پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

یک کولاژ غیر دینی


یک کولاژ غیر دینی

«کتاب قانون», کلمه حقی است که اراده باطل دارد

«کتاب قانون» یا همان کتاب «اخلاق شبر» نوشته سید عبدالله شبر یکی از محدثین شیعه در حله عراق است. یکی از فعالیت های علمی سید عبدالله شبر، تدوین کتاب در زمینه اخلاق با رویکردی قرآنی و حدیثی است. در حقیقت از مهمترین ویژگی های شبر عنایت به اخلاق است ودر این موضوع چندین کتاب نوشته است. او به فارسی نیز در موضوع اخلاق تالیف داشته است که در سال۱۳۱۳ قمری در بمبئی چاپ شده است. از شاگردان خاصه شبر سید کاظم رشتی رئیس فرقه شیخیه بود که اتفاقا با سید علی محمد شیرازی (باب) ارتباط مرید و مرادی داشته و قبل از مرگش در سال۱۲۹۵ قمری در حضور گروهی از مریدانش اعلام می کند بزودی رکن رابع - امام زمان- ظهور خواهد کرد.

پس از شکل گیری ایدئولوژی شیخیه و مرگ مبدع آن، زمینه برای ایجاد بدعت های جدید در اسلام فراهم شد، دولت های روس و انگلیس با هدف ایجاد تفرقه و تشتت آرا در میان شیعیان و به منظور سلطه هر چه بیشتر بر ایران، اقدام به طراحی ایدئولوژی جدیدی بر پایه ایدئولوژی شیخیه نموده و در آن یکی از مهمترین ارکان اعتقادی شیعه یعنی ظهور حضرت حجت(عج) را مورد هجمه و تهدید قرار دادند. در این میان سید علی محمد شیرازی ۱۳۳۳( ق) که در آن زمان با همکاری بنگاه ساسون یهودی در بمبئی به تجارت تریاک مشغول بود، خود را جانشین سید کاظم رشتی دانسته و پس از ادعای نیابت امام زمان، مهدویت و نبوت، سرانجام به مرتبه خدایی رسید.

سفیر کبیر روسیه در ایران، پرنس دالگورکی، که علی محمد شیرازی را موجودی مالیخولیایی می داند چون ادعای تصرف در ماه و ستارگان داشته بعدها در کو£ دادن نخستین گروه از بابیان و بهائیان به شهر عشق آباد روسیه و ساختمان نخستین مشرق الاذکار (معبد بهائیان) نقش مهمی ایفا کرد.

«کتاب قانون» چهارمین اثر سینمایی مازیار میری بعد از «قطعه ناتمام»، «به آهستگی» و «پاداش سکوت» است که با تهیه کنندگی محسن علی اکبری و نویسندگی محمد رحمانیان ساخته شده است. میری درباره فیلمش می گوید: «همیشه علاقه مند بودم درباره دو نگاه به ادیان و در کنار هم قرار گرفتن آنها و اینکه چگونه می توان از یک ابزار و یک گفتگوی جدید برای یک آیین و سنت گذشته استفاده کرد فیلم بسازم و معتقد بودم محمد رحمانیان تنها کسی است که می تواند این سناریو را بنویسد. در این فیلمنامه قرار بود ماجراها در «مسکو» بگذرد اما آن زمان هر چه تلاش کردیم نتوانستیم اجازه بگیریم که در روسیه کار کنیم تا بالاخره به لبنان رسیدیم. وی می افزاید دوستان اداره نظارت از این اتفاق خوشحال شدند چون فکر می کردند این تغییر کشور می تواند تا حدی مشکل را کم کند ولی هنگام اخذ پروانه نمایش آنها معتقد بودند چرا یک لبنانی باید این آموزش ها را به ما بدهد؟ در حالی که ما اگر برگردیم و نصایح دین خودمان را کامل بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که در آن نصایح هم، همواره مطرح شده است که از هر کسی هر چه آموختی بپذیر!»

