جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

افکار عمومی


افکار عمومی

كار اصلی و مأموریت اساسی مسئولین روابط عمومی ایجاد رابطه با فرد , گروه و باعموم است مسئول روابط عمومی مأموریت دارد تا با افراد , گروهها و سازمانهایی كه به نحوی برای موسسه اهمیت دارند و یا در آینده اهمیت خواهند داشت ارتباط مفید ومؤثر برقرار كنند

●افكار عمومی‌ چیست‌ عناصر تشكیل‌ دهنده‌ آن‌ كدام‌ است‌

گسترش‌ روز افزون‌ سازمانها و تأسیسات‌ مختلف‌ سیاسی‌ ، اجتماعی‌ و اقتصادی‌ و ارتباط‌تنگاتنگ‌ مردم‌ با این‌ تشكیلات‌ اهمیت‌ افكار عمومی‌ را دوچندان‌ كرده‌ است‌ . امروزه‌افكار عمومی‌ با نیروی‌ خود می‌ تواند مؤسسات‌ و سازمانها را در دستیابی‌ به‌ اهدافشان‌یاری‌ نماید و یا در فاصله‌ كوتاهی‌ با ایجاد فضای‌ روانی‌ بر علیه‌ سازمان‌ و دستگاه‌ اجرایی‌آن‌ را فلج‌ و یا از بین‌ ببرد و به‌ همین‌ علت‌ باید افكار عمومی‌ و نقش‌ آنرا شناخت‌ و باور داشت‌ .

افكار عمومی‌ قضاوتی‌ است‌ كه‌ مورد قبول‌ عامه‌ مردم‌ است‌ و جنبه‌ عاطفی‌ آن‌ بر جنبه‌ادراكی‌ آن‌ غلبه‌ دارد و احتمالاً از تعصب‌ نیز بركنار نیست‌ و اگر عقیده‌ عمومی‌ و یا افكارعمومی‌به‌ شدت‌ تعمیم‌ یابد وریشه‌ دار شود بصورت‌ اجماع‌ و اتفاِ نظر كلی‌ در می‌ آید .

اصطلاح‌ افكار عمومی‌ كه‌ ما در زبان‌ فارسی‌ بكار می‌ بریم‌ در ترجمه‌ اصطلاح‌ انگلیسی‌(public opinion ) آمده‌ است‌ . این‌ اصطلاح‌ در نوشته‌ های‌ سیاسی‌ ، اجتماعی‌ واقتصادی‌ اروپا قبل‌ از قرن‌ ۱۸ دیده‌ نمی‌ شود و در این‌ قرن‌ با افزایش‌ سواد در میان‌شهروندان‌ پاره‌ ای‌ از كشورهای‌ اروپایی‌ و بالارفتن‌ سطح‌ زندگی‌ افراد نقش‌ و تأثیر عموم‌در حیات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ افزایش‌ یافت‌ و در نتیجه‌ افكار عمومی‌ مطرح‌ گردید و طرزتشكیل‌ و تغییر آن‌ مورد توجه‌ قرار گرفت‌ .

در اینجا به‌ ذكر چند تعریف‌ در مورد افكار عمومی‌ می‌ پردازیم‌

افكار عمومی‌ عبارتست‌ از مجموع‌ عقاید ، نقطه‌ نظرها و گرایشهای‌ بخش‌ بزرگی‌ ازجامعه‌ پیرامون‌ یك‌ موضوع‌ در یك‌ زمان‌ معین‌ .

آلن‌ پیرو در كتاب‌ فرهنگ‌ علوم‌ اجتماعی‌ افكار عمومی‌ را اینگونه‌ تعریف‌ می‌ كند :

افكـــار عمــومی‌ مجموعه‌ ای‌ از عقــاید شخصی‌ در مورد یك‌ امر مربوط‌ به‌ شــرایــط‌زیست‌ گروهی‌ است‌ .

