پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

صلح در ریاض, جنگ در


صلح در ریاض, جنگ در

بررسی آخرین تحركات آمریكا و اعراب علیه ایران

نوزدهمین کنفرانس سران کشورهای عربی در ریاض در حالی کار خود را آغاز می‌کند که بیش از آنکه اسرائیل به فکر صلح با اعراب باشد، خود آنها اصرار بیشتری به صلح یکطرفه با اسرائیل دارند. در تاریخ ۲۸ مارس ۲۰۰۲ طرح صلحی از سوی سران عرب در بیروت اعلام شد که شامل عقب نشینی کامل اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی عرب ۱۹۶۷ و برپایی دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس و بازگشت پناهندگان فلسطینی به کشورشان در برابر روابط طبیعی کامل با اسرائیل بود. با آن‌که این طرح به اطلاع اسرائیل و جامعه بین‌الملل رسید، اما اسرائیل هیچ نگاه مثبتی به آن نکرده است با این حال بار دیگر این طرح در دستور کنفرانس سران عرب در ریاض قرار گرفته است تا پوشش مناسبی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل قرار گیرد تا به دغدغه‌ای بی‌فایده اما پر جدل در بین سران تبدیل شود.

شالوده این اقدامات نشان می‌دهد که برخی از سران عرب در سایه تحولات عراق، فلسطین و لبنان و تحولات امنیتی و نظامی منطقه و به خصوص حاد کردن نقش ایران در خاورمیانه به دنبال عقب نشینی تازه‌ای هستند تا اگر نمی‌توانند ثمره‌ای را در قبال اسرائیل برچینند، حداقل بتوانند خود را از آن چیزی که به سیاست توسعه نفوذ ایران در منطقه می‌خوانند راحت کنند! آیا در حالی که اسرائیل طرح بیروت ۲۰۰۲ را در بایگانی مدفون ساخته است، تلاش مجدد سران عرب در فعال کردن عادی سازی روابط و صلح با اسرائیل به منزله عبوری دیگر از قطعنامه‌های شورای امنیت و تصمیمات سابق سران عرب در بیروت و پیش از آن در باره فلسطین است؟ آیا همین امر موجب شد تا سوریه در یک اقدام سریع در رایزنی با مصر، کنفرانس را وادار و تشویق سازد که هرگز راهی برای بازگشت از طرح صلح بیروت ۲۰۰۲، وجود ندارد؟

آنچه از تحولات سال ۲۰۰۲ تا کنون برمی‌آید آن است که اسرائیل از طرح صلح اعراب در برابر زمین، به «صلح در برابر صلح» روی آورده است و طرح قدیم اعراب در سایه تغییرات در سرزمین فلسین و نظام بین الملل و منطقه، دیگر برای اسرائیلی‌ها جذابیتی ندارد.