گر چه فیلم در متن محکم و متقن خود به وفور بر آیات و روایات اسلامی - البته بر مبنای کتاب اخلاق شبر!- تاکید دارد و ممکن است در نگاه اول اشتباها فیلمنامه کتاب قانون را متنی دینی تلقی نمود و گرچه شاید منظور مازیار میری، کارگردان محترم فیلم، «از بیان از هر کسی هر چه آموختی بپذیر» نقل به مضمون حدیث «انظر الا ما قال و لاتنظر الا من قال» باشد اما از معصوم علیه السلام نیز روایت شده است که «انظرو علمکم هذا عن من تاخذون»، نگاه کنید و بنگرید که علم هایتان را از چه کسانی گرفته اید یعنی ممکن است ظاهر حرف صحیح باشد ولی ماخذ آن نیز قابل تدبر و تعمق است. شاید برای شکافتن بیشتر موضوع باید نگاهی اجمالی به داستان فیلم انداخت؛

«کتاب قانون» داستان زندگی رحمان توانا رزمنده ای را نشان می دهد که ازدواج نکرده و تک پسر خانواده ای مذهبی - سنتی است. او که اکنون یک پست عالی رتبه دولتی دارد همراه با یک تیم عازم سفر به لبنان است. او در خلال سفر و انجام مذاکرات فرهنگی با طرف لبنانی و فرانسوی با دختری به نام ژولیت آشنا می شود و در سفرهای بعدی وقتی می بیند که زن مسلمان شده، او را بدون مشورت با خانواده عقد می کند و به تهران می برد. خانواده

زن سالار رحمان که تمام اوقات خود را در گ‘ و گفت های خاله زنکی می گذرانند، آمنه (ژولیت) تازه مسلمان شده را نمی پذیرند و به هر بهانه ای او را می رنجانند، آمنه نیز با بهره گیری از کتاب «اخلاق شبر» که هیئت ایرانی به او هدیه داده است در صدد اصلاح خانواده، همکاران، اجتماع و اطرافیانش بر آمده ولی در مواجهه با یک مشکل بارداری وقتی تلاش خانواده را برای ازدواج مجدد رحمان می بیند برای حفظ جنینش به لبنان برگشته و زندگی خود را وقف آموزش کودکان بازمانده از جنگ می کند. رحمان نیز برای یافتن او به لبنان رفته و در کنار او می ماند.

فیلم با بهره گیری از نشانه های فراوان در بستری چند لایه داستانی جذاب، مفرح، نقاد و طناز را با قلمی بسیار استادانه و البته لحنی متغیر و دوپاره بیان می کند که می تواند مخاطب بسیاری را جذب کرده، بخنداند و یا به گریه اندازد و گاهی نیز دل مسلمانی را به درد آورد.

نویسنده و کارگردان با کوششی هماهنگ تمام داب خود را بر این گذارده اند تا از میان آداب و رسوم جاری در سطحی ترین و قشری ترین خانواده های ایرانی، بدترین و بی اخلاق ترین مادرها، خواهر و خاله و عمه ها را جمع آوری کرده و در کنار بقال و قصاب و کاسب و راننده ای کاریکاتوری یک کولاژ ضد ملی و ضد دینی از هویت مسلمان ایرانی ارائه دهند. از طرف دیگر در مقابل ارائه این فرهنگ معوج و خرافه زده و بی اخلاق، فرهنگ کشوری را به نمایش بگذارند که گرچه در مناسبات سیاسی و دینی دوست و برادر است اما دستخوش هیجانات گسترده دینی - سیاسی و فرهنگی بسیار است و بستر ادیان و فرق و مذاهب متعدد تا آنجا که شیعه با وجود اکثریت عددی در اقلیت سیاسی قرار گرفته و با آنکه سرزمینی عربی است اما تابلوهای راهنمایی و رانندگی اش به زبان فرانسه است.

