دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
شایعات دوست داشتنی و مضحک جواد عزتی

روزنامه اعتماد: جواد عزتی از بازیگران خوب تئاتر است که مدتی بهشدت از فضای تئاتر دور و درگیر بازی در فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی یا شبکه خانگی شده بود، ولی گویا بار دیگر صحنه او را فرا خوانده و قرار است دوریاش از صحنه نمایش را با پرکاری مداومی جبران کند. او تابستان امسال نمایش «پسران آفتاب» نوشته نیل سایمون و به کارگردانی سیامک صفری را ابتدا در سالن اصلی تئاترشهر و بعد در سالن «خلیج فارس» فرهنگسرای نیاوران روی صحنه داشت و درست پس از اتمام آن نمایش، برای بازی در اثر دیگری باز هم از متون این نمایشنامهنویس امریکایی به تالار استاد سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر آمد.
«شایعات» به کارگردانی «رحمان سیفیآزاد» یک کمدی واقعی است که به لطف متن، پر از شوخیهای بامزه نیل سایمون و ترکیبی از بهترین و معتبرترین بازیگران سینما، تلویزیون و تئاتر، توانسته انبوهی از مخاطبان و دوستداران کمدیهای خندهدار را به این سالن بکشاند اما نکته قابلتوجه در میان بازیگران، حضور عزتی در یکی از عجیبترین و تماشاییترین تجربههای تئاتری اوست. تماشاگر «شایعات» یک جواد عزتی متفاوت با هر آنچه تاکنون از او دیده را خواهد دید.
عزتی در این نمایش، ایفاگر نقش اصلی نیست، با اینحال موفق شده با نوع بازی مثالزدنیاش، حتی پررنگتر از بازیگری مثل «مجید صالحی» ظاهر شود و تماشاگر را در تمام طول کار بر کاراکتر خود متمرکز نگه دارد. اگر برای تماشای آخرین بازی عزتی راهی میشوید، هرآنچه از بازیها و هنر این هنرپیشه خلاق در خاطر دارید، فراموش کنید، زیرا قرار است به تماشای یک کمدین موفق بنشینید.
شما ۱۷ سال است که به کار بازیگری مشغولید، اما از یک زمانی به بعد حضورتان پررنگتر شد و به عنوان یک بازیگر طنز صاحب سبک شناخته شدید. چطور شد که به این مرحله رسیدید و چرا این اتفاق زودتر رخ نداد؟
مسالهیی که در کارهای تصویری همیشه من را دچار نگرانی میکرد این بود که در جریان یک موج بزرگ بیافتم و این اتفاق باعث شود که تنها در یک بعد قرار بگیرم. به همین خاطر اغلب سعی کردم حضور پررنگی نداشتهباشم تا به واسطه این اتفاق در قالبی قرار بگیرم که بیرون آمدن از آن امکانپذیر نباشد. از ابتدا هم کارهای کمدی و جدی را یکی در میان کار کردم. طبیعتا مردم کارهای را کمدی بیشتر میپسندند و به یادشان میماند.
تا جایی که بهخاطر دارم از ابتدا کار بازیگری را با کمدی آغاز نکردید. از چه زمانی وارد حیطه آثار کمدی شدید؟
من بازیگری را با سه نوع کار کودک، صحنهیی و خیابانی شروع کردم. اواخر دهه ۷۰ بود که طی انجام تئاتر برای کودکان با اتفاقات عجیب و غریبی مواجه شدم. برای خودم اتفاق جالبی بود که در سالن سنگلج اجرای تئاتر کودک داشتم. کارهای تصویری من هم تقریبا با آن دوره مصادف شد و برای نخستین بار توسط سعید آقاخانی برای یک مجموعه نود قسمتی کودک دعوت شدم. خود آقای آقاخانی، الهام حمیدی و رضا شفیعیجم هم در این مجموعه ایفای نقش میکردند. این مجموعه چند عروسک هم داشت که من هم صدای عروسک میگفتم و هم کار بازیگری انجام میدادم. تقریبا از این زمان به بعد بود که دوستان برای کارهای کمدی از من دعوت به همکاری کردند.
از این زمان بود که کمکم کار کمدی برای خودتان هم جدی شد؟
نه، من همیشه از اول سعی میکردم فقط به کارهای کمدی بسنده نکنم اما طبیعتا تقاضا برای کار کمدی بیشتر بود.
