شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

چشمه لطف


چشمه لطف

الهی بی پناهان را پناهی
بسوی خسته حالان کن نگاهی
چه کم گردد زسلطان گر نوازد

الهی بی پناهان را پناهی

بسوی خسته حالان کن نگاهی

چه کم گردد زسلطان گر نوازد

گدائی را زرحمت گاهگاهی

مرا شرح پریشانی چه حاجت

که بر حال پریشانم گواهی

الهی تکیه بر لطف تو کردم

که جز لطفت ندارم تکیه گاهی

دل سرگشته ام را رهنما باش

که دل بی رهنما افتد به چاهی

نهاده سر به خاک آستانت

گدائی دردمندی عذرخواهی

امید لطف و بخشش از تو دارد

اسیری شرمساری روسیاهی

تهی دستی که با اشگ ندامت

زپا افتاده از بار گناهی

گرفتم دامن بخشنده ای را

که بخشد از کرم کوهی به کاهی

رحیمی چاره سازی بی نیازی

کریمی دلنوازی دادخواهی

خوشا آن کس که بندد با تو پیوند

خوشا آن دل که دارد با تو راهی

مران از آستانت بینوا را

که دیگر در بساطم نیست آهی

مقام و عز وجاهت چون ستایم

که برتر از مقام و عز و جاهی

فنا کی دولت سرمد پذیرد

که اقلیم بقا را پادشاهی

زنخل رحمت بی انتهایت

بیفکن سایه برروی گیاهی

به آب چشمه لطفت فروشوی

اگر سر زد خطائی اشتباهی

مران یا رب زدرگاهت رسا را

پناه آورده سویت بی پناهی

دکتر قاسم رسا



همچنین مشاهده کنید