شاهد مثال این مدعا سکانس رویارویی هیئت ایرانی با طرف های فرانسوی و لبنانی است که ژولیت نقش مترجم سه زبان را ایفا می کند. عرب ها و فرانسوی ها زبان یکدیگر را می فهمند اما چینش میری به گونه ای است که هیئت ایرانی هیچ فهمی از عربی (زبان دین) و فرانسه (زبان هنر) نداشته باشد و در این میان ژولیت شاهراه ارتباط با این دو قطب مباحثه و گفتگوست. در همین سکانس می بینیم درحالی که دو طرف مناظره مشغول صحبت و انجام مذاکره هستند، اعضای هیئت ایرانی در حال چشم چرانی و شکم چرانی اند و به تنها چیزی که اهمیت نمی دهند طرح مباحث نظری و علوم انسانی است و بعد از اتمام بحث به رسم ارتشاء- از زیر میز- هدایای گرانبهایی را به میزبانان و مخاطبین خود اعطا می کنند که از جمله آنها کتاب کهنه و قدیمی «اخلاق شبر» است نه قرآن که آن را ژولیت می گیرد و زمینه ساز مسلمان شدنش می شود!

تکلم ژولیت به زبان فارسی و شناخت عمیق او از مفاهیم زبانی و قرائت اشعار حافظ و سعدی یکی دیگر از وجوهی است که سازندگان کتاب قانون در آن تعمد داشته اند تا بیگانه را دایه عزیزتر از مادر بدانند و فرهنگ روشنفکر نمای شاعرانه ای که از ایران فارسی و نه مسلمان به خارج از مرزها رفته تطهیر شود و با فرهنگ دینی التقاط پیدا نکند. آن قسمت از ادب و آداب ایرانی که از رند و لعل لب و عشق و عاشقی است تنزیه می شود و ما بقی که به عبادت و حجاب و نماز مربوط است با دروغ و تهمت می آمیزد. نویسنده با کنکاشی هوشمندانه آن بخش از دینمداری جامعه ایرانی را هدف گرفته که همواره از جانب بزرگان اخلاق و معصومین علیهم السلام و خطبا و وعاظ نیز مذموم شناخته شده، اما در فیلم به گونه ای به نمایش درآمده که گویی آیین اسلام در ایران کج و معوج و نامسلمانی، رسم دینداری شده است و این نامناسبات، رسوم رایج جامعه اند.

قرائت «کتاب قانون» از اسلام ایرانی، روایتی من درآوردی و افسانه ای از ذهن رحمانیان است که ساخته و پرداخته شده تا دولتمردان متدین و خانواده های مذهبی را نشانه گرفته و هر دو را به تیر خشم و بغض بزند. خشمی که هموطنان خود را با پست ترین وجه ممکن خوار کند، زنان را خرافی و کم خرد و بیمار و مردان را آلوده و کج دست و بی اخلاق بخواند و حتما در این میان خود را نیز در بسته بندی جدایی، مافوق موجودات هموطن دانسته و البته دانای کل!

چرا و در کدامین کتاب و منبع دینی شیعی قید شده که مسلمانان دو روز در هفته روزه بگیرند، فقط با دست راست امور خود را انجام دهند و یا حتما نماز

جعفر طیار بخوانند؟ آیا هدف سازندگان تمسخر مستحبات دینی نبوده است؟ در کدامین گوشه این سرزمین، غریب نوازی و غیرت مرد ایرانی آیین نبوده است که مازیار میری این چنین گزش تندخویانه ای از جامعه ایرانی در قبال میهمان هم کیش تازه مسلمان را به تصویر کشیده است و اصلا چرا این بانوی کامل، عاشق رحمان شد و چه وجه مثبتی در او دید که ترک یار و دیار کرد در حالی که جهان دیده و اهل مطالعه نیز بوده است؟ آیا سازندگان «کتاب قانون» از تکرار صحنه های سفر هیئت های دولتی به خارج از کشور مدرک و مستنداتی در دست دارند که این چنین بی پروا قشر عظیم و زحمتکش مدیران متدین دولت را مورد هجمه قرار می دهند و آنان را بی سواد و متظاهر و بیکار و سودجو و حرامخوار معرفی می کنند؟

آیا در کنار همه این کژی ها و ناراستی هایی که سازندگان اثر در محیط پیرامون خود دیده اند یک نمونه قابل تامل، یک مسلمان مقید و یک ایرانی اصیل و دیندار واقعی وجود نداشت و دولت و ملت هر دو در قهقرا بودند؟

