یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

محبوبیت؛ حلقه گمشده خوانندگان جوان


محبوبیت؛ حلقه گمشده خوانندگان جوان

نمی‌دانم زمانه تغییر زیادی کرده است یا این که شرایط اجتماعی ما مسیر دیگری را دنبال می‌کند یا اینکه کار خوبی در حوزه موسیقی ساخته نمی‌شود یا اصلاً این خوانندگان جوان هستند …

نمی‌دانم زمانه تغییر زیادی کرده است یا این که شرایط اجتماعی ما مسیر دیگری را دنبال می‌کند یا اینکه کار خوبی در حوزه موسیقی ساخته نمی‌شود یا اصلاً این خوانندگان جوان هستند که خوب نمی‌خوانند! واقعاً نمی‌دانم، اما برای همه ما مشخص است که متأسفانه این خوانندگان جوان، با هر میزان تسلط بر کار خود هم که اجرا نمایند و هر قطعه ای که بخوانند، از میزان محبوبیت قابل توجهی برخوردار نیستند.

حال آن که مروری بر کارنامه موسیقی ایران نشان می‌دهد که اکثر خوانندگان پیشکسوت ما در هر سبک و سیاقی در دوران جوانی خود از بالاترین میزان محبوبیت برخوردار بودند که تأثیر مثبتی بر کیفی تر شدن اجراهای شان داشته است.

واقعاً نمی‌دانم که چه شده است که برخلاف نقاط دیگر جهان، محبوبیت، حلقه گمشده امروزین خوانندگان جوان در ایران است. البته موسیقی سنتی در این زمینه یک گام از موسیقی پاپ هم عقب تر است؛ چرا که خوانندگان جوان پاپ در بین علاقمندان پاپ، هر چند گذرا و میرا، کم علاقمند ندارند، اما خوانندگان جوان سنتی از کمترین میزان محبوبیت در بین علاقمندان این نوع موسیقی بهره می‌برند. در واقع علاقمندان موسیقی سنتی به طور صرف بر مبنای علاقمندی به این شکل موسیقی، آثار آنان را می‌خرند و گوش می‌کنند و نه بر مبنای علاقمندی به شخص و محبوبیت آنان. بدون شک محبوبیت برای یک هنرمند متشخص وظیفه دان با اخلاق و با جنبه، یکی از درهای پیشرفت به حساب می‌آید.

متأسفانه بارزترین نکته در آواز جوانان نام آشنای خواننده در این روزها و سال‌ها، توجه بیش از اندازه به نکاتی است که باعث می‌شود ذات هنر و خلوص نیت در آن خیلی دخیل نباشد و هنر ارایه شده به مخاطب، آن قدر فاقد یا دارای کمترین میزان جذابیت‌های عاطفی، احساسی و معنوی باشد که نتواند بر روح و روان وی هیچ تأثیری بگذارد.

واقعاً اگر نگاه منصفانه‌ای به دور و بر خود بیاندازیم، به خوبی متوجه می‌شویم به همان میزان که در مباحث علمی، از موسیقی غرب عقب افتاده ایم، حتی از لحاظ احساسی هم در مسیر خود،‌ با بن بست روبرو شده ایم. می‌بینیم که یک گروه موسیقی صد نفره آلمانی در شب کریسمس، چگونه مخاطبش را با برخی از خوانندگان جوان به وجد می‌آورد و شور و حال وصف ناپذیری را به وی منتقل می‌سازد،‌ گو این که تمام دل و جانش را تقدیم مخاطب خود می‌نماید! اما انگار در و تخته‌مان در اینجا خیلی جور نیست یا بهتر است که بگویم خودمان تمایل نداریم که جورشان کنیم! وقتی این اتفاق نیافتد و خواننده هم دلش را فدای تکنیک و تقلید و سر و صدا و گرد و خاک آنی کند، دیگر از موسیقی و آواز دل مدار چیزی نمی‌ماند که محبوبیتی هم به وجود بیاورد!