فکر میکنید تقاضا بیشتر بود یا اینکه شما در زمینه طنز موفقتر عمل کردید؟
به نظر خودم تقاضا بیشتر بود. پس از پخش سریال مثل هیچکس، بازخوردهای مثبت این کار خیلی بیشتر از کارهای کمدی بود. درست است که مردم بیشتر متقاضی تماشای آثار کمدی هستند اما اگر از آنها بخواهید سه تا از بهترین کارهای من را نام ببرند، مطمئنا یکی از آنها سریال« مثل هیچکس» خواهد بود، که یک کار جدی بود.
البته در این نقش هم گاهی موقعیتهای کمدی ایجاد میکردید.
در این سریال یکی از شخصیتها حذف شد و با ترکیب دو شخصیت مختلف، نقش من به وجود آمد. نقش اصلی من، یک برادر دلسوز بود که ناراحتی قلبی داشت و شخصیتی که حذف شد، برادر بانمکی بود که من مجبور شدم او را هم در قالب شخصیت خودم بگنجانم. بنابراین گاهی مجبور بودم شوخیهایی هم بکنم و البته سعی میکردم شوخیهای بیمزهیی باشد که این شخصیت را وارد قالب کمدی نکند. در فیلمنامه اولیه مثل هیچکس قرار بود در آخر فیلم، من بمیرم که بعد فیلمنامه عوض شد و مادرشان مرد. چون میدانستم قرار است این اتفاق بیفتد در نیمه دوم فیلم، دائم در حال گریه و زاری و درآوردن اشک تماشاگران بودم. بنابراین در نیمه اول فیلم سعی کردم بخش شیرینبودن را بیشتر تحمیل کنم تا در نیمه دوم جواب بگیرم. در فیلم افریقا چون میدانستم که انتهای فیلم تبدیل به یک قاتل میشوم، در طول فیلم طوری ایفای نقش میکردم که شخصیت یک قاتل را بازی نکنم. سعی کردم شخصیتی دوست داشتنی بسازم تا در انتهای فیلم تماشاگر را شوکه کنم. البته با تحلیل شخصیتی که خودم انجام دادم به این نتیجه رسیدم که نقش قاتل با رفتار و خصوصیات این آدم بیشتر هماهنگ است. چون نسبت به بقیه ضعیفتر و دارای شخصیتی متزلزل است.
اغلب شما را خواهناخواه به عنوان بازیگر کمدی میشناسند. چقدر تلاش کردید که در انتخاب کارهایتان از تکرار شدن پرهیز کنید؟
واقعا سعی میکنم دچار تکرار نشوم. اشتباهی که بعضی از کمدیکاران به آن دچار میشوند، بازی در سکانسهای بانمک است. من اعتقاد دارم باید در راستای فیلمنامه پیشرفت. با این شیوه یک بازیگر مجبور نیست لحظات کمدی ایجاد کند. بعضی از کمدینهایی که در کارشان ضربه خوردند، برای کلیت فیلمنامه و سبک بازیگری اهمیت قائل نشدند و فقط سعی کردند موقعیتهای خندهدار به وجود بیاورند. در صورتی که بعضی اوقات ما باید مکمل خوبی باشیم. هنگام بازی در سریال «دست بالای دست»، زمانی که تقریبا هفت یا هشت قسمت آن ساخته شده بود، مدیر تولید از من ایراد گرفت که چرا نقش را بهصورت کمدی بازی نمیکنم. اگر من نقش جدی را بهصورت کمدی بازی میکردم، حال و هوای طنز سریال مخدوش میشد.
در یک دوره تقریبا هیچ اجرای تئاتری نداشتید. علت این کمکاری در حیطه تئاتر چه بود؟
من تقریبا هر سال یک کار نمایشی داشتم و سعی میکردم از تئاتر دور نمانم. منتها بعضی از کارهای ما رد شد و به اجرا نرسید. چند سال هم فقط برای جشنواره کار کردم. سال گذشته برنامه اجرای یکی از آثار نیل سایمون را داشتیم که آن هم در بازبینی رد شد. چون فرصت انجام بیشتر از یک کار را در سال نداشتم، وقتی همان یک کار هم رد میشد، در نتیجه اینطور به نظر میآمد که هیچ فعالیتی در تئاتر نداشتم.