در جای‌ دیگر در باره‌ افكار عمومی‌ می‌ خوانیم‌ : افكار عمومی‌ عبارتست‌ ار طرز تلقی‌ وواكنش‌ جمعی‌ و شهود كه‌ جزء بزرگی‌ از جامعه‌ در برابر رویدادهای‌ اجتماعی‌ كه‌ اغلب‌مهم‌ تلقی‌ می‌ شوند نشان‌ می‌ دهند .

در اغلب‌ كتب‌ علوم‌ اجتماعی‌ در تعریف‌ افكار عمومی‌ آمده‌ است‌ :

افكار عمومی‌ عبارتست‌ از مجموع‌ عقاید افراد یك‌ جامعه‌ نسبت‌ به‌ موضوعی‌ كه‌ برزندگی‌ آن‌ افراد تأثیر دارد .

پذیرفته‌ ترین‌ تعریفی‌ كه‌ اكنون‌ برای‌ افكار عمومی‌ وجود دارد ومورد پذیرش‌انجمن‌جهانی‌ تحقیق‌ افكارعمومی‌ می‌ باشدتعریف‌ زیراست‌ :

« افكار عمومی‌ مجموعه‌ عقاید افراد یك‌ جامعه‌ نسبت‌ به‌ یك‌ موضوع‌ است‌ كه‌ آن‌ افراددر باره‌ آن‌ موضوع‌ دارای‌ منافع‌ و علائق‌ می‌ باشند .

●ادامه تعاریف اقکار عمومی

برای‌ توضیح‌ پیرامون‌ افكار عمومی‌ بهتر است‌ كه‌ معانی‌ و مفاهیم‌ دو كلمه‌ عقیده‌ و یاافكار و عموم‌ را كه‌ مجموعاً اصطلاح‌ افكار عمومی‌ را تشكیل‌ می‌ دهند بیان‌ نمائیم‌ . عقیده‌ یا افكار عبارتست‌ از نقطه‌ نظر، قضاوت‌ و ارزیابی‌ پیرامون‌ یك‌ پدیده‌ كه‌ در ذهن‌بوجود می‌ آید و بیك‌ صورت‌ بیان‌ و اظهار می‌ گردد . واژه‌ عقیده‌ عموماً در موردمطلبی‌ كه‌ یك‌ حقیقت‌ و یا یك‌ واقعیت‌ است‌ بكار نمی‌ رود این‌ واژه‌ هنگامی‌ بكار می‌ رود كه‌ اختلاف‌ و نقطه‌ نظرهای‌ مختلفی‌ پیرامون‌ یك‌ موضوع‌ وجود داشته‌باشد و مسئله‌ بحث‌ انگیز است‌ . عمومی‌ عبارتست‌ از بخش‌ اعظم‌ مردم‌ كه‌ دارای‌ منافع‌ ، علائق‌ و یا ویژگیهای‌خاصی‌ می‌ باشند .برای‌ تشكیل‌ افكار عمومی‌ وجود چهار عنصر ضروری‌ است‌ و در غیراینصورت‌ افكار عمومی‌ بوجود نخواهد آمد

۱ـ وجود موضوعی‌ كه‌ مورد توجه‌ عموم‌ قرار گیرد و به‌ عبارت‌ دیگر وجود موضوعی‌كه‌ در علائق‌ و منافع‌ افراد مؤثر باشد

۲ ـ وجود افرادی‌ كه‌ دارای‌ منافع‌ مشترك‌ باشند تا آن‌ موضــوع‌با منــافع‌ آنــان‌ پیوندبخورد

۳ ـ اقدامات‌ و تلاشهایی‌ باید بعمل‌ آید تا آن‌ موضوع‌ بیان‌ و علائق‌ عمومی‌ با آن‌موضوع‌ تبلیغ‌ گردد تاتفاهمی‌ بین‌ جمع‌ زیادی‌ از مردم‌ پیرامون‌ آن‌ موضوع‌ حاصل‌ گردد

