پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

حق پزشکان عمومی بیش از اینهاست


حق پزشکان عمومی بیش از اینهاست

پزشکان عمومی باوجود تنوع و تعدد خدماتی که در نظام سلامت ارائه می دهند با مشکلات و معضلات عدیده ای مواجه هستند که می توان این مشکلات را از دو منظر مورد بررسی و واکاوی قرار داد

پزشکان عمومی باوجود تنوع و تعدد خدماتی که در نظام سلامت ارائه می‌دهند با مشکلات و معضلات عدیده‌ای مواجه هستند که می‌توان این مشکلات را از دو منظر مورد بررسی و واکاوی قرار داد: ...

الف) مشکلات عمومی: این دسته از مشکلات به کلیت نظام سلامت کشور برمی‌گردد و ضرورت انجام اصلاحات در نظام سلامت را مطالبه می‌کند. مشکلاتی مربوط به تولیت، تامین منابع مالی و روش‌های پرداخت از این دست است که موضوع بحث در این مقاله نیست.

ب) مشکلات اختصاصی: شامل مشکلات مربوط به پزشکان استخدامی و قراردادی(پزشک خانواده و. . . )، پزشکان شاغل در بخش خصوصی، طرح نیروی انسانی، بیکاری و اشتغال به حرف غیر پزشکی و نهایتا آزمون دستیاری است.

- پایین بودن حقوق و مزایای پزشکان عمومی استخدام وزارت بهداشت یکی از مطالبات اصلی این عزیزان است. حقوق یک پزشک عمومی استخدامی کمتر از ۶۰۰۰۰۰۰ ریال است و بعضا با حقوق یک بهورز برابری می‌کند و معادل نصف میزان حقوق یک پزشک عمومی استخدام وزارت آموزش و پرورش است. در حال حاضر مدرک پزشکی عمومی معادل کارشناسی ارشد لحاظ شده، هر چند مکاتبات انجام شده از ارتقای سطح مقطع پزشکی عمومی نسبت به کارشناسی ارشد حکایت دارد ولی تاکنون اقدامی صورت نگرفته است.

موضوع دیگر بحث ارتقای عمودی پزشکان عمومی در سیستم مدیریتی نظام سلامت است که امری است مغفول. یک پزشک عمومی با هر سابقه کارشناسی و مدیریتی در سطوح میانی و ارشد مدیریت نظام سلامت جایی ندارد و در شرایط معمول این جایگاه‌ها به پزشکان متخصص هیات علمی ولو با سابقه مدیریتی کم یا بدون سابقه مدیریتی سپرده می‌شود. زعمای علم مدیریت معتقدند که یک مدیر علاوه بر وظایف و نقش‌هایی که ایفا می‌کند، باید دارای مهارت‌های فنی، انسانی و ادراکی باشد که هر چه به سطوح بالای مدیریتی می‌رویم سهم مهارت ادراکی بیشتر می‌شود. حال سوال این است که گذراندن ۴ سال دوره تخصص بالینی چه ارتباطی با افزایش مهارت ادراکی دارد؟ هر چند که نگارنده اعتقادی بر این ندارد که مدیر نظام سلامت الزاما باید پزشک باشد.

نکته قابل تامل اینکه در شرایطی که یک کارشناس ارشد می‌تواند عضو هیات علمی شود یک پزشک عمومی باوجود طولانی‌تر بودن مدت تحصیل وی و سپری کردن ۱۲۰ واحد بیشتر نسبت به کارشناسی ارشد و حتی با گذراندن دوره MPHنمی‌تواند عضو هیات علمی شود.

- پرداختن به مشکلات پزشکان خانواده خود به نگاشتن یک مقاله مفصل نیاز دارد ولی آنچه که خلاصه وار می‌توان به آن اشاره کرد مشخص نبودن متولی این برنامه، تاخیر زیاد در عقد تفاهم‌نامه بین دو وزارتخانه، اختلافات مدیریتی در سطوح پایین‌تر دو وزارتخانه، عدم فرهنگ‌سازی مناسب، نامناسب‌بودن شرایط بیتوته، پرداخت‌های کم و نامنظم باوجود وعده‌های داده شده و نهایتا دغدغه امنیت شغلی و ادامه تحصیل این عزیزان است که همه این عوامل دست به دست هم داده تا ضریب ماندگاری پزشکان خانواده کاهش یابد و بعضا شاهد خالی بودن بسیاری از مراکز بهداشتی درمانی از پزشک خانواده باشیم.

