چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

بازار کتاب و نظارت!


بازار کتاب و نظارت!

فروش کتابهایی که به هر دلیلی مجوز نشر مجدد و توزیع ندارند، پدیده تازه ای نیست. دیری است که جوینده ای می تواند در ازای پرداخت مبلغی گزاف و گاه بسیار ارزان، کتابی از جنس یاد شده …

فروش کتابهایی که به هر دلیلی مجوز نشر مجدد و توزیع ندارند، پدیده تازه ای نیست. دیری است که جوینده ای می تواند در ازای پرداخت مبلغی گزاف و گاه بسیار ارزان، کتابی از جنس یاد شده را، خریداری و مطالعه کند. محل خریداری هم تنها، بساط دستفروشان مرکز شهر تهران و... نیست. جالب است که برخی فروشگاه های رسمی کتاب نیز مجدانه دست به فروش کتابهای ممنوعه می زنند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کتابهای مروج فحشا و بی بند و باری، مبلغ ادیان و گروهکهای الحادی و فرق منحرف و معرف دیدگاه های تفرقه برانگیزانه و خلاف وحدت، امنیت و منافع ملی، مجوز نشر و توزیع نگرفتند و نمی گیرند. اما برخی از این کتابها در گذشته چاپ شده است. برخی در کشورهای همسایه منتشر و در داخل مرزهای ایران، توزیع می شود. برخی را هم چاپخانه ها به شکل غیرقانونی و در برابر دریافت دستمزد هنگفت، به چاپ می رسانند. پاره ای از کتابها نیز، به دست سودجویان از شبکه اینترنت تهیه و در سطح فروشگاه ها و عمدتاً بساط دستفروشی ها، در معرض فروش نهاده می شود. نگارنده چندی پیش، در یکی از میادین اصلی شهر تهران، در یک کتابفروشی قدیمی، شاهد عرضه کتابی بود که در زمان پهلوی دوم و در مدح پهلوی اول، نگاشته و به چاپ رسیده است. یا در یکی از میدان های اصلی شمال شهر تهران، شاهد فروش کتابی بود که سراسر آن کفر و القای پوچ انگاری است. کتابی به قلم صادق هدایت! یا در یکی از خیابانهای منتهی به مرکز شهر، نگارنده در میان کتابهای یک دستفروش، به کتابهایی برخورد کرد که «فتوکپی» بود و مضامین آن تبلیغ روشن بهائیت و کمونیسم است.

طبیعی است اگر عرضه کتابهای ممنوعه، به شیوه کنونی ادامه یابد، با جدی شدن و عمیق تر شدن، یک معضل ضدفرهنگی روبرو می شویم: «اشباع بازار کتاب از کتابهای ممنوعه»!

در چنین حالتی، دیدگاهها، آراء و اندیشه های مسموم، به راحتی در معرض مخاطب قرار می گیرد. در این مواجهه مخاطبی که هنوز پایه های سخت اعتقادی نیافته، شخصیت وی مبتنی بر خردورزی و کمال جویی دین مدارانه، شکل نگرفته دچار تردید و تاثیر کامل و در نهایت لغزش می گردد. ناراستی و شایعه منتشر و فضای فکری غبارآلود می شود. «نظارت» و «ارزشگذاری» به عنوان ضامن بالندگی معنوی عرصه اندیشه و فرهنگ، جایگاهی سست می یابد و... خلاصه اینکه، کار مهندسی فرهنگی در داخل نظام و جامعه و امور تربیتی، سخت یا سخت تر می شود.

ممکن است برخی بگویند و اشکال کنند که امروزه وقتی به راحتی می توان کتابی را از دنیای مجازی تهیه کرد، اساساً محدود کردن و اعمال نظارت، کاری بی مبنا و بیهوده است. در پاسخ اما باید گفت اول اینکه؛ از حیث فنی، امکان کنترل کامل فضای اینترنت دور از ذهن نیست.

دوم؛ کشور نمی تواند صرف راحتی عرضه و دریافت یک شی و یا کالا، «باطلی» را «حق» تلقی کند و از کنار آن و مضرات اش با بی اعتنایی رد شود. سوم؛ عده ای اندک از مردم مجال و وقت لازم برای تهیه متن یک کتاب از دنیای مجازی را دارند. و چهارم؛ کتابهای بسیار محدودی در شبکه اینترنتی موجود است. از این رو «نظارت» بر نشر و توزیع کتاب کاری ناگزیر و بایسته ای به شمار می آید که امروزه به دلیل تنوع عقاید و شبه فرهنگهای فریبنده و الحادی و استکباری، اعمال آن ضرورتی دو چندان یافته است. چنین نظارتی، نباید تنها حلقه بررسی برای صدور مجوز نشر و توزیع را دربرگیرد. بلکه باید بازار کتاب را بطور کلان، به منظور، جلوگیری از توزیع کتابهای ممنوعه شامل شود. البته چنین نظارت گسترده ای تنها در سایه توانایی های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی گنجد و سایر نهادهای فرهنگی و انتظامی را فرا می خواند.

پژمان کریمی