اما موضع اسرائیل در این روزها چیست؟ اسرائیل از کنفرانس سران عرب نمی خواهد تا آنها از طرح بیروت ۲۰۰۲ عقب‌نشینی کنند اما می‌خواهد که برخی از بندهای آن را تعدیل کنند تا طرح اعراب از بایگانی وزارت خارجه اسرائیل دوباره به روی میز برگردد و البته اسرائیل در سایه حضور نظامی آمریکا‌ در خاورمیانه، فضا را برای عقب نشینی بسیار اعراب مساعد می‌بیند. اسرائیل می‌خواهد مفهوم بازگشت فلسطینی‌ها به سرزمینشان دقیقا محدود و شناخته شده یاشد. به عبارتی دیگر موضع اسرائیل اینگونه است: «بازگشت فلسطینی‌ها به محدوده‌ای که دولت فلسطین در روز تشکیلش بر آن حاکم خواهد شد، نه کلمه‌ای کم و نه کلمه‌ای زیاد». با این وصف بازگشت فلسطینی‌ها به فلسطین و سرزمین مادری‌شان دیگر هر گز تجلی نخواهد یافت علاوه بر آنکه تعداد فلسطینی‌های خواستار بازگشت باید متناسب با حجم قابل فراگیری سرزمین دولت فلسطین باشد و این در حالی است که در اطراف بسیاری از سرزمین‌های فلسطینی در کرانه غربی حصاری بتونی ایجاد شده است و بخش‌های مهمی نیز از آن به خاک اسرائیل ملحق شده است و همین جاست که طرح اسرائیل در خصوص «شهروندسازی فلسطینی‌ها» در هر جایی که اکنون استقرار دارند (مثلا در سوریه یا لبنان و یا اردن) کلید می‌خورد، پروژه‌ای که در نگاه طرح صلح بیروت ۲۰۰۲، هرگز به صورت نصی و حقوقی و صریح، رد نشده است. اینها از جمله اموری است که اسرائیل در چهارچوب امنیت ملی خویش به آن به عنوان خط قرمز نگاه می‌کند و عقب نشینی از آن را هرگز نمی پذیرد. علاوه بر آن، اسرائیل در قالب هرگونه راه حل نهایی در رابطه با موضوع دولت فلسطین و شهروندان آتی آن، یک اصل را در صدر اولویت‌های خود دارد و آن عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل پیش از اجرای هرگونه طرحی در قالب طرح‌های منطقه‌ای و بین المللی است و همین امر نشان می‌دهد که طرح حل درگیری فلسطینی‌ها با اسرائیل، بسیار بعید است به زودی زود به سرزمین موعود برسد و لو آنکه سران عرب هزاران «ژست دیپلماتیک حل موضوع فلسطین» را به خود بگیرند.

طرح «نقشه راه» که از سوی آمریکا و با حمایت شورای امنیت سازمان ملل در اکتبر سال ۲۰۰۲ به تصویب رسید، پیش‌درآمد طرح صلح کنفرانس سران عرب در بیروت بوده است. طرح نقشه راه فصول و موادی روشن دارد که بر طرح اعراب نیز سایه انداخته است. اجرای این طرح که در سه مرحله به تصویب رسیده بود، می‌بایست تا پایان سال ۲۰۰۵ همه اقدامات اجرایی اش به پایان می‌رسید اما در سایه مواضع اسرائیل و تحولات داخلی فلسطین و خاورمیانه باز هم همچون طرح‌های دیگر، به بایگانی بین المللی سپرده شد.

▪ برخی از فصل‌های مهم «طرح نقشه راه» از این قرار بوده است، فصولی که یکجانبه گرایی امریکا و غرب در برابر موضوع فلسطین را کاملا و به وضوح نشان می‌دهد:

ـ رهبری فلسطین بیانیه‌ای صادر می‌کند که طی آن حق اسرائیل در وجود را به طور کامل با حفظ امنیت و صلح به رسمیت می‌شناسد، و از هرگونه اقدامات خشونت آمیز در هر مکانی جلوگیری می‌کند و مانع از هرگونه تحریکاتی علیه اسرائیل می‌شود.

- با همکاری کمیته چهارجانبه بین‌المللی و در چهارچوب طرح بازسازی امنیتی دولت فلسطین، دولت فلسطین با کمیته امنیتی آمریکا، مصر و اردن همکاری کاملی می‌کند.

- اسرائیل با تمامی بندهای این طرح که شامل همکاری‌های امنیتی، اقتصادی و مالی می‌شود راه اجرای طرح را تسهیل و راهکار کمک‌های انسانی به فلسطینی‌ها را هموار می‌کند.

- همه دولت‌های عربی جلوی هرگونه کمک‌های مالی به گروه‌های خشونت طلب را سد می‌کنند و کمک‌های مالی خود را از طریق وزارت اقتصاد دولت فلسطین، اجرایی می‌کنند.

- هم‌زمان و همگام با توسعه دایره امنیتی دولت فلسطین، ارتش اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی عقب نشینی می‌کند.

- اسرائیل و دولت فلسطین برای جلوگیری از تروریسم با هم همکاری کاملی می‌نمایند.

- پس از انتخابات پارلمانی فلسطین و به مرور زمان، دولت فلسطین و اسرائیل بر سر تشکیل دولت فلسطین در مرزهای جغرافیایی موقت، حرکت می‌کنند.

