دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا

نیروهای انقلاب متحد شوید


نیروهای انقلاب متحد شوید

آنچه روز عاشورا در تهران رخ داد نشانه آشکار خروج از چارچوب قانون اساسی و شکستن ساختارهای قانونی کشور بود

آنچه روز عاشورا در تهران رخ داد نشانه آشکار خروج از چارچوب قانون اساسی و شکستن ساختارهای قانونی کشور بود. بنابراین به دلیل ابعاد و اهمیت آن و با توجه به موضوعات مهمی که در پیرامون جمهوری اسلامی ایران در حال وقوع است این اتفاقات باید به صورت جدی توسط تمام گروه های طرفدار نظام تحلیل و بررسی شود. در تحلیل این حوادث چند نکته قابل توجه وجود دارد.

۱) از آنجایی که این رفتارهای آشوبگرانه در چارچوب قانونی نبوده اینکه گمان شود این مسائل توسط نیروهای نظام و نیروهایی که سلیقه سیاسی متفاوت دارند شکل گرفته، چنین گمانی به جایی نخواهد رسید. اما مسلماً با این رفتارهای خارج از چارچوب قانون اساسی به عنوان یک میثاق ملی باید بی هیچ شکی مورد برخورد نظام واقع شوند، هرچند بهتر است میان نیروهایی که صرفاً برای انتقاد وارد ماجرا شده اند با نیروهایی که به قصد تخریب و ایجاد فضای رعب و وحشت در نظام وارد شده اند، تفکیک قائل شویم. هرچند این گونه رفتارها به قدری با چارچوب های پذیرفته شده ملی مغایرت دارد که هرگونه فرض مبتنی بر ناآگاهی و عدم اشراف بر چارچوب ها را غیرقابل اعتنا می سازد.

۲) این گونه رفتارها که در اتفاقات اخیر مشاهده می شوند کاملاً براندازانه اند و طبیعی است که در دنیا هیچ حاکمیتی رفتارهای براندازانه را برنمی تابد تا چه رسد به آنکه بخواهد از برخورد با آنها اجتناب کند حال چه این حاکمیت جمهوری اسلامی باشد و چه حاکمیت های دیگری که مبتنی بر انواع دموکراسی های بنیان گذاشته شده اند.این مساله مورد پذیرش حاکمیتی که مردم آن را بر مبنای یک قانون اساسی پذیرفته اند، قرار نمی گیرد و طبیعی است که از سوی جمهوری اسلامی نیز چنین رفتارهایی مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.نگاه تطبیقی به تاریخ معاصر سیاسی ایران پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد در اوایل انقلاب نیز برخی جریاناتی که ابتدا با عنوان ارادتمندان به انقلاب و با چهره انقلابی وارد عرصه سیاسی شدند، دست به حرکات تند و عصبی و گسترش خشونت زدند تا جایی که به مرز انجام ترورهای وسیع از میان آحاد مختلف مردم رسیدند. بنابراین طبیعی است تداوم این رفتارها، نگرانی های جدی را در میان مردم و طرفداران انقلاب ایجاد کند.

۳) تحلیلی که امروز از حرکت های پس از انتخابات ریاست جمهوری صورت می گیرد، این است که در ابتدا رفتارهای اعتراضی به نحوه اعلام آرا و صحت یا عدم صحت انتخابات شکل گرفت اما به مرور این رفتارها از بحث رای عبور کرده و به بحث حاکمیت سیاسی کشور کشیده شده است و حتی امکان دارد تندتر هم بشود. عده یی علاقه مندند مبتنی بر تبیین پیام های صریح سیاستمداران غربی، این اعتراضات را از حوزه گروه های سیاسی به حوزه گروه های اجتماعی بکشانند تا بتوانند به صورت گسترده نظرات خود را عملی کنند هرچند به لطف خدا شاهد کاهش تعداد کسانی هستیم که دست به انجام رفتارهای هیجانی می زنند. حتی به نظر می رسد برخی از کسانی که این گونه جریانات را رهبری می کنند به این تحلیل رسیده اند که بدون داشتن قربانی و کسانی که صدای تمایلات سیاسی باشند، امکان تداوم جنبش وجود ندارد. بنابراین با تندتر کردن اوضاع و ایجاد این امکان که چند نفر در این درگیری ها، حال به هر نحوی، کشته شوند می خواهند اوضاع را به شرایطی تندتر از آنچه در ابتدا مورد نظر حلقه های جریان اعتراض بود، بکشانند.