- یکی از مشکلات پزشکان عمومی شاغل در درمانگاه‌ها و بیمارستان‌های خصوصی و خیریه، عقد قرارداد با مبالغ پایین و حتی کمتر از مصوبه شورای‌عالی نظام پزشکی است که سازمان نظام پزشکی نداشتن اهرم اجرایی جهت برخورد با اینگونه مراکز را به عنوان دلیل خود بیان می‌کنند که این امر خود ضرورت توجه جدی‌تر و پیگیری بیشتر را مطالبه می‌کند. نکته دیگر در خصوص پزشکان عمومی دارای مطب است . این همکاران از یک سو آینده شغلی خود را با اجرای برنامه پزشک خانواده در معرض خطر می‌بینند و از سوی دیگر با مشکلات عدیده‌ای نظیر عدم عقد قرارداد از سوی سازمان‌های بیمه‌گر، قراردادهای یک طرفه، تعیین سقف‌پذیرش نسخ، ایجاد محدودیت در نوشتن دارو و سایر خدمات، تاخیر بسیار زیاد در پرداخت مطالبات و بعضا درجه‌بندی کردن مطب‌ها مواجهند.

- طرح نیروی انسانی که یکی از مشکلات پزشکان عمومی تازه فارغ‌التحصیل است سابقه تاریخی دارد. اجبار پزشکان به گذراندن دوره طرح از قبل از انقلاب شروع شده و بعد از انقلاب نیز قانون مذکور چند بار در مجلس شورای اسلامی مورد بازبینی و اصلاح قرارگرفت.

نکته حائز اهمیت این است که تا قبل از دهه ۷۰، به‌دلیل کمبود پزشک خصوصا در مناطق دور افتاده و محروم، چنین مصوبه‌ای توجیه‌پذیر بوده ولی اکنون که با کثرت دانشکده‌های پزشکی و به تبع آن با کثرت پزشک عمومی مواجهیم، ادامه چنین قانونی با توجه به اجرای برنامه پزشک خانواده ضروری به نظر نمی‌رسد. اگر انگیزه‌های مالی لازم فراهم باشد و توزیع منابع، عادلانه صورت‌ پذیرد، دیگر نیازی به اجبار نیست و پزشکان به صورت داوطلبانه به اینگونه مناطق خواهند رفت. توضیح اینکه چنین الزام قانونی‌ای مخصوص فارغ‌التحصیلان گروه پزشکی است و فارغ‌التحصیلان سایر رشته‌ها را شامل نمی‌شود.

- بحث بیکاری پزشکان عمومی یکی از پارادکس‌های موجود در نظام سلامت ماست، چرا که از یک سو در بعضی از مناطق کشور کمبود پزشک و از سوی دیگر حدود ۱۲۰۰۰ پزشک عمومی بیکار داریم. بیکاری و اشتغال به حرف غیر پزشکی صدمات جبران ناپذیری را ایجاد نموده و باعث تضعیف و تخریب وجهه پزشکی نزد عوام و حتی خواص شده است. تا جایی که بسیاری از نخبگان کنکور تجربی گرایش خود را نسبت به انتخاب رشته پزشکی از دست داده‌اند و ترجیحا به سراغ سایر رشته‌ها می‌روند.

- آزمون دستیاری یکی از دغدغه‌های اصلی پزشکان عمومی جوان است. سالانه حدود۲۰۰۰۰- ۱۶۰۰۰ پزشک عمومی در این آزمون شرکت می‌کنند که کمتر از ۱۰ درصد آنها در دوره دستیاری‌پذیرفته می‌شوند. گرایش بیش از حد به اخذ مدرک تخصصی ناشی از عوامل متعددی است که عمده آن امنیت شغلی و درآمد بالاتر است. در حال حاضر درآمد یک متخصص بعضا چندصد برابر یک پزشک عمومی است که با هیچ معیاری قابل توجیه نیست و تا زمانی که این دغدعه‌ها لاینحل بماند، داوطلبان آزمون دستیاری سال به سال بیشتر می‌شوند و چه بسا بسیاری نیز جهت پاسخ به این نیاز خود رنج سفر به کشور‌های دور و نزدیک را متحمل شوند.

مواردی که ذکر شد، تنها بخشی از مشکلات به حق این عزیزان است که ‌باید مورد مطالبه قرار گیرد. قطعا حضور پررنگ پزشکان عمومی در تشکل‌های صنفی از قبیل سازمان نظام پزشکی و انجمن پزشکان عمومی و انتخاب‌ نمایندگان واقعی می‌تواند خواسته‌ها را از مجرای قانونی تا حصول نتیجه پیگیری کند. شایسته است مسوولان عزیز هم شرایط را برای حضور حداکثری این عزیزان فراهم و با لبیک گفتن به صدای آنها پایه‌های نظام سلامت را بیش از پیش مستحکم کنند.

دکتر عزت‌ا... گل علیزاده

رییس انجمن پزشکان عمومی نوشهر و عضو شورای عالی نظام پزشکی