آیا تمام خانواده های ایرانی در مراسم ازدواج فرزندان خود لباس سیاه می پوشند و عزم خود را در راه از هم پاشیدن زندگی فرزندان خود جزم کرده اند و به محض مشاهده کوچکترین مشکل به فکر ازدواج مجدد آنان بر آمده و در زندگی خصوصی طرف مقابل آنچنان رخنه می کنند تا دودمانش را به باد دهند؟

خوب است از این هنرمندان مسلمان ایرانی بپرسیم چگونه می شود این همه نفرت از فرهنگ خودی و این حجم فریفتگی در قبال فرهنگ بیگانه را هضم کرد؟ کدام نفرت و کدام خشم، چشم سازندگان «کتاب قانون» را به دینمداری، غیرت، علم، دولتمردی و ایرانیان بسته که «کتاب قانون» خود را، نه صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و نه قرآن می داند، بلکه بسته ای وارداتی می داند چاپ بمبئی در دست تازه مسلمانی که با کوچکترین احساس رقابت نشوز می کند و بی خبر می رود تا بذر مسلمانی را در زمینی دیگر به بار آورد؟

حدیث آخرین فیلم مازیار میری حدیث «کلمه حق یراد بها الباطل» است. کلمه حقی که از زبان فیلم بر می آید اراده باطل دارد.

از مسلمانی می گوید و خود به رسم نامسلمانی از دیوار افترای یک تمدن دیرینه بالا می رود و از صدر تا ذیل به بدگویی، دروغ و تهمت می پردازد آن هم در گستره یک فرهنگ، یک ملت و یک دین. این متن بنا بر گفته کارگردان، مقایسه و حقنه یک آیین نو است با اسلامی که آن را تاریخ مصرف گذشته می خوانند و الا اسلام که درون خود دوئیت و دوگانگی ندارد و دینی واحد است و شیئی واحد را با خودش مقایسه نمی کنند!این ذهن ضد دینی است که سترون و عقیم و ناکارآمد است نه نسل مردان رزمنده ایرانی و اگر قرار بر زایش و تولدی باشد - در آیین مسلمانی- در خارج از چهارچوب های شیعی نیست و بارور شدن دین اسلام در قلمرو مفروض آن توسط اهل بیت علیهم السلام و به دست قائم آل محمد(ص) خواهد بود و نه بنا بر خوانش های التقاطی ادیان ضاله بشری و دین های بسته بندی شده وارداتی که منبعی در خارج از جغرافیای اسلام دارند!!!

و در اینجا به تهیه کننده، کارگردان و نویسنده محترم یادآور می شویم که اولا بنا بر وصیت نبی مکرم اسلام، مسلمانان دستورات دینی خود را از دو ثقل اکبر یعنی قرآن و اهل بیت(ع) دریافت داشته و ثانیا دینداری سه ساحت اعتقادات، احکام و اخلاقیات است که تکیه بر یکی و از یاد بردن دو بعد دیگر موجبات مسلمانی نشده و تنها پرداختن به آداب خوراک و دفع و دانستن شرایط متعه و ازدواج و حمل شرط دینداری و بی دینی نیست و ثالثا امر به معروف و نهی از منکر محتاج شرایط مبسوطی است که متاسفانه گویی در حد دانش دینی بزرگواران نبوده است چون در این اثر پر مدعای پر حرف و پر قیل و قال به آن نپرداخته اند.

جامعه هوشمند دینی آگاه است که گرچه ممکن است بسته های دینی نو پدید، مبانی اخلاقی خود را از ادیان الهی بر گرفته باشند و ظواهر خود را بدان آراسته باشند اما بنا بر قول معصوم(ع) به علم خود نظارت دارد که از چه منبعی اخذ شده و تا اهداف آن منابع را در نیافته باشد دست دوستی آنان را نمی فشارد، هر چند اگر سفارش دهندگان این بسته های فرهنگی شاگرد راویان حدیث باشند.

روشنک عباسی