شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

پذیرش


پذیرش

بنیادی ترین انگیزه برای یک فرد و کلاً گونه ای که تولید مثل می کند, بقاست آنهائی که نتوانند تولیدمثل کنند از الگوهای ژنتیکی خود پیروی نمی کنند بنابراین, تکامل فرآیندی است که در آن الگوهای ژنتیکی موجودات زنده را قادر به تولیدمثل و ماندگاری می کند که این الگوها به طور طبیعی انتخاب شده اند در حالی که دیگر الگوهائی که قادر به وفق دادن خود برای بقا نیستند می میرند

چرا ما برای اعمال خویش نیازمند انگیزه هستیم؟ اعمال ما به چه نیتی رخ می‌دهد؟

مسلماً پاسخ به این پرسش‌ها غامض و متعدد است.

هفت شاخص اصلی انگیزش در اینجا طرح شده است.

این هفت جنبه یا چاگراها که در سنسکریت به معنی چرخ درونی و روانی علوم باطنی که ریشه‌های آن در هند است معنا می‌شود. همانگونه که در پیوند با هفت غده درون‌ریز اصلی بدن می‌باشند.

گرچه مواردی را می‌توان یافت که کارکرد این عناصر رابطه‌ای غیرمستقیم با عملکرد روانی‌شان پیدا می‌کند. این شاخص‌ها هفت‌گانه و نحوه عملکردشان بدین شرح است.

چاکرای ریشه، Muladahara، غریزه بقا و امنیت.

۱. چاکرای جنسی، Svadhishthana، لذت بردن.

۲. چاکرای خورشیدی، Manipura، پانکراس، میل به کنترل و نفوذ.

۳. چاکرای قلب، Anahata، تیموس، عشق و همدلی.

۴. چاکرای حلق، Vishuddhi، تیروئید، رشد و اظهار وجود.

۵. چاکرای ابرو، (Agya (ajan، غده صنوبری، درک و بصیرت.

۶. چاکرای فرق سر، Sahasrara، هیپوفیز، یگانگی.

باز هم تکرار می‌کنم که این تقسیمات فرضی می‌باشند زیرا تمام کارها و اهداف ما ترکیبی از این انگیزه‌ها در سطوح مختلف هستند.

می‌توان سه چاکرای پائینی را که توسط کمبود و احساس نیاز انگیزانده می‌شوند و بر این پایه که کمبودی وجود دارد در یک دسته، و چهارتای بالائی که مثبت و متکی به‌خود می‌باشند را در دستهٔ دیگری قرار داد. کیفیت انرژی در داخل و اطراف این چاکراها در auro (حال و هوای انسان) می‌توان مشاهده کرد. اورا auru یک نیروی ضعیف الکترومغناطیسی است که جسم را با تمام جنبه‌های فیزیکی، عاطفی و معنوی ـ روانی دربرمی‌گیرد و احاطه می‌کند. مرکز چاکراها برای به‌دست آوردن و خارج کردن انرژی‌های مختلف منقبض و منبسط می‌شوند. مراکز چاکرای دیگری نیز مانند کف پا و پشت زانو وجود دارند که احساسی از طبیعت را می‌دهند و شخص را قادر می‌سازند که از زمین انرژی کسب کند و همین‌طور کف دست‌ها که به‌خصوص جهت بیرون دادن انرژی شفابخش مفید هستند. انرژی‌های تمام مراکز چاکراها به‌طور ممتد در حال چرخیدن و حرکت می‌باشند.

● غریزه بقا و امنیت

بنیادی‌ترین انگیزه برای یک فرد و کلاً گونه‌ای که تولید‌مثل می‌کند، بقاست. آنهائی‌که نتوانند تولیدمثل کنند از الگوهای ژنتیکی خود پیروی نمی‌کنند. بنابراین، تکامل فرآیندی است که در آن الگوهای ژنتیکی موجودات زنده را قادر به تولیدمثل و ماندگاری می‌کند که این الگوها به‌طور طبیعی انتخاب شده‌اند. در حالی‌که دیگر الگوهائی که قادر به وفق دادن خود برای بقا نیستند می‌میرند. همانطور که خواهیم دید، در انسان‌ها انگیزه‌های مختلفی در کنار این غریزه وجود دارند، اما نمی‌توان انکار کرد که غریزهٔ ما برای زنده نگه‌داشتن بدنمان به‌مانند غریزهٔ جنسی هنوز هم بسیار قوی است.

فرآیندهای روانی تأثیر عظیمی بر آگاهی ما دارند به‌ویژه هنگامی‌که موجود زنده فاقد اساسی‌ترین نیازها مانند هوا، آب، غذا و کنترل دما باشد و یا وقتی که در معرض بیماری و یا خشونت قرار دارد. این تمایلات برای زنده و سالم نگه‌داشتن در مقابل تمام انگیزه‌های دیگر اولویت می‌یابند. تنها زمانی‌که یک انگیزه به‌شکلی افراطی قوی باشد می‌تواند جای این تمایلات بنیادی را بگیرد.

