پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

رویاهای فرزندتان را جدی بگیرید


رویاهای فرزندتان را جدی بگیرید

کودکان از همان ابتدا و از همان روزهای خوش کودکی, با رویاهایشان بزرگ می شوند و البته نسبت به بعضی از آنها علاقه خاصی هم پیدا می کنند, در موردشان سخن می گویند و آنها را بارها در زندگی تکرار می کنند, اما در این شرایط پدر و مادرها و بزرگ ترهای کودک باید رفتار صحیح را بشناسند و بدانند چطور باید با او برخورد کرد برخوردی که نه تنها کودک را آزار ندهد, بلکه در رشد و شکوفایی او نیز موثر باشد

کودکان از همان ابتدا و از همان روزهای خوش کودکی، با رویاهایشان بزرگ می‌شوند و البته نسبت به بعضی از آنها علاقه خاصی هم پیدا می‌کنند، در موردشان سخن می‌گویند و آنها را بارها در زندگی‌ تکرار می‌کنند، اما در این شرایط پدر و مادرها و بزرگ‌ترهای کودک باید رفتار صحیح را بشناسند و بدانند چطور باید با او برخورد کرد؛ برخوردی که نه‌تنها کودک را آزار ندهد، بلکه در رشد و شکوفایی او نیز موثر باشد.

● دوست دارم زودتر بزرگ شوم

کودکان همیشه و بخصوص از زمانی که شروع به راه رفتن می‌کنند، نسبت به لوازم بزرگ‌ترها علاقه خاصی دارند و برای این‌که نشان دهند بزرگ هستند، از آنها استفاده می‌کنند. مثلا دختر بچه‌ها خیلی دوست دارند کفش‌های پاشنه‌دار مادرشان را بپوشند و از راه رفتن با آن و صدای تق و تق آن لذت می‌برند، پسرها هم با استفاده از لوازمی مانند کمربند و کفش پدر سعی می‌کنند حس بهتری داشته باشند و خودشان را در جایگاه پدر قرار دهند. پس می‌توانیم بگوییم بچه‌ها در این دوران، در رویای بزرگ‌شدن و بزرگ‌بودن هستند و به نوعی حتی حسرت آن را می‌خورند.

ممکن است کودک در ابتدا تنها رویاهایی ساده و کوچک در سر داشته باشد و مثلا داشتن یک اسباب‌بازی خاص، بزرگ‌ترین رویایش باشد که اگر نسبت به آن رفتار مناسبی انجام نشود، در آینده ضربه روحی بزرگی به او وارد خواهد شد.

به طور مثال پوشیدن یک پیراهن با دامن بلند و آستین‌های پف‌دار می‌تواند رویای دختر بچه‌ها باشد تا به کمک آن، خودشان را مثل شاهزاده خانم قصه‌ها ببینند، اما اگر این مساله و خواسته دخترک در دوران کودکی مورد توجه والدین قرار نگیرد و آنها برخورد مناسبی نسبت به آن نداشته باشند، ممکن است در بزرگسالی به شکلی نامطلوب خودش را نشان دهد.

البته هر چه سن کودکان بالاتر می‌رود، رویاهای آنها هم نقش کامل‌تر و واضح‌تری به خود می‌گیرد. ممکن است کودکی به کار یا هنری همانند نقاشی علاقه نشان دهد که پدر و مادر باید آن را جدی بگیرند، اما برایش سرمایه‌گذاری نکنند، چرا که ممکن است یک هفته پس از آن کودک به چیز دیگری علاقه نشان دهد و نسبت به نقاشی سرد شود. برای نمونه والدین در رابطه با علاقه فرزندشان نسبت به نقاشی می‌توانند دفتر نقاشی و مدادرنگی برایش تهیه کنند و اگر این علاقه ثابت بود و طی یک سال یا بیشتر، این علاقه رشد کرد و ادامه داشت، می‌توانند حمایتشان را بیشتر کرده و به آن اهمیت بیشتری بدهند.

● هر روز یک کار جدید

در سنین بالاتر و بویژه در دوران مدرسه، کودک هر هفته یا هر ماه رویای هنر یا حرفه و شغلی خاص را در سر دارد. به طور مثال ممکن است کودکی با دیدن عکس‌های جانوران در کتاب یا کارتون‌ها به آنها علاقه‌مند شده و با رفتن به باغ‌وحش هم هیجان‌زده شود. بنابراین زمانی که در یک کارتون، صحنه‌ای از معالجه و درمان حیوانی را می‌بیند، طبیعی است بخواهد در آینده دامپزشک شود و در نتیجه از والدین بخواهد برایش جانوران عروسکی و وسایل پزشکی را بخرند تا عروسک‌هایش را درمان کند. در اینجا وظیفه پدر و مادر صبر و حوصله و همچنین پاسخگویی به پرسش‌های گوناگون فرزندشان در مورد جانوران است. والدین باید با حوصله به سخنان فرزندشان گوش دهند و بدانند در بیشتر این موارد کودک بر خواسته خود پایدار نیست و ممکن است با دیدن کارتونی دیگر علاقه‌ اش تغییر کند، پس نباید خیلی نگران شوند و آن را جدی بگیرند.

اگر کودک یا نوجوان در یک مورد خاص، سوال‌های مختلف و زیادی می‌پرسد و نسبت به آن علاقه نشان می‌دهد، پدر و مادر باید تا حد امکان پاسخگوی او باشند؛ حتی اگر در مورد آن اطلاعات کافی ندارند. در این شرایط آنها می‌توانند با صداقت به فرزندشان بگویند فرصتی به آنها بدهد تا پاسخ پرسشش را بیابند. برای نمونه اگر کودک یا نوجوانی نسبت به هواپیما و شغل خلبانی علاقه نشان داد، والدین می‌توانند کارتون‌هایی در این رابطه برایش پیدا کنند و نمایش دهند یا کتاب‌های قابل فهم و ویژه این سنین را برایش بخرند.

البته نکته مهم این است که پدر و مادرها به هیچ وجه نباید در این مورد خواسته و علایق خود را بر فرزندشان تحمیل کنند. به طور مثال اگر فرزند آنها به موسیقی علاقه نشان می‌دهد و دوست دارد آن را آموزش ببیند، ولی والدین موسیقی را دوست ندارند و می‌خواهند فرزندشان پزشک شود، نباید او را از موسیقی دلزده کنند یا به اجبار بخواهند از فکر این رشته و هنر بیرون بیاید.

مطمئن باشید اگر چنین کاری انجام دهید، نتیجه عکس می‌گیرید و نه شما راضی خواهید بود و نه فرزندتان؛ پس بهتر است پای صحبت‌های او بنشینید و با صبر و حوصله به آنها گوش دهید و در پایان نیز موافقت یا مخالفت خود را بیان کنید و از او بخواهید به آنها فکر کند. با این کار فرزندتان هم احساس استقلال بیشتری خواهد داشت.