- صلح کامل و فراگیر اسرائیلی‌ها با فلسطینی‌ها تمامی طرفها (سوریه و اسرائیل - لبنان و اسرائیل) را در بر می‌گیرد

- مذاکرات نهایی اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها شامل تشکیل دولت فلسطین با مرزهای جغرافیایی موقت، مرزها، قدس، پناهندگان فلسطینی و شهرک‌های یهودی‌نشین و مذاکرات صلح نهایی با سوریه و لبنان همراه خواهد بود.

- دولت‌های عربی، عادی سازی روابط با اسرائیل را می‌پذیرند و امنیت فراگیر برای تمامی دولت‌های منطقه فراهم می‌شود.

کمیته چهارجانبه بین المللی در خصوص فلسطین که تمامی طرفهای بین المللی (آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل) را در بر می‌گیرد در آخرین درخواست‌های خویش و در چهارچوب چگونگی رفتار با دولت حماس، خواستار اعتراف دولت فلسطین و اجرای کامل طرح پایان خشونت‌ها و هدف قرار دادن اسرائیلی به شکل کامل بوده است. این درخواست‌ها اکنون در عرض همه طرح‌های عربی و از جمله بیروت ۲۰۰۲ قرار گرفته است، به شکلی که انگار جامعه بین الملل نیز رویکردی مثبت به طرح عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل در چهارچوب طرح‌های عربی و قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت ندارد. دولت آمریکا و دیگر اعضای کمیته چهارجانبه بین المللی به طور بی‌سابقه‌ای فشار فزاینده‌ای بر طرف‌های فلسطینی وارد نمودند تا هر حکومتی در فلسطین و از جمله دولت وحدت ملی حماس، شروط اساسی این کمیته را در مبدا هر حکومتی بپذیرند و آن چیزی جز به رسمیت شناختن اسرائیل و محکومیت هرگونه اقدام نظامی علیه اسرئیل و اسرائیلی‌ها نیست. و همین امر باعث می‌شود که این سوال وجهه حقیقی‌تری به خود گیرد که هنگامی که هیچ صدای مثبتی در طرف‌های مقابل وجود ندارد پس تلاش سران عرب در ریاض و پیش از آن برای عادی سازی روابط به چه منظوری صورت می‌گیرد؟ آیا هدف درو کردن خوشه‌های حل مناقشه با اسرائیل است و یا آنکه در پس این تلاش‌ها، اعراب به دنبال تثبیت روابط با آمریکا و سپس حل محور نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه است؟

دیدار وزیر خارجه آمریکا با روسای سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی مصر، عربستان، اردن، امارات یا همان طرف‌های موسوم به کمیته چهارجانبه عرب، بوی ناخوشایندی را به مشام می‌رساند. این میزان علنی گرایی در این دیدارها نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها برای به بار نشاندن طرح امنیتی جدید خود در خاورمیانه و از جمله محاصره ایران، همه عرف‌های دیپلماتیک را نیز شکسته‌اند و در یک همبستگی فضاحت‌بار با تشکیلات امنیتی این کشورها، درصدد خلع ید ایران از خاورمیانه بر آمده‌اند. از سوی دیگر دیدارهای فشرده مقامات آمریکایی با اعضای کمیته چهارجانبه عرب در قاهره و اردن در آستانه تشکیل کنفرانس سران عرب در ریاض، اشتیاق وافر آمریکا برای بهره برداری از فضای نظامی و امنیتی خاورمیانه به نفع خود و اسرائیل را نشان می‌دهد.

عربستان سعودی با آنکه درخواست تغییر و بازنگری در طرح صلح بیروت ۲۰۰۲ را رد کرده، اما با رایزنی‌هایی که با آمریکا به عمل آمده است بعید نیست در یک اقدام مشترک با برخی کشورهای عربی حاضر در کنفرانس ریاض، راه بعضی اصلاحات در طرح صلح ۲۰۰۲ برای ورود اسرائیل به بازی صلح خاورمیانه‌ای را فراهم کند.

