده ما، بر پُل صراط مایه روشنایی، در بهشت همنشین، در برابر آتش دوزخ پوشش و برای اجرای کارهای نیک، راهنمای ما قرار ده.» [بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۲۰۶ ۲۰۹]اگر از آغاز تا پایان به آیات و سوره‌های قرآن نظری بیفکنیم، خواهیم دید که قرآن، بهترین شیوه‌ها را برای زندگی دنیایی همراه با سعادت به انسان‌ها نشان داده است؛ زندگی همراه با عزت، سربلندی، برادری و بزرگواری، نه همراه با ظلم و بیداد و ستم.

● خانه‌هایمان را قرآنی کنیم

خانواده‌ای که با قرآن انس داشته باشد، از برکات فوق‌العاده‌ای بهره‌مند خواهد شد، برکاتی که تنها منحصر به آخرت نیست بلکه در همین دنیا نیز می‌توان ثمرات آن را مشاهده نمود . کارکرد وسیع و گرانقدر خانه، آن را مکانی مورد احترام و عنایت قرار داده است؛ اما چنانچه این محل معبدی برای بندگی و ذکر حق واقع شود، خداوند آن را رفیع و عظیم می‌گرداند. چنان که خطاب به رسول گرامی‌اش می‌فرماید: «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها بالغدوّ و الاصال» (نور،۳۶) رفعت و علو حقیقی خاص خداوند متعال است؛ خانه‌ای که مسجد خداوند و محل تسبیح او باشد، نیز عظیم و مرفوع است.

آنچه از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه طباطبایی (المیزان) استفاده می‌شود، این است که اگر خانه از هر پلیدی منزه بماند و به ذکر خدا و عبادت او مزیّن شود، رفعت می‌یابد و از یک چهار دیواری سرد و بی‌روح خارج می‌شود و هر چه صبغه الهی و معنویش بیشتر شود، مقامی‌رفیع تر می‌یابد که مصداق کامل آن کعبه، خانه خداست. (طباطبایی، ۱۳۶۳: ج ۱۵، صص ۱۷۹-۱۷۸)یکی دیگر از نکاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که آموزه‌های دینی ما همانگونه که به نورانیت ظاهری منزل سفارش کرده به نورانیت باطنی آن نیز توجه نموده است. ما انسان‌ها برای نورانی کردن ظاهر منزل، سعی می‌کنیم خانه‌هایمان را در مکان‌هایی بنا کنیم که نور بیشتری جذب می‌کنند. همچنین برای افزایش روشنایی، از انواع لامپ و چراغ نیز استفاده می‌کنیم. اما برای نورانیت باطنی آن چه باید کرد؟یکی از مشخصه‌های خانه قرآنی آن است که چنین خانه‌هایی به برکت قرآن، از نورانیت باطنی نیز برخوردار می‌شوند چنانکه پیامبر اعظم(صلی الله و علیه وآله) در این زمینه می‌فرماید:«نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن...فإن البیت إذا کثر فیه تلاوة القرآن... أضا لأهل السما کما تضی نجوم السما لأهل الدنیا»[۱]با تلاوت قرآن، خانه‌هایتان را روشن کنید، زیرا هرگاه در خانه بسیار تلاوتِ قرآن شود، آن خانه برای اهل آسمان می‌درخشد همانگونه که ستارگان آسمان برای اهل زمین می‌درخشند.

● محل ریزش برکت الهی

امروزه به رغم اینکه منازل کاهگِلی و خشتی کمتر وجود دارند و مسکن و خانه، با شتاب بیشتری در حال قد کشیدن هستند، همچنین با وجود اینکه میزان درآمدهای افراد رشد قابل توجهی نموده است و نیز نعمت‌های الهی به طور چشمگیری در میان مردم افزایش پیدا کرده است، اما با همه اینها کمتر کسی را می‌بینیم که ننالد، به راستی چه اتفاقی افتاده که با وجود این همه نعمت و با وجود این همه رفاه و آسایش نسبی که امروزه همگان از آن برخوردارند، اما باز هم بسیاری از مردم می‌نالند؟چرا پدربزرگ‌های ما با وجود اینکه از نعمت برق محروم بودند و به جای آن از چراغ‌های کم‌فروغ استفاده می‌کردند یا به جای خانه‌های مجلل و شیک، در خانه‌های گِلی و گنبدی زندگی می‌کردند یا به جای اتومبیل‌های آخرین مدل، با اسب و الاغ، مسافت‌ها را طی می‌کردند، از زندگیشان راضی بودند و اینقدر نمی‌نالیدند؟شاید یکی از علت‌های این مسأله این باشد که در حساب و کتاب برخی از امروزی‌ها، فرمولی به نام «برکت» جایش را به بالا بردن ارقام و اعداد داده است.

در حالی که پیشینیان ما قبل از اینکه به اعداد و ارقام چشم بدوزند، در وهله نخست از فرمول «برکت» بهره می‌بردند و معتقد بودند که زندگی انسان با ارقام و اعداد پولی، سامان نمی‌یابد بلکه عامل معنویِ به نام «برکت» است که زندگی انسان را رونق می‌بخشد از همین رو همواره از خداوند درخواست «برکت» می‌کردند.یکی از شاخصه‌های خانواده قرآنی این است که بر اثر انس گرفتن با قرآن کریم، از نعمت «برکت» برخوردارند. چنانکه امام صادق (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید:«الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِکةُ»[۲]خانه‌ای که قرآن در آن خوانده شود و خدا در آن یاد گردد برکتش افزون می‌شود و فرشتگان در آن حضور می‌یابند.

● ورود شیطان ممنوع

شیطانی که به دلیل تکبر و خودبرتر بینی، از دستور خداوند سرپیچی کرد [۳] و از درگاه خداوند رانده شد،[۴] نه تنها نخستین دشمن انسان محسوب می‌شود، بلکه از سرسخت‌ترین دشمنان او نیز می‌باشد. از همین رو همواره تلاش می‌کند تا به هر نحوی که شده انسان را از راه راست، به بیراهه کشانده و او را گمراه کند. اما برای رهایی از توطئه‌های این دشمن، چه باید کرد؟راه‌های زیادی وجود دارند که یکی از مهمترین آنها، تلاوت قرآن است. به گونه‌ای که یکی از برکات خانه‌ای که در آن قرآن تلاوت شود، این است که مانع نفوذ شیطان می‌شود.چنانکه امام صادق(علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرماید:«الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ یُذْکَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ .... تَهْجُرُهُ الشَّیَاطِینُ»[۵]خانه‌ای که قرآن در آن خوانده شود و خدا در آن یاد گردد ... شیاطین از آن دور می‌شوند.

زهرا اجلال

پی‌نوشت‌ها: [۱]. اصول کافی، ج ۲، ص ۶۱۰. [۲]. کافی، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ هـ. ش. ج ۲، ص ۴۹۹. [۳]. حجر، آیه ۳۰ – ۳۳. [۴]. حجر، آیه ۳۴ – ۳۵. [۵]. کافی، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ هـ. ش. ج ۲، ص ۴۹۹.