سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

خلاف جریان آب


خلاف جریان آب

غرور و تعصب معروف ترین رمان جین آستین, نویسندهٔ انگلیسی ۱۷۷۵ـ۱۸۱۷ , است كه در زمانی كه وی فقط ۲۱ سال داشت, یعنی در ۱۷۹۶, نوشته شد

●نگاهی به فیلم غرور و تعصب

غرور و تعصب معروف‌ترین رمان جین آستین، نویسندهٔ انگلیسی(۱۷۷۵ـ۱۸۱۷)، است كه در زمانی كه وی فقط ۲۱ سال داشت، یعنی در ۱۷۹۶، نوشته شد. در آغاز، این اثر تصورات نخستین نام داشت،‌ اما به‌دلیل غلبهٔ فرهنگ مذكر بر مناسبات ادبیات آن مقطع تاریخی و جغرافیایی، این كتاب در آن زمان چاپ نشد و، حدود ۱۷ سال بعد، پدر جین آستین آن را با نام غرور و تعصب به ناشری سپرد تا چاپش كند و به‌جای نام نویسنده نیز اسم مستعار (یك خانم) روی جلد كتاب درج شد. اما كتاب به چنان شهرت و محبوبیتی رسید كه در دوران حیات خودِ جین آستین سه بار تجدید چاپ شد. حس و حساسیت و من میكل آنژ پیكرتراش از دیگر آثار آستین است،‌ اما خود او نیز بهترین تألیفش را همین رمان غرور و تعصب می‌دانست و به آن لقب «بچهٔ دلبند خود» می‌داد. این رمان جزء شاخص‌ترین داستان‌های كلاسیك تاریخ ادبیات جهان به‌حساب می‌آید.

محبوبیت غرور و تعصب به حوزهٔ هنرهای نمایشی نیز راه یافته و ۱۵ اجرای تئاتری داشته است. چندین اقتباس تلویزیونی نیز از آن شده كه آخرین آنها در ۱۹۹۵ در شبكهٔ بی‌بی‌سی تولید شد و دو اقتباس سینمایی كه اولین آن متعلق به رابرت ز. لئونارد با فیلمنامه‌ای از آلدوس هاكسلی و جین مورفین، با شركت لارنس الیویه و گریر گارسون (محصول ۱۹۴۰ امریكا) است و دومی به‌كارگردانی اندرو بلك (محصول ۲۰۰۲ امریكا) است كه نسخه‌ای مدرن‌تر و جوان‌پسندانه و البته كم‌ارزش به‌حساب می‌آید. اما جدیدترین نسخهٔ سینمایی این رمان‌ اثر جو رایت است كه اولین كار بلند سینمایی او محسوب می‌شود و البته در همین اولین گام موفقیت‌های زیادی را نیز نصیبش كرده است: نامزدی اسكار بهترین طراحی صحنه،‌ طراحی لباس، موسیقی و بازیگر زن اصلی، برندهٔ جایزهٔ بهترین كار اول از انجمن منتقدان فیلم بوستون،‌ برندهٔ جایزهٔ بهترین كارگردان و بازیگر نقش اول مرد نقش مكمل از انجمن منتقدان فیلم لندن، نامزد جایزهٔ بافتا برای بهترین فیلم، طراحی لباس، گریم و بازیگر زن نقش مكمل و فیلمنامه، نامزدی جایزهٔ گلدن گلوب برای بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن نقش اول،‌ جایزهٔ كارمن فورمن برای كارگردان تازه‌كار و...

اما چه نكته‌ای در این اثر وجود دارد كه راه به این موفقیت‌ها برده است؟ مهم‌ترین عامل توفیق منبع اقتباس فیلم است. البته غرور و تعصب،‌ مثل بسیاری از رمان‌های متعلق به قرن ۱۸، موقعیت‌هایی دارد آكنده از رمانتیسم و سانتیمانتالیسم و حكایت قهرمانی باهوش، زیبا و اخلاق‌مدار را، كه اندكی هم البته لجباز است، در برابر زنی كه در خانواده‌ای نه‌چندان سربلند پرورش یافته روایت می‌كند، و تعامل‌ها و تقابل‌ها و سوءتفاهم‌های بین این دو را كه نهایتاً، پس از طی شدن فراز و نشیب‌هایی،‌ به مهیا شدن بستر عشق می‌انجامد. این دقیقاً همان فرمولی است كه آستین در رمان دیگرش، حس و حساسیت، نیز به‌كار گرفته است؛ اثری كه از آن هم در سینما بسیار استقبال شد و آخرین نسخهٔ آن را آنگ‌ لی براساس فیلمنامه‌ای از اما تامسون ساخت و با استقبال فراوان تماشاگران روبه‌رو شد و جوایز متعددی از آن خود كرد. حالا دبرا موگاچ، كه از زنان نویسندهٔ توانای انگلستان است،‌ سعی كرده است موفقیت فیلمنامهٔ اقتباسی حس و حساسیت را در مورد اثر دیگر جین آستین تكرار كند و ظاهر قضایا نشان می‌دهد كه این تجربه ناموفق نبوده است و درعین‌حال آكنده بوده از تجربه‌ها و احساسات زنانه، از نویسندهٔ منبع مورد اقتباس و فیلمنامه‌نویس آن گرفته تا موضوع داستان كه حول‌وحوش خانواده‌ای پردختر و مشحون از فضای تأنیثی است. جین آستین در مرز ۲۰ سالگی بود كه این كتاب را نوشت و شخصیت اصلی داستان نیز ۲۰ ساله است‌ و تا حد زیادی نشان از خلق و خو و عقاید نویسنده دارد و به‌نوعی نمایندهٔ شخصیت خود آستین در داستان است، شخصیتی كه برخلاف عرف و فرهنگ غالب در جامعه قدم برمی‌دارد. (جالب اینجاست كه بازیگر این شخصیت در فیلم نیز ۲۰ سال دارد و در عین سن اندكش، بازی بسیار خوبی ارائه كرده است) اولین تصویری كه از فیلم می‌بینیم تصویر الیزابت است كه در حال كتاب خواندن قدم‌زنان به سمت منزل می‌رود. كتاب و حركت دو عنصری هستند كه از همان ابتدا الیزابت را از سایر زنان و دختران اطرافش متمایز می‌كنند. آنچه از كتاب و فیلم برمی‌آید موقعیت نازل فرهنگی آدم‌های جامعهٔ آن مقطع زمانی است كه زنانش در پی شكار شوهرند و مردانش در جست‌وجوی زنانی فرمانبردار و متعهد به سنن اشرافی.

