یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

از اتحادیه پراشتباه تا خرد جمعی بی نتیجه


از اتحادیه پراشتباه تا خرد جمعی بی نتیجه

طرفداران دو تیم ملی انگلستان و ایران که از بهترین تیم های قاره خود هستند, سال هاست رنگ قهرمانی را ندیده و آرزوی دیدن جام قهرمانی بالای دست کاپیتان های مطرح خود را دارند

طرفداران دو تیم ملی انگلستان و ایران که از بهترین تیم های قاره خود هستند، سال هاست رنگ قهرمانی را ندیده و آرزوی دیدن جام قهرمانی بالای دست کاپیتان های مطرح خود را دارند.

انگلستان پس از قهرمانی در جام جهانی ۱۹۶۶ تا به امروز در رقابت های جهانی، قاره ای و المپیک چهره قابل قبولی از خود به نمایش نگذاشته است و حتی در اوج قدرت نیز تنها به عناوین سوم جهان و حضور در جمع چهار تیم جام ملت های اروپا نائل شده است.

تیم ملی ایران هم به چنین سرنوشتی دچار شده است، تیمی که جزو برترین تیم های آسیاست اما آخرین قهرمانی اش، در جام ملت های آسیا به سال ۱۹۷۶ باز می گردد. ضمن اینکه مردان آریایی در این سال ها ضمن از دست دادن آسان سهمیه حضور در جام جهانی، حتی پس از صعود به این مسابقات معتبر، به رغم شایستگی در کسب نتیجه گیری مطلوب، ناموفق بوده اند.

آخرین افت دو تیم در سال ۲۰۰۷ رخ داد. ایران در جام ملت ها پس از بازی های ضعیف در مرحله گروهی به لطف پیروزی ازبکستان بر چین، جواز حضور در مرحله بعد را به دست آورد و درمرحله بعد برابر کره جنوبی تن به شکست داد تا در شرایطی که یکی از مدعیان این جام بود، به راحتی از گردونه مسابقات کنار برود.

انگلستان اما در شرایطی که تنها به یک تساوی- برای صعود به جام ملت های اروپا -در سال ،۲۰۰۸ نیاز داشت در مسابقه آخر مرحله گروهی با نتیجه ۳ بر ۲ مغلوب کرواسی شد تا حضور در یک تورنمنت مهم را به راحتی از دست داده و با یک تحقیر ملی مواجه شود.

دلایل ناکامی فوتبال ملی انگلستان و ایران شباهت زیادی به هم دارند که به بیان تعدادی از آنها می پردازیم.

▪ انتخاب اشتباه سرمربی

اتحادیه فوتبال انگلستان پس از ناکامی این تیم در جام جهانی در اقدامی شایسته اریکسون را بر کنار کرد ولی انتصاب مک لارن مانند از چاله به چاه افتادن بود.

مک کلارن چند سال دستیار اول اریکسون بود و تنها افتخار دوران مربیگری اش رساندن میدلزبورو به دیدار نهایی جام یوفاست که همین دلایل سبب معرفی اش به عنوان سرمربی انگلستان بود.

در آن زمان اتحادیه فوتبال انگلیس می توانست با درایتی بیشتر در پرهیز از تفکرات ملی گرایانه، فرد شایسته ای را به عنوان سرمربی این تیم برگزیند، تا در نهایت این مربی به دلیل ناکارآمدی زمینه حذف تحقیر آمیز انگلستان را در مرحله گروهی یورو ،۲۰۰۸ به وجود نیاورد.

در ایران این اتفاق به شکل دیگری رقم خورد. فوتبال معلق و بی رییس ایران در یک اقدام بی پیشینه زمام مربیگری تیم ملی خود را در دست یک مربی جوان، باهوش اما کم تجربه دید تا آرزوی قهرمانی در جام ملت ها به چهار سال دیگر موکول شود.

در آن مقطع که با انتخاب مصطفوی، فوتبال تا حدودی رنگ آرامش به خود گرفته بود، در یک اقدام جالب توجه که آن را «خرد جمعی» نامیدند بدون هیچ دلیل قانع کننده امیر قلعه نوعی به عنوان سرمربی تیم ملی برگزیده شد.

عناوین قهرمانی و نایب قهرمانی در لیگ برتر به همراه استقلال نمی توانست کارنامه مطلوبی برای انتخاب این مربی در نظر گرفته شود. ضمن اینکه این مربی یکی از مقصران اصلی حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا بود و همین موضوع باعث شد حمایت های لازم از آن برای موفقیت در تیم ملی صورت نگیرد.

برنامه های ۱۲۰ صفحه ای، اردو های مختلف و تیم مربیگری و آنالیزور های پرشمار نتوانستند مانع ناکامی بزرگ فوتبال شوند اما در نهایت قلعه نویی به عنوان مقصر اصلی این حذف نام گرفت.

▪ حذف بزرگان

دیوید بکام و علی دایی مردانی بودند که مسوولان امر فوتبال انگلستان و ایران خواهان جدایی این دو بازیکن به هر شکل ممکن از تیم ملی بودند.

