یکشنبه, ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 2 June, 2024
شالوده دانشی
جامعه اطلاعاتی با افراد دانشور و سازمانهای دانشكار سر و كار دارد. ویژگی این افراد و سازمانها مهارت در خلق، پالایش، توزیع، بهكارگیری و ارتقای سودمندانه دانش مفید است. آنها بهویژه میتوانند از عهده "مدیریت دانش" كه در سازمانهای پیشرفته به یك وظیفه اساسی تبدیل شده لست برآیند. هر دانش برای صاحب آن تركیبی از شش عنصر است كه شالوده دانشی وی را در حالت مطلوب تشكیل میدهند. آشنایی با این عناصر به افراد و سازمانها كمك میكند تا ارزیابی درستی از ژرفای دانشی خود به دست آورده، برای غنابخشی به شالوده دانشی خود اقدام نمایند.
● مفهوم دانش
داونپورت و پروساك در كتاب ارزنده "مدیریت دانش" مینویسند: "اكثر مردم به طور شهودی فكر میكنند كه دانش، وسیعتر، عمیقتر و غنیتر از دادهها و اطلاعات است. مردم معمولا هنگام گفتگو دربارهی صاحبان دانش، تصویر كسانی را ارائه میدهند كه در زمینهای خاص دارای اطلاعاتی زیاد، عمیق و قابل اعتماد بوده و اشخاصی هوشمند و تحصیل كردهاند". دانش به هر معنا كه باشد اعم از "تكنولوژی" است. به عبارت دیگر، تكنولوژی نوع خاصی از دانش است. هیچ تعریف یگانهای از دانش در دست نیست. داونپورت و پروساك در همان كتاب تعریفی از دانش ارائه كردهاند كه چنین است: "دانش، مخلوط سیالی از تجربیات، ارزشها، اطلاعات موجود و نگرشهای كارشناسی نظام یافته است كه چارچوبی برای ارزشیابی و بهرهگیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد. دانش در ذهن دانشور به وجود آمده و به كار میرود. دانش در سازمانها نه تنها در مدارك و ذخایر دانش، بلكه در رویههای كاری، فرایندهای سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم میشود". نویسندگان دیگری به نامهای بلوار و لوسا در كتاب " استراتژی مدیریت دانش و تكنولوژی" خاطرنشان كردهاند كه: "... دانش در نهایت همان فهم ما یا چیزی است كه از آن به عنوان شالوده استفاده میكنیم. دانش، اساس نگرش ما به موضوعات مختلف و شالودهی اقدامات ما است. از این رو میتوانیم به خود جرات داده و مفهومی به نام شالوده دانشی (knowledge base) را به كار ببریم". اما افراد و سازمانها چگونه میتوانند كه شالوده دانشی آنها، در هر زمینهای كه كاری میكنند، چقدر "كامل" است؟ بلوار و لوسا، در كتاب اخیر، ابتدا خاطرنشان میكنند كه خود دانش به انواع مختلفی تقسیم میشود كه از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
▪ دانش به منزلهی انباشت تجربه
▪ دانش به منزلهی انواع مهارتها
▪ دانش معنوی و روحانی
▪ دانش فرهنگی سپس اجزای هر دانش را به شش لایه (عنصر) "معرفت"، "فهم"، "اطلاعات"، "دادهها"، "واقعیتها"، و "پدیدهها" تقسیم میكنند. این ترتیب و توالی اهمیت خاصی دارد.
۱) معرفت (wisdom)
معرفت یعنی توانایی تشخیص دادن (تمیز دادن) برای قضاوت. معرفت تشخیصی اساسا مبتنی بر درك تفاوت یا تفاوتهاست. معرفت به منزلهی توانایی تشخیص تفاوتهاست. معرفت، راهنمای فهم است. فهم نیز به نوبهی خود موجد معرفت است.
۲) فهم (understanding)
فهم یعنی توانایی شناختن برای درك، احاطه و گزینش اطلاعات بر اساس معرفت فهم در واقع به معنای شناخت معانی تلویحی (دلالتهای) اطلاعات است. بر پایه فهم در مییابیم كه دنبال چه اطلاعاتی بگردیم و اطلاعات را چگونه به كار بریم، و میتوان به معنای "علائم اطلاعاتی" پی برد. فهم، شالودهی پژوهش است.