این تصویر در خصوص خانوادهٔ بنت كه از طبقهٔ كم‌درآمد جامعه است بیشتر متجلی است و بدین‌سان،‌ نویسنده بحث شكاف‌های طبقاتی و تأثیر آن بر فرهنگ خانواده‌ها را هم از نظر دور نداشته است. مادر خانواده (با بازی سرخوشانهٔ برندا بلتین) مصداق زنی به‌شدت بی‌فرهنگ است كه، به محض دیدن جوانی شاخص و ثروتمند،‌ دخترانش را به نمایش می‌گذارد و دخترها هم البته، تحت تأثیر این تربیت، تافتهٔ جدابافته‌ای از مادر نیستند. اما در این بین الیزابت، اگرچه نشاط ایام جوانی را دارد، ‌در مسیری متفاوت‌تر قدم برمی‌دارد و همین مسیر است كه توجه مرد قصه،‌ دارسی، را برمی‌انگیزد. جدال‌های كلامی او با دارسی بر سر فرهنگ،‌ ایستادگی در مقابل لیدی كاترین در خصوص سنن اجتماعی و اشرافی‌منشانه و یادگیری نوازندگی، بافندگی و پخت‌وپز به‌عنوان خصوصیات همسری مناسب،‌ امتناع از ازدواج با كالینز به‌رغم اصرار مادر، پافشاری برای شركت نكردن خواهر كوچك‌ترش در جشنی كه نهایتاً به رسوایی‌اش می‌انجامد و... همگی نمودهای رفتاری از شخصیت متفاوت الیزابت هستند. او مقابل خانواده، اجتماع و حتی عشق بر سر عقاید خود ایستادگی می‌كند و از همین رو به‌نظر دیگران جسور و بی‌پروا می‌آید. او نهایتاً زمانی پاسخ عشق دارسی را می‌دهد كه درمی‌یابد قضاوتش در خصوص او ناشی از منابع نادرست بوده است و ازدواجشان كه، به‌رغم مخالفت‌های لیدی كاترین انجام می‌گیرد، نمونه‌ای دیگر از سنت‌شكنی در آن سال‌های حاكمیت جرج بر انگلستان است. جین آستین نیز درواقع با روی آوردن به كتاب و كتاب‌نویسی و حضور جدی در عرصهٔ هنر و فرهنگ به‌نوعی در همین مسیر قرار گرفته بود،‌ با این تفاوت كه وی، برخلاف قهرمانان داستان‌هایش، در طول عمر ۴۲ ساله‌اش هرگز ازدواج نكرد و تا زمان حیات مادر و خواهرش با آنها زندگی كرد.

جو رایت سعی كرده است این استقامت و تك‌مداری الیزابت را با استفاده از تمهیدات بصری مختلفی در حوزهٔ سینما ترجمان كند. به‌یاد آوریم صحنه‌ای را كه الیزابت در منزل دارسی در یك زاویهٔ كادر تصویر نشسته است و مادر و سایر خواهرانش در زاویهٔ روبه‌رو. مادر در حال وراجی در مورد زیبایی دخترانش است و در مقابل، الیزابت سكوت كامل اختیار كرده است و با شرمندگی از اراجیف مادرش فقط به چهرهٔ وی می‌نگرد. این زاویه‌سازی، همانند صحنهٔ نخستین فیلم كه در چند سطر پیش به آن اشاره شد، گویای موقعیت متمایز الیزابت است. صحنهٔ رقص الیزابت و دارسی اوج تمهیدسازی برای القای این مفهوم است. كارگردان ناگهان با یك جامپ كات ساده این دو شخصیت را از خیل جمعیت حاضر در سالن رقص جدا می‌كند و در یك سالن خالی قرار می‌دهد تا فردیت این زوج آشكارتر شود‌، فردیتی كه اگرچه حالت تقابل دارد، در طول داستان به تعامل ختم می‌شود. ویژگی بارز كار جو رایت آن است كه ظرافت‌ها و ریزه‌كاری‌هایی را كه جین آستین در رمان غرور و تعصب، در خصوص بیان جزئیات زندگی آدم‌های قصه، رعایت كرده، در فیلم به صورت مؤجز گنجانده است.

مهرزاد دانش


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.