۴ـ این‌ تفاهم‌ نفوذ خود را بطور مستقیم‌ و یا غیر مستقیم‌ اعمال‌ نماید

بر اساس‌ عناصرذكر شده‌ افرادی‌ كه‌ نسبت‌ به‌ یك‌ موضوع‌ فاقد منافع‌ هستند نمی‌ توانند افكار عمومی‌ راپیرامون‌ آن‌ موضوع‌ داشته‌ باشند یعنی‌ مردم‌ بر اساس‌ منافع‌ دور و نزدیكی‌ كه‌ در باره‌یك‌ موضوع‌ دارند و یا تصور می‌ كنند كه‌ خواهند داشت‌ و یا براساس‌ پایین‌ بودن‌ سطح‌آگاهی‌ آنان‌ به‌ آنها تلقین‌ می‌ شود كه‌ منافعی‌ در یك‌ موضوع‌ دارند ، نسبت‌ به‌ امری‌دارای‌ افكار عمومی‌ میشوند . افكار عمومی‌ واجد پویایی‌ و حركت‌ است‌ و قادر به‌ اعمال‌فشار می‌ باشد و با افكار رایج‌ كه‌ شیوه‌ قضاوت‌ منفعل‌ یا نگرشی‌ است‌ نسبتاً گسترده‌ ولیكن‌ خنثی‌ و فاقد اثر عملی‌ تفاوت‌ دارد .

در مورد افكار عمومی‌ می‌ توان‌مطالب‌ زیر را بیان‌ داشت‌ .

۱ـ افكار عمومی‌ عقاید جمعی‌ اظهار شده‌ پیرامون‌ یك‌ موضوع‌ بحث‌ انگیز است‌ و به‌سبب‌ وجود عنصر اظهار شده‌ و بیان‌ دارای‌ پویایی‌ و حركت‌ می‌ باشد و با منافع‌ وآرزوها ، نیازهای‌ مردمی‌ كه‌ افكار عمومی‌ را تشكیل‌ می‌ دهند پیوند خورده‌ است‌ .

۲ـ از نظر روانشناسی‌ آغاز پیدایش‌ افكار عمومی‌ زمان‌ آگاه‌ شدن‌ مردم‌ به‌ رابط‌ بین‌ آن‌موضوع‌ و منافع‌ شخصی‌ آنهاست‌

۳ـ هنگامی‌ كه‌ رابطه‌ بین‌ منافع‌ شخصی‌ و موضوع‌ شناخته‌ شد وافكار عمومی‌ بوجودآمد به‌ سادگی‌ قابل‌ تغییر و یا ازمیان‌ برداشتن‌ نیست‌ .

۴ ـ مردم‌ به‌ هدف‌ بیشتر جذب‌ می‌ شوند و افكار عمومی‌ عموماً پیرامون‌ اهداف‌ ایجادمی‌ شوند ، نه‌ راهها و روشهای‌ دستیابی‌ به‌ آن‌ اهداف‌

۵ ـ افكار عمومی‌ نمی‌ تواند در مدت‌ طولانی‌ پیرامون‌ یك‌ موضوع‌ خاص‌ وجود داشته‌باشد مگر اینكه‌ دائماً توسط‌ رویدادهای‌ تازه‌ و اقدامات‌ مستمر افكار عمومی‌ رابرانگیخته‌ نگهداشت‌ .

۶ ـ مردم‌ نسبت‌ به‌ موضوعی‌ كه‌ از آن‌ اطلاع‌ ندارند و یا از آنها پنهان‌ نگاه‌ داشته‌ می‌ شودنمی‌ توانند افكار و عقیده‌ داشته‌ باشند .

