جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
یک پیشنهاد دیپلماتیک
![یک پیشنهاد دیپلماتیک](/web/imgs/16/119/nlm7q1.jpeg)
در حاشیه سفر هیات ایرانی به نیویورک اتفاقی افتاد که چنان سایه سیاست آن را فروپوشاند که فرصتی برای دیده شدن نیافت؛ آن اتفاق بازگشت شیردال ایرانی به سرزمین مادری بود. موجودی افسانهای که اروپاییها درباره آن معتقدند «پنجه شیردال شفابخش بوده و پر آن میتوانست چشمان نابینا را بینایی ببخشد...».
با این حال به نظر می رسد اظهاراتی که پس از مذاکره تلفنی روسای جمهور دو کشور ایران و آمریکا در نیویورک از سوی اوباما بیان شد، چنان گره ای بر گره های گذشته روابط دو کشور افزود که گویی نه از پنجه شیردال کاری برآید و نه پر بینایی بخشش راه به جایی می برد.
اما ریشه این گره خوردن های پیاپی در روابط ایران و آمریکا را باید در همان واقعیتی دید که دیروز رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند: «غیرقابل اعتماد بودن کاخ سفید». کشوری که پیش از این نیز در همان حال که به دشمن متجاوز به خاک کشورمان سلاح می فروخت، خواستار معامله با ایران می شد و درست در هنگام همکاری برای مقابله با آنچه تروریسم در منطقه می خواند، ایران را در فهرست «محور شرارت» خودساخته قرار می داد و اکنون نیز درست در همان حال که از «احترام متقابل» میان تهران و واشنگتن دم می زند، گزینه نظامی را علیه کشورمان روی میز نگاه می دارد تا نشان دهد منطق زورگویی چشم های سیاستمداران این کشور را بر این واقعیت بسته است که اصل اول دیپلماسی اعتمادزایی است و بس!
حالا سرنوشت نشستن پای میز مذاکره با کشوری که شاید بتوان آن را گروگانی در اختیار اقلیتی محدود خواند، چنان برای دیپلمات های کشورمان پیچیده شده که شاید نتوان به راحتی فرجامی برای آن متصور بود.
رهبر فرزانه انقلاب با تکیه بر سابقه تاریخی رفتار ایالات متحده این کشور را عهدشکن می نامند و این بدبینی در کوتاه زمانی پس از مذاکره نیویورک و در قامت تغییر رنگ رئیس دولت این کشور خود را بروز داده و با این حال دیپلمات های کشورمان می خواهند از طریق سخن گفتن با کشوری که مدام در حال تغییر رنگ است، ماهیت این کشور را آشکار کنند؛ این ماهیت که بیش از آن که واقعی باشد، «هالیوودی» و برآمده از داستان سرایی های تخیلی برنامه سازان تلویزیونی و سینمایی است.
با این حال اگر بنابر افسانه گرایی است، شاید بازگشت به اسطوره شیردال چندان بی معنا نباشد، چراکه می گویند یکی از افسانه هایی که درباره شیردال (همان هدیه نیویورکی) گفته شده این است که بر دروازه شهر «تِبس» در مصر باستان می نشست و از رهگذران معنای برخی ضرب المثل ها را می پرسید؛ هر کسی پاسخ غلط می داد، او را روی تختی می خواباند و اگر بدنش بزرگ تر از تخت بود، قسمت های اضافه را می برید و اگر کوچک تر بود، بدنش را می کشید تا به اندازه تخت شود.(کنایه از آن که قصد و ارزش واقعی خود را بازشناسد.)
حالا شاید بد نباشد تا دیپلمات های کشورمان در جریان مذاکرات ژنو، شیردال هدیه گرفته را با خود بر سر میز مذاکره ببرند تا از دیپلمات های آمریکایی حاضر در این نشست درباره معنای این ضرب المثل ایتالیایی بپرسند که «گرگ شاید موهاش رو ازدست بده ولی خصلتش رو نه...»؛ شاید در پس پاسخ به این مثل و عاقبتی که شیردال برای آنان رقم خواهد زد، دیپلمات های آمریکایی نیز متوجه وزن و اندازه خود در مذاکره با ایران شوند، با فاصله گرفتن از تصویر خودساخته، از آمریکایی قدرتمند و ایرانی ضعیف، بار دیگر به خود یادآوری کنند که «احترام متقابل» نه از ادبیات تهدید که از دل درک بزرگی طرف مقابل گفت وگو برمی خیزد.
مصطفی انتظاری هروی
![](/imgs/no-img-200.png)
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ایران علیرضا زاکانی شهدای خدمت سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری 1403 مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم قالیباف پزشکیان محمدباقر قالیباف
سلامت سیل بازنشستگان هواشناسی سوادکوه قتل تهران قوه قضاییه سیلاب سازمان هواشناسی بارش باران محیط زیست
دولت سیزدهم هوش مصنوعی همستر کامبت قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو حقوق بازنشستگان نهضت ملی مسکن دلار مسکن قیمت سکه خودرو
جوکر فضای مجازی احسان علیخانی تلویزیون سینمای ایران رسانه ملی سریال سینما تئاتر
ماهواره دانش بنیان
رژیم صهیونیستی آمریکا غزه دونالد ترامپ فلسطین جنگ غزه چین اتحادیه اروپا ترکیه اوکراین حزب الله لبنان تحریم
پرسپولیس فوتبال استقلال یورو 2024 باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتبال ایران لیگ برتر عبدالکریم حسن کریستیانو رونالدو جام ملت های اروپا جواد نکونام لیگ برتر ایران
نمایشگاه الکامپ همراه اول عیسی زارع پور وزیر ارتباطات فناوری ایلان ماسک گوشی
دیابت کاهش وزن سرطان ریزش مو زوال عقل سلامت روده