پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
چیستی و چرایی رفتار
رفتارهای انسان تابع منابع متعددی جهت رسیدن به ظهور هستند که این منابع به طور کلی به ویژگیهای فیزیولوژیکی و وراثتی و همچنین ویژگیهای اکتسابی انسان باز میگردد. تأثیرات همپوشانیده این دو، حالتهای ذهنی خاصی در هر انسان ایجاد میکند که نوع پاسخهای او را در یک موقعیت مشابه نسبت به بقیه افراد متفاوت میسازد. در این گام از چرایی رفتار هدف، روشن نمودن منابع شناخت رفتارها، حالتهای ذهنی انسان و واکنش انسان در موقعیتهای مختلف میباشد.
مجموعهای از رفتارهای انسان، ریشه در ابعاد فیزیولوژیک داشته و گروهی اکتسابی هستند، بعضی نیز غیرارادی و به منظور موجودیت ارگانیزم از او سر میزنند. میتوان گفت که منابع تعیین رفتارها متفاوتاند، امّا آنچه در مشاهدات رویت میشود یک رفتار ساده[۱] یا پیچیده[۲] است. پس نمیتوان در یک لحظه رفتاری را به ابعاد صرفاً فیزیولوژیک یا تماماً اکتسابی نسبت داد. رفتاری مهم است که میبینید یا نمیبینید ولی پیامدهای آن پس از مدتی ظاهر میشود. رفتارها ذاتاً در مسیرهای علت و معلولی و به منظور تعادلآفرینی یا بههمزنی تعادل در راستای رشد حرکت میکنند.
چنین به نظرمیرسد که گویی حتی نوجوان یا جوانی که بدون دلیل (ظاهراً) در خیابان پرسه میزند، دارای منبع شناختهشدهای برای خویش میباشد یا به دنبال محرکی به عنوان دلیل برای رفتار خویش است. در واقع این احتمال وجود دارد که پاسخ و ایجادکننده تعادل در خیابان یافت شود امّا چون در ابتدا هیچ پیشفرضی در سیستم شناختی او وجود ندارد، تنها رمز حرکتی را از سیستم شناختی دریافت کرده و سیستم روانی- حرکتی او تنها به دنبال جوابی میگردد که صحت پاسخ برایش روشن نیست. در چنین موقعیتهایی است که انسان با رفتارهای آسیبرسان مواجه میشود.
اساس رفتارهای آسیبرسان دو وجهی و چندبعدی است که در یک پیوستار قابل جابجایی میباشد. بخشی از آن توسط خود فرد مهیا میشود و موقعیت را از یک موقعیت ایمن خارج میکند و گاهی به دلیل هماهنگ نبودن قوای شناختی و حسی، انسان پا به موقعیتی میگذارد که این موقعیت به ذات، خطرناک میباشد. نوع واکنشهای هر انسانی در چنین موقعیتهایی قابل پیشبینی نیست و به پیشینه تجربیات فرد، اطلاعات موجود در سیستم حافظهمرکزی و سرعت سیستم عصبی مرکزی او دارد. چرخه حیات رفتارها برای بعضی ناشناخته است. طبق نظریه رفتارگراها چنانچه یک رفتار به هر دلیلی تقویت نشود، پس از مدتی خاموش خواهد شد، امّا از نظر ساختارگرایان[۳] چنانچه، چنین رفتاری در مغز معنا یافته باشد، از شدت آن کم میشود و در اینجا خاموشی به معنای پایانیافتن چرخه حیات این رفتار نیست. مهم انگیزانندههای رفتار و جذابیت نتیجه است. مثلاً افراد در موقعیتهای ناآشنا وارد میشوند و تحت عنوان کنجکاوی یا علاقهمندی به ناشناختهها، سعی میکنند با فعالکردن بعضی رفتارهای به اصطلاح خاموششده و واپسرفته به ارضا نیازهای خود بپردازند و نیاز به توفیقطلبی و اعتبار را در خود تقویت کنند و سعی دارند رفتارهایی را دنبال کنند که بازخور نسبتاً فوری از محیط دارد و میتوانند با ایجاد پاداشهای درونی و بیرونی که از موقعیت و بقاء در آن کسب میکنند، به رفتار واپسرفته شدت ببخشند. پس ممکن است فرد ادعا کند که رفتارهای ناهنجارش به دلیل نیاز به آزادی یا جذابیت نتیجه آن بوده و این افکار پوچ میتواند خود چرخه حیات رفتارهای تعلق و محبت باشد که بسیار خطرناکاند، اگر بازخور انحرافی از یک رفتار محیطی باشند. رابینز (۱۹۸۷) میگوید: «ذهن، آدمی را خوب و بد، شاد و مغموم، غنی و فقیر میسازد». با توجه به اینکه منابع تولید رفتار تا حدودی یکسان هستند پس چرا در یک زمان نتایج مطلوب و در زمانی دیگر نتایج نامطلوت به بار میآیند؟ صاحبنظران، تفاوت را در حالت فیزیکی و عصبیای میدانند که فرد در آن قرار دارد. انسان حالتهایی دارد که نیروبخشاند مانند: اعتماد، عشق، قوت درونی، شادی، ایمان و مانند اینها که موجب پیدایش انواع قدرت شخصی میشوند «و میتوانند فرد را از یک موقعیت منفی و شرایط رنجآور به یک فضای متفاوت رهنمون کنند» و حالتهایی که فلجکنندهاند مانند ابهام، افسردگی، ترس، اضطراب، غم و عجز که آدمی را ناتوان میسازند. گاهی کسی با شما بدرفتاری میکند، آدم بدی هم هست، علت این است که او در یک حالت ذهنی کاملاً فلجکننده قرار دارد. اگر شما حالت او را تغییر دهید، میتوانید رفتار او را نیز عوض کنید. شناخت حالت ذهنی، رمز شناخت چگونگی تغییر و رفتار کسب فضیلت است. سرچشمه رفتار آدمی آن حالت ذهنیای است که در آن قرار دارد. بنابراین رفتن به یک موقعیت آسیبرسان یا تکاملدهنده، به حالت ذهنی فرد در اینجا و اکنون و در همان موقعیت خاص وابسته است. انسان باید بداند حالتهای ذهنی چگونه عمل میکنند و چگونه میتواند حالتهای ذهنی خود را کنترل کند تا آنها را به گونهای تنظیم کند که در جهت رشد و شکوفایی او عمل کنند.
