چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

قطره‌ای بر گونه‌ی تو


قطره‌ای بر گونه‌ی تو

مجموعه شعر«سطرها در تاریکی جاعوض می‌کنند» سومین مجموعه از آثار «گروس عبدالملکیان» است که در سال‌های اخیر به چاپ رسیده. این مجموعه در سال ۱۳۸۷ با تیراژ ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰۰ تومان …

مجموعه شعر«سطرها در تاریکی جاعوض می‌کنند» سومین مجموعه از آثار «گروس عبدالملکیان» است که در سال‌های اخیر به چاپ رسیده. این مجموعه در سال ۱۳۸۷ با تیراژ ۱۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰۰ تومان توسط انتشارات مروارید منتشر شد و اکنون در آستانه چاپ ششم قرار دارد.

در نگاهی کلی مجموعه مزبور را به لحاظ توفیقی که در پرداخت مفاهیم با ایجاد خلاقیت‌ها، به روزرسانی ذهن و برخورداری از ذهنیت سیال در گستره‌ای مفهومی پیدا کرده، می‌توان مجموعه‌ای قابل توجه و تحسین پنداشت. باید اشاره کرد مقصود از توفیق این مجموعه، پرداخت روان آثار در حیطه جهان‌بینی مولف و استفاده از المان‌های شعری اعم از اندیشه، تخیل و ایجاد تصاویر متناسب با بسترِ شعرِ امروز است. مواردی که درکلیت این مجموعه بیشتر قابل توجه و اشاره هستند، عبارتند از وجود زبان یکدست و سالم و مصون از درگیری و لفاظی، ساختارمند بودن آثار حتی درگسترش فضا و انتشار ذهنیت، زاویه دید با طراوت به تعلقات انسانی و تجربه‌های تکراری وی، وجود ذهن فعال و اندیشه آمیخته با تخیل و تصور شاعرانه که منجر به خلاقیت در ارائه گردیده، حس آمیزش ناخودآگاهی سازمان یافته از جهان‌بینی شاعرانه با خودآگاهی پرورش یافته از تجربه‌ها و داده‌های بیرونی که مولف را سازنده و خلاق بارآورده است ونیز فراروی از فردیت و باز گذاشتن دست خواننده برای همذات‌پنداری جزو ویژگی‌های مجموعه به حساب می‌آیند.

زبان شعری مولف در این مجموعه بستر مناسبی برای انتقال ذهن وی متشکل از جهان‌نگری‌اش در آمیزش با تعاملات شاعرانه است، چیزی که می‌توان دریافت اینکه مولف رنجی برای تشکیل این شاخصه نمی‌کشد و زبان در آثارش بافت شناسه‌ای و شکل گرفته می‌باشد و به‌دلیل آمیزش با سایر قابلیت‌های وی از زبان بازی و لفاظی مصون مانده است. سادگی زبان با برخورداری از پیچیدگی و گسترش فضا و معنا باعث ایجاد گرایش طیف وسیع‌تری از خوانندگان شده و در آثار نیازی به حل معماهای زبانی نیست.

به‌دلیل وجود نمونه‌های بسیار از انتقال حس،تصویر ومعنا در قالب زبانی سالم و ساده در مجموعه تنها به چند موردبسنده می‌کنم:

«.../ بگذار فکر کنند / مردی / با این همه گلوله در سینه / گریخته است» ص(۲۰)

«از گرگ و میش / فقط گرگ مانده است»ص(۵۱)

«.../ اگردست من بود / به خورشید مرخصی می‌دادم / به شب اضافه‌کار! /...» ص(۷۶)

ویژگی دیگرآثار همانگونه که اشاره شد ساختارگرایی و یا انسجام روند عمودی آنها با وجود تنوع عناصر و نیز گسترش فضا و انتشار ذهنیت است. گستره نسبتا باز نگرشی و پنداری مولف به وی امکان گستردگی واکنش وبازتاب آن را در آثارش داده است که تکثر فضا معنا را به تعلیق در نیاورده و بافت منسجم آثار تقطیع فضاها را با پیوستی ساختارمند پوشش داده‌اند. انتشار ذهن مولف در فضایی سیال باعث برخورداری آثار از تنوع تصویر و تخیل در ارائه گردیده است که در این تنوع شکل نظام‌مند هر اثر حفظ شده و متن آنها در سیر عمودی به ویژگی‌های پنداری، مفهومی و موضوعی در مولف و خواننده وفادار مانده‌اند.

«.../ مگرچند بار به‌دنیا آمده‌ایم / که این همه می‌میریم؟ / چند اسکناس مچاله / چند نخ شکسته‌ سیگار / آه،بلیت یک طرفه! / چیزی غمگین‌تر از تو / درجیب‌های دنیا پیدا نکرده‌ام/...» ص(۵۴)

زاویه دید مولف به تجربه‌های تکراری همچون رنج، زندگی، مرگ، عشق و مفاهیمی از این قبیل، نگاهی تازه و پرطراوت است و همین تازگی مولف را در انتخاب عناصر و معیارها و مصادیق نو یاری می‌کند تا بتواند از به تکرار رسیدن خود جلوگیری کند. اگرچه رگه‌های رمانتیسم در ذهن مولف حس می‌شود اما این برخورداری او را به محدودیت نرسانده و به‌کارگیری ذهن لطیف وی به‌خوبی مفاهیم را به چالش کشیده است. در تحلیل زیبا شناختی از آثار این مجموعه می‌توان به‌جز وجود عناصر حس‌انگیز و تصاویر حس‌آمیز، به روحیه ناتورالیست و فضای رمانتیسم آنها اشاره کرد که البته مولف امکانات موجود در این نگرش‌ها را برای غنا دادن به ماهیت شعری‌اش به کار گرفته و وجود آنها تبدیل به احاطه نشده‌اند.

«.../ پس زندگی همین قدربود؟! / انگشت اشاره‌ای به دوردست؟ / برفی که سال‌ها / بیاید و ننشیند؟ /...» ص(۱۰)

«از ماه / لکه‌ای بر پنجره مانده است / ازتمام آب‌های جهان / قطره‌ای بر گونه‌ تو/...» ص(۲۴)

در پایان باید در نظر گرفت وجود پتانسیل بالای مولف در ارائه آثار بهره‌مند از ویژگی‌های ممتاز شعری باعث افزایش سطح توقع خواننده در برخورد با آنها شده تا دغدغه‌های بزرگ و امروزی‌اش را نیز در توانمندی‌های او دریابد و به نظر می‌رسد با توجه به خصوصیات اشاره شده در زوایای شعری «گروس عبدالملکیان» می‌توان توقع داشت که او گستره وسیع‌تری از داده‌های موجود را در بستر شعربه چالش بکشد:

«.../ برادرم! / چگونه پیدایت کنم؟ / وقتی به یاد نمی‌آورم / چگونه گمت کردم/...» ص(۷۶)