یکی از دلایل انتخاب مک لارن به عنوان سرمربی تیم ملی انگلستان خط قرمز کشیدن روی نام دیوید بکام بود، اتفاقی که خیلی زود رخ داد اما وقتی دوری بکام به این تیم ضربه زد بار دیگر این بازیکن با احترام ویژه به اردوی مردان جزیره دعوت شد.در فوتبال یران هم با انتصاب قلعه نویی عملا زمینه کنار گذاشتن علی دایی فراهم شد زیرا با مشکلاتی که بین این دو فرد وجود داشته و دارد، زمینه همکاری متقابل کاملا از بین رفت.

▪ استفاده نکردن از ستاره ها

اریکسون و سپس مک کلارن در این سال ها نتوانستند از استیون جرارد و فرانک لمپارد که دو بازیکن مطرح فوتبال انگلستان و جهان هستند به خوبی در کنار هم استفاده کنند تا قابلیت های آن ها در تیم ملی به کمتر از ۳۰ درصد برسد.این اتفاق در تیم ملی ایران هم تکرار شد تا جواد نکونام و آندرانیک تیموریان که قابلیت های فراوانی دارند، نتوانند در جام ملت ها برای فوتبال ایران مفید واقع شوند که در هر دو حالت ضعف مربیان باعث بروز این اتفاق شد.

▪ افت دروازه بان

تیم های برتر انگلستان از دروازه بان های خارجی استفاده می کنند که این اتفاق پس از قوانین بوسمن و نظیر آن جلوه بیشتری پیدا کرد.

اتحادیه فوتبال انگلستان هم برای حل این معضل چاره خاصی پیدا نکرد تا ضعف دروازه بانی تیم ملی این کشور را با مشکلات بسیاری مواجه کند. دیوید سیمن، دیوید جیمز، پل رابینسون و اسکات کارسون مردان متزلزلی بودند که در این سال ها با دریافت گل های بسیار بد و دور از انتظار، زمینه حذف زود هنگام این تیم را در مسابقات مختلف فراهم کردند.

در ایران هم پس از عابدزاده مردانی چون داوود فنایی، پرویز برومند، ابراهیم میرزاپور، حسن رودباریان و وحید طالب لو در شرایطی مختلف درون دروازه تیم ملی قرار گرفتند و نتوانستند انتظارات را برآورده کنند.

این موضوع با حضور مردانی چون ساشاایلیچ، آرمناک پطروسیان، المیرتولیا، توپالوویچ و ... در درون دروازه تیم های مطرح تهرانی و شهرستانی چهره تلخ تری به خود گرفت ولی هیچ کس برای حل این مشکل چاره مناسبی در نظر نگرفت.

مطمئنا ممنوعیت استفاده از دروازه بان های خارجی در مسابقات داخلی و خارجی می تواند بهترین راه حل برای رفع نقاط ضعف دروازه بان های فوتبال ملی ایران و انگلستان باشد.

▪ برگزیدن سرمربی

شکست های اخیر باعث فشار فوتبالدوستان به مسوولان فوتبال این دو کشور شده است تا با انتخاب سرمربی شایسته درآینده شاهد کسب نتایچ بهتر از جانب این دو تیم باشند.

در این بین در انگلستان صحبت از استخدام مردانی چون مورینیو، کلینزمن، کاپلو و دیگران مطرح است و در ایران نیز هراز چند گاهی اخباری درخصوص مذاکره با مربیان بزرگ دنیا شنیده می شود.

البته در این بین یک تفاوت بزرگ وجود دارد که در نهایت فوتبال انگلستان مربی مطرحی را استخدام خواهد کرد اما چنین موضوعی در فوتبال معلق ایران که زمان اندکی برای حضور در مسابقات مقدماتی جام جهانی پیش رو دارد، بعید به نظر می رسد.

▪ مشکلات متفاوت

فوتبال انگلستان یک مشکل بزرگ دیگر دارد که باعث شده این تیم در چند سال اخیر افت زیادی داشته باشد.

چهار تیم برتر این کشور؛ چلسی، منچستر، آرسنال و لیورپول، در این سال ها اکثرا از بازیکن غیر انگلیسی استفاده کرده اند.

پس از بازیکنان مربیان این تیم ها هم خارجی بوده و کم کم مدیران این باشگاه ها نیز به خاطر مسایل اقتصادی به دست مردان غیر انگلیسی سپرده می شود.تمام این مسایل باعث افول ستاره های انگلیسی شده است.

در ایران اما نداشتن برنامه، عدم ثبات مدیریتی، حضور مردان غیر ورزشی در راس هدایت باشگاه ها و نداشتن بودجه و امکانات باعث افت فوتبال ملی شده است که مطمئنا با مشکلاتی که برای انتخاب رییس و سرمربی آینده وجود دارد بدتر از این هم خواهد شد.

امیر ملکی



همچنین مشاهده کنید