چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

هاپکینز ,بازیگری با کارنامه متفاوت


هاپکینز ,بازیگری با کارنامه متفاوت

این روزها که سینمای جهان با شتاب هرچه تمام به سمت تکنیک محض پیش می رود, همچنان ستاره ها نقشی حیاتی در کشاندن تماشاگران به سالن های سینما داشته و هزینه گزافی را به تهیه کنندگان آثار تحمیل می کنند, حال در میان این دسته از ستارگان بازیگرانی نیز هستند که در نقش های خود مانند یک مولف عمل کرده و به آنها شمایل خاصی می بخشند که آنتونی هاپکینز یکی از آنهاست

این روزها که سینمای جهان با شتاب هرچه تمام به سمت تکنیک محض پیش می رود، همچنان ستاره ها نقشی حیاتی در کشاندن تماشاگران به سالن های سینما داشته و هزینه گزافی را به تهیه کنندگان آثار تحمیل می کنند، حال در میان این دسته از ستارگان بازیگرانی نیز هستند که در نقش های خود مانند یک مولف عمل کرده و به آنها شمایل خاصی می بخشند که آنتونی هاپکینز یکی از آنهاست.

آنتونی هاپکینز در ۳۱ دسامبر سال ۱۹۳۷ میلادی در ولز به دنیا آمد و در خانواده ای کارگری بزرگ شد.

پس از پایان دوره خدمت نظام وارد کالج هنرهای نمایشی کاردیف(ولز) شد و پس از آن تحصیلات خود را در زمینه بازیگری، در آکادمی سلطنتی هنرهای نمایشی لندن ادامه داد.

هاپکینز در ۱۹ سالگی برای نخستین بار در لندن روی سن تئاتر رفت و سال ها به ایفای نقش در تئاترهای انگلیسی پرداخت.

وی در دهه ۱۹۷۰ میلادی به بازی در مجموعه های تلویزیونی پرداخت و ایفای نقش هایی نه چندان مهم و پررنگ را برعهده گرفت.

هاپکینز در سال ۱۹۷۳ میلادی و به آمریکا رفت و به بازی در سریال های تلویزیونی مشغول شد تا آنکه یک سال بعد سرانجام با فیلم دختری از پترووکا وارد عرصه سینما شد.

این روند تا اواخر دهه ۸۰ میلادی ادامه داشت تا اینکه بازی او در چند فیلم سینمایی توجه جاناتان دمی را به خود جلب کرد و او را برای ایفای نقش دکتر "هانیبال لکتر" در فیلم "سکوت بره ها" مناسب تشخیص داد.

فیلم جذاب و درخشان "سکوت بره ها" که فیلمی در مایه های وحشت به حساب می آید، میدان مناسبی برای شکوفایی استعدادهای پنهان هاپکینز بازیگر بود.

نقشی به شدت تیره با مولفه های خاص خود که بخشی از آن از سینمای وحشت وام گرفته شده بود.

شخصیت دکتر "هانیبال لکتر" که علاقه به خوردن گوشت انسان دارد، یکی از معدود شخصیت های گونه وحشت است که اصالت داشته و هویت مستقلی را برای خود قائل است.

جاناتان دمی در خلق این شخصیت به گونه ای عمل کرد که هانیبال لکتر تبدیل به شخصیتی کاملا سیاه نشد و سایه روشن هایی نیز در وجود او مشاهده شود.

این نقش آفرینی درخشان سرانجام اسکار بهترین بازیگر نقش اول را برای هاپکینز به ارمغان آورد.

در همین سال ها "جیمز آیوری" کارگردان انگلیسی تبار همراه با "اسماعیل مرچنت " هندی الاصل در مقام تهیه کننده دست به تولید آثاری در رابطه با عصر ملکه ویکتوریا زدند که بازیگران بریتانیایی از شانس بیشتری برای تصاحب نقش های آن برخوردار بودند.

هاپکینز در کنار "اما تامپسون" از گزینه های اصلی فیلم فوق بودند که در فیلم هایی همچون "هاواردز اند" و "بقایای روز" در کنار یکدیگر قرار گرفته و بازی های درخشانی را از خود به یادگار گذاشتند.

"دراکولای برام استوکر" ساخته "فرانسیس فورد کاپولا" از دیگر فیلم های جذاب کارنامه هاپکینز است که در زمان نمایش نیز با استقبال خوبی از سوی طیف های گوناگون مواجه شد و به احیا مجدد گونه وحشت انجامید.