۳) اطلاعات (information)
اطلاعات در حالت مفرد به یك ایده اطلاق میشود و اشاره به مفهومی دارد كه در ضمیر خودآگاه هر فرد صاحب ایده شكل میگیرد. و در حالت جمع به مجموعهای از مفاهیم و ایدهها گفته میشود. در معنای متعارف، اطلاعات عبارتست از: دادههای گزینش و فیلتر شده كه برای تصمیمگیری یا تقویت موقعیت "كاربر" به كار میرود. اطلاعات همان دادههای كاربردی است كه برای مقاصد مفید كاربر مورد استفاده قرار میگیرد. اطلاعات داده مفید است و ارزش آن ذاتا به كاربر بستگی دارد.
۴) دادهها (data)
دادهها به واقعیات سازمانیافته گفته میشود. دادهها بر واقعیات پردازششده یا ساختیافته دلالت دارد.
۵) واقعیات (facts)
واقعیات بیانگر پدیدهها و معنابخش آنها هستند. یك واقعیت به یك پدیده اشاره میكند در واقع واقعیتها، پدیدهها را "باز میشناسانند".
۶) پدیدهها (phenomena)
پدیدهها یعنی آنچه كه به نظر ما وجود دارد. پدیدهها در ادراك ما به صورت دانش آشكار میشوند.
● كاربرد الگوی شالوده دانشی
الگوی شالوده دانشی در واقع یك الگوی كاربردی است كه افراد و سازمانها میتوانند برای غنیسازی شالوده دانشی خود از آن استفاده كنند. به كمك این الگو:
۱) میتوانید توان دانشی خود یا سازمانتان را ارزیابی كنید و ببینید كه اكنون در كدام لایه به سر میبرید (بررسی وضع موجود).
۲) میتوانید یك استراتژی برای غنیسازی شالوده دانشی خود یا سازمانتان اتخاذ كنید. حالت مطلوب این است كه به مرزهای معرفت نزدیك شوید. افراد و سازمانها به شرط آنكه به مرز "فهم" نزدیك شوند میتوانند "كارها را درست انجام دهند"، كه در ادبیات بهرهوری از آن به "كارآیی" تعبیر میشود، اما بهرهوری شامل یك مولفه اساسی دیگر نیز است كه كارآمدی یا اثربخشی نامیده میشود و به معنای "انجام كارهای درست" میباشد، كارآمدی وقتی حاصل میشود كه فرد یا سازمان به مرحله معرفت برسد.
نویسنده: مرضیه كیقبادی
مراجع:
تامس اچ، دانپورت و لارنس پروساك؛ "مدیریت دانش"؛ ترجمه دكتر حسین رحمانسرشت، تهران: نشر ساپكو، ۱۳۷۹ [[[R.F. Bell Aver: J.M.Strategy and Lus A; “Knowledge Artech House: Management Technology”: ۲۰۰۲]]]
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم شورای نگهبان علی لاریجانی ریاست جمهوری وزارت کشور مجلس شورای اسلامی سعید جلیلی ستاد انتخابات کشور
هواشناسی تهران پلیس شهرداری تهران دانشگاه فرهنگیان قتل سازمان هواشناسی گرما آموزش و پرورش وزارت بهداشت سرقت افزایش حقوق بازنشستگان
بانک مرکزی برق خودرو قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو دولت سیزدهم قیمت خودرو مسکن ایران خودرو بازنشستگان دلار
سینما سینمای ایران تلویزیون رسانه ملی تئاتر موسیقی احسان علیخانی مناظره انتخاباتی صداوسیما حامیم سریال صدا و سیما
دانشگاه آزاد اسلامی فناوری
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل جنگ غزه آمریکا روسیه دونالد ترامپ جو بایدن چین اوکراین رفح
پرسپولیس استقلال فوتبال لیگ برتر لیگ برتر ایران باشگاه پرسپولیس مس رفسنجان لیگ برتر فوتبال ایران پیکان رئال مادرید باشگاه استقلال جواد نکونام
اپل فیلترینگ تلگرام مریخ ناسا گوگل ایلان ماسک تبلیغات سامسونگ
گرمازدگی سیگار سازمان غذا و دارو رژیم غذایی قهوه بیماری قلبی