میزان و شدت عواملی که بقا را تهدید می‌کند متفاوت است هر چه این تهدیدها جدی‌تر احساس می‌شوند و نیاز به مقابله با آنها قوی‌تر می‌شود. موجودات زنده با استفاده از گزینه‌های طبیعی روش‌هائی را برای درک خطرات و ارضای نیازهای اساسی خود به‌کار می‌بندند.

در مورد انسان‌ها به فراوانی موقعیت‌های جدید ایجاد می‌شود که نیاز به آموزش و تمرین دارند. مانند اتومبیل‌ها، کشتی‌ها، قطارها، هواپیماها، موادشیمیائی، الکتریسیته، انرژی تابشی و غیره. ما باید به هشدارهای غرایزمان توجه کنیم، اما برای کارکردن با این وسایل و مقابله با خطرات احتمالی آنها باید آموزش ببینیم.

یک روش مهم که موجودات زنده برای درک خطر و ارضاء نیازها استفاده می‌کنند، تجربهٔ روانی درد و لذت است. درد یک هشدار بدنی است که هنگام پیش آمدن مشکل و به‌عنوان یک بازدارنده در مقابل تکرار آن تجربه عمل می‌کند. در سوی دیگر لذت، تجربه رضایت از نیازهائی مانند خوردن یک غذای خوب، نوشیدن آب یا مایعات طعم‌دار، استراحت و روابط جنسی است. به‌جزء رابطه جنسی، محرومیت گسترده از هر کدام از این نیازها و یا تنفس باعث افزایش درد می‌شود، تا زمانی‌که به این نیاز پاسخ داده شود.

این فرونشاندن نیاز به درد داشتن، لذت به‌همراه می‌آورد. بدین گونه غریزه اصلی بقا در تجربه لذت نهفته است. اما همان‌طور که در بخش بعدی خواهیم دید، طلب لذت می‌تواند بسیار بیشتر از غریزه اصلی بقا پیشرفت کند.

نیاز به امنیت عبارت است از احساس آرامش نسبت به بقا. بدینسان امنیت یک احساس روانی برپایهٔ ارزیابی ذهن ما از موقعیت‌مان است. برخی میلیونرها که در بین ملتی با قوی‌ترین ارتشی دفاعی زندگی می‌کنند، احساس ناامنی می‌کنند زیرا نگران تغییراتی هستند که ممکن است اتفاق بیافتند. در حالی‌که مرتاض‌هائی که هیچ پول یا دارائی ندارند ممکن است احساس امنیت کامل‌تری کنند زیرا معتقدند که اگر تلاش آنها خالصانه باشد خداوند به‌واسطهٔ روح انسان‌ها همه‌چیز را برایشان تأمین می‌کند.

هرکس باید دائماً با موضوع بقا رویارو شود و گام‌هائی را بردارد تا طبیعت بدنش را فعال نگه‌دارد. درک و احساس ما از امنیت خود و راه‌هائی که برای تأمین آن‌چه که نیاز داریم انگیزهٔ اصلی ما را در زندگی می‌سازد و پایه‌ای برای دیگر انگیزه‌هاست. اگر ما مطمئن باشیم که می‌توانیم به‌خوبی نیازهای بقای خود را تأمین کنیم، بعد از آن می‌توانیم انرژی خود را برای انگیزه‌های سطح ”بالاتری“ که به آن انگیزه‌ها افزوده می‌شود، اختصاص دهیم. کسی‌که اساساً ناامن است دائماً در حال نگرانی و تقلا برای تأمین امنیت این نیاز است رویکرد به امنیت معمولاً با توجه به این عقیده که اگر سایر اهداف ما تحقق یابند ایمن‌تر هم خواهیم بود، با انگیزه‌های دیگر در هم آمیخته می‌شوند.

● نیاز به لذت

هنگامی‌که نیازهای اساسی زندگی پاسخ داده شدند، بسیاری از مردم رو به‌سوی لذت، تفریح و خوشی می‌آورند. اینها شامل: یافتن مکان‌هائی برای آرامش و استراحت، غذاها و نوشیدنی‌های خوشمزه، سرگرمی، تفریح، ورزش‌ها، هنرها، معاشرت، عشق و استفاده از مواد روانگردان مانند کافئین، نیکوتین، الکل و دیگر موادمخدر می‌شوند.

لذت می‌تواند جسمی، عاطفی، فکری و روحی باشد. برای مثال رابطه جنسی را در نظر بگیرید. لذت زیاد از تجربه شهوانی آن‌قدر قوی است که در مقابل آن هر چیز دیگری رنگ می‌بازد. به‌نظر می‌رسد که احساس عاطفی عاشق بودن، آگاهی را به یک سرزمین عجایب از افسون و رؤیا می‌برد. ارتباط در یک رابطه عاطفی می‌تواند آنقدر نزدیک و قابل درک شود که دو ذهنیت به یکی مبدل شود. این وحدت می‌تواند سرمست‌کننده و متعالی باشد. کلمات فقط می‌توانند اشاره‌ای به پوستهٔ این تجربیات استثنائی جالب داشته باشند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.