شخصیت پروفسور "آبراهام ون هلسینگ" نقشی کاملا مناسب بازیگری در قواره هاپکینز بود که گریم نیز نقش برجسته ای در ارتقای کیفی بازی او ایفا می کرد.

با این حال بازی درخشان "گری اولدمن" در نقش "کنت دراکولا" تا حدودی بازی او را تحت تاثیر قرار داد و به سایه برد.

"جان شلزینگر" که فیلم "دونده ماراتون" او برای سینما دوستان ایرانی نامی آشناست، در فیلم "عصر معصومیت" از هاپکینز بهره گرفت که نتیجه آن چندان چنگی به دل نزد.

وی در نقش "گلس" در کنار "ایزابلا روسلینی"(دختر روبرتو روسلینی و اینگرید برگمن) حضوری متوسط داشت و فقط جای پای خود را در هالیوود محکم تر کرد.

بازی در نقش شخصیت های تاریخی از جمله وسوسه های همیشگی بازیگران سینما در سراسر جهان است که فقط اندکی از آنها بخت یارشان شده و در اینگونه نقش ها حضور یافته اند.

ریچارد نیکسون رییس جمهورایالات متحده که دوران ریاست جمهوری اش نکته مثبتی نداشت، برای هاپکینز این سود را داشت که خود را در قالب این شخصیت قرار دهد.

"الیور استون" که فیلم های فوق العاده ای را در کارنامه خود دارد، در وهله اول بواسطه شباهت چهره هاپکینز با نیکسون و در درجه بعد به علت هنر قدرت بازیگری او را برگزید.

"افسانه های پاییزی" ساخته "ادوارد زوئیک" و "لبه" به کارگردانی "لی تاماهوری" در کنار فیلم ضد برده داری "آمیستاد" ساخته "استیون اسپیلبرگ"، بهترین فیلم های او در نیمه دوم دهه ۹۰ هستند که در نهایت به فیلم های سرگرم کننده متوسطی از جمله "نقاب زور" ختم شد.

درام"افسانه های پاییزی" بواسطه شخصیت پردازی های فوق العاده و نیز حضور بازیگران برجسته به فیلمی تاثیرگذار تبدیل شد که گذر زمان نیز چیزی از ارزش های این اثر سینمایی نکاسته است.

بردن داستان به زمان جنگ های داخلی آمریکا نیز نقش بسیاری در این امر داشته و تاثیرگذاری فیلم را دو چندان کرده است.

با شروع قرن ۲۱، ستاره اقبال هاپکینز نیز رو به افول نهاد که بالا رفتن سن او در این امر بی تاثیر نبود.

فیلم "چگونه گرینچ کریسمس را دزدید" با بازی"جیم کری" تجربه تازه ای برای او به عنوان گوینده گفتار متن است که با استقبال مناسبی از سوی مردم روبه روشد.

پس از گذشت ۱۰ سال، تهیه کنندگان "سکوت بره ها" برای ساخت قسمت دوم آن وسوسه شده و فیلمی تحت عنوان "هانیبال" را روانه اکران کردند که نتیجه کار بسیار مایوس کننده بود.

جایگزینی "جولین مور" به جای "جودی فاستر" برای نقش کلیدی "کلاریس استرلینگ"، نخستین اشتباه بی بازگشت سازندگان "هانیبال" بود که بازی خوب "جولیان مور" نیز نتوانست از شدت آن بکاهد!

آنتونی هاپکینز در دهه اول قرن ۲۱ اغلب در فیلم های تجاری و در نقش هایی خنثی ظاهر و تقریبا از فهرست بازیگران بزرگ هالیوود خارج شد که علت آن را باید به آسان گیری وی برای بازی در فیلم های معمولی و به شدت متوسط مربوط دانست.

از این آثار می توان به "اسکندر" و "بی ولف اشاره کرد.

وی در هفته های اخیر فیلم "ثور" به کارگردانی "کنت برانا" را روی اکران داشت که با استقبال گسترده تماشاگران روبرو شد و در صدر پرفروش های ماه قرار گرفت.

از این بابت می توان امیدوار بود که هاپکینز ۷۵ ساله بار دیگر به روزهای اوج بازگشته و نقش های ماندگاری از جنس "هانیبال لکتر" را ایفا کند.