۴) برخی از کاندیداهای معترض انتخابات که رفتارها و بیانیه های تندشان سبب بروز چنین حادثه هایی شد اینک دامن خود و اطرافیان نزدیک شان را از درگیری ها بیرون کشیده اند و متاسفانه این گمان را به وجود آورده اند که مایلند با قربانی کردن چند جوان خود را به عنوان کسانی که منجی ملت هستند نشان دهند.

کاندیداهایی که رفتار اقتصادی ناسالم شان مورد اعتراض اقشار نخبه و برگزیده اجتماعی و سیاسی و همه جامعه بود و بعضاً درصد آرایشان هم این اعتراض گسترده را نشان می داد مایلند با تشدید بی ثباتی در اوضاع سیاسی مانع از رسیدگی جدی به تخلفات اقتصادی آشکار و نهان خود و وابستگان شان شوند و این در حالی است که تبیین رسانه های غربی بر این اصرار دارد که این رهبران از مردم معترض جدا افتاده اند و باید با تشدید فعالیت هایشان و صدور بیانیه ها و رفتارهای تند از قافله اعتراض عقب نمانند.در این میان رویگردانی کسانی که ادعای پیروی از خط امام را دارند از راه و رسم امام به صراحت آشکار است. فی المثل تجلیل از شخصیت آقای منتظری در حالی که هنوز رنج نامه مرحوم احمد آقا در مخالفت های جدی و به تعبیر ایشان خون دل هایی که امام راحل از آقای منتظری و اطرافیان شان به دل داشتند، از یاد نرفته است و به همین دلیل به نظر می رسد تجلیل از شخصیت آقای منتظری بیش از هر چیز یک بهره برداری سیاسی صرف باشد که فقط به قصد تضعیف ارکان نظام توسط این افراد صورت می گیرد.

۵) به نظر می رسد ضمن آنکه در تحرکات اخیر تحریک بیگانگان به شکل کاملاً آشکاری دیده می شود و با توجه به هدف نهایی کسانی که این تحرکات را رهبری می کنند، برخورد جدی قوه قضائیه با این نوع رفتار اجتناب ناپذیر است. اگر قوه قضائیه همگام با اظهارات صریح ریاست این قوه در اجلاس دادستان ها حرکت کند مطمئناً می تواند به سریع تر فیصله یافتن مسائل و بهبود اوضاع کمک کند اما در عین حال باید مراقب باشیم که سرمایه یی تحت عنوان «انسجام ملی» و اتحاد تمام گروه های طرفدار نظام از هم نگسلد و در این بعد نقش رهبران برجسته سیاسی هر دو جریان موجود در کشور ضروری است. باید این رهبران میان انتقاد یا اصلاح در چارچوب نظام و مخالفت با ارکان آن انتخابی صریح و روشن داشته باشند. در حالی که برخی افرادی که خود را جزیی از ارکان حاکمیت می دانند هنوز دلمشغولی جدی شان اجازه نمی دهد وارد عرصه جداسازی این چارچوب ها از یکدیگر شوند.

به هر روی و در نهایت باید همه دست در دست یکدیگر بگذارند زیرا صدمات و آثار منفی ناشی از اتفاقات اخیر بر حوزه های سیاسی و اقتصادی کشور بسیار آشکار و روشن است و این موضوع آگاهی، بیداری و هوشیاری همه نیروهای انقلاب از هر جریان سیاسی را جزمی و اجتناب ناپذیر می سازد زیرا اینک بحث انتقاد و اصلاح در میان نیست بلکه مساله براندازی است؛ چیزی که بی شک برای هیچ یک از نیروهای انقلابی قابل پذیرش نخواهد بود.

جواد جهانگیرزاده

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس