یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

امشاسپندان


امشاسپندان برای فهم تفکر زرتشتی؛ اهمیت اساسی دارند. آنها بارها و بارها در گاتاها ذکر شده اند، گاهی در ارتباط با موضوع الهی یعنی اهورامزدا و گاهی در ارتباط با موضوع انسانی یعنی …

امشاسپندان برای فهم تفکر زرتشتی؛ اهمیت اساسی دارند. آنها بارها و بارها در گاتاها ذکر شده اند، گاهی در ارتباط با موضوع الهی یعنی اهورامزدا و گاهی در ارتباط با موضوع انسانی یعنی زرتشت یا انسانهای دیگر. (Camoy, A.y, P ۵۸۱)

امشاسپندان طبقه خاصی از موجودات در دین زرتشتی است که مرتبط با عقیده کردبیان یهودیت و مسیحیت می باشد. در پهلوی Amhras pand و در فارسی متأخر Amshas pand است. نام امشه سپنته به عنوان یک مجموعه در گاتاها نیامده است. گرچه از امشه سپنته دائماً چه به صورت فردی یا همراه یکدیگر در طی این سرودهای قدیمی نام برده شده است؛ این عنوان در گاتاها هفتن (یسنای ۳۹۰۴؛ ۶: ۴۲) آمده است و در اوستای متأخر و در ادبیات بعدی زرتشتی دیده می شود. در استعمالهای بعدی اصطلاح امشاسپند بگونه ای بیربط استفاده می شود، و برخی از فرشتگان نیز با این عنوان نامیده شدند، سرئوشه نیز در گروه پذیرفته شده و در ارتباط با آنها کار می کند (بندهشن ۲۹ و ۳۰)، آتر، آتش اهورامزدا، امشاسپند است (یسنا، ۱:۲)، گوشروان ، روح گاواولیه اگر چه غالباً به عنوان فرشته فرض می‌شود در شایست ناشایست (شایست ناشایست ۱۴ و ۲۲) امشاسپند نامیده می شود. حتی «فرمول کستی». اخیر از «سی و سه» امشاسپند سخن می گوید: پلوتارک نویسنده یونانی در قرن اول میلادی امشاسپندان را شش خدا می داند. (Jackson, A.V. William,P۳۸۵)

صفات اوستایی وهو (نیکی)، وهشتیه (بهترین)، ویریه(مطلوب) شپنته (مقدس) که شایعترین عناوین چهار اشاسپند اول در دوره اول دین هستند، در دوران بعد صفات ثابت ایشان شد، دو مظهر آخر هوروتات و امرتات، هیچ صفت ثابتی ندارند، اما غالباً با همدیگر ذکر می شوند. (Jackson, A.V. Williams, ۱۹۵۸, P۳۸۴)

بنا بر نظریه جرج دمزیل در مورد ایدئولوژی سه طبقه هند و اروپایی که مورد قبول برخی ایرانشناسان مانند دوشن گیلمن و گئوویدن گرن می باشد، تحلیل سیستم امشاسپندان بیانگر قالب نوعی کارکرد سه جانبه می باشد به عبارت دیگر اشد و وهومنه جایگزین دو خدای آریایی وارونه و متیره و معرف اولین وظیفه یعنی حکمرانی قانونمند می باشند. خشتره ویریه در ارتباط با ایندو امر معرف وظیفه جنگجویی است؛ هوروتات و امرتات مانند دو قلوهای ناستیه همراه با آرمیتی وجود چند ظرفیتی و دارای وظیفه با روری و ثمربخشی می باشند. (Gnoli, Gherardo, ۱۹۸۷, P.۵۸۲)

در یشت ها امشاسپندان آفریدگان اهورامزدا بودند(شیت ۱:۲۵) و عملکرد ایشان کمک به او در هدایت جهان است (شیت ۹:۱۶؛ ۱۵-۲:۱؛ و ندیداد ۹:۹؛ بندهشن ۲۸-۲۳:۱) اینها جاودان و نادیدنی (دینکرت، ترجمه ستجنا صص ۴۷-۴۸) حکمرانانی نیکو، معطیان خیر، جاودان و معطی علی الدوام (یسنا ۲۴:۹) هستند. اینها فروشی خودشان را دارند، که از آنان درخواست می شود. (یشت، ۱۳:۸۲) آنها به گونه‌ای خاص عبادت می شوند و گفته می شود به دلیل نذوری که می شود بر مسیرهای نور فرود می‌آیند. (یشت ۱۳:۸۴، ۱۴:۱۷) آنها در بهشت سکنی دارند، در آنجا وهومنه، بر تخت طلا می نشیند (وندیداد ۱۴:۱۸) بهمین دلیل به هر یک از ایشان محافظت برخی عناصر عالم نسبت داده شده است. محافظت حیوانات به وهومنه اسناد داده می شود، اشه وهیشته حافظ آتش و خشتره ویریه نگهبان فلزات است. هور و تات و امرتات محافظ آب و سبزیجات می باشند. (شایست ناشایست ۱۵:۵؛ بندهشن بزرگ، ترجمه دارمستتر). به هر امشاسپند ماه مخصوصی تخصیص داده شده است (بندهشن۷-۱: ۲۵) هر کدام یک روز مقدس و یک گل مخصوص دارند، برای مثال یاس سفید مختص وهومنه است نوع خاصی از ریحان مختص خشتره ویریه و مشک مختص سپنته آرمیتی است. سه امشه سپنتد اول مذکرند (یا به احتمال بیشتر خنثی هستند) و سه تای آخر مؤنث اند؛ می‌توان گفت که اینها نقش فرشتگان مقرب را در تمام دوران تاریخ دین زرتشت ایفا کردند، در مقابل آنها شش مخالف قرار دارد. آکه منه،ایندرا، سئور، ناانگه اثنی، تئوروی، زئیری بعضی از دانشمندان در مورد ارتباط مفهوم امشاسپندان، به عنوان مجموعه‌ای مقدس و والاتر از ایزدان و پایین‌تر از اهورامزدا، و فرشتگان مقرب تحقیق کرده اند. عده ای هم بر شباهتهای اینها به عقیده ادیتی‌ها در هند قدیم تأکید می‌ورزند. در مورد اینکه آیا این شباهتها وام گرفته شده‌اند و یا بنا بر منابع متداول، تحولات طبیعی اند، عقاید مختلف است. (Jackson, A.V.Williams, ۱۹۵۸,P.۳۸۵)

در مجموع می‌توان گفت در گاتاهای زرتشت، اهورامزدا خدای واحد و آفریدگار دانا و توانایی است که با نیروها و جلوه‌های ششگانه خود یعنی وهومنه، اشد وهشته، خشتره وفرته، سنپته آرمیتی، هوروتات و امرتات این جهان را می‌آفریند و نظام و آیین خویش راا در آن برقرار می‌سازد و کسانی را که جانب راستی و آیین بهین او را اختیار کرده اند، به پیکار با دروغ و پلیدی می‌گمارد، و زرتشت را رسالت می دهد تا مردم را به راستی و درستی و به سوی ملکوت بی‌زوال فردایی رهبری کند. زرتشت جز اهورامزدا خدایی را نمی‌پرستد و همه و خدایانی را که پیش از او در میان مردم پرستیده می شدند نادیده می‌گیرد، و ریختن خون جانداران و نوشیدن هومه مستی آور را که از لوازم پرستش و یزشن آنان بود، زشت می‌شمارد. (مجتبایی، فتح اله، بی تا، ص ۸-۹)