●ارتباط‌ چیست‌ ؟

كار اصلی‌ و مأموریت‌ اساسی‌ مسئولین‌ روابط‌ عمومی‌ ایجاد رابطه‌ با فرد ، گروه‌ و باعموم‌ است‌ . مسئول‌ روابط‌ عمومی‌ مأموریت‌ دارد تا با افراد ، گروهها و سازمانهایی‌ كه‌به‌ نحوی‌ برای‌ موسسه‌ اهمیت‌ دارند و یا در آینده‌ اهمیت‌ خواهند داشت‌ ارتباط‌ مفید ومؤثر برقرار كنند . هر اقدام‌ اجرایی‌ و عملی‌ روابط‌ عمومی‌ در حقیقت‌ برقرار كردن‌ یك‌جریان‌ ارتباطی‌ است‌ . همانگونه‌ كه‌ در تعاریف‌ روابط‌ عمومی‌ در فصل‌ اول‌ اشاره‌ شدروابط‌ عمومی‌ به‌ عنوان‌ دفتر ارتباطی‌ است‌ كه‌ رابطه‌ صحیح‌ بین‌ سازمان‌ و افكار عمومی‌ایجاد می‌ كند و برای‌ ایجاد این‌ ارتباط‌ مطمئناً باید مسئول‌ روابط‌ عمومی‌ با راههای‌برقراری‌ ارتباط‌ و بهترین‌ شیوه‌ های‌ ارتباطی‌ آشنا گردد .

ارتباط‌ از نظر لغوی‌ واژه‌ ای‌ است‌ عربی‌ از باب‌ افتعال‌ كه‌ در فارسی‌ به‌ صورت‌ مصدری‌به‌ معنای‌ پیوند دادن‌ ، ربط‌ دادن‌ و به‌ صورت‌ اسم‌ مصدر به‌ معنای‌ بستگی‌ ، پیوند ،پیوستگی‌ و رابط‌ استعمال‌ می‌ شود . مثلاً وقتی‌ انسان‌ با نگاه‌ یا لبخند نشاط‌ خود را به‌دیگری‌ نشان‌ می‌ دهد یا هنگامی‌ كه‌ شخصی‌ به‌ شخصی‌ دیگر صبح‌ بخیر می‌ گوید و بابیان‌ شفاهی‌ دوستی‌ و صمیمیت‌ خویش‌ را به‌ او می‌ فهماند به‌ همین‌ ترتیب‌ موقعی‌ كه‌انسان‌ به‌ دیگری‌ نامه‌ می‌ نویسد با بیان‌ كتبی‌ مقصود خود را به‌ نظر او می‌ رساند با وی‌ارتباط‌ برقرار می‌ سازد .

ارتباط‌ در فرهنگهای‌ فارسی‌ به‌ معنی‌ ربط‌ دادن‌ ، بستن‌ ، پیوستگی‌ ، بستگی‌ ، پیوند چیزی‌به‌ چیزی‌ ، اتصال‌ و رابط‌ آمده‌ است‌ اما در علوم‌ ارتباطات‌ جایگزین‌ لغت‌commuhcation انگلیسی‌ و فرانسه‌ است‌ كه‌ مفاهیم‌ گوناگونی‌ از قبیل‌ انتقال‌ ، انتشاراندیشه‌ ها و آگاهیها ، ایجاد پیوستگی‌ اجتماعی‌ و اشتراك‌ فكری‌ و همكاری‌ عمومی‌ رادر بر می‌ گیرد

هر یك‌ از دانشمنــدان‌ و محققان‌ امر برای‌ ارتبــاط‌ تعریفی‌ را ارائه‌ داده‌ انــد از آن‌جمله‌ ادوین‌ امری‌ استاد روزنامه‌ نگاری‌ دانشگاه‌ مینه‌ زوناو دو تن‌ از همكارانش‌ دركتاب‌ مقدمه‌ ای‌ بر ارتباط‌ جمعی‌ نوشته‌ اند ارتباط‌ عبارتست‌ از فن‌ انتقال‌ اطلاعات‌ وافكار و رفتارهای‌ انسانی‌ از یك‌ شخص‌ به‌ شخص‌ دیگر .

