دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سرچشمه بندگی ,کجاست


سرچشمه بندگی ,کجاست

هر کسی در زندگی خود نمونه هایی از زلزله ها و فرو رفتن در زمین را دیده یا شنیده است, و نیز سقوط سنگهای آسمانی را از بالای جو, یا بر اثر ریزش کوه ها یا آتش فشانها و مانند آن دیده یا شنیده است

هر کسی در زندگی خود نمونه‏ه ایی از زلزله ‏ها و فرو رفتن در زمین را دیده یا شنیده است، و نیز سقوط سنگهای آسمانی را از بالای جو، یا بر اثر ریزش کوه‏ها یا آتش‏فشانها و مانند آن دیده یا شنیده است، هر انسان عاقلی می‏داند که وقوع این امور در هر لحظه و هر مکان امکان پذیر است، اگر زمین آرامشی دارد و آسمان برای ما امن و امان است، به قدرت و فرمان دیگری است ما که از هر سو در قبضه قدرت او قرار داریم چگونه می‏توانیم تواناییش را بر معاد انکار کنیم! و یا چگونه می‏توانیم از حوزه حکومت او فرار نمائیم.

تفکر در عظمت هستی، سرچشمه‏ی ایمان به معاد أَ فَلَمْ یَرَوْا إِلی‏ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ (۹سبا)

آیا به آن چه از آسمان و زمین، پیش رو و پشت سرشان است نگاه نکردند؟ اگر بخواهیم آنان را در زمین فرو می‏بریم یا قطعه‏هایی از (سنگ‏های) آسمان را بر سرشان فرود می‏آوریم، همانا در این (تهدید) برای هر بنده‏ی توبه کاری عبرت قطعی است.

آیه خداوند به دلیل دیگری پیرامون معاد، دلیلی توأم با تهدید غافلان لجوج، پرداخته است. این آسمان با عظمت با اینهمه عجائب، با این همه اختران ثابت و سیار و نظاماتی که حاکم بر آن است، و همچنین این زمین با تمام شگفتیها و انواع موجودات زنده و برکات و مواهبش، گویاترین دلیل بر قدرت آفریدگار است.

آیا کسی که قدرت بر این همه امور دارد از باز گرداندن انسان بعد از مرگ به عالم حیات و زندگی عاجز است؟! این همان" برهان قدرت" است که در آیات دیگر قرآن در برابر منکران معاد به آن استدلال شده از جمله در آخر سوره یس (آیه ۸۲) و آیه ۹۹ سوره اسراء و آیات ۶ و ۷ سوره ق.

در ضمن، این جمله مقدمه‏ای است برای تهدید این گروه متعصب تیره دل که اصرار دارند چشم به روی همه حقایق ببندند، لذا به دنبال آن می‏فرماید:" اگر ما بخواهیم به زمین دستور می‏دهیم پیکر آنها را در خود فرو برد" زلزله‏ای ایجاد شود، زمین شکاف بردارد و در میان آن دفن گردند! (إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ).

" و یا اگر بخواهیم فرمان می‏دهیم قطعات سنگهای آسمانی بر آنها فرو بارد" و خودشان و خانه و زندگیشان را در هم بکوبد (أَوْ نُسْقِطْ عَلَیْهِمْ کِسَفاً مِنَ السَّماءِ).

آری" در این موضوع، نشانه روشنی است بر قدرت خداوند و توانایی او بر همه چیز، اما برای هر بنده‏ای که به سوی خدا باز گردد و فکر و اندیشه خود را به کار گیرد" (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ).

می‏دانیم درون کره زمین مذاب و سوزان و در حال فوران است، و در حقیقت زندگی همه انسانها بر روی مجموعه‏ای از آتشفشانهای بالقوه قرار دارد، یک فرمان کوچک الهی کافی است که یکی از این آتشفشانها سر بر آورد و منطقه عظیمی را بلرزاند و سنگ و مواد مذاب و سوزان را بر آنجا فرو ریزد

