دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

خودکشی, همبستگی اجتماعی و جوانان


خودکشی, همبستگی اجتماعی و جوانان

خودکشی suicide به معنای پایان دادن آگاهانه و ارادی به زندگی, قدمتی دیرینه در تاریخ زندگی بشر بر روی کره خاکی دارد

خودکشی (suicide) به معنای پایان دادن آگاهانه و ارادی به زندگی، قدمتی دیرینه در تاریخ زندگی بشر بر روی کره خاکی دارد. در بیشتر فرهنگ‌ها و سبک‌های زندگی و در گوشه و کنار جهان، خودکشی در قالب آئین‌ها، رسم‌ها و مناسک گوناگون، پدیده‌ای مرسوم و معمول بوده است که از میان تمامی آنها می‌توان به عنوان نمونه به رسم اینوت (inuit) در فرهنگ اسکیمو‌ها اشاره کرد. در این رسم پیرمردانی که از نظر جسمانی دیگر قادر به شکار کردن و شرکت در تأمین معاش گروه نیستند، طی مناسکی ویژه، از گروه خود جدا شده، بدون همراه داشتن آب و خوراک به مکانی دور از قبیله می‌روند تا مرگشان فرا رسد! آئین ساتی (Suttee) در هند نیز که زنان بیوه هندو در آن به یاد همسر متوفی خود، خودسوزی می‌کنند یا آئین معروف‌ها راگیری در ژاپن که در آن سامورائی‌های شکست خورده در انجام وظیفه با خنجر به زندگی خود پایان می‌دهند، از دیگر نمونه‌های خودکشی آئینی در جهان هستند که به خوبی نشان می‌دهند که پدیده خودکشی در تاریخ حیات انسان بر روی سیاره زمین پدیده تازه‌ای ‌نیست. هم از این‌رو خودکشی همواره یکی از موضوعات جالبی بوده است که ذهن فیلسوفان، هنرمندان، شاعران و البته دانشمندان علوم انسانی را به خود مشغول داشته است. در یک نگاه کلی جملگی مطالعات و تحقیقاتی را که با موضوع خودکشی صورت گرفته است می‌توان به دو دسته کلی تقسیم کرد: نخست مطالعات و بررسی‌های روانشناسان در این زمینه است که با تأثیرپذیری از زیگموند فروید اندیشمند برجسته اتریشی، خودکشی را محصول ویژگی‌های روانی فرد و چیره شدن غریزه مرگ خواهی در برابر غریزه زندگی می‌دانند.

گروه دیگر جامعه شناسان و علمای علم اجتماع هستند که پدیده خودکشی را در چارچوب روابط فرد با دیگران بررسی می‌کنند و بر مولفه‌های محیطی و اجتماعی به مثابه عوامل اصلی در بروز پدیده خودکشی پای می‌فشارند. امیل دورکیم جامعه شناس شهیر فرانسوی که یکی از معتبرترین نظریات و تحقیقات را تا به امروز در زمینه خودکشی ارائه کرده است، پدیده خودکشی را در گستره ارتباط فرد با دیگران (other)‌ بررسی می‌کند. دورکیم معتقد است آنچه که به زندگی و حیات هر انسانی معنا می‌بخشد، گستره تعلق او به دیگران است. هنگامی که گستره ارتباط فرد با دیگران در جامعه محدود یا به هر دلیل دچار خدشه و آسیب شود، در این صورت هر چیزی ممکن است برای او بهانه‌ای برای خلاص شدن از شر زندگی باشد. به بیان دیگر دورکیم در سیر مطالعات خود، عامل همبستگی اجتماعی را در ارتباط مستقیم با پدیده خودکشی قرار می‌دهد. این جامعه شناس فرانسوی با مطالعه گروههای مختلف اجتماعی به این نتیجه رسید که نرخ خودکشی در افراد مذهبی و متأهلین به مراتب کمتر از افراد غیر مذهبی و مجردین است. چرا که دین و ازدواج هر دو دایره همبستگی اجتماعی فرد را گسترش داده و از این طریق زمینه‌های مرگ ارادی را تا حدود زیادی در میان افراد مذهبی و متأهل از بین می‌برند. به سخن دیگر، در جوامعی که پیوندهای اجتماعی از طریق مشارکت فعال شهروندان در امور سیاسی و اجتماعی، ازدواج، فرزندان، اشتغال، امنیت عمومی و ... شکلی قوی پیدا می‌کند، میزان مرگ ارادی در میان شهروندان بسیار کمتر از جوامعی خواهد بود که در آنها عامل همبستگی اجتماعی دچار گسست‌ها و آسیب‌های جدی شده است. به هر روی براساس آمار سالیانه سازمان جهانی بهداشت، روزانه بیش‌از هزار نفر در سرتاسر جهان با مرگ ارادی به زندگی خود پایان می‌دهند. در کشور ما نیز هر چند به سبب فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، خودکشی همواره امری مذموم بوده است، اما به نظر می‌رسد کشور ما نیز سهم خود را از این پدیده شوم داراست. براساس آمار پزشکی قانونی، خودکشی سومین عامل مرگ و میر بعد از تصادفات و قتل در بین گروه جوان است.

امروزه بیشتر قریب به اتفاق دانشمندان در این نکته هم داستانند که هدف اصلی در اقدام به خودکشی تنها به مرگ خلاصه نمی‌شود، بلکه هر خودکشی نوعی موضع گیری فرد در برابر جمع نیز به شمار می‌رود. براین اساس می‌توان با جرأت گفت رواج خودکشی در میان جوانان در کشور ما، نوعی پیام برای جامعه و مسئولین کشور در بردارد و آن اینکه وضعیت جوانان و میزان تعلق آنها به جامعه یا به بیان دورکیمی میزان همبستگی اجتماعی در شرایط مطلوبی قرار ندارد. به ویژه آن که در چند سال اخیر به سبب تشدید معضلاتی همچون بیکاری، تورم، گرانی مسکن و... میزان اقبال جوانان نسبت به ازدواج، فرزندآوری، و حتی شرکت در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که حلقه‌های ارتباطی و عوامل مهم وابستگی جوانان به اجتماع هستند، به طرز غم انگیزی کاهش یافته است. بر این قرار می‌توان یکی از دلایل بروز پدیده خودکشی در میان جوانان را محدود شدن حلقه‌های ارتباطی آنها با گستره اجتماعی یا به عبارتی کمبود احساس همبستگی اجتماعی در میان جوانان دانست. به بیان دیگر در شرایطی که از یک سو شعاع دایره تعلقات جوان به جامعه هر روز محدودتر می‌شود و از دیگر سو اجتماع را در حل مشکلات خود ناتوان می‌بیند، انزوا، بدبینی نسبت به جامعه، سرخوردگی در برابر جمع و در نهایت خودکشی به مثابه کناره‌گیری همیشگی از اجتماع، یکی از ابزارهایی خواهد بود که برخی از جوانان برای برکنار ماندن از مصائب و مشکلات زندگی و همچنین سرزنش ناتوانی جامعه، مع‌الاسف از به کار بستن آن ابایی به خود راه نمی‌دهند!

نویسنده : مهدی مال‌میر