کنترل جمعیت مسلمانان با طعم نسل کشی

چه باورمان بشود و چه نشود الان استکبار جهانی و در راس آن صهیونیست بین الملل, به دلیل این که مسلمانان را برای حیات آینده خود به عنوان یک خطر محسوب می کند, برنامه های گسترده ایی برای از بین بردن و کم تر کردن جمعیت مسلمانان در جهان تدارک دیده اند

چه باورمان بشود و چه نشود الان استکبار جهانی و در راس آن صهیونیست بین الملل، به دلیل این‌که مسلمانان را برای حیات آینده خود به عنوان یک خطر محسوب می‌کند، برنامه های گسترده ایی برای از بین بردن و کم‌تر کردن جمعیت مسلمانان در جهان تدارک دیده‌اند.

امروز دو اتفاق در اطراف ما در حال رخ دادن است که هر دو اتفاق مانند دو لبه یک قیچی در حال از بین بردن جامعه شیعی و کلا جامعه مسلمانان می‌باشد؛ خصوصا در منطقه حساس خاورمیانه. اولین اتفاق هول‌ناک وجود دینداری منحرفانه است که با ترویج دادن افکار التقاطی، آسیب‌های اساسی به جامعه مسلمانان وارد آورده است. همین تفکر وهابیت وسلفی‌گری را که خوب بررسی کنید می‌بینید که این تفکر علاوه بر اینکه به شیعه رحم نمی‌کند حتی به اهل سنت هم رحم نکرده و با منطق بی‌منطقی، به هر بهانه‌ایی به جوامع مسلمانان آسیب‌های اساسی وارد کرده است.

صهیونیزم جهانی که خود بانی و حامی اصلی این فرقه‌های ضاله و خطرناک است، از وجود تفکر منحرفانه‌شان استفاده خود را می‌برد.

اولا با نشان‌دادن این تفکر به عنوان تفکر اسلامی از مسلمان شدن، افرادی که قصد مسلمان شدن را دارند جلوگیری می‌کنند و ثانیا بدون این که بخواهند خودشان نیروی انسانی برای از بین بردن مسلمانان وارد میدان کنند با تجهیز افرادی که این‌گونه تفکرات التقاطی را دارند، از جمعیت مسلمانان می‌کاهند؛ با این تصور که از هر کدام از دو طرف افرادی کشته شوند برای آنها به منزله یک پیروزی‌ است چرا که آنها اساسا با اسلام با هر تقریری که داشته باشد مخالفند.

با بررسی جریان وهابیت در عراق سوریه و لبنان و بحرین و... فهمیده می‌شود که این تفکر درحال کشتار مسلمانان و به تعبیری نسل کشی مسلمان به دست مسلمان می‌باشد. برای نمونه بعضی از فتاوای علمای وهابی را در اینجا ذکر می‌کنیم تا فهمیده شود که آنها برای جان مسلمانان به طور کامل هیچ ارزشی قائل نیستند.

۱. شیخ عبد الرحمان براک از مفتیان سعودی فتوا داده به اینکه: «اگر اهل سنت دارای دولت مقتدری باشند و شیعه برنامه شرک‌آمیز خود را اظهار نمایند (مانند اعتقاد به وصایت علی علیه‌السلام بعد از پیامبر گرامی و مراسم عزاداری برای امام حسین علیه‌السلام و توسل به امیر المؤمنین و حسین علیهما‌السلام)در این صورت بر اهل سنت واجب است که علیه شیعه اعلام جهاد نموده و آنان را به قتل برساند.»[۱]

۲. فتوای صادر شده توسط چهره سرشناس وهابیت در عربستان سعودی شیخ ناصر الدین الألبانی: «کشتن شیعیان حلال اما یهودیان حرام است!»جالب اینجاست که «ناصر الدین الألبانی» در پاسخ به استفتائی در مورد انجام عملیات علیه شیعیان، به صراحت می گوید: «حلال و جایز است.»[۲]

قطعا این فتاوا سابقه طولانی در این جماعت به ظاهر مسلمان دارد ولی در تاریخ کنونی ما که پشتوانه این فتاوا به پول‌ها و دلارهای نفتی آل سعود گرم شده است برای جهان اسلام به یک خطر بزگ تبدیل گردیده است و در سوریه و لبنان و عراق و حتی کشورهای آفریقایی مانند میانمار چه خون‌های زیادی که به پشتوانه این فتاوای وحشیانه ریخته شده است.

اما حال به لبه تیز دوم این قیچی هم باید اشاره کرد آن هم لبه تیزی که بیشتر از هر کشور مسلمانی جامعه شیعی درون ایران را مورد تهدید جدی قرار داده است. این لبه تیز چیزی نیست جز راحت‌طلبی و هرزگی و بی‌دینی که الان به لطف تهاجم فرهنگی دارد تیشه به ریشه ایران اسلامی‌مان می‌زند.

آن‌چه قابل توجه می‌باشداین است که این بی‌بند و باری و لاابالی گری‌ایی که ارمغان استکبار جهانی برای شیعیان جهان خصوصا ایران بوده، ثمره‌ایی جز از بین بردن نسل و کاهش شدید جمعیت در ایران را به همراه نداشته است.

کاهش رشد جمعیت هر کشور به منزله از بین رفتن طبقه جوان آن کشور می‌باشد که تبعات جبران ناپذیری را به دنبال خود دارد که از جمله آن می‌شود به این موارد اشاره کرد:

۱. از بین رفتن رشد علمی به واسطه نبود نیروی جوان در کشور.

۲. از بین رفتن رشد اقتصادی آن هم به واسطه نبود نیروی کاری و فکری پر انرژی در کشور .

۳. التقاط فرهنگی به سبب سیل مهاجرت به کشور برای تامین نیروی کار و ... نشان از آینده‌ایی خطرناک برای کشور عزیزمان دارد.حال به این مطلب نام‌گذاری امسال توسط رهبر معظم انقلاب به نام فرهنگ و اقتصاد را هم اضافه کنید تا بفهمید که رهبر فرزانه انقلاب این مخاطرات را می‌بینند و به ما با این نام‌گذاری‌ها هشدارهای لازم را القاء می‌فرمایند.

آن چه لازم است در قسمت دوم مسئله که ربط اساسی به ما دارد، به آن اشاره شود، این است که در هیچ کجای روایات ما سخنی از هیچ معصومی علیه‌السلام نداریم که توصیه‌ایی به جلوگیری از فرزندآوری داشته باشند و اصل بر توالد و فرزندآوری‌است و الان اگر محدودیت‌هایی در فرزندآوری اعمال می‌شود صرفا به جهت حکم ثانویه و احکام موقت است که هیچ‌گونه اصالتی ندارد.

کوتاه سخن اینکه شرایط کنونی جامعه مسلمانان و خصوصا جوامع شیعی اقتضاء این را دارد که به مسئله جمعیت مسلمنان توجه ویژه ایی شود

ذبیح الله محمدی بردبری

پی نوشت:

۱. مجموعه مقالات بیست و یکمین همایش مذاهب اسلامی، عبدالحسین درتراش، ۱۳۸۸ه.ش، ص۲۰۷.

۲. به نقل از سایت شیعه آنلاین