در تئاتر هم معمولا ژانر کمدی را انتخاب میکنید؟
اصولا سعی میکنم ژانری برای کارهایم انتخاب نکنم. اگر گزینههای زیادی برای انتخاب داشته باشم، سعی میکنم از هر دو ژانر جدی و کمدی انتخاب کنم. اگر هم گزینههای محدودی داشته باشم و مجبور شوم کمدی را انتخاب کنم، این کار را میکنم. چون فکر میکنم مردم هم دوست دارند.
با این حساب ترس از یک بعدی بودن دیگر برایتان وجود ندارد.
امکان ندارد این ترس وجود نداشته باشد. تا زمانی که بازی میکنیم این ترس همواره وجود دارد. برای شروع هر کار جدید، از استرس زیاد امکان ندارد شب قبل از آن خوابم ببرد. ولی این موضوع را قبول کردهام که وقتی مردم یک سبک را دوست دارند، نباید با آن مبارزه کرد.
مخاطبان تئاتر معمولا کار باکیفیت و استاندارد را میپسندند. اینکه کارها کمدی یا تراژدی باشند، اهمیت چندانی ندارد.
من هم با این قضیه صددرصد موافقم که در تئاتر، کیفیت از ژانر اهمیت بیشتری دارد.
جنس کار کمدی در تئاتر با سینما و تلویزیون بسیار متفاوت است. شما چه جنسی از کمدی را مناسب تئاتر میدانید؟
البته سبک بازیگری در دنیا تغییرات زیادی کرده و بازیگران بیشتر به سمت ملموس بودن میروند تا تماشاگران فراموش کنند که یک بازی نمایشی میبینند. این اتفاقات باعث شده تا فاصله بین تئاتر و سینما تقریبا کم شود. برای بازی نمیتوانیم سبک خاصی را در نظر بگیریم، طبیعتا باید در ابتدا بستر نمایشنامه و قصه را در نظر بگیریم. بعضی اوقات هم، بستگی به انتخاب خود کارگردان دارد که کار را به صورت کاملا فانتزی اجرا کند یا اینکه یک کار کمدی را در بستر رئال پیش ببرد. ولی به نظر من جنس بازی را باید نسبت به فضای قصه انتخاب کرد.
این قضیه بسیار خوشحالکننده است که بازیگران طناز تئاتری فقط محدود به حیطه طنز نیستند. به عنوان مثال سیامک صفری بازیگری است که بیشتر در ژانر طنز بازی میکند اما نقشهای جدی زیادی را هم ایفا کرده است. تماشاگران تئاتر هم نسبت به تماشاگران سینما، این قضیه را بهتر میپذیرند.
این قضیه در سینما به خاطر فرهنگسازی اشتباه بعضی از کارگردانها اتفاقافتاده که از بازیگران انتظار تکبعدی بودن دارند. ولی شکرخدا این قضیه در تئاتر برای مردم قابل پذیرش است.
نمایش شایعات دومین متنی است که از نیل سایمون کار میکنید. به شخصه چقدر به متنهای نیل سایمون علاقه دارید؟ چون نیل سایمون نمایشنامهنویسی است که آثار او غالبا بار طنز به همراه دارند.
زمانی که نمایشنامهنویسانی از جنس نیل سایمون کمتر در دسترس بودند، برای آثار کمدی همیشه به سمت فانتزی و سوررئال متمایل میشدیم. علت جذب شدن تئاتریها به آثار نیل سایمون این بود که کمدی رئالیستی را به تئاتر وارد کرد. من به شخصه متون نیل سایمون را دوست دارم، چون بدون استفاده از فانتزی و در یک بستر واقعگرایانه، هم حرفی برای گفتن دارد و هم تماشاگر را میخنداند.
نمایشنامههای نیل سایمون قاعدتا بر اساس سلیقه تماشاگران امریکایی نوشته شده ولی تشابهاتی وجود دارد که سبب شده مخاطبان ایرانی هم این متون را بپذیرند و از آن استقبال کنند.