در این میان اردن بیش از دیگر کشورهای عربی بر صلح فراگیر با اسرائیل تلاش می‌کند و به دنبال راهکاری است که ظاهر آن همان چهارچوب پیشنهاد سران عرب در بیروت ۲۰۰۲ است که همه چیز را در قالب صلح با اسرائیل روشن کرده است: تشکیل دولت فلسطین به پایتختی قدس شرقی، بازگشت آوارگان به فلسطین و اجرای کامل قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل که مبین عقب نشینی اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی سال ۱۹۶۷ است، طرحی که از سوی آرییل شارون نخست وزیر وقت اسرائیل با قاطعیت رد شد، پس امروز شاه اردن در ورای تلاشی وصف ناپذیر برای احیای مجدد طرح صلح با اسرائیل به دنبال چیست؟ آیا او مفاهیمی جدید در طرح اعراب را برای اسرائیل زنده و روشن می‌کند؟ از جمله اینکه محدوده جغرافیایی جدید دولت فلسطین پس از استقرار دیوار جدا کننده در کرانه غربی کجا است و بازگشت فلسطینی‌ها به سرزمین شان در کجای محدوده این دولت نقش پیدا می‌کند؟ آیا اردن درصدد است تا با بازاریابی طرح سران عرب و در قالب روابط ویژه اش با اسرائیل و امریکا به طور یکجانبه، امنیت سیاسی و منطقه‌ای خود را افزایش داده و از فشارهای احتمالی داخلی و منطقه‌ای با کمک آمریکا رهایی پیدا کند؟ اردن از جمله کشورهای عربی است که معتقد است باید با واقع گرایی در دو بند طرح صلح بیروت ۲۰۰۲ تجدید نظر کرد:

- بازگشت پناهندگان فلسطینی که باید بر اساس وضعیت جغرافیایی کنونی فلسطینی‌ها در لبنان و سوریه مجددا تعدیلی صورت گیرد تا حل این موضوع شکل واقعی به خود گیرد و مخالفت اسرائیل را نیز بر نیانگیزاند

- بازگشت اسرائیل به مرزهای پیش از سال ۱۹۶۷ باید با وضعیت کنونی شهرکهای یهودی نشین و انضمام سرزمین‌های فلسطینی به اسرائیل تنظیم شود تا راهکار عقب نشینی از سرزمین‌های عربی به پروسه تعطیلی در سالهای آینده نخورد.

این دو بند اصلاحی که دولت اردن از آن دفاع می‌کند، همان خواسته‌های شبه رسمی اسرائیل از کنفرانس سران عرب است که فردا و پس فردا در ریاض برگزار خواهد شد. اردن در این میان با رایزنی‌های بسیار تحت عنوان واقع گرایی و اعتراف به وضعیت موجود، طرف‌های دیگر عربی را به این رویکرد دعوت می‌کند و البته حمایت بی دریغ آمریکا را نیز دارد. و این همان دولتی است که از عناصر اصلی پروژه تبدیل ایران به دشمن درجه یک اعراب به جای اسرائیل است و نقشی مهم برای آمریکا در کلید زدن جنگ طایفی در منطقه خاورمیانه دارد تا پس از آن به اصطلاح امتداد نفوذ ایران در منطقه را سد کند. اردن در حالی از اصلاح دو بند فوق حمایت می‌کند که بر اساس قطعنامه اجرا نشده شماره ۱۹۴ شورای امنیت سازمان ملل، همه فلسطینی‌های رانده شده از فلسطین باید به سرزمین مادری شان بازگردند.

برخی از منابع عرب نیز اعلام کرده اند که با آنکه مقامات سعودی از عدم عقب نشینی از طرح صلح بیروت ۲۰۰۲ سخن می‌گویند اما قراین نشان می‌دهد، پس از مصوبات کنفرانس ریاض و پس از ورود نتایج مذاکرات به کریدورهای سازمان ملل متحد و جامعه بین الملل، چهار کشور اردن، مصر، امارات و عربستان آمادگی خواهند داشت که برای اجرایی شدن طرح صلح ریاض ۲۰۰۷، تعدیلات مورد نظر آمریکا را در طرح‌های صلح و عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل، انجام دهند.

بهروز جاودانی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.