هر کسی در زندگانی خود نمونه‏هایی از زلزله‏ها و خسف و فرو رفتن در زمین را دیده یا شنیده است، و نیز سقوط سنگهای آسمانی را از بالای جو، یا بر اثر ریزش کوه‏ها بر اثر صاعقه‏ها یا آتش‏فشانها و مانند آن دیده یا شنیده است، هر انسان عاقلی می‏داند که وقوع این امور در هر لحظه و هر مکان امکان پذیر است، اگر زمین آرامشی دارد و آسمان برای ما امن و امان است، به قدرت و فرمان دیگری است ما که از هر سو در قبضه قدرت او قرار داریم چگونه می‏توانیم تواناییش را بر معاد انکار کنیم! و یا چگونه می‏توانیم از حوزه حکومت او فرار نمائیم. در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:

۱) با اینکه آسمان بالای سر و زمین زیر پاست در آیه فوق تعبیر به ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ (پیش روی آنها) وَ ما خَلْفَهُمْ (پشت سر آنها) شده است، و تنها موردی در قرآن است که این تعبیر در آن دیده می‏شود، این تعبیر ممکن است اشاره به این معنی باشد که منظره آسمان به هنگام طلوع و غروب خورشید و ماه و ستارگان اهمیت بیشتری دارد و قدرت و عظمت حق در آن لحظه آشکارتر است، و می‏دانیم هنگامی که انسان رو به افق می‏ایستد این منظره پیش روی اوست، و زمین که در درجه بعد از اهمیت قرار دارد به عنوان پشت سر او معرفی شده است.

بعلاوه اگر این مغروران غافل حتی اینقدر به خود اجازه نمی‏دهند که بالای سر خود را بنگرند چرا لا اقل آنچه را پیش روی آنها قرار دارد و در کنار افق دیده می‏شود، نمی‏نگرند؟!

۲) می‏دانیم درون کره زمین مذاب و سوزان و در حال فوران است، و در حقیقت زندگی همه انسانها بر روی مجموعه‏ای از آتشفشانهای بالقوه قرار دارد، یک فرمان کوچک الهی کافی است که یکی از این آتشفشانها سر بر آورد و منطقه عظیمی را بلرزاند و سنگ و مواد مذاب و سوزان را بر آنجا فرو ریزد.

و نیز می‏دانیم هر شبانه روز صدها هزار سنگهای سرگردان کوچک و بزرگ در حوزه جاذبه زمین قرار گرفته و به سوی آن جذب می‏شوند، اگر برخورد آنها با قشر هوای محیط زمین که سبب داغ شدن و سوختن آنها می‏شود نبود، ساکنان زمین به طور مرتب از ناحیه آسمان سنگ باران می‏شدند، هم اکنون نیز قدرت و شدت آنها به قدری است که گاهی این مانع را پشت سر گذارده و بر زمین فرو می‏ریزند و این یک اخطار الهی است.

بنابر این اگر ما انسانها در میان این دو منبع خطر به فرمان خدا در نهایت آرامش زندگی می‏کنیم همین کافی نیست که به قدرت عظیم او پی ببریم و سربر آستانش بگذاریم؟!

۳) قابل توجه اینکه در پایان آخرین آیه فوق آمده است که در اینها آیه و نشانه روشنی از عظمت و قدرت خدا است، اما برای هر" بنده انابه کننده".

اشاره به اینکه گردنکشان یاغی که طوق عبودیت خدا را از گردن بر داشته‏اند و همچنین بندگان غافلی که به مسیر نادرست و گناه‏آلودشان ادامه می‏دهند، و انابه و بازگشتی در کارشان نیست، آنها نیز از این آیات روشن بهره نمی‏گیرند، چرا که وجود خورشید به تنهایی کافی نیست چشم بینا و رفع حجاب نیز لازم است.

● پیام‏های آیه:

۱) برای ایمان به معاد و دیگر امور غیبی، از محسوسات کمک بگیرید. فکر در عظمت جهان هستی، سرچشمه‏ی ایمان به معاد است. در آیه‏ی قبل فرمود:«لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ» در این آیه می‏فرماید: «أَ فَلَمْ یَرَوْا إِلی‏ ما بَیْنَ» ... چرا به آفریده‏ها نمی‏نگرند؟

۲) دست خداوند برای هر گونه تغییری در نظام هستی باز است. «إِنْ نَشَأْ»

۳) در کنار منطق، تهدید هم لازم است. «أَ فَلَمْ یَرَوْا ... نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ»

۴) تفکّر درباره‏ی هستی، سرچشمه‏ی بندگی و انابه به درگاه خداوند است. «أَ فَلَمْ یَرَوْا ... عَبْدٍ مُنِیبٍ»

آمنه اسفندیاری