البته طبیعتا نیل سایمون نمایشنامهنویسی است که برای استفاده از آثار او باید دقت کنیم که اصلاحاتی در متن اصلی صورت بدهیم. به عنوان مثال از نگارش همین نمایشنامه شایعات، ۴۰ سال میگذرد. در آن زمانی برای مردمی که به تماشای تئاتر میرفتند، تزریق اطلاعات اهمیتی نداشت. روابط بین آدمها برایشان اهمیت بیشتری داشت. تماشاگران به مدت چهار ساعت به تماشای نمایشی مینشستند که در نیم ساعت هم میشد روایت کرد. الان سلیقه مخاطبان چه در تئاتر و چه در سینما تغییر کرده است. تماشاگران در هر سکانس یا هر صحنه منتظر اطلاعات و اتفاقات جدیدی هستند که بر اساس آن قصه پیش برود.
من فکر میکنم این اصلاحاتی که شما به آن اشاره کردید درباره پسران آفتاب باید بیشتر صورت میگرفت.
نمایشنامه شایعات هم همینطور بود و اجرای آن طبق متن اصلی حدود چهار ساعت به طول میانجامید. ما اصلاحات و حذفیات زیادی روی این متن انجام دادیم. در بعضی از قسمتهای نمایش، کار خیلی از ریتم میافتاد. میشد اجرای بهتری هم برای این کار تصور کرد.
بله، با نظرات شما موافقم. البته برای شخصیت من تغییرات بیشتری متصور نبود و بیشتر از این نمیشد در سرعت ریتم تغییر ایجاد کرد چون این شخصیت ذاتا یک شخصیت منفعل و جدی است.
البته با اینکه یک شخصیت منفعل و جدی است ولی تماشاگر را نیز میخنداند. این شیوه ایده خودتان بود؟
بله این کار خودم بود. البته این ایده را از خود نیل سایمون گرفتم. نیل سایمون یک جمله بیشتر راجع به این شخصیت نمیگوید و آن جمله این است که «پسر خوبی است ولی بهشدت خنگ است». این شخصیت در صحنههای زندگی خانوادگی یک آدم عصبی و جدی است ولی به محض اینکه وارد محیط کار میشود تبدیل به یک آدم خنگ و دستوپاچلفتی میشود.
آقای سیفیآزاد حدود ۱۲- ۱۰سال بود که از فضای تئاتر دور بودند. کار کردن با کارگردانی که این همه سال از این فضا دور بوده، مقدار زیادی ریسکپذیری میخواهد. با توجه به اینکه شما بازیگری هستید که کیفیت کار را در نظر میگیرید چه عاملی باعث شد این ریسک را بپذیرید؟
من آخرین نمایش اجراشده رحمان سیفیآزاد را دیدهبودم و جنس تفکر ایشان را میشناختم. من معتقدم این تفکر است که موجب هدایت صحیح میشود و با تفکر آقای سیفیآزاد در سینما و تلویزیون آشنا بودم. زمانی که من وارد کار شایعات شدم تمام بازیگران دیگر انتخاب شدهبودند و این گروه بازیگران بسیار خوبی بودند که مطمئن بودم اتفاقات خوبی با این گروه رقم میخورد.
نمایش شایعات، حواشی زیادی به همراه داشت. قبل از اینکه کار را ببینم شنیده بودم که نوع کار یکجور تئاتر فارسی یا به نوعی تئاتر آزاد است. اما بعد از دیدن کار، به استثنای اینکه معتقدم کار باید کمی استریلیزهتر میشد، متوجه شدم استاندارد اجرا و بازی بهخوبی در کار رعایت شده بود. چرا این لفظ را درباره این نمایش بهکار میبردند که این یک تئاتر آزاد است که فاخر شده و در تئاتر ایرانشهر روی صحنه میرود؟
چقدر لفظ بدی درباره این اثر بهکار بردهاند، من فقط تاسف میخورم.
وقتی نیل سایمون از شخصیتهای سیاسی در نمایش استفاده میکند، قاعدتا هدف او این بوده که تلنگری به شخصیتهای سیاسی جامعه خودش بزند. ولی وقتی این نمایش در ایران اجرا میشود، آنقدر حجم شوخیها زیاد است که تماشاگر این تلنگر اصلی را فراموش میکند و از بیان اصل موضوع غافل میماند.
نظر شما ممکن است صحیح باشد. اگر واقعا این اتفاق افتاده باشد قاعدتا شنیدن این صحبتها ناراحتم میکند چون تمام بچههای گروه واقعا تلاش زیادی برای به ثمر رسیدن این نمایش کردند. سعی کردیم شوخیهای زیادی را از کار اصلی حذف کنیم و تلاش کردیم که از خط قرمزها عبور نکنیم. حتی بعضی از دوستان گله داشتند که چرا کار ما اینقدر با اجرای اصلی در امریکا متفاوت است و خیلی از موضوعات اصلی که باعث خنده بیشتری میشد از کار حذف شده است.
ارنی شخصیتی است که جدا از ذات خندهداری که دارد، موقعیتهای کلامی خندهدار هم ایجاد میکند. سرآشپز خنگی است که در نیمه اول داستان در خودش فرورفته اما پس از اینکه از ماجرا مطلع میشود یکباره شخصیتش تغییر میکند و برونگرا میشود. شخصیت جالبی است چون نسبت به بقیه شخصیتها موقعیت طنز بیشتری دارد.
البته در نمایشنامه این شخصیت از همه پایینتر است و نقش شاهد را ایفا میکند. پیرمردی است که خیلی درگیر ماجرا نیست. من به دیالوگهای اصلی چیزی اضافه نکردم، فقط در موقعیت متفاوتی این نقش را اجرا کردم. در واقع سعی کردم این شخصیت عکسالعملهای بیشتری نسبت به اتفاقات اطرافش نشان بدهد.
به خاطر اینکه نمیخواستید دوباره نقش پیرمرد را بازی کنید، این شخصیت را تغییر دادید؟
نه، خود آقای سیفیآزاد هم نمیخواستند این شخصیت، پیرمرد باشد.
این شخصیت انگار حرکاتی دارد که خاص خودش است، مثل نوع راه رفتن یا اینکه برمیگردد و به پشت سرش نگاه میکند.
نوع حرکات، عکسالعملها و ضعف جسمانی این نقش را با توجه به شغل این شخصیت در نظر گرفتم.
چقدر تلاش کردید که این موقعیتها را به خودتان اختصاص دهید؟ این نقش حال و هوایی دارد که به شخصیت و نوع کلی بازی خودتان شباهت دارد.
هر نقشی را که تابهحال بازی کردهام، سعی کردم بیش از هرچیزی دوست داشتنی باشد و این نکته را هیچوقت از بازی خودم حذف نمیکنم حتی اگر نقش منفی هم بازی کنم، سعی میکنم برای تماشاگر قابل پذیرش باشد. میخواستم که این نقش فقط یک تیپ نباشد و شخصیت داشته باشد. البته این شخصیت چون ضعف جسمانی دارد و نوع دیالوگهایی که میگوید او را به سمت شغلش هدایت میکند، کمی این تفکر برای مخاطب ایجاد میشود که برای این شخصیت تیپسازی شده است.
نکته جالبی که راجع به این کار شما شنیدم این بود که در بازبینی نمایش، تنها بازیگری که بدون هیچ کم و کاستی نقش خود را اجرا کرد شما بودید.
این شخصیت چون بهاندازه کافی کمدی بود، دوست داشتم هرجایی که از کار بیرون میزند را به من گوشزد کنند. بازبینها هم به نوعی تماشاگر محسوب میشوند. ممکن است قشری از تماشاگران باشند که تفکری شبیه به بازبینها داشته باشند. میخواستم نقش طوری اجرا شود که مورد پسند قشرها و سلیقههای مختلف باشد.
نترسیدید این کار شما نمایش را با مشکل مواجه کند؟
اگر با قسمتی از کار به مشکل برمیخوردند، نهایتا بعضیها از دیالوگهای مشکلدار را حذف میکردند که البته این اتفاق برای من نیفتاد البته دوست داشتم اگر ایرادی در دیالوگهای من میبینند، حذف کنند. من دوست دارم در لحظه بازی کنم حتی در کار سینما و تلویزیون هم از قبل، سکانس را نمیخوانم. برایم مهم است که در همان لحظه چه اتفاقهایی میافتد. هر اتفاقی در لحظه، باعث نوآوری و خلق موقعیتهای جدید میشود. زمانی که بازی میکنم به این فکر نمیکنم که حتی چیز جدیدی به کار اضافهکنم، درست بازیکردن موقعیت برایم اهمیت بیشتری دارد. چون مخاطب درست بازیکردن را بیشتر از خوب بازیکردن دوست دارد. بزرگی میگوید، در یک فیلم دوساعته کافی است فقط یک سکانس یک دقیقهیی را درست بازی کنی.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست