پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
خلاقیت و ابتکار حتی از درون زندان
پیرمردی تنها در مزرعه ای زندگی می کرد. او می خواست مزرعه سیب زمینی اش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود.
پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد:
«پسر عزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم. من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد. من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی.
دوستدار تو پدر.»
چند روز بعد، پیرمرد این نامه را از طرف پسرش دریافت کرد: «پدر، به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن، من آنجا اسلحه پنهان کرده ام.»
صبح فردای آن روز، مأموران و افسران پلیس محلی وارد مزرعه شدند و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند. پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده است؟ پسرش پاسخ داد: «پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار. این تنها کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم.»
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم محمدجواد ظریف دولت سیزدهم دولت علی باقری ترور ترامپ انتخابات پزشکیان رئیس جمهور رهبر انقلاب
هواشناسی سلامت پلیس راهور تهران قتل شهرداری تهران تب دنگی پلیس تعطیلی ادارات زلزله تیراندازی عزاداری محرم
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار واردات خودرو خودرو بازار خودرو حقوق بازنشستگان اربعین مالیات بازنشستگان سایپا سهام عدالت
عاشورا تلویزیون فرهاد مشیری سینما سینمای ایران دفاع مقدس فیلم صداوسیما لیلی رشیدی وزارت ارشاد
آزمون سراسری فناوری
دونالد ترامپ جو بایدن آمریکا رژیم صهیونیستی غزه ترامپ اسرائیل فلسطین جنگ غزه روسیه چین طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال تراکتور علیرضا بیرانوند سپاهان رئال مادرید باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات مهدی طارمی لیگ برتر ایران نقل و انتقالات لیگ برتر
هوش مصنوعی سرعت اینترنت تیک تاک ناسا اینترنت شیائومی اپل ربات سامسونگ
دیابت رژیم غذایی گرمازدگی کاهش وزن نوشابه خیار افسردگی صبحانه