فرهنگ‌ وبستر در تعریف‌ لغت‌ ارتباط‌ آورده‌ است‌ : ارتباط‌ عبارتست‌ از عمل‌ انتقال‌ ،اظهار ، بیان‌ و گفتگو بین‌ یك‌ فرد با افراد دیگر . كتب‌ علوم‌ اجتماعی‌ و ارتباطات‌ نیزچنین‌ تعریفی‌ را برای‌ ارتباط‌ پیشنهاد می‌ كنند : ارتباط‌ عبارتست‌ از عملی‌ كه‌ طی‌ آن‌ یك‌یا چند نفر به‌ تبادل‌ خبر ، اطلاع‌ ، نقطه‌ نظرها ، گرایشها و تجارب‌ خود می‌ پردازند .

به‌ نظر لاندبرگ‌ ، ستراگ‌ و لارسن‌ ارتباط‌ عبارت‌ از انتقال‌ معانی‌ یا پیام‌ از طریق‌نمادهایی‌ چند می‌ باشد . به‌ نظر این‌ دانشمندان‌ زمانی‌ كه‌ انسانها از طریق‌ نمادهایی‌ چند به‌ تأثیر بر یكدیگر می‌ پردازند در ارتباط‌ با یكدیگر قرار گرفته‌ اند . همین‌ تعریف‌ باكاربرد مفهوم‌ پیام‌ با معنایی‌ مشخص‌ به‌ جای‌ نماد در تعریف‌ زیر از ارتباط‌ آمده‌ است‌ :

ارتباط‌ را می‌ توان‌ جریانی‌ دانست‌ كه‌ در طی‌ آن‌ دو نفر یا بیشتر به‌ تبادل‌ افكار ، نظرات‌ ،احساسات‌ و عقاید خود می‌ پردازند و از طریق‌ به‌ كار بردن‌ پیامهایی‌ كه‌ معنایش‌ برای‌ كلیه‌آنها یكسان‌ است‌ به‌ انجام‌ این‌ امر مبادرت‌ می‌ ورزند .

كلود شانون‌ و وارن‌ وپور دو دانشمند دیگر آمریكایی‌ در مورد ارتباط‌ می‌ نویسند : كلمه‌ارتباط‌ معرف‌ تمام‌ جریانهایی‌ است‌ كه‌ به‌ وسیله‌ آنها یك‌ اندیشه‌ می‌ تواند اندیشه‌ دیگری‌را تحت‌ تأثیر قرار دهد به‌ عبارت‌ دیگر ارتباط‌ سبب‌ می‌ شود كه‌ وجدان‌ انسان‌ در وجدان‌دیگران‌ تصاویر ، مفاهیم‌ ،تمایلات‌ و رفتارها و آثار روانی‌ گوناگون‌ پدید آورد .

انجمن‌ بین‌ المللی‌ تحقیقات‌ ارتباط‌ جمعی‌ ارتباط‌ را چنین‌ تعریف‌ كرده‌ است‌ :

وقتی‌ ارتباط‌ گفته‌ می‌ شود منظور روزنامه‌ ها ، نشریه‌ ها ، مجله‌ ها ، كتابها، رادیوها ،تلویزیونها ، ارتباطات‌ دور ، تلفن‌ و تلگراف‌ ، كابلهای‌ زیر دریایی‌ و پست‌ است‌ . همچنین‌ارتباطات‌ چگونگی‌ تولید و توزیع‌ كالاها و خدمات‌ مختلف‌ را كه‌ وسایل‌ و فعالیتهای‌فوِ به‌ عهده‌ دارند و مطالعات‌ و تحقیقات‌ مربوط‌ به‌ محتوی‌ پیامها و نتایج‌ آنها را در برمی‌ گیرد .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.