امّا حالت ذهنی چیست؟ "حالت ذهنی را جمع میلیونها فرآیند عصبی میدانند که در درون آدمی در کاراند" یا گفته میشود "حالت ذهنی، جمع تمامی تجربیات آدمی در هر مقطع زمانی است".
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که با هر تجربهای که آدمی کسب میکند، فرآیندهای عصبی خود را گونهای خاص تنظیم مینماید. بیشتر حالتهایی که فرد در آن قرار میگیرد، بدون هدایت آگاهانه او صورت میپذیرد. مثلاً چیزی را میبیند و با قرار گرفتن در حالتی خاص از ذهن نسبت به آن واکنش نشان میدهد. این حالت ذهنی ممکن است سازنده و مفید باشد یا حالت غیر مولد و محدودکننده داشته باشد، ولی بیشتر افراد برای کنترل حالتهای ذهنی خود نمیتوانند کاری بکنند. تفاوت میان آنان که نمیتوانند به هدفهایشان در زندگی دست یابند و آنان که موفق هستند این است که دسته اول نمیتوانند حالتهای ذهنی خود را به حالتی حمایتی تبدیل کنند، ولی دسته دوم میتوانند همواره خود را از نظر ذهنی در حالتی قرار دهند که حامی آنان در کسب موفقیتهایشان باشد. تقریباً هر چیزی را که انسانها میخواهند یک حالت ذهنی امکانپذیر میباشد، پس آنچه را در زندگی میخواهید لیست کنید. آیا طالب عشق هستید؟ عشق یک حالت ذهنی است، یک احساس یا تصوری که بر اساس محرکهای معین محیطی به خودتان مخابره کرده، در درون خود حس میکنید. آیا طالب اطمینان قلبی هستید یا احترام؟ همه اینها حالتهای ذهنی هستند که در خودتان ایجاد میکنید. اگر طالب ثروت هستید تا با آن احترام، محبت، اطمینان، بینیازی از دیگران، آزادی یا هر حالت دیگری را که سودمند است ایجاد کنید، نیازمند آن خواهد بود که توان شناخت چگونگی هدایت و اداره حالتهای ذهنی خود را دارا شوید. برای گریز از یک موقعیت خطرزا باید این خطر از ابتدا و بسیار سریع حس شود. فراگیری هدایت اثر بخش مغز، اولین کلید هدایت حالت ذهنی است. بدین منظور شناخت نسبی چگونگی کارکرد مغز لازم است. نخست آدمی باید بداند که چه چیزهایی حالتهای ذهنی او را شکل میدهد تا بتواند با کنترل و هدایت آن حالات به نتایج ثمربخش برسد. صاحبنظران دو عامل را در شکلدهی حالتهای ذهنی انسان مهم میدانند:
۱) چگونگی ارائه دنیای خارجی به ذهن است که نقشه ذهنی[۴] یا سیستم جلوه درونی نامیده میشود.
۲) وضعیت و چگونگی استفاده از فیزیولوژی یا بعد فیزیکی است.
انسان چه چیزهایی را در ذهن خود تصویر میکند؟ چگونه تصویر میکند؟ همچنین درباره وضعیتی که در آن قرار میگیرد به خود چه میگوید و چگونه آن را بر زبان میآورد؟ این عوامل انسان را در حالتهای ذهنی خاص قرار میدهد و بدین ترتیب انواع رفتارها را بهوجود میآورد؛ برای مثال هنگامی که همسر یا فرزندتان خیلی دیرتر از زمانی که قول داده بود به منزل بیاید، با او چگونه رفتار خواهید کرد؟ پاسخ شما به چنین شرایطی میتواند آسیبرسان یا مفید باشد که دلایل ذهنی آن در گام بعدی بررسی خواهد شد.
نام نویسنده : دکتر محمدعلی نادی- دکترای مدیریت آموزشی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد خوراسگان
[۱]. Simple
[۲]. Complex
[۳]. Structivist
[۴]. Mental Map
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست